• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1267
تعداد نظرات : 1077
زمان آخرین مطلب : 5490روز قبل
فلسفه و عرفان

مطالب یاد شده ، هشدارى به همه مسلمانان است كه تا خداوند، در این دنیا به آنها مهلت داده از فرصت استفاده كنند؛ زیرا هنگامى كه وقت مرگ فرا رسید، دیگر تاءخیر و بازگشتى نیست .
از این رو، بعضى از درستكاران و پارسایان در خانه خود قبرى كنده بودند، گاهى در میان آن رفته و مى خوابیدند: به خود خطاب كرده و مى گفتند: خیال كن مرده اى و ترا درون قبر نهاده اند و از خداوند، تمنا مى كنى ترا به دنیا بازگرداند تا عمل صالح انجام دهى
بعد از آن ، بیرون مى آمدند و به خود مى گفتند: اكنون خدا به تو لطف كرده و ترا به دنیا بازگردانده است . اكنون در راه خدا قدم بردار، خود را اصلاح كن ، تا هنگام مرگ تقاضاى بازگشت و جبران نكنى ، كه اگر چنین تمنا كنى ، این جواب قاطع را مى شنوى كه هرگز بازگشتى نیست و همیشه باید در قبر باشى
علامه غزالى در این باره چنین نقل مى كند: ربیع بن خثیم (معروف به خواجه ربیع ) در خانه خود، قبرى كنده بود، هر وقت در قلب خود احساس قساوت و غفلت مى كرد، وارد آن مى شد و در لحد مى خوابید و ساعت ها در میان آن مى ماند. سپس مى گفت :
رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فیما تركت
پروردگارا! مرا بازگردان ، شاید در قبال آن چه كرده ام ، عمل صالحى انجام بدهم و جبران گذشته را بنمایم و تدارك كنم
این آیه را مكرر به زبان مى آورد، و با حال حزین مى خواند. سپس به خود خطاب كرده و از قول خداوند، مى گفت :
یا عبداله قدر جعناك فاعمل الصالح
اى بنده خدا! همانا ترا به دنیا برگرداندیم پس كارهاى شایسته و عمل صالح انجام بده

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:36
فلسفه و عرفان

وقتى كفار و مشركان و منافقان و اهل گناه ، در آستانه مرگ و رفتن به عالم برزخ قرار مى گیرند، خود را در حال بریده شدن از این جهان و قرار گرفتن در جهان دیگر مى بینند، پرده هاى غرور و غفلت از مقابل دیدگانشان كنار مى رود. گویى سرنوشت دردناك خویش را با چشم خود مى بینند. عواقب شوم عمر و سرمایه هاى از دست رفته و كوتاهى هایى كه در گذشته كرده و گناهانى را كه مرتكب شده اند، در آن جا مشاهده مى كنند. این جا است كه ناله و فریاد آنها بلند مى شود و مى گویند:
اى پروردگار! ما را به دنیا برگردان شاید گذشته خود را جبران كنیم و عمل صالحى در برابر آن چه ترك كرده ایم به جا آوریم
اما از آن جا كه قانون آفرینش ، چنین اجازه بازگشتى را به هیچ كس ، (نه نیكوكاران و نه بدكاران ( نمى دهد، به آنها چنین پاسخ داده مى شود:
هرگز ره بازگشتى وجود ندارد، این سخنى است كه به زبان مى گویید، این لقلقه كلامى بود كه در دنیا با خود داشتید

اگر كافران را رسد مرگ پیش

 

پشیمان بگردند از كار خویش

 

به ایزد بگویند با چشم تر

 

به دنیا مرا بازگردان دگر

 

كه شاید به جبران اعمال بد

 

عمل هاى نیكو زمن سر زند

 

جوابش بگویند با این سخن

 

چنین كار هرگز نخواهد شدن

 

كه با حسرتى تلخ از بطن جان

 

بیارند این نكته را بر زبان

 

به برزخ گزینند آنان سرا

 

كه مبعوث گردند روز جزا

این سخنى است كه هرگز از اعماق دلى با اراده و آزاد برنخواسته ، این همان سخنى است كه هر بدكارى به موقع گرفتار شدن در چنگال مجازات و هر قاتلى به هنگام دیدن چوبه دار مى گوید.
به آنها گفته مى شود: مگر در دنیا نبودید و حجت بر شما تمام نشد؟ مگر خورشید و ماه بر شما طلوع و غروب نداشت و مهلت تمام نشد؟ مگر حقایق به شما نرسید؟ مگر عاجز و از مستضعفین بودید، مگر از سرمایه هاى عمر و علم و قدرت و فراغت و امنیت به اندازه كافى و وافى در اختیار نداشتید؟ چرا عمل نكردید؟ با غفلت مى خوابیدید و بیدار مى شدید؟ مگر خواب و بیدارى ها نمونه اى از مرگ و حیات نبود؟ مگر هزاران بار نمردید و زنده نشدید؟ آیا این مقدار براى شما كافى نبود؟
مگر صدها بار در تشییع جنازه ها شركت نكردید و در مجالس ختم و ترحیم حضور به هم نرساندید و صداى ناله آن مسكین در قبر را نشنیدید كه مى گفت : خدایا! مرا براى تدارك اعمال ، براى بیدارى و هشیارى ، براى پیمودن راه به سوى محبوب مطلق به دنیا برگردان . آیا اینها براى شما كافى نبود؟
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتى جنازه اى را به سوى قبرستان حمل مى كنى ، خود را چنین پندار كه تو آن جنازه اى هستى كه به دوش مردم حمل مى شوى ، چنین پندار كه تو از پروردگارت مسئلت نموده اى ترا به دنیا برگرداند و خداوند دعاى ترا مستجاب نموده و به دنیا بازگردانیده است ! حال ببین چگونه در اعمال خود تجدید نظر مى كنى و گذشته را تدارك مى نمایى !
اگر خداوند آنها را به دنیا برگرداند با همان فكر و عقیده و اعمال و كردارى كه سابقا داشتند برمى گردند، نه آن كه یك نفس پاك و طاهر را خلق كند و به دنیا برگرداند؛ زیرا در این صورت دیگر آنها افراد سابق نیستند و موجودات دیگرى هستند كه ربطى به آنها ندارند.
اگر آنان را با همان فكر و عقیده اى كه داشتند برگرداند باز همان اعمال و كردار غلطى را كه داشتند از دست نخواهد داد و به دنبال همان فكر و عقیده اى كه داشتند، خواهند رفت .
قرآن در این باره مى فرماید: اگر آنها را به دنیا برگردانیم باز به همان اعمال و كردار سابق بر مى گردند و آنها در این حرفى كه مى زنند دروغ مى گویند

زمانى كه سوزند اندر سقر

 

چو بر حال آنها نمایى نظر

 

ببینى در آن حال آن قوم پست

 

سر انگشت حسرت گزیده به دست

 

كه اى كاش ! بارى دگر نیز ما

 

نمودیم رجعت به دارالفنا

 

كه دیگر بر آیات یكتااله

 

نكردیم تكذیب خود هیچگاه

 

بگشتیم ما نیز از مؤ منین

 

