شبی در محفلی ذکر خدا بود صفایی در مناجات و دعا بود
مناجاتی پر از مهر و محبت مناجاتی بدور از هر مصیبت
دعایی دور از هرناگواری نه نا امنی،نه بیماری،نه خواری
به اوج لذت از اوج مناجات به حال خویش می کردم مباهات
دلم نا گاه چون مرغی پریشان هوایی شد به بام دردمــــــندان
الهی درد،درد غیرتم بود به حالم عالمی در حیرتم بود
به هر بام و دری پر می کشیدم به مهمانخانه ها سر می کشیدم
دلم ناگه به طرزی با ظرافت دل شب شد مقیم یک ضیافت
چه نجوایی،چه یاران نجیبی چه غوغایی،چه حالات عجیبی
ضیافت خانه ای دیدم شبانه سرشک شاعران هر دم روانه
دوچندان شاعر جانباز دیدم همه غرق نیاز و راز دیدم
یکی دیدم میان شعله تب ولی بر لب،الهی ربی یا رب
یکی دیدم جمال مومنی داشت به جسمش زخم های مزمنی داشت
یکی با عضوهای پر ز طاول توگویی داشت بر لب وحی منزل
یکی بر سینه از دیرینه خفته کلامی حرف نا شکری نگفته
یکی از گردنش قطع نخاعی که هرآن داشت با دنیا وداعی
یکی از شوکران بودش حکایت که بودش هر نفس مرگ و رضایت
پرستشگاه بود آن محفل نور نه آسایشگه بیمار و رنجور
اگر یاران ثارالله خواهی دیار اولیاء الله خواهی
دیار عارفین آنجاست،شک نیست جوار سالکان آنجاست،شک نیست
نماز و روزه و ذکر و مناجات اگر خواهی برو گاهی ملاقات
برو گاهی به مهمانی خوبان تو هم شاید شوی از نفس کوبان
با یاری خداوند و جانباز دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس و همکاری صمیمانه دوستان تبیانی،برآن شدیم تا به بهانه هفته سرشار از ایثار و شهامت و شهادت دفاع مقدس دیداری را از آسایشگاه(عبادتگاه) جانبازان داشته باشیم.
از دوستانی که علاقه مند هستند در این دیدار حضور داشته باشند با کمال میل دعوت می نماییم.
وعده دیدار چهار شنبه03/07/1387
یا علی(ع)