س) چرا منزل «كشمیری» بدون هماهنگی دادستانی تفتیش شده بود؟
]«منبع (ص)»:] خب این را برو از آقای «بهزاد نبوی» بپرس. بگو فلانی [نام منبع] پرسید هم «كشمیری» هم «جواد قدیری» خانههایشان به دستور شما كه صلاحیت قضایی انجام چنین كاری نداشتی، تفتیش شده. چرا؟ (ص599-595)» (جواد قدیری شوهرخواهر محمد عطریانفر است كه با فرار از ایران به گروهك ممنافقین پیوست(
سیدرضا زواره ای در ادامه سؤال خود از وزیر وقت دادگستری كه در صورتجلسه 345 مجلس شورای اسلامی منعكس است، سؤالی كلیدی درباره چگونگی ورود كشمیری به نخست وزیری مطرح می سازد:
«كشمیری» چه كسی است؟ «كشمیری» قبل از انقلاب، مدیر عامل یك شركت انگلیسی است و رفت وآمدهای مشكوكی در جزایر خلیج [فارس] دارد. مداركی كه از خانهاش به دست آمد، خانوادهای بیقید و بیبند و بار دارد... ایشان از طریق دادستانی كل انقلاب در ابتدای انقلاب به اداره دوم ارتش معرفی میشود و میرود، در آنجا مشغول كار میشود. یعنی یك مركز حساس و مركز اسرار مهم مملكت. از اداره دوم به نیروی هوایی... این چه شبكهای است كه این قدر نفوذ دارد و این را این قدر رشدش میدهد؟ مسائلی كه در همین چند روزه، برادرانی از نیروی هوایی در مورد اقدامات «كشمیری» میگفتند، درخور توجه است... شخصی به نام ستوان یكم «هرمز یعقوبی» میرود، از كنار خیابان، یقهاش را میگیرد، میآورد كیفش را میگیرند باز میكنند. میبینند یك مقدار اسناد سری درون كیفش است و دارد میبرد... باز بچههای نیروی هوایی میگفتند: كه یك كامیون اسناد سری تحت عنوان كاغذ باطله از نیروی هوایی به وسیله «كشمیری» خارج میشود... مطلب دیگر آقای «كشمیری»، به عنوان سرپرست كمیته خنثی سازی كودتای نوژه تمام جریانات كودتای نوژه را در دست میگیرد و یك عاملی كه قرائن نشان میدهد به احتمال زیاد عضویت (سی.آی.ا) را دارد، تمام سرنخهای اصلی (س-آی-ا) را در این كودتای خائنانه كور میكند و قطع میكند و بعد چطور میشود؟ چه شبكه قوی هست كه این را میآورد در نخستوزیری؟ بعد از این همه مسائل؟... سوال اینجاست كه چه كسی صلاحیت «كشمیری» را برای ورود به نخستوزیری تأیید كرد و چگونه او را آوردند در نخستوزیری؟... بعد از آنكه «كشمیری» خانه تكانی كرده و همه اسنادش را برده، درست برای ساعت 3 كه نخستوزیری منفجر میشود، یك ماشین میآید در خانهاش و زن و بچههایش را برمیدارد و میبرد... (ص610-608)»
كشمیری در جلسه روز واقعه در مكانی كه برای استقرار خسرو تهرانی معاون وقت اطلاعات نخست وزیری بوده، می نشیند و در حین جلسه برخاسته برای رئیس جمهور چای می ریزد و پس از گفتگویی كوتاه با تهرانی از جلسه خارج می شود. ارسال این پرونده به دادگستری و جلوگیری از رسیدگی به آن توسط سید اسدالله لاجوردی در حالیكه پرونده های مرتبط با منافقین همگی در اختیار وی به عنوان دادستان انقلاب تهران قرار می گرفته، از دیگر نقاط مبهم این پرونده است.
حجت الاسلام روح الله حسینیان رئیس مركز اسناد انقلاب اسلامی در سخنرانی 10/6/1379 خود در این زمینه می گوید:
«اینها چنان تظاهر به خط «امامی» میكردند كه خط «امام» را در انحصار خودشان قرار داده بودند و گفتند كه فقط ما در خط «امام» هستیم... اولین خیانتی كه كردند شهادت مرحوم «شهید رجایی» و «شهید باهنر» بود، آنها اطلاعات نخستوزیری را داشتند و میدانستند «كشمیری» منافق است. با او سابقهدار و هم بند بودند. او را آوردند در نخستوزیری و به پستهای بالا ارتقاء دادند... بلافاصله آمدند، یك جنازه برای «كشمیری» درست كردند... وقتی با اعتراض و آگاهی دیگران روبرو شدند، آمدند این شعار را ترفند خودشان قرار دادند كه بله ما میدانستیم، میخواستیم منافقین «كشمیری» را خارج نكنند، تا دستگیرش كنیم! تنها كسی كه به این مسئله پی برد و رحمت خدا بر او باد، مرحوم «شهید لاجوردی» بود. پروندهای تشكیل داد، عدهای از اینها را دستگیر كرد. یك نفر به نام «تقی محمدی» كاردار ایران در افغانستان بود. دستگیر شد. آمد تا شروع كرد به پرده برداشتن از مسائل، یك روز بعد جنازه او را كف سلول دیدند! نفوذ داشتند [-] یكی از همین منافقین به نام «قدیری» در اوین بود [-] او [«تقی محمدی»] را كشتند و نگذاشتند پرونده ]«كشمیری»] پیگیری شود».