بیاورده ایمان به اسلام و دین

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:36
فلسفه و عرفان

افراد مجرم و گناه كار حساب عالم برزخ را نداند و نمى دانند چه مدتى در قبر درنگ كرده اند؟ وقتى در قیامت از آنان مى پرسند: چقدر در برزخ توقف كرده اید؟ قسم مى خورند و مى گویند: توقف ما در عالم برزخ بیش از ساعتى نبوده است !
قرآن در این باره چنین مى فرماید:
ععع و یوم تقوم الساعة یقسم المجرمون ما لبثوا غیر ساعة كذالك كانوا یؤ فكون
آن روز كه قیامت بر پا شود گنه كاران سوگند یاد مى كنند كه جز ساعتى در عالم برزخ درنگ نكرده اند! این چنین آنها از درك حقیقت محروم مى شوند
عالم برزخ براى همه یكسان نیست ، گروهى در آن جا زندگى آگاهانه اى دارند و از نعمت هاى آن تا روز قیامت استفاده مى كنند. آنان مقربان و اولیاء خدا و مؤ منین حقیقى هستند، كه از برزخ اطلاع كامل داشته و مدت آن را خوب مى دانند.
گروهى دیگر هر صبح و شام در شكنجه و عذاب برزخى به سر مى برند و دائما فریاد مى زنند قیامت كى بر پا مى شود خدایا! قیامت را بر پادار. بیچاره ها خیال مى كنند در آن موقع راحت مى شوند و از عذاب آنان خواهد بود. و این عذاب برزخى تا روز قیامت ادامه دارد. آنان آل فرعون و قاتلین روزگار (از قبیل - ابن مجلم - معاویه - یزید - عبیدا...زیاد و غاصبین حق اهل بیت ) هستند.
گروه سوم : كسانى هستند هم چون افرادى كه به خواب مى روند، گویى در قیامت از خواب سنگین بیدار مى شوند، بى خبر از مدت و زمان خواب ، هزاران سال را ساعتى پندارند!
به راستى آن ها چنین مى پندارند كه دوران برزخ دوران بسیار كوتاهى بوده است ، چرا كه حالتى شبیه خواب داشته و از همه جا بى خبر و بى اطلاع بوده اند، مانند اصحاب كهف و عزیر (كه عزیر مدت صد سال و اصحاب كهف 309 سال به خواب بودند و اطلاع از آن نداشتند!) وقتى كه از آنها سئوال شد چه مدت خوابیده اید؟ در جواب گفتند: یك روز! بعد از آن كه قدرى فكر كردند گفتند: بلكه بخشى از روز را خوابیده ایم !؟
مجرمان كه مى گویند: ما بیش از یك ساعت در عالم برزخ درنگ نكرده ایم ، یا به علت همین بى خبرى و بى اطلاعى آنان مى باشد و یا به خاطر وعده مجازات دردناكى كه به آنها داده شده است . آنان میل دارند چرخ زمانه متوقف شود یا لااقل به تاءخیر افتد.
گاه روزها و ماه ها به قدرى در نظر انسان به سرعت مى گذرد كه گویى لحظه هایى بیشتر نبوده است ،
فاصله ها را هر چند زیاد باشد ناچیز و اندك مى شمارند، بلى سرنوشت مجرمان در قیامت چنین است .

گنه كار مردم چو آید معاد

 

نمایند سوگند بسیار زیاد

 

كه بودیم اندر جهان ساعتى

 

نبد فرصت كرنش و طاعتى

 

بگویند حقا دروغى تمام

 

بگویند از این دست گفتار خام

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:35
فلسفه و عرفان

هر انسانى مایل است بداند عالم برزخ كجا است ؟ برزخى كه این همه صحبت از آن مى شود، برزخى كه این همه آیات و روایات درباره آن نازل و وارد شده ، برزخى كه عده اى عاشق آن و عده اى از آن گریزانند و برزخى كه تمام انسان ها بعد از پایان عمر به آن منتقل مى شوند كجا واقع شده است ؟ آیا در همین دنیا است یا در عالم دیگر؟
عقل ما نمى تواند كه حقیقت آن را درك كند؛ چرا كه عقل ما ناقص است و خود ما هم نرفته ایم تا با چشم دیده باشیم . كسانى هم كه رفته اند یا مى روند، به ما خبرى نمى دهند؟ تنها چیزى كه درباره برزخ مى دانیم تشبیهاتى است كه در روایات وجود دارد: از قبیل این كه تمام از زمین و آسمانها و كهكشان نسبت به عالم برزخ مانند حلقه اى در بیابان است ! یا این كه انسان تا زمانى در دنیاست مانند كرم در سیب مى باشد كه از اطراف خود خبر ندارد، یا طفلى كه در شكم مادر است و از عالم دنیا اطلاعى ندارد. وقتى متولد شد و پا به دنیا گذاشت وسعت آن را مى داند، و به نعمت هاى آن پى مى برد.
انسان هم ، تا زمانى كه در عالم دنیا باشد وضع عالم برزخ را نمى داند و از آن اطلاع ندارد. فكر مى كند دنیا بهترین و بزرگ ترین عالم است . مانند طفلى كه در رحم مادر است و آن را بزرگ ترین عالم مى پندارد.
اما وقتى انسان از دنیا رفت و به عالم برزخ وارد شد. متوجه مى شود كه عالم دنیا از شكم مادر هم براى او تنگ تر بوده است ؟ در آن جا دیگر محدودیت غذایى و مكانى و زمانى ندارد؛ زیرا این محدودیتها در عالم ماده است و برزخ از جنس عالم ماده نیست .
همین طور كه عالم دنیا به رحم مادر محیط است و رحم مادر نسبت به دنیا ذره اى بیش نیست . عالم برزخ هم به دنیا محیط است و در مقابل آن ، ذره اى بیش نخواهد بود.
اطلاعاتى كه انسان در دنیا دارد در مقابل اطلاعاتى كه در عالم برزخ به دست مى آورد اندكى بیش نخواهد بود، چیزهایى كه خداوند به انسان عنایت مى كند قابل قیاس با دنیا نیست . قرآن مى فرماید:
فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعین جزاء بما كانوا یكسبون
هیچ كس نمى داند كه چه پاداشهاى مهمى كه مایه روشنى چشمها مى گردد براى آنها نهفته شده است
پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله مى گوید: خداوند مى فرماید: من براى بندگان صالحم نعمت هایى فراهم كرده ام كه هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر فكر كسى نگذشته است

