اینکه میگویند دوستان یک فرد میتوانند آن فرد را به موفقیت برسانند یا بیچاره کنند، اینکه میگویند رفیق خوب نزدیک تر از برادر است، اینکه میگویند از دوستان یک نفر میتوان به شخصیت او پی برد و اینکه میگویند دوست خوب بهترین تکیه گاه است و همه این گفته ها را میتوان درباره دوستی طلبه ها صادق دانست و اگر برخی از علما و روحانیون با احترام از دوستی پنجاه شصت ساله خود با عالم دیگری سخن میگویند نباید تعجب کرد که در حوزه علمیه در میان علما این دوستی ها فراوان است. شاید این نکته را از شکایت همسران بعضی از طلبه ها میتوان یافت که معتقدند همسرشان بیشتر از حد به دوستان خود اهمیت میدهد و به اصلاح رفیق بازی میکند.
صمیمانه ترین دوره: اولین روزهای طلبگی آغازی بر این دوستی ها است، برخی از تازه طلبه ها قبل از طلبگی نیز باهم دوست بودند اما بسیاری از آنها نیز برای اولین بار در مدرسه علمیه همدیگر را میبینند، هم حجره ها، هم کلاسی ها و هم دوره ها کسانی هستند که کم کم پایه های دوستی ها عمیق با آنها بنا میشود، زندگی جمعی در مدرسه و دوری از خانواده باعث میشود تا خلا خانواده تا حدودی توسط دوستان پر شود، این دوستی ها بمرور آنگونه میشود که در روزهای تعطیل دوستان طلبه دلتنگ هم میشوند، همانگونه که دلهای اکثر نوجوانان در این ایام پاک و بدون آلایش است دوستی ها نیز صادقانه و بدون ریا کاری است، حجره مشترک، سفره مشترک، استاد مشترک، محیط مشترک و از از همه مهمتر دغدغه ها و هدفهای مشترک این آدمها را بهم نزدیک کرده است شاید باور این نکته سخت باشد که در این دوران اولیه طلبگی دوستان طلبه حاضرند همه نوع فداکاری برای هم انجام دهند. تصور کنید هم حجره یکی از طلبه ها مریض شده است،دوستش او را همراهی میکند تا به دکتر برود داروهای او را تهیه میکند در حد توان خوراکی تهیه میکند تا دوستش سلامتی خود را کسب کند و این محبت چیزی نیست که فراموش شدنی باشد، آنها به درد و دلهای هم گوش میدهند و ممکن است بمرور همه حرفهای حتی خصوصی خود را بهمدیگر بگویند.