به نام خدایی که همین نزدیکی هاست
سلام
به نظر من بهتره همیشه اول خانواده ها بهم به تفاهم برسن و بعد دختر و پسر باهم صحبت کنن و دلبستگی پیش بیاد، چون خوشبختی دو جوان در گرو رضایت پدر و مادر هست.
ولی این موضوعی که خانم آقایی مطرح فرمودن، شبیه زندگی یکی از دوستان من هست، پدر و مادر دو طرف توافق کردن به ازدواج این دو جوان، ولی یهو خاطرات پوسیده قدیمی این دو خانواده دوباره رو شد و بهونه گیری ها شروع شد، با وجود اینکه قرار عقد رو گزاشته بودن و همه مقدماتش تموم شده بود، یهو خانواده دختر خانم بهونه گیری کردن، به قول خودمون بهونه های بنی اسرائیلی، که تو هیچ عطاری پیدا نمیشد.
خب این دو جوان ضربه روحی بدی خوردن و تنها راه حل مشکل،به توافق رسیدن خانواده ها با پادر میونی یه بزرگتر بود، تنها راهش اشتی دو خانواده بود.
الحمدالله چند شب پیش که دوستم باهام تماس گرفت، گفت که مشکلات حل شده، اونم با توافق رسیدن خانواده ها، یکی از دو طرف کوتاه اومد و طرف دیگر هم پشیمون و آشتی شد.
در چنین مواردی پسر و دختر باید بتونن خانواده های خودشون رو مجاب کنن که دارن اشتباه میکنن، چون اینا اولاد خانواده هستن، حرفشون برش نداره، و بهترین راه حل، یاری گرفتن از بزرگان فامیل هست، که هم پخته تر و هم با تجربه تر هستن.
در چنین مواردی چون تنها راه حل آشتی دو خانواده هست، بهتره از بزرگترای فامیل یا اشخاصی که حرفشون اعتبار زیادی برای خانواده طرفین داره، کمک گرفت که راه خوبی هست.
ولی کلیات این هست که نمیشه پدر و مادر رو هرچند مخالف این میون حذف کرد، اگر لجبازی میکنن یا به هر نحوی سنگ جلوی پای این دو جون بندازن.
همیشه سعی کنین از خدا طلب کنین هرچی صلاح کار هست، خودش به دل این پدر و مادر میندازه که از خر شیطون پیاده بشن و مشکل برای جوانان درست نکنن.
التماس دعا