ندانند افراد نیكوى كار

 

چه پاداش یابند از كردگار

 

چه نعمات و لذات بى انتها

 

كند چشم روشن دهد دل صفا

به عبارت دیگر: عالم برزخ در واقع باطن و ملكوت دنیاست . امام صادق علیه السلام در پاسخ كسى كه پرسید: جایگاه ارواح پس از مرگ كجاست ؟ فرمود: ارواح تا روز قیامت در باطن زمین قرار دارند. و نیز در جواب این كه كسى را به دار آویزند روحش در كجا خواهد بود؟ فرمود: در دست قابض ارواح است تا آن را به باطن زمین برساند

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:33
فلسفه و عرفان

قرآن و روایات ، عالم برزخ را به عالم خواب تشبیه كرده اند: خواب را مرگ و مرگ را خواب دانسته اند با این تفاوت كه خواب مدتش كوتاه تر از مرگ است .
قرآن مى فرماید: خداوند، ارواح را به هنگام مرگ قبض ‍ مى كند، ارواحى را هم كه نمرده اند نیز به هنگام خواب مى گیرد، سپس ‍ ارواح كسانى را كه مرگ آن ها را صادر كرده نگاه مى دارد و ارواح دیگرى كه (باید زنده بمانند و) فرمان ادامه حیاتشان را داده به بدن هایشان تا هنگام سرآمد اجل و مرگ باز مى گرداند
آیه با صراحت كامل بیان گر آن است كه : مرگ و خواب ، از یك جنس ‍ هستند و خداوند در هر دو حال جان را مى گیرد، با این حساب كه خواب چهره ضعیفى از مرگ و مرگ نمونه كاملى از خواب 9 است آن كس كه اجلش رسیده باشد خداوند جان او را نگاه مى دارد، و آن كس كه اجلش هنوز نرسیده باشد جانش را در وقت بیدارى به او باز مى گردند.

خداوند روح ها را به هنگام فوت

 

ز مردم بگیرد بزنگاه موت

 

اگر مرگ بر كس نكرده شتاب

 

كند قبض روحش به هنگام خواب

 

پس آن را كه مرگش رسیده ز راه

 

دگر روح او را بدارد نگاه

 

كسى را كه مرگش نباشد زمان

 

به آن تن فرستد دگر باره جان

روایات نیز مرگ را به خواب تشبیه كرده اند: در این جا به ذكر چند روایت مى پردازیم .
1- از پیامبر اسلام علیه السلام نقل شده كه فرمود: خواب برادر مرگ است
2- روزى آن حضرت به اقوامش خطاب كرد و فرمود: اى پسران عبدالمطلب ! همانا پیشوا و رهبر جامعه به فامیلش دروغ نمى گوید. سوگند به آن كسى كه مرا به راستى و پیامبرى فرستاد شما مى میرید همان طور كه مى خوابید و بر انگیخته مى شوید هم چنان كه بیدار مى شوید
3- شخصى از امام جواد علیه السلام پرسید: مرگ چیست ؟ در پاسخ فرمود: همین خوابى است كه هر شب سراغ شما مى آید، با این تفاوت كه مدت مرگ حوادث تلخ و شیرینى كه براى انسان رخ مى دهد. (پس خود را براى آن ، آماده كن (
4- از امام باقر علیه السلام نقل شده : هر كس بخواند نفس او به آسمان صعود مى كند و روح در بدنش باقى مى ماند. در میان این دو ارتباطى ، هم چون ارتباط نور و شعاع خورشید، با خورشید است . هرگاه خداوند فرمان قبض روح آدمى را صادر كند روح دعوت او را اجابت مى كند و به سوى خدا پرواز مى نماید و هنگامى كه اجازه بازگشت روح را دهد روح به تن باز مى گردد
5- حضرت على علیه السلام فرمود: مسلمان نباید با حالت جنابت بخوابد و جز با طهارت و بستر نرود، اگر آب نیابد تیمم كند؛ زیرا روح مؤ من به سوى خداوند متعال بالا مى رود، او را مى پذیرد و به او بركت مى دهد، هرگاه پایان عمرش فرا رسیده باشد او را در گنج هاى رحمتش ‍ قرار مى دهد! و اگر فرا نرسیده باشد او را با فرشتگان امینش به جسد باز مى گرداند.
6- حضرت رسول علیه السلام فرمود: الناس نیام اذا ماتوا انتبهوا مردم در هوابند وقتى كه مردند، بیدار مى شوند
از حدیث اخیر، چنین فهمیده مى شود كه : عالم برزخ از یك نظر، در مقایسه با عالم آخرت یك نوع خواب است ، ولى نسبت به زندگى دنیا، یك زندگى بسیار وسیع تر از زندگى دنیا است .

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:32
فلسفه و عرفان

فلسفه زندگى به خوبى روشن است ؛ چرا كه دنیا محل كشت ، آزمایش ، پرورش و تحصیل كمالات علمى براى آخرت است . به تعبیر بعضى از آیات و روایات : دنیا مزرعه ، تجارت خانه ، دانشگاه ، میدان تمرین و یا به منزله عالم جنین براى جهان آخرت است .
آخرت هم مركز انوار الهى ، دادگاه بزرگ حق ، محل رسیدگى به حساب اعمال و جوار قریب و رحمت خداوند است .
در این جا مى توان گفت : فلسفه عالم برزخ كه در فاصله میان دنیا و آخرت قرار گرفته ، مانند فلسفه هر چیز دیگرى است كه به منظور انداختن میان دو چیز، مورد استفاده قرار مى گیرد. انتقال از محیطى به محیط دیگر كه از هر نظر با آن متفاوت است ، در صورتى قابل تحمل است كه فاصله اى وجود داشته باشد؛ فاصله اى كه بعضى از ویژگى هاى چیز اول و پاره اى از ویژگى هاى چیز دوم در آن جمع باشد.
معلوم است كه قیامت براى همه انسانها در یك روز تحقق مى یابد؛ چرا كه زمین و آسمان باید دگرگون شود، عالمى جدید و تو ایجاد گردد، حیات نوین انسانها در آن عالم صورت گیرد، بیان حال راهى جز این نیست كه در میان دنیا و آخرت ، براى برزخى باشد و ارواح ، به مرور زمان بعد از جدا شدن از بدن هاى مادى عنصرى ، به برزخ منتقل گردند و به اصطلاح ، آیندگان به رفتگان بپیوندند، و تا پایان دنیا در آن جا جمع شوند.
پس از پایان دنیا و آغاز آخرت ، همه با هم محشور مى شوند؛ زیرا ممكن نیست كه هر انسانى مستقلا براى خود قیامتى داشته باشد؛ چرا كه قیامت بعد از فناى دنیا و تبدیل زمین و آسمان ها به زمین و آسمان هاى دیگر است ؟ و همه مردم ، باید براى حساب رسى اعمال در یك روز و یك سرزمین اجتماع كنند.

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:32
فلسفه و عرفان

در این جا سئوالى پیش آید كه آیا پس از مرگ ، انسان یك باره وارد عالم قیامت مى شود و كارش یكسره مى گردد؟ یا در فاصله مرگ و قیامت عالم دیگرى را طى مى كند و هنگامى كه قیامت برپا شد وارد عالم آخرت مى گردد.
از آیات و روایات استفاده مى شود: هیچ كس پس از مرگ بدون فاصله وارد عالم قیامت نمى شود؛ زیرا قیامت كبرا مقارن با یك سلسله انقلاب ها و دگرگونى هاى كلى در همه موجودات زمین و آسمان است یعنى كوه ها، دریاها، ماه ، خورشید، ستارگان و كهكشانها در آن هنگام در وضع موجود خود باقى نمى مانند.
علاوه بر این ، در قیامت اولین و آخرین مردم در یك سرزمین جمع مى شوند. ولى الان مى بینیم نظام جهان هنوز برقرار است و شاید میلیون ها و بلكه میلیاردها سال دیگر نیز برقرار باشد و میلیاردها میلیاردها انسان دیگر بعد از این بیایند و در دنیا زندگى كنند.
هیچ كس در فاصله مرگ و قیامت در خاموشى و بى حسى فرو نمى رود. چنین نیست كه انسان پس از مردن در حالى شبیه بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نكند، به طورى كه نه لذتى داشته باشد و نه درد و رنجى ، نه سرورى داشته باشد و نه غم و اندوهى .
بلكه انسان پس از مرگ بدون فاصله ، وارد مرحله اى دیگر از حیات مى گردد كه همه چیز را حس مى كند، از چیزهایى لذت و از چیزهایى رنج مى برد. البته لذت و رنجش بستگى به افكار و اخلاق و اعمال او در دنیا دارد.
این مرحله ، یك فاصله و حد وسط میان دنیا و قیامت است كه با پایان یافتن آن برزخ نیز پایان مى پذیرد و آنگاه قیامت برپا مى شود.
از نظر قرآن و روایات ، انسان پس از مرگ دو عالم دیگر را باید طى كند، یكى عالمى كه مانند عالم دنیا پایان مى پذیرد كه اسم آن را (عالم برزخ یا عالم ارواح و) قبر مى نامند، دیگرى عالم قیامت كبرا كه به هیچ وجه پایان نمى پذیرد.
در قیامت به حساب كلى و جزیى خلایق رسیدگى مى شود، هر كس را طبق اعمال و كردارش جزا و پاداش مى دهند. نیكوكاران را در بهشت و نعمت ها و رضوان الهى داخل مى كنند و گناهكاران و بدكاران را در جهنم و
عذاب ها و شكنجه هاى آن وارد مى نمایند.
انسان در فاصله مرگ و قیامت ، داراى نوعى از حیات است . در آن حال شدیدا احساس مى كند، مى گوید و مى شنود و از نوعى زندگانى سعادت آمیز و خوش یا زندگى نكبت بار و پررنج و درد برخوردار است .

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:30
فلسفه و عرفان

وقتى روح از بدن انسان خارج شد، سه ندا از جانب آسمان مى شنود و آن نداها چنین است .
اى پسر آدم ! آیا تو دنیا را ترك كردى یا دنیا ترا ترك نمود؟ آیا تو دنیا را جمع كردى یا دنیا ترا جمع نمود؟ آیا تو دنیا را كشتى یا دنیا ترا كشت و به قتل رسانید؟
زمانى كه میت را به غسال خانه بردند، سه ندا مى شنود. گویند: اى پسر آدم ! كجا شد آن بدن قوى تو، چرا ضعیف شده اى ؟ كجا رفت آن زبان فصیح و گویاى تو، چرا ساكت مانده اى ؟ كجایند دوستان و رفقاى تو، چرا وحشت كرده اى ؟
زمانى كه میت را در كفن گذاشتند، سه فریاد مى شنود. به او گویند: اى پسر آدم ! بدون زاد و توشه به سوى سفرى دور و طولانى مى روى ، از منزل خود خارج مى شوى و دیگر به آن بر نمى گردى ، به سوى خانه هول ناك و پرخطر مى روى كه راه بازگشتى ندارى .
چون میت را به سوى قبرستان حمل كنند، سه ندا مى شنود كه گویند: خوشا به حال تو اگر عملت نیك باشد، خوشا به حالت اگر همنشین تو رضوان خدا و رضایت او باشد، واى به حالت اگر همنشین تو سخط و غضب خداوند جبار باشد.
وقتى میت را براى نماز بر زمین مى گذارند، سه فریاد مى شنود كه گویند: اى پسر آدم ! هر عملى كه تا حال انجام داده اى ، اگر آن نیك باشد نیك و اگر بد باشد بد خواهى دید.
چون جنازه را كنار قبر گذاشتند، سه ندا از قبر مى شنود كه گویند: اى پسر آدم ! بر پشت من خندان بودى ولى در شكم من گریان خواهى شد، بر پشت من فرحناك و خوشحال بودى در حالى كه در شكم من محزون و غمگین خواهى شد، بر پشت من گویا بودى اما در شكم من ساكت و خاموش خواهى بود.
زمانى كه جنازه را در داخل قبر گذاشتند و آن را پوشانیدند و مردم به سوى خانه هاى خود حركت نمودند. خداوند متعال به او خطاب مى كند و مى فرماید: اى بنده من ! تنها و بى كس ماندى ، دوستان و رفقایت ترا در تاریكى قبر تنها گذاشتند و رفتند! در حالى كه تو مرا به خاطر آنان نافرمانى مى كردى و از من اطاعت نمى نمودى . ولى امروز رحمت و كرامت من چنان شامل حال تو شود كه همه خلایق از آن تعجب كنند! من امروز از مادر نسبت به فرزندش به تو مهربان تر هستم .
وقتى روح از بدن انسان خارج شد و او را غسل دادند و كفن نمودند و به سوى قبرستان حركت دادند. او از جلوى مردم و جنازه حركت مى كند، ارواح مسلمین و مؤ منین به استقبال او مى آیند و بر او سلام مى كنند، او را به آنچه خداوند براى او آماده كرده است بشارت مى دهند.

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:28
فلسفه و عرفان

وقتى مجرم از دنیا برود و اعمال ناشایسته خود را ببیند قبل از آن كه او را دفن كنند از اعمال و كردار خود شكایت مى كند. اما متاءسفانه كسى شكایت او را نمى شنود! اگر هم بشنود عبرت نخواهد گرفت و به زودى فراموش خواهد كرد.
حضرت رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: وقتى یكى از شما از دنیا برود قیامت او برپا خواهد شد و تمام اعمال خود را از نیك و بد خواهید دید.
زمانى كه یكى از مجرمین از دنیا مى رود و او را به سوى قبرش حمل مى نمایند. ندا مى كند: اى برادران و اى دوستان ! من به نزد شما از آن چیزى كه برادر بدبخت شما در آن واقع شد شكایت مى كنم ؛ زیرا دشمن خدا شیطان یا دنیا مرا وعده فریب داد و به آن عمل نكرد، برایم قسم خورد كه من صالح ناصحى هستم ولى به من خیانت نمود.
نزد شما شكایت مى كنم از دوستان بى وفایى كه دنبال هوا و هوس ‍ مى رفتند و دائما دور مرا گرفته و به من تاءمین مى دادند و خود را حامى و طرفدار من مى دانستند و مى گفتند: ما تا آخر با تو خواهیم بود ولى الان از من تبرى جسته تنهایم مى گذارند و مى روند.
شكایت مى كنم از اولادم كه چقدر از آنان دفاع كردم ، به خاطر رفاه و راحتى آنها خود را به رنج و زحمت انداختم ، تمام مالم را در اختیارشان گذاشتم . آنها مالم را خوردند و مرا تسلیم خدا و ملائكه نكیر و منكر و قبر و برزخ مى كنند و بر مى گردند.
شكایت مى كنم از مالم كه چگونه آن را ضایع نمودم ، حق خدا و مردم را ندادم ، از هر راهى آن را جمع كردم ولى الان وزرو و بالم شده است جواب دادن از آن با من و سود و منفعتش براى دیگران است .
شكایت مى كنم به سوى شما از طول اقامتم در قبر و دورى سفرم ، از تنهایى و وحشت و ظلمت قبرم ، سئوال از بزرگ و كوچك اعمالم . پس ‍ حذر كنید از آن چیزى كه به من نازل شد، واى از بلاى طولانى و رنج و عذاب بزرگ ؛ زیرا نه شفیعى براى من است و نه دوستى .
شكایت مى كنم از قبرم كه دائما فریاد مى زند و مى گوید: منم خانه تنگ و تاریك و پر وحشت . اى برادران و دوستان ! تا قدرت و توانایى دارید مرا نگه دارید و نگذارید ببرند؛ زیرا به من وعده آتش و ذلت و خوارى و غضب جبار را داده اند، و احسرتا بر من ! از این كه به دستور خدا عمل نكردم و در گناه زیاده روى نمودم و از خداى خود خجالت نكشیدم ؟ این فریاد و ناله ادامه دارد تا وقتى میت را داخل قبر كنند

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:25
فلسفه و عرفان

عایشه مى گوید: روزى حضرت رسول صلى الله علیه و آله به من فرمود: كدام حالت براى میت از همه حالات سخت تر است ؟ عرض كردم : خدا و رسول آگاه ترند.
فرمود: اى عایشه ! تو بگو! عرض كردم : سخت ترین حالت وقتى است كه مى خواهند میت را از خانه اش بیرون برند، اولاد او اطرافش را گرفته و فریادشان بلند است و مى گویند: وا ابتا وا ابتا، فرمود: این حالت بسیار سخت است ! اما سخت تر از این این هم هست ، عرض ‍ كردم : سخت تر از این وقتى است كه میت را در لحد گذارند و خاك رویش ‍ بریزند و او را تسلیم خدا كنند، دوستان از كنار قبرش برگردند و او را تنها گذارند.
فرمود: از این سخت تر هم مى باشد. عرض كردم : یا رسول الله ! شما بفرمایید. فرمود: از همه حالت براى میت سخت تر، وقتى است كه غسال براى غسل دادن میت داخل خانه او شود، انگشتر جوانى را از دست و پیراهن عروسى را از بدنش بیرون آورد و عمامه را از سر علماء و فقها بردارد.
در این هنگام وقتى روح ، بدن را عریان بیند فریاد زند و با صداى بلند كه همه خلایق (مگر جن و انس )، بشنوند. گوید: اى غسال ! ترا به خدا قسم كه ! لباس مرا به آرامى بیرون آور؛ زیرا در این ساعت تازه از دست ملك الموت راحت شدم .
زمانى كه غسال آب روى میت ریزد فریاد زند و گوید: اى غسال ! ترا به خدا قسم آب را به آرامى روى من بریز، آن را ملایم كن كه نه سرد باشد و نه گرم ، زیرا جسد من در اثر خارج شدن روح از آن ، آتش گرفته و طاقت ندارد.
وقتى غسال مشغول غسل دادن شود، فریادش بلند گردد: اى غسال ! ترا به خدا قسم دست خود را به آرامى بر روى من بكش ؛ این جسد به واسطه خارج شدن روح از آن ، مجروح شده و تحمل ندارد كه دست خود را با قوت بر آن بكشى .
موقعى كه از غسل دادن فارغ شد و میت را در كفن گذاشت و پاهاى او را محكم بست ، فریادش بلند شود و گوید: اى غسال ! ترا به خدا قسم ! سر و صورت مرا با كفن نپوشان تا زن و بچه و بازماندگان ، مرا ببینند، زیرا این آخرین دیدار است ، من امروز از آنها مفارقت كنم و تا قیامت مرا نمى بینند.
چون میت را براى بردن به قبرستان ، از خانه خارج كنند، فریاد زند: اى جماعت ! در بردن من عجله نكنید تا خانه و اهل و عیال خود را وداع كنم . سپس فریاد كند و گوید: من زن خود را تنها و بدون شوهر گذاشتم اذیتش ‍ نكنید، اولاد من یتیم شدند به آنها ظلم روا ندارید؛ زیرا من امروز از خانه خود خارج شدم و دیگر به آنجا بر نمى گردم .
بعد از آن كه جنازه را به سوى قبرستان حمل كردند. گوید: شما را به خدا قسم ، عجله نكنید تا صداى اهل و عیال خود را كه گریه و ناله مى كنند بشنوم ؛ زیرا من از آنها جدا مى شوم و دیگر تا روز قیامت صداى آنها را نمى شنوم .
چون جنازه را كنار قبر به زمین گذاشتند. فریاد زند و گوید: اى دوستان و برادران ! اى اهل و عیال و اى بازماندگان ! و اى همسایگان من ! دنیا شما را فریب ندهد كما این كه مرا فریب داد، زمانه با شما بازى نكند، همین طور كه با من بازى كرد، از من عبرت گیرید؛ زیرا مالى جمع كردم و همه را براى ورثه گذاشتم بدون آن كه خود از آن استفاده كنم ! در حالى كه وقتى خداوند حساب آنها را رسد و در دادگاه ، مجرم شناخته شوم آن ها گناهان مرا به دوش نمى گیرند.
موقعى كه بر میت نماز خوانده مى شود عده اى از دوستان و اهل و عیال او بر مى گردند. مى گوید: اى دوستان و برادران ! مى دانستم كه میت در دل دوستان از زمهریر سردتر مى شود اما نمى دانستم به این زودى از دل آنها بیرون مى رود و نسبت به آن سرد مى شوند.
بعد از آن كه میت را داخل قبر نهادند. با فریاد بلند گوید: اى وارثین ! مال و منال زیادى جمع كردم و همه را براى شما گذاشتم . من با دست خالى و بدون این كه چیزى از آن را براى خود حمل كنم و از میان شما رفتم ، مرا فراموش نكنید و از این مال و ثروت بهره و نصیبى هم براى من قرار دهید و با دعاى خیر و صدقه ، مرا یارى كنید و یاد نمایید

 

پنج شنبه 15/12/1387 - 20:24
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته