تبیان، دستیار زندگی

باز شکست تیم قرمز شده

 موی همه قرمزی ها وز شده 

 باز سوراخ شد تور دروازه شان

 قلب همه شان ولز و جز شده

 تیری که آرش رها کرد کنون

 باعث اشک همه قرمز شده

 باز گنه کار شد این داوری

 برد قرمز هم دیگه هرگز شده

 شعرشکستش را(رها)چون سرود

 غصه قرمز چنان دز شده  

خیلی زیبا بود. این آخری خیلی ملموس بود.دقیقا تونستم تجسم کنم :))

 سلام

سال نود ،دربی هفتاد بود

سال نو وقلب همه شاد بود

روز دهم ماه نخست بهار

قرمز وآبی همگی بیقرار

چونكه شروع دربی هفتاد شد

باغ دل سرخ چه آباد شد

قرمز ما گشت بر آبی زار

حمله ور از سمت یمین ویسار

شانس بر آن اس اسیان یار بود

سحر بر آن تیم مددكار بود

فرصت قرمز همه از دست رفت

فرصت گل بالغ از شصت رفت

حق كشی رفت چه تكرار شد

دوباره داور برشان یار شد

قرمز ما باخت ولی سر فراز

باختنش بهر همه گشت راز

پرسپولیس، تیم همیشه بهار

ای سند زنده ی پر افتخار

از همه جا بشنو تو فریاد ما

نام تو باشد به ابد یاد ما

گر كه تو آخر بشوی یا نخست

فرق ندارد بر ما ای درست

درهمه اوقات تو تیم سری

بر همه ی اس اسیان سروری

دم جناب رهای استقلالی و برزخ پرسپولیسی گرم
زنده باد تیمهای اصفهانی!

سلام

ذوب كردیم تیم آهن را در نصف جهان

برد ما آوازه اش پیچید در كل جهان

با سه گل آن آهنین نوری آنان پاره شد

ذوت آهن بی مربی واقعا بیچاره شد

زانطرف در شهر كرمان هم سپاهان شد ذلیل

قلعه نوعی روی سكو گشت مبهوت وعلیل

برزخا! من نی َام سپاهانی و لیك

دوستدار شیوه ام و تاكتیك

تیمهای اصفهانی هم دراین اولی ترند

تیمهای پایتخت خود در این دو ابترند

گر شما بُردید این دو بازی را بختكی

آخر پائیز جوجه ها را بشمرند یكی یكی

توپ تانک فشفشه انجمن آبکشه

جاده ي دوستي؟؟؟ کجا هستيد ببينيد جناب sssadeq چه به انجمن گفتن؟؟ مگه قرار نيست از جيم و پوک همه چي خبردار باشين؟؟

سلام

مگیر ای جوان زن که زنجیر گردی

سریعا زاین زندگی سیر گردی

اگر هم کنی زندگی چند سالی

به اندازه ی سالها پیر گردی

سلام

دوست عزیزمون shahinfدر بخش اشعار طنز انجمن ادبیات شعری در باره طرح تحول اقتصادی سرودند که با اجازشون اینجا ثبت می کنند:

طرحی آمد گفت من گل می کنم
سخت ایجاد "تحول" می کنم
گفتم ار پایان آن شیرین بود
ریسکهایش را تقبل می کنم
گفت من در فاز اول با شما
کیسه هایی را تبادل می کنم
پر که شد با صرفه جوئی هایتان
من سر این کیسه را شل می کنم
گفتمش سخت است و جان فرسا ولی
تا "تحول"، خوب تحمل می کنم
قبض ها گر سر کشد بر آسمان
با حضور دل توسل می کنم
تا کنون این بود وضع زندگی
بعد از این دیگر توکل می کنم
می نشینم گوشه ای با چرتکه
در حساب خود تامل می کنم
چند وقتی می شود بر میوه ها
کمتر اظهار تمایل می کنم
یاد باد آن مرغها و تخمشان
بعد از این شوربا تناول می کنم
خوردن و نوشیدنم کمتر شده
با شتر بهتر تعامل می کنم
بر ریاضت راضی ام، باور کنید
بنده تمرین تکامل می کنم
وارد دکّان شوم؟! نه بی خیال
پشت ویترینها تعلل می کنم
من "تحول" را به چشمم دیده ام
دم به دم دارم تنزل می کنم
دخل را بلعیده خرج و من هنوز
سعی بر حفظ تعادل می کنم
اهل خانه گر بگویند از سفر
سخت و کوبنده تقابل می کنم
فاز دوم از "تحول" را بگو
از کنون حس تمول می کنم
فاز آخر چون نشیند بر ثمر
زیر خاک از شوق آن هول می کنم

لبخند بزن دو چشم بارانی را
تجویز کنی نگاه درمانی را
یک جرعه بخند تا به آتش بکشی
دانشکده علوم انسانی را

هم ریمل و خط و سرمه‌اش کم شده است
هم بستن روسریش محکم شده است
از برکت ‌عمره‌های دانشجویی
این ترم فرشته خانم آدم شده است

تنها غزل کلاس‌مان بود و رفت
انگار که اهل آسمان بود و رفت
رفتم به سراغ خانم پیش بندی
گفت او ترم گذشته میهمان بود و رفت

تو ماه زلالی و کمان ابرویی
من اِند مرامم و صداقت‌گویی
تا دفتر ازدواج دانشجویی
یک سر برویم و حل شود کم رویی