• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1295
تعداد نظرات : 925
زمان آخرین مطلب : 4664روز قبل
دعا و زیارت
معناى قدر:
1 - قدر يعنى حكم كرد، فرمان داد، قدر الله الامر يعنى خداوند حكم و فرمان داد كه كار، اينگونه باشد. چنانكه در سوره نمل (57) درباره زن لواط مى فرمايد:
فانجيناه و اهله الا امراته قدرناها من الغابرين
ما او (= لوط) و خانواده اش را نجات داديم ، جز زنش كه فرموديم : او از بازماندگان باشد.
يعنى حكم و فرمان ما اين بود كه آن زن از هلاك شدگان باشد.
2 - قدر يعنى مدارا نمود، درنگ كرد، قدر فى الامر يعنى در انجام كار درنگ كرد و با آن مدارا نمود. چنانكه خداى متعال در سوره سبا (11) به داود - عليه السلام - مى فرمايد:
ان اعمل سابعات و قدر فى السرد
زره هاى كامل و فراخ بساز و در بافتن آنها با تامل و مدارا عمل كن .
يعنى در ساختن زره عجله مكن بلكه با دقت و زمان كافى اقدام كن تا نتيجه كارت محكم و استوار باشد.
جمعه 3/1/1386 - 7:24
دعا و زیارت

 برخى معانى ماده قدر:
1 - قدر يعنى قدرت يافت ، توان اقدام پيدا كرد، قادر يعنى توانا و قدير يعنى توانمند، خداى متعال در سوره يس (81) مى فرمايد:
او ليس الذى خلق السموات و الارض بقادر على ان يخلق مثلهم
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، قادر نيست همانند آنها را بيافريند؟
و در سوره بقره (20) مى فرمايد:
و لو شاء الله لذهب بسمعهم و ابصارهم ان الله على كل شى ء قدير
و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنان را از بين مى برد، زيرا خداوند بر هر چيز توانمند است .
يعنى خداوند بر انجام هر كارى به هر گونه كه حكمتش اقتضاء كند قدرت دارد.
2 - قدر يعنى در تنگنا قرار داد، قدر الرزق عليه و يقدر يعنى او را در تنگناى معيشت قرار داده و مى دهد. خداوند در سوره سبا (36) مى فرمايد:
قل ان ربى يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر
بگو: پروردگار من روزى را براى هر كس بخواهد وسعت داده يا تنگ مى كند.
3 - قدر يعنى تدبير و اندازه كرد، قدر الله الامر بقدره يعنى خداوند آن را تدبير كرد يا خواستار وقوع آن شد، چنان كه در سوره قمر (12) مى فرمايد:
و فجرنا الارض عيونا فالتقى الماء على امر قد قدر
و زمين را شكافتيم و چشمه هايى بيرون فرستاديم ؛ و اين دو آب (= باران و چشمه ) به اندازه اى كه تدبير و خواسته شده بود با هم در آميختند.

جمعه 3/1/1386 - 7:22
دعا و زیارت

 برخى معانى ماده قضا:
1 - قضا به معناى داورى ميان دو طرف درگير، مانند:
ان ربك يقضى بينهم يوم القيامه فى ما كانوا فيه يختلون
پروردگار تو روز قيامت ، در آنچه اختلاف مى كردند، ميان آنان داورى مى كنند.(3)
2 - قضا به معناى آگاه كردن ، مانند سخن خداى متعال در داستان لوط و آگاه كردن او از سرانجام قومش كه مى فرمايد:
و قضينا اليه ذلك الامر ان دابر هولاء مقطوع مصبحين
ما لوط را از اين موضوع آگاه كرديم كه صبحگاهان ، همه آنان ريشه كن خواهند شد.(4)
3 - قضا به معناى واجب كردن و فرمان دادن ، مانند:
و قضى ربك ان الا تعبدوا الا اياه
پروردگار تو فرمان داده كه جز او را نپرستيد.(5)
4 - قضا به معناى اراده و تقدير، مانند:
و اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون
و هرگاه چيزى را اراده كند، تنها مى گويد: موجود باش ! و مى شود.(6)
هو الذى خلقكم من طين ثم قضى اجلا
او خداوندى است كه شما را از گل آفريد، سپس (براى او) مدتى مقدر فرمود.(7)
يعنى براى زنده بودن انسان اندازه و مقدار معينى قرار داد.

جمعه 3/1/1386 - 7:21
دعا و زیارت

اختيار در اصطلاح علماى عقايد اسلامى :
خداى متعال بندگانش را به وسيله انبيا و رسولان خود بر برخى از كارها مكلف و از برخى نهى فرموده است . خداوند پس از آنكه قدرت و اراده انجام كار و ترك آن را به بندگانش بخشيده و براى آنان در آنچه مى كنند، حق انتخاب و گزينش قرار داده ، و هيچ كس را در اين راه مجبور نكرده ، از آنان خواسته است تا در آنچه كه به آن فرمان داده يا از آن باز داشته ، او را اطاعت نمايند. استدلال بر اين موضوع - به يارى خدا - در بحث آينده مى آيد.

جمعه 3/1/1386 - 7:20
دعا و زیارت

معناى لغوى اختيار:
اختيار در لغت به معناى حق انتخاب و گزينش است . برگزيدن و پسنديدن و آزاد بودن در انتخاب را، اختيار گويند.

جمعه 3/1/1386 - 7:20
دعا و زیارت

تفويض در اصطلاح علماى عقايد اسلامى
تفويض در اين اصطلاح يعنى : خداوند متعال كارهاى بندگان را به خود آنان واگذار كرده است . هر چه بخواهند آزاد و رها و مستقل انجام مى دهند و خداوند قدرتى بر افعال آنان ندارد. اين سخن ، سخن متعزله است

جمعه 3/1/1386 - 7:19
دعا و زیارت

جبر در اصطلاح علماى عقايد اسلامى :
جبر در اين اصطلاح يعنى : خداى متعال بندگانش را بر آنچه مى كنند مجبور كرده است ؛ در كار نيك باشد يا بد، زشت باشد يا زيبا، بگونه اى كه بنده در اين باره اراده و اختيار ترك فعل و سرپيچى از آن را ندارد.
پيروان جبر را عقيده بر آن است كه ، هر چه براى انسان پديد آيد همان سرنوشت از پيش تعيين شده اوست . انسان را آنجا كه بايد مى برند، او
اختيارى ندارد. اين سخن ، سخن اشاعره است

جمعه 3/1/1386 - 7:18
دعا و زیارت

 معناى لغوى جبر:
جبر در لغت به معناى واداشتن كسى به كارى با زور است ، و مجبور يعنى كسى كه با زور به كارى وادار شده است

جمعه 3/1/1386 - 7:17
آموزش و تحقيقات

سفر شبانه    داستان معراج پیامبر

جمعه 3/1/1386 - 7:6
آموزش و تحقيقات

به نام پدر

برمودا

حقر السکوت

تیغه های جادویی و غیره          

جمعه 3/1/1386 - 7:4
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته