دانستنی های علمی
اگر به دنبال سوپی هستید كه برای سلامتی شما مفید باشد، مخصوصا هنگامی كه سرما خوردهاید، حتما سوپ كرفس و سیب زمینی را تهیه كنید.
زمان تهیه: 15 دقیقه
زمان پخت: 25 دقیقه
مواد لازم برای 4 نفر:
كره: 25 گرم
كرفس: 5 شاخه خرد كرده و برگهای آن را نگه دارید.
سیب زمینی: 100 گرم، پوست كنده و خرد شده
پیازچه یا تره فرنگی: یك عدد، خرد شده
آب مرغ: 3 پیمانه
برگ بو : یك عدد
شیر كم چرب:یك و نیم پیمانه
نمك و فلفل به مقدار لازم
طرز تهیه:
• كره را در یك قابلمه بزرگ روی حرارت كم ذوب كنید. كرفس و سیب زمینی و پیازچهها را به مدت 5 دقیقه درآن سرخ كنید.
• آب مرغ را درون قابلمه بریزید و برگ بو را به آن اضافه كنید و آنها را بجوشانید و سپس حرارت را كم كنید و در قابلمه را گذاشته و به مدت 20 دقیقه آنها را بپزید.
• برگ بو را از قابلمه خارج كنید.
• سبزیجات داخل سوپ را با مقداری آب سوپ از قابلمه بیرون آورید و آنها را درون دستگاه غذاساز بریزید و به صورت پوره درآورید.
• پوره را به قابلمه برگردانید و مقداری شیر روی آن بریزید و بآرامی آن را حرارت دهید و نمك و فلفل به آن اضافه كنید.
• سوپ آماده شده را در ظرف مخصوص بریزید و در صورت تمایل روی آن را با برگهای خرد شده كرفس، تزیین كنید.
شنبه 19/10/1388 - 14:33
دانستنی های علمی
دكتر عباس اسماعیلی معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی اراك تاكید كرد: به هیچ عنوان نباید از ابتدای پخت غذا به آن نمك اضافه كرد؛ چرا كه ید موجود در آن از بین میرود.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی اراك در گفتگو با ایسنا اظهار كرد: در حال حاضر رستورانها و برخی از نانواییها به مصرف نمكهای غیریددار مبادرت میورزند و این در حالی است كه در صورت شناسایی این واحدها طبق مقررات قانونی با متخلفان برخورد میشود.
وی با بیان این كه در كشورمان از طریق نمك، ید مورد نیاز بدن تامین میشود، افزود: كمبود ید میتواند زمینهساز مشكلات عدیدهای از جمله گواتر و عقبماندگیهای ذهنی و جسمی باشد.
اسماعیلی ادامه داد: از طریق آزمایش ادرار در كودكان، مشخص شده است كه كمبود ید در استان به یك مشكل عمده تبدیل نشده است.
وی درخصوص نمكهای تصفیهنشده گفت: نمكهای تصفیه نشده سرشار از انواع آلودگی است و حتی میتواند منجر به سرطانزایی در افراد شود.
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی اراك در پایان تصریح كرد: به طور مستمر از نمكهای مورد استفاده در نانواییها آزمایش به عمل میآید و در صورت شناسایی متخلفان، طبق قانون آنها به پرداخت جزای نقدی محكوم میشوند.
شنبه 19/10/1388 - 14:32
دانستنی های علمی
تهیه این غذای خوشمزه را در مراسم و میهمانیهای رسمی، در راس برنامههایتان قرار دهید.
مواد لازم برای 4 نفر:
مرغ: یك كیلوگرم
برنج: 500 گرم
ماست: 300 گرم
زعفران: 2/1 قاشق چایخوری
پیاز بزرگ: 2 عدد
تخممرغ: 3 عدد، فقط زرده
روغن: به مقدار لازم
نمك و فلفل به مقدار لازم
طرز تهیه:
• ابتدا برنج را در نمك زیاد به مدت 2 ساعت خیس كنید، سپس آن را درون صافی بریزید تا آب آن خارج شود.
• پیازها را خرد كرده و درون روغن آنقدر سرخ كنید تا طلایی رنگ شوند.
• مرغها را به قطعات كوچك تقسیم كنید، پوست آنها را درآورید و همراه با پیازها تا حدی سرخ كنید كه رنگ آن تغییر كند.
• به مخلوط فوق، مقداری آب اضافه كنید و بگذارید تا بجوشد، سپس حرارت را كم كرده، و بگذارید تا آرام بپزد. در صورت نیاز آب آن را اضافه كنید. وقتی مرغها كاملا پخته شدند، استخوانهای آنها را درآورید.
• ماست را هم بزنید تا روان شوند.
زعفران را در نصف پیمانه آب داغ بریزید تا رنگ بیاندازد.[كشف تازهترین فواید زعفران از سوی محققان ایرانی]
• نمك و فلفل و زعفران و روغن را به ماست اضافه كنید و خیلی خوب آنها را هم بزنید.
• چند لیوان آب در یك قابلمه بریزید و آن را جوش آورید، سپس برنج را درون آن بریزید و آنقدر آن را حرارت دهید تا قد بكشد وكمی نرم شود.
• برنج را مجدد از صافی رد كنید.
• چند قاشق روغن و چند قاشق ماست را با هم مخلوط كنید و درون یك قابلمه نچسب بریزید، یك لایه نازك برنج به آن اضافه كنید و با استفاده از پشت قاشق روی آن را صاف كنید.
• یك لایه مرغ و به دنبال آن یك لایه دیگر برنج بریزید سپس روی برنج را صاف كنید و روی آن چند قاشق دیگر مخلوط ماست بریزید و آن را پخش كنید.
• روش فوق را آنقدر تكرار كنید تا كل مواد تمام شود.
• مقداری روغن روی آنها بریزید، درب ظرف را بگذارید و آنها را به مدت 5 دقیقه روی حرارت متوسط بپزید.
• ظرف را به درون فر، كه ازقبل روی حرارت 250 درجه فارنهایت از پیش گرم شده، به مدت 2 – 1/30 ساعت حرارت دهید. توجه داشته باشید هر چه زمان پخت بیشتر باشد، ته دیگ آن ضخیمتر خواهد شد.
• وقتی پخت، درب آن را بردارید و بگذارید كمی خنك شود.
• ظرف بزرگی بر روی دهانه قابلمه به طور وارونه قرار دهید و ته چین آماده شده را درون آن برگردانید.
• كل مواد همراه با تهدیگ روی آن باید به صورت یك تیكه داخل ظرف بزرگ برگردد.
• در صورت تمایل میتوانید روی تهچین مرغ را با مقداری زرشك تزیین كنید.
شنبه 19/10/1388 - 14:31
دانستنی های علمی
در کلیله و دمنه شخصیتهای افسانه ای که عمدتا حیوانات هستند سخن می گویند. در جای جای این کتاب به بهانه های مختلف از زبان شخصیتهای حکایت، سخن از بی وفایی زنان و ناپایداری عهد ایشان رفته است و این کار با گنجاندن زشتکاری زنی افسانه ای و فرضی که در داستان نقش دارد، موجه جلوه داده می شود.
در داستان بوزینه و باخه حکایت کار چنان است که آمد:
«... باخه گفت من تو را بر پشت بدان جزیره رسانم، که در وی هم امن و راحت است و هم خصب (فراخی نعمت) و نعمت. در جمله بر وی دمید تا بوزنه توسنی کم کرد و زمام اختیار بدو داد. او را بر پشت گرفت و روی به خانه نهاد. چون به میان آب رسید تأملی کرد و از ناخوبی آنچه پیش داشت باز اندیشید و با خود گفت: سزاوارتر چیزی که خردمندان از آن تحرز نموده اند بی وفایی و عذر است خاصه در حق دوستان و از برای زنان که نه در ایشان حسن عهد صورت بندد و نه از ایشان وفا و مردمی چشم توان داشت. و گفته اند که «بر کمال عیار زر به عون و انصاف آتش و قوف توان یافت و بر قوت ستور به حمل بار گران دلیل توان گرفت، و سداد و امانت مردان به داد و ستد بتوان شناخت و هرگز علم به نهایت کارهای زنان و کیفیت بدعهدی ایشان محیط نگردد.»!
فان هی اعطتک اللیان فانّها
لغیرک من خلاّنها ستلین
و ان حلفت لا ینقض النأی عهدها
فلیس لمخصوب البنان یمین(1)
(اگر آن زن به تو نرمی نشان داد همانا که برای غیر تو از دوستان خویش نیز نرم خواهد شد و اگر سوگند خورد که دوری نمی شکند پیمان او را، پس بدان که زنان سرانگشت خضاب کرده را سوگند و قسمی پذیرفته نیست.)
در باب گربه و موش نیز از زبان برهمن به بی وفایی زن اشاره می شود:
«برهمن جواب داد: که اغلب دوستی و دشمنایگی قایم و ثابت نباشد و هر آینه بعضی به حوادث روزگار استحالت پذیرد و مثال آن چون ابر بهاری است که گاه می بارد و گاه آفتاب می تابد و آن را دوامی و ثباتی بیشتر صورت نبندد.
سحابة صیف لیس یرجی دوامها
(ابر تابستان است که امیدی به دوام آن نتوان داشت)
و وفاق زنان و قربت سلطان و ملاطفت دیوانه و جمال امرد همین مزاج دارد و دل در بقای آن نتوان بست.»!(2)
طوطی نامه و حکایت فریبکاری زنان
از کتاب کلیله و دمنه که در بعضی از داستانهایش حکایت بی وفایی زنان می رود که بگذریم به کتابی می رسیم سراسر سخن از فریبکاری زنان.
طوطی نامه که نام دیگرش جواهرالاسمار است مجموعه ای است از داستانهای کوتاه و مرتبط، موضوع تمام حکایات به گونه ای ذکر فریبکاری زنان است!
داستانها را طوطی می گوید. طی پنجاه و دو شب و به قصد انصراف خاطر یک زن. نام این زن «ماه شکر» است و ماه شکر زن «صاعد» است و صاعد، ارباب طوطی پسر بیست ساله بازرگان ثروتمندی است سعیدنام.
طوطی سخندان را صاعد خریده است در آغاز تجارتش. و سودهای کلانی از جانب او نصیبش شده است؛ به این جهت خاطر طوطی را خیلی می خواهد. هنگام سفر سفارش پشت سفارش که ماه شکر مواظب باشد و در هر کاری ـ چه در صلاح و چه در فساد ـ نظر طوطی را بخواهد.
ماه شکر زن صاعد، جوان و زیباست. روزهای آغازین ازدواج است که صاعد به سفر می رود. ماه شکر به وسوسه پیرزنی مکار بدلی می جوید و دل به جوانی می بازد و برای دیدار او از طوطی نظر می خواهد. طوطی غیرتمند و حق شناس و سخندان است. به چاره جویی آن قدر ماه شکر را به فسانه سرگرم می کند تا صاعد از سفر باز گردد.(3)
طوطی در پنجاه و دو مجلس حکایاتی از بی وفایی زنان و نتیجه ناخوشایند آن برای ماه شکر باز می گوید و او را سرگرم می دارد!
در حکایات این کتاب زن در برابر مرد هر چند به ظاهر ساکت است اما در نهان آرام نیست. مرد در این کتاب باور دارد که زن لُعبتی است اسباب سرگرمی او. از این روی مرد این کتاب در برابر زن ادای خدای آسمانی را درمی آورد. می خواهد همه اش فرمان بدهد اما زن هم از دیرباز به ظلمی که بدو روا داشته اند تسلیم نبوده است. ناچار در برابر مرد موضع می گیرد. موضع زن در این کتاب عدم تمکین از مرد است. نافرمانی و عدم تمکین از مرد به خدعه و نیرنگ انجام می گیرد.(4)
زن، همان گونه که در کتابهای دیگر از جمله تورات به طغیان علیه خدای آسمانی (خوردن میوه ممنوعه) متهم و محکوم شده
است در این کتاب به طغیان علیه خدای!زمینی که همانا شوی است متهم است. سایه این طغیان در سراسر این کتاب گسترده است.
شارک همسر طوطی سخنور و حکایتگر، گاه گاه در پاسخ شوی اش حکایاتی از مکر و نیرنگ مردان بازگو می کند اما در این نزاع، همیشه شوی بر او غالب می آید و حکایات نفاق و ناسپاسی زنان را با آب و تاب تمام بیان می کند.
شارک پس از ذکر حکایتی از بی وفایی مردان به طوطی می گوید:
اکنون ای طوطی حال بی وفایی و مغادرت مردان همچنین است که تقریر افتاد. اما طوطی سخت متغیر و برآشفته می شود و می گوید:
نی! همچنین نیست که تو گفتی. چه در میان هزار [یک] مرد در تباهی بدین مثال باشد که بیان کردی ولیکن در میان هزار زن نهصد و نود و نه در بدی بدین نهج اند که من خواهم گفت و در مکر ایشان خواهم سفت.
شارک گفت: تو هم اگر در مساوی (بدیهای) زنان و نفاق و خداع و ناسپاسی و بدعهدی ایشان چیزی داری بگوی.
طوطی گفت: اوصاف بد ایشان از آنهاست که: «و لَوْ اَنّ ما فی الارضِ مِنْ شجرة اقلام و البحر یمده من سبعة ابحر» [اگر آنچه در زمین درخت است قلم شود و هفت دریا مرکب[ ذره ای در تقریر نباید و از اینجاست که اصحاب طبع فرموده اند:
گر نسل آدمی نشدی منقطع ز دهر
یک ترب گَنده بودی صد خونبهای زن(5)
و آنگاه داستانی به هم می بافد و در بدعهدی زنان داد سخن می دهد.
در ضمن حکایت سی ام کتاب نیز از زبان یکی از شخصیتهای داستان دعوی دوستی زنان را دروغ و بیهوده و عاقبت دل بستن به آنان را حسرت و پشیمانی می داند:
«دوستی زبان باد پیمودن (بی فایده) است. از صحبت ایشان هیچ کس کیسه وفایی برندوخته است. بلکه هر که هست به آتش مکر و عذرشان بسوخته است. شعر:
دع ذِکْرَهنّ فمالَهُنّ وفاءٌ
ریحُ الصَّبا و عُهوُدُهُنَّ سواءٌ»(6)
زن دوست بود ولی زمانی
تا جز تو نیافت مهربانی
چون در بر دیگری نشیند
خواهد که تو را دگر نبیند
چون نقش وفا و عهد بستند
بر نام زنان قلم شکستند
پس بر این طایفه دل بستن و در معاشرت این چنین کسان مولع بودن جز وخامت حسرت و ملامت و ندامت چیزی به دست نیاید.(7) و در پایان حکایت سی و یکم وزیر پس از شنیدن حکایتی در بدی زنان، آنان را حور مثال و شیاطین خصال می نامد که تا حد امکان باید از صحبت آنان اجتناب نمود:
«چندین هزار سال است که در دور روزگار، دفاتر و جراید در عذر و مکر زنان و بی وفایی و بدعهدی ایشان در تحریر آورده اند. هنوز حق حرفی نگذارده اند و ذره ای از هوا و قطره ای از دریا بیرون نیاورده. چه ایشان حور مثال و شیاطین خصال اند. به قدر امکان از مخالطت ایشان متجنب و با پرهیز باید بود که شعر:
انَّ النساءَ شیاطینٌ خُلِقْنَ لَنَا
نعوذُ باللّه ِ منْ شرّ الشّیاطین»(8)
از زنان گو وفا طمع داری
باشد از غایت سبکباری
گر چه چون شیر و شکر و شهدند
ناقص دین و ناقص عهدند[!]
ـ این همه که گفتی مرا مقرر بود و این زمان محقق تر گشت و لکن بدان که حق سبحانه و تعالی قوام عالم و ازدیاد تناسل بنی آدم را وابسته مودت زنان گردانده است. تا چون رگ تودّد (دوستی) ایشان در حرکت آید و بحر مودتشان در جوش شود و آن تحرک و غلیان سبب جاذبه وصال ایشان گردد. پس از آن مواصلت شاهان خوبروی و عروسان زیباموی در حیّز ظهور آیند و پیغامبر هم بر مبنای این قضیت فرموده است که:
حُبّب الیّ مِنْ دنیاکُمْ ثلاثٌ: الطّیبُ و النّساءُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَینی فی الصّلاةِ(9) و اشعار عرب نیز در این معنی بسیار است.(10)
ملاحظه می شود که وجود زن تنها با در نظر گرفتن نقشی که در تداوم حیات انسانی
دارد یعنی نقش واسطه ای اش، قابل تحمل می شود و سزاوار آن که مرد در عین پرهیز از دل بستن و معاشرت با او ناچار و تنها برای حفظ نسل آدم! اندک التفاتی به او نماید و در چنین قالبی طبعا زن که شأنی بیش از برده بی اختیار ندارد سهمی در فرزندِ به هم رسیده ندارد.
مردسالاری در اغلب متون ادبی ما به طرز اسفباری بیداد می کند. مرد نقش خدا را در روی زمین ـ و لااقل در منزل ـ به خود می گیرد و مخالفت با خواست و دستور او در هر زمینه و در هر حدی که باشد گناهی است که او را سزاوار زشت ترین القاب می کند.
این مردسالاری خشن هنگامی که به تفکر دینی منتسب می شود و به صورت تحمیلی بر آن تکیه می زند و خود را تأیید شده آن می داند، ریشه عمیقی می یابد که مبارزه با آن سخت دشوار است و دست یابی به حقیقت بسی دشوارتر.
در ریشه یابی این همه تحقیر و توهین نسبت به زن که در متون ما دیده می شود تمایل مردان به حفظ وضعیت مردسالاری و تداوم آن از عناصر اساسی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
زن در نگاه خواجه نصیرالدین طوسی
خواجه نصیر در کتاب اخلاق ناصری نیاز نوع بشر و افراد انسان را به منزل و تدبیر آن نیازی اساسی در بقای نوع انسانی دانسته و زن را معاون و جانشین مرد در منزل که به حفظ اندوخته های غذایی همت می گمارد، شمرده است:
«پس به ساختن منازل حاجت آمد و چون مردم را به ترتیب صناعتی که بر تحصیل غذا مشتمل باشد مشغول باید بود از حفظ آن مقدار که ذخیره نهاده بود غافل ماند. پس از این روی به معاونی که به نیابت او اکثر اوقات در منزل مقیم باشد و به حفظ ذخایر اقوات و
اغذیه مشغول، محتاج شد و این احتیاج به حسب تبقیه [باقی ماندن [شخص است.
و اما به حسب تبقیه نوع نیز به جفتی که تناسل و توالد بر وجود او موقوف باشد احتیاج بود. پس حکمت الهی چنان اقتضاء کرد که هر مردی جفتی گیرد تا هم به محافظت منزل و ما فیه قیام نماید و هم کار تناسل به توسل او تمام شود.»(11) خواجه تعریفی لطیف از منزل دارد. او منزل را همان الفت و پیوند ویژه و ارتباط خاص زن و مرد می داند نه چهار دیواری ای که در آن سکنی می گزینند:
«و بباید دانست که مراد از منزل در این موضع نه خانه است که از خشت و گل و سنگ و چوب کنند بل که از تألیفی مخصوص است که میان شوهر و زن و ... افتد مسکن ایشان چه از چوب و سنگ بود و چه از خیمه و خرگاه و چه از سایه درخت و غار کوه.»(12)
این محقق بزرگ در بخش دیگری از کتاب، انگیزه تأهل را حفظ مال و طلب نسل می داند و تصریح می کند که داعیه شهوت و غرضهای دیگر نمی تواند انگیزه صحیحی برای تأهل باشد. آنگاه زن شایسته را شریک مرد در مال و تدبیر منزل می داند:
«و زن صالح شریک مرد بود در مال و قسیم او در کدخدایی و تدبیر منزل و نایب او در وقت غیبت. و بهترین زنان زنی بود که به عقل و دیانت و عفت و فطنت و حیاء و رقت دل و تودد (مهربانی) و کوتاه زبانی و طاعت شوهر و بذل نفس در خدمت او و ایثار رضای او و وقار و هیبت نزدیک اهل خویش، متحلی (آراسته) بود و عقیم نبود و بر ترتیب منزل و تقدیر نگاه داشتن در انفاق واقف و قادر باشد و به مجامله و مدارات (مدارا) و خوشخویی سبب مؤانست و تسلی هموم و جلای احزان شوهر گردد.»(13)
نویسنده کتاب، اصول کلی سیاست و تدبیر مرد در ارتباط با همسر را در سه امر خلاصه می کند. 1ـ هیبت 2ـ کرامت 3ـ شغل خاطر (مشغول داشتن) «اما هیبت آن بود که خویشتن را در چشم زن مهیب دارد تا در امتثال اوامر و نواهی او اهمال جایز نشمرد و این بزرگترین شرایط سیاست اهل بود چه اگر اخلالی بدین شرط راه یابد زن را در متابعت هوا و مراد خویش طریقی گشاده شود و بر آن اقتصار نکند بلکه شوهر را در طاعت خود آرد و وسیلت مرادات خود سازد و به تسخیر و استخدام او مطالب (خواسته های) خود حاصل کند پس آمر مأمور شود و مطیع، مطاع و مدبَّر مدبِّر، و غایت این حال حصول عیب و عار و مذمت و دمار هر دو باشد و چندان فضائح و شنایع حادث شود که آن را تلافی و تدارک صورت نبندد.
و اما کرامت آن بود که زن را مکرم (گرامی) دارد به چیزهایی که مستدعی محبت و شفقت بود، تا چون از زوال آن حال مستشعر باشد به حسن اهتمام امور و مطاوعت (فرمانبرداری) شوهر را تلقی (ملاقات) کند و نظام مطلوب حاصل شود.»
خواجه، شیوه های ارج گزاری به زن را در 6 امر برشمرده و بر آن است که:
1ـ زن را باید در ظاهر و هیأتی زیبا و آراسته دارد.
2ـ در حفظ پوشش و حجاب او از نامحرمان و بیگانگان نهایت کوشش را به عمل آورد به گونه ای که هیچ بیگانه ای شکل و شمایل او را نبیند و آواز و صدایش را نشنود.
3ـ در مسایل اولیه و بدیهیات تدبیر منزل با او مشورت نماید به گونه ای که او را در تسلط بر خود به طمع نیافکند.
4ـ او را در تصرف بر قوت و غذا آزاد بگذارد تا بنا به مصالح منزل اقدام کند.
5ـ با خویشان و خانواده او صله رحم کند و از کمک و یاری آنان دریغ نورزد.
6ـ چون اثر شایستگی و لیاقت در زن احساس کرد زنی دیگر را بر او ترجیح ندهد و برنگزیند اگر چه به جمال و مال و نسب و خانواده از او شریفتر باشد.
و اما شغل خاطر که خواجه از آن به عنوان اصل سوم سیاست و تدبیر اهل یاد می کند آن است که مرد، زن را همواره به اداره امور منزل و اقدام به مصالح زندگی مشغول دارد و نگذارد او بیکار و فارغ البال و آسوده خاطر بنشیند، زیرا اگر زن از ترتیب منزل و تربیت اولاد و رسیدگی به امور منزل فارغ باشد به اموری همت می گمارد که موجب پدید آمدن خلل و سستی در ارکان زندگی است.
خواجه نصیرالدین طوسی چند زنی را ناروا می شمرد و با آنکه آن را تنها برای پادشاهان بنا به دلایلی جایز می داند اما پرهیز از آن را برای پادشاهان بهتر می داند و مرد را به مثابه دل می داند. چنان که یک دل در دو بدن نمی تواند منبع حیات باشد یک مرد نیز از عهده تنظیم امور و منزل برنمی آید:
«... و جز ملوک را که غرض ایشان از تأهل طلب نسل و عقب بسیار بود و زنان در خدمت
ایشان به مثابت بندگان باشند در این معنی رخصت نداده اند و ایشان را نیز احتراز اولی بود چه مرد در منزل مانند دل باشد در بدن، و چنان که یک دل منبع حیات دو بدن نتواند بود یک مرد را تنظیم دو منزل میسر نشود.»(14)
برخورد کاربردی و نگرش به زن به عنوان موجودی واسطه ای و وجودی فرعی که نهایتا به کار حفظ نسل و منزل می آید در کلام شاعران و ادیبان پارسی گوی سابقه دیرینه دارد اما از بزرگانی که معلّم اخلاق و حکمت اند، توقع نمی رود تحت تأثیر اندیشه های رایج فراموش کنند که آفریدگار بزرگ، زندگی زناشویی را کانون «مودت» و «رحمتِ» دو جانبه خوانده و همه را منشعب از نفس واحدی دانسته است و طبعا حکمرانی و سلطنت کردن در خانه با روح مودت و رحمت سازگار نیست.
شایسته بود که حکیمان و آموزگاران اخلاق، همگان را به این نکته توجه می دادند که لازمه تدبیر منزل و سیاست اهل، قدرت طلبی و برتری جویی و غلبه یکی بر دیگری نیست و موفقیت زندگی و سلامت منزل در رفق و مدارا و تعاون مرد و زن است نه در تلاش برای تحمیل اراده یکی از این دو بر دیگری.
ادامه دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ کلیله و دمنه، انشای ابوالمعالی نصراللّه منشی، تهران، 1370، انتشارات دانشگاه تهران، ص247ـ 248.
2ـ همان، ص266.
3ـ طوطی نامه (جواهرالاسمار) عماربن محمد ثغری، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ص19.
4ـ همان، ص45.
5ـ همان، ص303 ـ 304.
6ـ یاد زنان را رها کن، چه نیست وفایی مر ایشان را. باد صبا و عهد ایشان یکی است. این شعر در دیوان منسوب به علی(ع) مذکور است. (چاپ دمشق، 1382، ص4).
7ـ منبع پیشین، ص201.
8ـ زنان شیطانهایی هستند که برای ما خلق شده اند. پناه می بریم به خدا از شرّ این شیطانها. «النساء حبائل الشیطان» زنان دامهای ابلیس اند. (رک به: شرح شهاب الاخبار، ص18)
9ـ از دنیای شما سه چیز مرا خوش آمد: عطر و زن و نور چشم من در نماز قرار داده شده است.
10ـ منبع پیشین، ص206 ـ 207.
شنبه 19/10/1388 - 14:30
دانستنی های علمی
برای اكثر والدین داشتن فرزند تجربه شیرینی است، اما از هر پنج مادر یك نفر بعد از زایمان احساس غمگینی و اندوه میكند. پدر و مادری كه به تازگی صاحب فرزند شدهاند، نیاز دارند تا خود را با تغییر شیوه زندگی كه با آمدن نوزاد به وجود میآید، مطابقت دهند، كه البته برای مادران تغییرات بدنی و فیزیكی در طول دوران بارداری و بعد از آن هم مطرح است. در پی زایمان ممكن است خانمها به انواع مختلفی از اختلالهای روانی از جمله اختلالهای خلقی مبتلا شوند. در ادامه انواع اختلالهای خلقی متعاقب زایمان شرح داده خواهد شد.
اندوه بعد از زایمان
این حالت در اولین روزهای پس از تولد نوزاد روی میدهد و پدیدهای طبیعی است كه در میان حدود 70 درصد مادران به چشم میخورد. نشانههای اصلی شامل تحریكپذیری، خلق ناپایدار، پریشانی خاطر و احساس ترس و وحشت میباشد. در روز سوم یا چهارم پس از زایمان شدت تمامی این نشانهها به حداكثر میرسد به طوری كه بسیاری از مادران احساس غمگینی، بیحالی و شكنندگی دارند و به راحتی اشكشان سرازیر میشود. این نشانهها كه بیشتر به واسطه خستگی، استرسهای زایمان و تغییرات هورمونی به وجود آمده، چندان عمیق نیست و به طور معمول طی چند روز به صورت خود به خود از بین میرود. اندوه پس از زایمان ممكن است به عوامل زیر نیز مربوط باشد:
1) داشتن این احساس كه با تولد نوزاد جدید، از مسوولیتهای مختلف بچه داری، خانهداری و رسیدگی به دیگر اعضای خانواده لبریز شدهاید و مسوولیت مادر شدن سختتر از آن چیزی است كه انتظار داشتید.
2) بیخوابی، خستگی و ناتوانی شما را آزار میدهد.
3) احساس ناراحتی، درد و مشكلات فیزیكی بعد از زایمان شما را آزار میدهد.
4) كم شدن ارتباط با دیگران و عدم حمایت از سوی اطرافیان
5) تغییر شیوه زندگی و دیدگاه شما به مسائل با آمدن فرزند
چگونه خود را تطبیق دهیم؟
مراقبت از فرزند كاری وقت گیر است.بنابراین در مورد سایر كارهایی كه باید انجام دهید واقع بین بوده و كارهای سخت را برای مدتی كنار بگذارید و یا از كسی كمك بخواهید.
در مورد مراقبت از فرزند نیز سخت نگیرید. گذشت زمان آگاهی و توانایی شما را برای رسیدگی به فرزندتان افزایش میدهد.
مراقبت از خود
به همان اندازه كه نیازهای فرزند مهم است، برآورده شدن نیازهای شما هم اهمیت زیادی دارد. بنابراین باید شیوه زندگی سالم خود را حفظ كنید. به این منظور برنامههایی داشته باشید كه از آنها لذت ببرید، بیرون رفتن از منزل، داشتن تغذیه صحیح و ورزش به شما كمك خواهد كرد. از همسر، دوست و یا خانواده خود بخواهید كه روزی نیم ساعت از فرزند شما مراقبت كنند تا شما بتوانید كمی به خودتان برسید. حتی میتوانید برنامهای را با همسرتان برای مراقبت از فرزند ترتیب دهید تا شما هم بتوانید وقت آزادی برای خود داشته باشید. نیم ساعت صرف وقت برای خودتان تغییر بزرگی در زندگی شما به وجود میآورد.
بیان احساسات
در مورد احساسات خود با یك فرد نزدیك صحبت كنید. اگر احساس اندوه و غمگینی در همان روزهای اول بیمارستان وجود داشته باشد، هر چه زودتر آنها را بازگو كنید و از شخصی كمك بگیرید.
كمك و حمایت اطرافیان
در روزهای اولیه بازگشت به خانه، حتما برای مراقبت از نوزاد و انجام امور منزل از كسی كمك بگیرید و سعی كنید كه بیشتر استراحت كنیدتا بدنتان دوران نقاهت را سپری كند. ارتباط با والدین دیگری كه شرایط آنها هم مثل شما ست و نیز ارتباط با مؤسساتی كه در زمینه مراقبت از كودك و رشد و سلامت او خدماتی ارائه میدهند نیز میتواند به شما كمك كند.
افسردگی پس از زایمان
گاهی غمگینی و اندوه پس از زایمان عمیقتر و طولانیتر از حد معمول میشود. اگر این حالتها بیشتر از دو هفته طول بكشد به طوری كه انجام كارهای روزانه مادر را مختل كند، اصطلاحا افسردگی پس از زایمان نامیده میشود. این نوع افسردگی در میان حدود 10 درصد مادران در سه ماهه نخست پس از زایمان رخ میدهد و نشانههای آن مشابه انواع دیگر اختلال افسردگی است، ولی در خلال آن خستگی، تحریكپذیری و اضطراب بارزتر بوده و نشانههای ترس نیز مشهود است. نشانههای افسردگی پس از زایمان عبارتند از:
گریه بدون هیچ دلیل مشخصی
اضطراب، بیقراری، رنجش و خشم
عدم اعتماد به نفس و احساس بیكفایتی و شكست در تطابق با شرایط جدید
عدم علاقه به نوزاد، خانواده، دوستان و به طور كلی زندگی
تحلیل قوا و مشكلات خواب
پر خوری یا بیاشتهایی
عدم تمركز و آشفتگی
افكار صدمهزنی به نوزاد یا دیگران
افكار خودكشی
ترس از به خطر افتادن سلامت خود و نوزاد
عدم تمایلات جنسی به مدت طولانی
افسردگی پس از زایمان فرآیندی پیچیده است و تمامی زنان در سنین مختلف و با فرهنگها و مرتبه اقتصادی اجتماعی متفاوت را میتواند گرفتار كند. مادرانی كه این مشكل را داشته اند عوامل متعددی را گزارش كرده اند كه از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
1) احساس منزوی بودن و نداشتن حامی
2) مشكلات ارتباطی با همسر، خستگی و تحلیل قوا
3) تجربه حوادث استرس زا در زمانی نزدیك به شروع اختلال
4) احساس ناراحتیهای جسمی و یا داشتن سابقه اختلالهای روانی قبل از زایمان
5) عدم فرصت كافی برای مراقبت از خود
6) وجود مشكلات زایمانی و تغییرات روانی پس از زایمان
7) داشتن نوزاد نارس و مشكل دار
8) انتظارات غیر واقعی مادران از خود در تطابق با وضعیت جدید و انجام مراقبت از نوزاد
9) سابقه ارتباط ضعیف با دیگران
اگر احساس افسردگی میكنید چه كارهایی باید انجام دهید؟
تشخیص مشكل
اولین گام در ارتباط با افسردگی تشخیص مشكل است. افسردگی احساس شادی، اعتماد به نفس و انرژی را از شما میگیرد و مانع از آن میشود كه شما به هنگام رسیدگی به نوزاد احساس لذت و رضایت داشته باشید. احساس افسردگی پیوند عاطفی میان مادر و كودك را مختل كرده و حتی ارتباط شما با همسرتان و دیگران را هم دچار تنش میكند.
صحبت كردن در زمینه احساسات
در مورد احساسات یا مشكل خود با پزشك یا مراكز بهداشتی مشورت كنید تا آنها نیز در صورت لزوم شما را به افراد متخصص در زمینه افسردگی ارجاع دهند. تركیب درمانهای دارویی با روان درمانی میتواند به حل مشكلات شما كمك كند.
كمك گرفتن
مادرانی كه افسردگی پس از زایمان را تجربه كردهاند، معتقدند كه وقتی صحبتهای آنها از جانب دیگران شنیده میشود و احساساتشان درك میشود و حمایتهای عاطفی برای آنها فراهم میگردد، صد در صد در بهبودی حال آنها مؤثر است. با پدران و مادرانی كه تجارب مشابه دارند، با پرستاران كودك و مؤسسات آموزشی و كمك رسان در این زمینه مشورت كنید و مسائل خود را با آنان در میان بگذارید. در زمینه مشكل خود مطالعه كنید، اینكه احساسات خود را كاملا درك كنید و بدانید این مشكل مختص شما نیست، گام مؤثری در جهت حل مساله خواهد بود.
شنبه 19/10/1388 - 14:29
دانستنی های علمی
توصیهها و آداب- حد متوسط مصرف نان در كشورمان از حد مصرف جهانی بالاتر است، این اختلاف نه بهدلیل مصرف زیادتر بلكه ناشی از مصرف نادرست و خرید بیش از نیاز است.
به گزارش شبكه اطلاعرسانی بازرگانی ایران، به عقیده كارشناسان صنعت نان كشور هر چه ضخامت نان بیشتر باشد نسبت به نانهایی كه ضخامت كمتری دارند ارزش غذایی بیشتری دارد و با خوردن نان سبوسدار میتوان به جذب آهن و اسید فولیك در بدن كمك كرد.
براساس این گزارش، كارشناسان توصیه میكنند كه وقتی نان را خریدید حتما لحظاتی صبر كنید تا بخار آن خارج شده و خنك شود زیرا انباشته شدن نان داغ قبل از سرد شدن باعث تغییر حالت ظاهری، بیاتشدگی زودرس، تسریع در كپكزدگی، تشدید ضایعات نان و ایجاد بیماری گوارشی میشود.همچنین بهتر است بدانیم كه جوش شیرین در نان سبب میشود كه بو، طعم و رنگ آن بد و در نتیجه ضایعات افزایش مییابد و اگر نان كش بیاید نشان میدهد كه دارای جوششیرین بوده و برای سلامتی انسان مضر است.
گفتنی است نانی كه پس از سرد شدن با سفره پارچهای حمل و نگهداری شود، مطبوعتر و ماندگارتر خواهد بود و نان سالم نانی است كه خمیر آن خوب ورآمده باشد و همچنین از طعم، مزه، رنگ و شكل خوبی برخوردار باشد. كارشناسان یادآوری میكنند كه نان داغ را به هیچ وجه نباید بلافاصله در كیسه پلاستیكی قرار داد و باید از پیچیدن نان درون روزنامه جدا خودداری شود.
مازاد بر نیاز روزانه نان نخرید
كارشناسان صنعت نان كشور معتقدند كه دادن نانهای خشك و كپكزده به دامها باعث آلودگی شیر و گوشت آنها شده و نهایتا این آلودگی به انسان منتقل میشود.
براساس تحقیقات صورت گرفته در صنعت نان كشور، ضایعات نانهای سنتی و نان خشك نباید به مصرف دامها برسد و حتما باید دور ریخته شود.این كارشناسان خرید نان مازاد بر نیاز روزانه را یكی از دلایل عمده افزایش ضایعات نان عنوان كرده و توصیه میكنند كه از خرید نان اضافه خودداری شود.
بر این اساس بین حرارت و كپكزدگی رابطه مستقیم وجود دارد كه در نتیجه نانهایی كه بهصورت داغ روی هم دسته میشوند، محیط مناسبی را برای فساد میكروبی و كپكزدگی فراهم میكنند. از توصیههای دیگر كارشناسان این است كه برای نگهداری بهینه نان باید آن را به قطعات كوچكتر تقسیم كرده و درون كیسه در فریزر قرارداد و برای هر بار مصرف نیز بهاندازه نیاز از فریزر خارج كرده و پس از گرم كردن مورد استفاده قرارگیرد.
فواید مصرف نان صنعتی
یكی از راههای جلوگیری از اسراف در مصرف نان در كشورمان، استفاده از نانهای صنعتی است. از مهمترین فواید مصرف نانهای صنعتی در كشور این است كهاین نانها در شرایط كاملا بهداشتی تهیه و با كمترین دخالت دست و توسط ماشینآلات پیشرفته تولید میشود.
در تولید نانهای صنعتی ارزش غذایی نان حفظ میشود و نان سالم به نانی اطلاق میشود كه به آسانی هضم و پس از مصرف به راحتی جذب بدن میشود. از دیگر فواید استفاده از نانهای صنعتی این است كهاین نانها شناسنامهدار بوده و بدین ترتیب زمان تولید، تاریخ انقضا و تولیدكننده آن مشخص است و همچنین دارای تنوع بسیار است.
همچنین زمان ماندگاری نانهای صنعتی بسیار بیشتر از نانهای سنتی است و این نانها به راحتی میتوانند با انواع آردهای سبوسدار، جو، سویا و امثال آن تهیه شوند. شایان ذكر است با توجه به مزیتهای مصرف نانهای صنعتی نسبت به نانهای سنتی تغییر ذائقه مردم كشور از سنتی به صنعتی امری ضروری است.
شنبه 19/10/1388 - 14:28
خواستگاری و نامزدی
مراد از «زنان تحصیلكرده» بانوان آموزشدیده در مراكز آموزشى جدید و یا سنّتى مىباشند. در این نوشتار، تمركز عمده بر نقش زنان تحصیلكرده براى خودشان است و سپس نتیجه بحث به نقش آنان براى دیگران تعمیم داده مىشود.
نقش زنان تحصیلكرده در رابطه با تأسیس و تحكیم خانواده، در فضاهاى متفاوت، آثار گوناگونى را به دنبال دارد. در اینجا نقش زنان تحصیلكرده در چهار مرحله ذیل مورد بررسى قرار گرفته است: 1. آغاز آشنایى؛ 2. عشقورزى؛ 3. خواستگارى؛ 4. گذار از خواستگارى تا ازدواج.
سپس نقش زنان تحصیلكرده براى دیگران در حیطههاى پژوهشى، آموزشى، مدیریتى مورد تأمل قرار گرفته است.
در ادامه، نقش ایشان پس از تأسیس خانواده بررسى شده است. در این زمینه، ابتدا نقش فردى آنها در تدوین برنامه خانواده، شیوه مواجهه با مسائل جدید و سپس نقش آنها براى دیگران مورد بحث واقع شده است.
در نهایت، با جمعبندى از مباحث سابق، نظام خانواده و نقش زنان تحصیلكرده در قالب «تئورى سیستمى» ترسیم و معرفى گردیده است.
لازمه تحصیلات، نوعى ممارست ذهنى در فعالیتهاى فكرى و بسط اطلاعات و پویایى اندیشه است و معمولاً قوایى همچون تعمیم ذهنى و استنباط و تحلیل و تركیب و تفكر منطقى در اثر تحصیلات، بالنده و بارور مىشوند. فایده دیگر تحصیلات این است كه در ساحت شناخت، راه روشنى فراراه اندیشه قرار مىدهد و بر باورهاى غلط، خط بطلان كشیده، باورهاى صحیح را مصفّاتر و فزایندهتر مىنماید و اعتقادات افراطى و تفریطى را تعدیل مىكند. در هر حال، تحصیلات مثبت، صرفنظر از اینكه نوع معلومات چیست و یا مربوط به چه رستهاى است، به ذهن و فعالیتهاى ذهنى و حتى شخصیت، بسط و توسعه مىبخشد. ولى با وجود این، رشد همهجانبه شخصیت و تعالى مثبت ادراك و انصاف نه تنها منوط به احراز تحصیلات عالى نیست، بلكه تحصیلات عالى نیز همیشه و همه جا تنها عامل رشد شخصیت و حقیقت و فضیلت نمىباشند، بلكه عامل تهذیب و تزكیه همیشه باید به عامل تعلیم و آموزش منضم شود تا نتیجههاى مثبتى به بار آیند. آنچه از مفاهیم دینى مستفاد مىگردد این است كه تحصیلات عالى بدون عامل تقوا و وجدان اخلاقى، حتى مىتواند مخرّب و ویرانگر نیز باشد. در آموزهها و هنجارهاى ارزشى دینى، علم بدون عمل و تعلیم بدون تزكیه مطرود است و از نظر نصوص قرآنى «... واتّقوااللّهَ ویَعلمكُم اللّه»(بقره: 282) و روایى (قال الصادق علیهالسلام فى حدیث: «... لیسَ العلمُ التعلّم و انّما هُو نورٌ یقذفه اللّهُ فى قلبِ مَن یریداللّه ان یهدیه»)(2) امكان وجود علمى كه نه از راه تحصیلات، بلكه از راه تقوا و عمل حاصل مىشود، از مسلّمات است. ولى در هر حال، تحصیل و تأثیرات مثبت آن در زمینههاى گوناگون شخصیتى و رفتارى قابل انكار نیست.
این مقاله با استدلالهاى منطقى و عقلى سعى كرده است تا پیشانگاره نقش مثبت تحصیلات در امر تشكیل و تحكیم خانواده را به اثبات برساند و این مطلب را در قالب پیشطرحى براى طرحهاى میدانى و نظرى بعدى، به جامعه اسلامى ارائه دهد.
اهمیت آگاهى
حسن مطلع نوشتار كلامى است از امام صادق علیهالسلام كه مىفرماید: «العاملُ على غیرِ بصیرةٍ كالسائِرِ على غیرالطریقِ و لایزیدُهُ سرعةَ السیرِ مِن الطریقِ الاّ بعدا»؛ (3) عملكننده بدون بینش و بصیرت همچون روندهاى است كه راه را نمىشناسد؛ هر چه سرعتش بیشتر باشد، از مقصد دورتر مىشود.
اگر تأسیس و تحكیم خانواده را یك كنش و فعل تعبیر كنیم، پیماینده این راه باید بینش و دانش لازم براى طى طریق داشته باشد، وگرنه این كنش نه تنها به انجام نمىرسد، بلكه از مقصود و غایت تأسیس خانواده دور مىافتد. در نظام خانواده، نقش زن كلیدى است و دستكم یكى از اركان دوگانه تأسیس این نظام است. تحصیلات زنان در مدیریت خانواده، دسترسى به دانش لازم براى زندگى درست را تسهیل مىكند.
مراد از «زنان تحصیلكرده»
مراد از «تحصیلات» براى زنان، اولاً داشتن آگاهى و دادههاى جدید و عصرى است.
ثانیا، با توجه به آنكه آگاهى و دانش نسبى است و مراتبى دارد، اطلاق «تحصیلكرده» اعم از این است كه زنان داراى مدرك دیپلم باشند و یا داراى مدرك در هر یك از مقاطع كارشناسى، كارشناسى ارشد و دكترى.
ثالثا، اگر جوهره تحصیلات را دریافت علم و آگاهى در حیطههاى گوناگون بدانیم، در این صورت، محدوده زنان تحصیلكرده از حوزههاى رسمى آموزش و پرورش و دانشگاهى فراتر رفته و خواهران مشغول تحصیل و تحقیق در حوزههاى علمیه نیز ذیل پژوهش حاضر قرار مىگیرند.
رابعا، مفروض این نوشتار آن است كه هر چه سطح تحصیلى افراد و در اینجا زنان بالاتر مىرود به خاطر انس با محیط علمى و پژوهشى، روحیه علمى و فرهنگ علمى در آنها تقویت مىگردد و از اینرو، این گفتمان علمى در تصمیمات فرد و از جمله در تشكیل خانواده مؤثر مىافتد.
حیطههاى تحقیق
درباره نقش و مسئولیت زنان تحصیلكرده دست كم با دو مبنا مىتوان به حیطهها و حدود متفاوتى رسید:
1. بر اساس اینكه این نقش صبغه فردى داشته باشد و تنها براى یك زن تحصیلكرده مورد لحاظ قرار گیرد و یا اینكه صبغه جمعى داشته باشد ـ یعنى اینكه زن تحصیلكرده براى خانوادههاى دیگر چه مىتواند بكند ـ به دو حیطه مىرسیم: نقش زنان تحصیلكرده براى خود و یا براى دیگران.
2. اگر مبناى زمانى نیز جدّى گرفته شود، نقش زنان تحصیلكرده در دو مقطع كلى قابل بررسى است: اول. نقش زنان تحصیلكرده در خانواده تا هنگام ازدواج؛ دوم. نقش آنها در خانواده پس از تأسیس خانواده. در این نوشتار، مبناى دوم (مبناى زمانى) مورد توجه اساسى قرار گرفته و علاوه بر این، تمركز عمده نیز بر نقش زنان تحصیلكرده براى خود است و آنگاه نتیجه بحث به نقش آنان براى دیگران نیز تعمیم داده مىشود.
نقش زنان تحصیلكرده در خانواده تا هنگام ازدواج
اول. براى خود
پرسش اساسى این قسمت از بحث آن است كه زنان تحصیلكرده در تأسیس و تحكیم خانواده خود چه نقشى مىتوانند داشته باشند؟
در یك پاسخ، مىتوان گفت: نقش زنان تحصیلكرده مىتواند منفى یا مثبت ارزیابى شود (و این نكته در سایر قسمتهاى پژوهش نیز صادق است. ) اگر نقش زنان تحصیلكرده در جوامعى با بافتهاى قومى، قبیلگى، مردسالار محض و ضد زن مدّ نظر باشد، كه هیچ نقش و مسئولیتى براى جنس زنان نمىشناسند، زنان تحصیلكرده مىتوانند در آنجا نقش منفى داشته باشند؛ بدینمعنا كه به چالش با نظام موجود و فرهنگ حاكم بر آن خانوادهها بپردازند. در این صورت، نخبگان و حاكمان آن فرهنگ نیز با آنها به چالش درمىآیند یا فرایند تأسیس خانواده دچار تأخیر مىشود و یا با فرض تأسیس هم به خاطر زیربار نرفتن این زنان و معارضه مداوم، دوام خانواده دچار اشكال شده، تحكیم آن زیر سؤال مىرود و احتمال شكست اینگونه خانوادهها بسیار است، گرچه این زنان حتى در چنین جوامعى نیز مىتوانند تأثیرات تدریجى و جزئى در جهت اصلاح فرهنگ حاكم داشته باشند.
اما نقش زنان تحصیلكرده در تأسیس خانواده در صورتى مىتواند مثبت باشد كه جامعه مورد بحث فرهنگ نقد و انتقاد و توسعه و پیشرفت را آرمان خود قرار دهد و از هر دیدگاه سازنده، بدیع و خلاّقى استقبال كند. در چنین جوامعى، زنان تحصیلكرده در مقایسه با زنان غیر تحصیلكرده، حرف بیشترى براى طرح دارند و نقش آنها هم مثبت ارزیابى مىشود.
در این نوشتار، بر نقش سازنده و مثبت زنان تحصیلكرده در تشكیل و تحكیم خانواده تأكید مىشود. نقش زنان تحصیلكرده قبل از ازدواج تا حین تأسیس خانواده، در مراحل ذیل قابل بررسى است:
الف. آغاز آشنایى:
آشنایى به بهانه زندگى مشترك، از دو طریق ممكن است:
اول. مستقیم: در این شیوه، دو فرد بر حسب تصادف، تجربه مشترك كارى، سابقه تحصیلى مشترك و مانند آن با هم آشنا شده، در مسیر ازدواج قرار مىگیرند.
دوم. غیرمستقیم: در این شیوه، دیگران كه از دختر و یا پسر اطلاعاتى دارند، واسطه گردیده، دو جوان را به قصد زندگى مشترك با هم آشنا مىكنند.
در هر دو شیوه، تحصیلات این امكان را به زنان مىدهد كه در ظواهر مخاطب متوقف نشده و به الفاظ و كلمات مطرح شده بسنده نكنند و هر چه سطح تحصیلات بالاتر رود، یك دختر بیشتر این قابلیت را پیدا مىكند كه از ظواهر عبور كرده، چهره واقعىتر مخاطبش را بشناسد و از روى گفتههاى او به ناگفتههایش پى ببرد.
دختر تحصیلكرده چون براى علم ارزش قایل است و نیز تأثیرات تلاش سنجیده و متّكى به اطلاعات و داده را نسبت به اقدامات جاهلانه مىداند، از منابع پژوهشى كه در روابط اجتماعى به او توانایىهاى لازم را مىدهد، بهره مىبرد و بخصوص از دانش روانشناسى و علوم مربوط به آن (روانشناسى اجتماعى، روانشناسى ارتباطات و... ) حداكثر بهره را مىبرد. اینجاست كه تحصیلات نقش سازندهاى در معارفه و درك قرابتها و تمایزات دارد و ممكن است دختر در همان آشنایى اولیه، بلافاصله به نكاتى از مخاطب برسد كه او را براى تأسیس و تشكیل خانواده مناسب تشخیص ندهد. حال آنكه زن غیرتحصیلكرده چنین توانایىها و امكاناتى ندارد.
ب. عشقورزى:
معمولاً گفته مىشود كه «عشق» با «علم» نمىسازد. عاشق چشمانش درست نمىبیند و آگاهىهاى عاشقانه چندان قابل اعتماد نیستند. در این صورت، تحصیلكرده بودن یا نبودن در قبل از تأسیس زندگى، چندان نقش مثبتى نخواهد داشت.
اما اگر مسیر تأسیس خانواده از عشق بگذرد (كه مطلوب نیز همین هست) مىتوان نقش تحصیل و دانش را در قبل از تأسیس خانواده توجیه نمود؛ با این مبنا كه جایگاه علم و دانش نسبت به عشق، در دو مقام قابل فرض است: اول: علم قبل از آن؛ دوم: علم بعد از آن.
در علم قبل از عشق، چون دل آزاد است و احساسات غیرفعّال، و عقل فرصت تجزیه و تحلیل دارد، نظریهها و دادههاى علمى در شناخت مخاطب مفید مىافتند، و این نكته كه عاشق درست نمىبیند، مطلب حقى است، ولى مربوط به علم و شناخت پس از عشق است كه چون دل اسیر است و بر ابعاد وجودى فرد حكومت مىكند، فرصت شناسایى، بازشناسى و تجزیه و تحلیل درست را نمىدهد و اینجاست كه نه تنها علم قابل اعتمادى حاصل نمىشود، بلكه به خاطر محبت مفرط، حتى ممكن است نواقص مخاطب را، كه براى زندگى برگزیده است، نبیند و بلكه آن ضعفها را نیز قوّت بپندارد.
حاصل آنكه تحصیلات زنان پیش از عشق، چراغى است كه در گزینش فرد و دیدن ویژگىها و خصوصیات و ادراك درستتر او نسبت به فرد غیرتحصیلكرده، نقش جدّى و سازندهاى دارد.
ج. خواستگارى:
در فرهنگ ایرانى، تعامل رسمىتر دو فرد براى ازدواج، با مراسم خواستگارى و پاسخ مثبت بدان آغاز مىگردد. اما فقدان علم و تحصیل براى دختر، ممكن است مستلزم پیامدهاى ذیل باشد:
اول آنكه به خاطر جهل و فقر دادهها، اعتماد به نفس لازم براى اظهار نظر، بررسى و تحقیق و تصمیمگیرى نهایى نداشته باشد و این نقش را به دیگران و از جمله اعضاى خانواده واگذارد؛ چنانكه در بسیارى از خانوادههاى سنّتى، این تمایل وجود دارد كه سهم جدّى و مركزى براى درخواست و انتخاب دختران قایل نباشند.
دوم آنكه فقدان تحصیلات، روحیه علمگرایى و تخصصمحورى را نفى مىكند و از اینرو، یك دختر درك درستى از مشاوره و كارشناسى ندارد و تصمیم او كوركورانه و یا با دادههایى اندك و احیانا مخدوش است و گاهى این پیامدها موجبات آسیبها و آفتهایى براى بنیان ازدواج مىشوند.
سوم آنكه بىسوادى قدرت استنباط و تجزیه و تحلیل دادهها را نیز از فرد مىگیرد، و حال آنكه زن تحصیلكرده، هم از اعمال نظر بىجاى دیگران در سرنوشتش جلوگیرى مىكند و هم این علاقه را دارد كه دادههاى لازم را از مراجع معتبر بگیرد و هم آنها را در آموزش و پژوهش، تمرین و استنباط و تجزیه و تحلیل اعمال كند و از اینرو، مىتواند دادههاى دیگران را جمعبندى نموده، به تأسیسى مناسب اقدام كند.
دختر تحصیلكرده تا آنجا اطلاعات دارد كه یك پاسخ مثبت او افق و آینده او را رقم مىزند و باید عمرى پاى یك اظهارنظر و یك انتخاب بماند. از اینرو، دقت لازم را در این گزینش به خرج مىدهد و حتى ممكن است به خواستگاران جدّىاش هم «نه» بگوید.
د. گذار از خواستگارى تا ازدواج:
در سنّت متداول، دختران پس از مراسم خواستگارى، تا زمان ازدواج فرصت دارند كه برخى از آنان این ایّام را بدون عقد و برخى كه متشرّعند با عقد سپرى مىكنند. اینكه از این فرصت به دست آمده چه بهرهاى مىتوان برد و چه توشههایى مىتوان ذخیره كرد، پرسشى است كه علىالقاعده، هر كس نور علمى بیشتر و تحصیلات عالىترى داشته باشد، مىتواند دستاوردهاى مناسبترى از آن برگیرد. دادههاى به دست آمده نیز براى زندگى بسیار مغتنم هستند؛ زیرا دو فردى كه از دو خانواده و دو محیط فرهنگى و اجتماعى، قرار است به یك نهاد مشترك به نام «خانواده» تبدیل شوند، به خاطر وجود «تفاوت فردى »و اختلافات جسمى، عقلى و قلبى در این مظان قرار دارند كه همدیگر را درك نكنند و با در كنار هم قرار گرفتن رسمى، تفاوتها به تعارضها تبدیل شوند و این نهاد مقدّس را به جاى محیط آرامش و محبت، به محیط پریشانى و دشمنى تبدیل كنند.
دوم. براى دیگران
در این قسمت، نكته مورد بحث آن است كه یك دختر یا زن تحصیلكرده براى تأسیس خانواده دیگران، چه خدمتى مىتواند ارائه دهد و چه نقشى مىتواند ایفا كند؟ نكات قابل ذكر در پاسخ، به صورت بسیار موجز، به سه سطح قابل تقلیل هستند: یكى نقشهاى پژوهشى؛ دیگرى نقشهاى آموزشى و در نهایت، نقشهاى مدیریتى و سیاستگذارى.
الف. نقشهاى پژوهشى:
در قسمتهاى قبلى دیدیم كه دختر تحصیلكرده پیش از تأسیس زندگى، در آغاز آشنایى، عشقورزى، خواستگارى و مرحله گذار از خواستگارى به زندگى مشترك، دقیقتر، مستندتر و بامطالعهتر عمل مىكند. در این قسمت، مىتوان به نقش زنان تحصیلكردهاى اشاره كرد كه مسائل مزبور را مورد اهتمام جدّى پژوهشى قرار داده و در زمینه مسائل زنان، بخصوص در زمینه تشكیل خانواده، به مطالعه و تحقیق مىپردازند و چون خود از جنس زنان هستند، مسائل زنان را ملموستر و دقیقتر مىتوانند مورد بررسى قرار دهند و عمیقتر به دغدغههاى روحى و فكرى دختران و زنان بپردازند.
حاصل كار پژوهشى این پژوهشگران زن از راههاى گوناگون مثل كتاب و مقاله در اختیار سایران قرار مىگیرد و عصر حاضر، كه رسانههاى ارتباطى و جمعى نیز به راحتى در اختیار دیگران قرار دارند، مجارى خوبى وجود دارند براى اینكه از طریق رادیو، تلویزیون، نوارهاى ویدیویى، لوحهاى فشرده كامپیوترى و بخصوص اینترنت، به پرسشهاى دختران جوان و زنان پرسشگر در بحث تأسیس خانواده از سوى زنان تحصیلكرده پاسخ داده شود.
ب. نقشهاى آموزشى:
در این زمینه، زنان تحصیلكرده با حضور در مراكز آموزشى و دانشگاهى و دبیرستانى و آموزشگاههاى مشاوره خانواده، مسائل مربوط به ازدواج را به نسل جوانتر و بخصوص دختران آماده ازدواج منتقل مىنمایند، از منابع مكتوب و پژوهشى بهره مىبرند و با حضور چهره به چهره در جلسات خاص آموزش مسائل خانوادگى، به صورت عینى به مباحث ضرورى و پرسشهاى اساسى مخاطبان جواب مىدهند و دختران را براى انتخاب آگاهانه و شریك زندگى و تأسیس درست نظام خانواده یارى مىنمایند. در گذشته، این نقش بر عهده زنانى بود كه تنها متّكاى آنها تجربیات بود، و حال آنكه با پیچیدهشدن شرایط عصر و مسائل دختران و پسران، هرگز نمىتوان به تجربیات مشخص اكتفا نمود و لازم است در كنار تجربهها، از زنان تحصیلكردهاى بهره برد كه از حیث نظرى، دادههاى معتبر، علمى و استاندارد شدهاى براى هدایت خانوادهها در اختیار دارند.
ج. نقشهاى مدیریتى و سیاستگذارى:
تأثیرگذارى زنان تحصیلكرده بر نظام خانواده از تأسیس و پس از آن، به فعالیتهاى علمى خلاصه نمىشود و شایسته است كه زنان تحصیلكرده و داراى تخصصهاى لازم درصدد آن باشند كه در نهادهاى غیررسمى (مدنى) و رسمى (دولتى به معناى عام)، به مدیریت مباحث و مسائل زنان بپردازند و به تأثیرگذارى در فرایند تقنین (با حضور در مجلس) و اجرا (با حضور در قوّه مجریه) و قضا (حضور در تشكیلات قوّه قضائیه)، مسائل زنان را اولاً طرح نمایند و زنده نگه دارند؛ زیرا هیچ كس بهتر از زنان نمىتواند از حقوق زنان دفاع كند و این دفاعیه نیز بخصوص بر عهده زنان تحصیلكرده است. ثانیا، تأسیس نهادهاى مدنى و طرح سیاستها و برگزارى تجمّعات و صدور قطعنامهها و مطرح كردن آنها براى مسئولان ذىربط از تلاشهایى است كه نیاز به مدیریتهاى جدّى و كارشناسى دارد و زنان تحصیلكرده در این میدان، ستون فقرات فعالیتها هستند. (البته دامنه این فعالیتها، هم شامل قبل از تأسیس خانواده و هم پس از آن مىگردد. )
پس از طرح بحث «نقش زنان تحصیلكرده براى خود و دیگران در خانواده پیش از ازدواج تا حین تأسیس خانواده»، اكنون به تبیین نقش آنها در مرحله پس از تأسیس خانواده اشاره مىگردد:
نقش زنان تحصیلكرده پس از تأسیس خانواده
در این قسمت نیز ابتدا به نقش زنان تحصیلكرده در زندگى فردى و سپس به نقش آنان در زندگى دیگران اشاره مىگردد:
اول. نقش فردى
زنان تحصیلكرده پس از اینكه وارد نظام خانواده شدند، در جهت تحكیم آن مىتوانند نقشهاى ذیل را داشته باشند:
الف. تدوین برنامه خانواده:
خانواده نیز مانند همه نهادها، بدون اهداف روشن و سیاستگذارىهاى مناسب، استراتژى دقیق و راهكارى مطلوب، دچار سردرگمى مىگردد و شایسته است طى یك برنامهریزى، اهداف كوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت را تدوین كند و استراتژى مناسب براى رسیدن به آن غایات را تعریف نماید، سیاستهاى مناسب را پیشبینى كند و براى تحقق آن سیاستها نیز راهكارهاى جزئى پیشبینى نماید. چنین كار دقیقى بدون پشتوانه نظرى لازم و تحصیلات آكادمیك امكانپذیر نیست و از اینجاست كه زن تحصیلكرده به عنوان یكى از اركان خانواده، مىتواند در پیشنهاد و تدوین برنامه زندگى نقش كلیدى و اساسى داشته باشد. ذهن علمى و محیط فرهنگى مناسب، هم اهمیت و ضرورت برنامهریزى به افراد تحصیلكرده را مىآموزد و هم آنها را با راههاى رسیدن به این مقصود آشنا مىكند و از اینرو، زنان تحصیلكرده با دستانى پر مىتوانند براى آینده زندگى و ابعاد و مسائل آن بیندیشند.
به عنوان شاهد، از جمله مسائلى كه زنان در برنامه زندگى باید نسبت به آن بیندیشند و زنان تحصیلكرده نقش جدّىترى نسبت به مرد خانواده دارند، مسئله «مادرى» است. در اینجا، باید اركان خانواده به تأمّل بنشینند كه اگر قرار است داراى فرزند شوند، آیا این اتفاق خوب است در سالهاى آغازین ازدواج باشد یا بعد؟ و تعداد بچهها تا چه حد تعیینكننده است؟ براى شیوه تربیت آنها، باید از قبل چه اطلاعاتى داشته باشند؟ شرایط روحى و فكرى پرورش فرزند سالم، زیرك و زیبا چیست؟ و این پرسشها در ذهن هر كسى نمىجوشند و افراد تحصیلكرده نیز بدین پرسشها، پاسخهاى مناسبترى مىدهند.
در كنار اینها، مسائلى همچون اشتغال بانوان پس از تأسیس خانواده (آیا زنان شاغل باشند یا نباشند؟ آیا شغلهاى اجرایى داشته باشند یا آموزشى و تربیتى؟ اشتغال كامل داشته باشند یا پارهوقت و نیمه وقت؟) و شیوه مدیریت خانواده (كه آیا مردسالارانه است یا زنسالارانه و یا بر الگوى دیگرى متّكى است؟ میزان دخالتهاى سایران و بستگان در خانواده تازه تأسیس شده و... ) نیز نیاز به برنامهریزى دارند و ورود بدون تأمّل و نسنجیده، چه بسا آسیبهاى اساسى به نظام خانواده وارد سازد.
ب. شیوه مواجهه با مسائل جدید:
خانواده یا با یك برنامه زندگى آغاز مىشود و یا بدون برنامهریزى جدّى شكل مىگیرد و در هر دو شكل، قطعا در ادامه، با مسائلى مواجه مىشود كه از سابق، آنها را پیشبینى نمىكرد. مشكلاتى سربرمىآورند كه اركان خانواده را در مقابل هم قرار مىدهند؛ مثلاً، خانوادهاى تأسیس مىشود و در ادامه، متوجه مىشوند كه زن و یا مرد خانواده در بچهدارشدن مشكل دارند؛ یا نظام خانوادهاى شكل مىگیرد و در ادامه، ممكن است اعتماد لازم بین زن و مرد شكل نگیرد و همدیگر را زیر ذرهبین بگذارند؛ خانوادهاى تأسیس شود و مداخلات جدّى پدر و مادر دختر و یا پسر مسئلهساز مىشوند؛ چرخ خانوادهاى فعّال مىشود و دختر و یا پسر برخى ابعاد پنهان طرف مقابل را كشف مىكند و... در این موارد، تدبیر یك خانواده اصلاً كار آسانى نیست. گرچه حتى اگر خانوادهاى هیچ مشكل جدیدى هم نداشته باشد، به خاطر تكرارى شدن فضا و برخوردها، نیاز به پویایى، خلاّقیت و نوآورى دارد و براى جلوتر رفتن، نیاز به طرح و برنامه جدید و تكانهاى تازه دارد. اما در همه این موارد، فرد تحصیلكرده و زن متّكى به دانش، دستان پرترى نسبت به بىسواد و یا كمسواد دارد و البته هر قدر كمّ و كیف تحصیل بالاتر باشد، در تدبیر مشكلات توفیق بالاترى خواهد داشت و چون خود به راهكارها و با مجارى هدایتى و مشاورهاى در این زمینه آشناست، از آنها بهره لازم را مىگیرد.
حادترین مسئلهاى كه متأسفانه برخى از خانوادههاى تازه تأسیس در سالهاى اخیر نیز با آن مواجهند آن است كه زن و یا مرد و یا هر دو به این نتیجه مىرسند كه به درد زندگى مشترك نمىخورند و باید از یكدیگر جدا شوند و احتمالاً در این بین، فرزند و یا فرزندانى نیز از راه مىرسند و تصمیم یكى از اركان خانواده مىتواند بر سرنوشت و آینده این فرزندان تأثیرات جدّى داشته باشد. با توجه به اینكه محیط خانواده جاى آسایش و امنیت و آرامش است و با عنایت به این نكته كه در نظام خانواده، اصل بر اتصال و محبت است، نه انفصال و دشمنى، اینجاست كه مدیریت جدّى بحران خانواده از سوى فردى كه داراى دادههاى مناسب روانشناختى، روابط اجتماعى و اصول تربیتى است بسیار موفقتر از افرادى عمل مىكند كه نه براى مواجهه با بحران آمادگى دارند و نه در صورت درگیرشدن با آن، راه حل مناسبى دارند. زنان تحصیلكرده نیز در حل اینگونه مشكلات آفتزا، مىتوانند نقش مؤثر و به موقعى ایفا كنند و تا حد امكان، بدون وارد كردن اغیار در محیط خانواده، مشكلات را سامان دهند.
دوم. براى دیگران
زنان تحصیلكرده براى دیگر اركان خانواده و بخصوص زنان، پس از تأسیس خانواده چه مىتوانند بكنند؟ در این میدان نیز همانند قسمت پیش، همه مباحث و مسائل و اقدامات را در سه دسته پژوهشى، آموزشى و مدیریتى مىتوان خلاصه نمود و تنها در ارائه راهكارهاست كه باید به نكات بدیعترى اندیشید؛ مثلاً، زنان تحصیلكرده مىتوانند براى كمك به زنانى كه بىسرپناه و بىاطلاع از ضوابط و حقوق بانوان هستند، در بستر تشكّلهاى مدنى و یا دولتى، شماره تلفنهاى خاص پیشنهاد كنند كه دیگر زنان بتوانند از زنان استمداد بجویند و مسائل را به راحتى با آنها مطرح نمایند و راهكار بگیرند و یا پایگاههاى اینترنتى خاصى تعریف كنند تا علاقهمندان به راحتى بتوانند اطلاعات لازم در زمینه نظام خانواده را به دست آورند و یا با پیشبینى پست الكترونیكى به صورت خصوصىتر، مسائل درونىتر و جدّىتر دیگران در سطح خانواده را پاسخگو باشند.
جمعبندى و نتیجهگیرى
در این نوشتار، نقش تحصیلات زنان در دو سطح براى خود و براى دیگران و در دو مقطع قبل تا حین تأسیس نظام خانواده و پس از تأسیس آن مورد بررسى قرار گرفت. مدعاى اصلى این بود كه نقش تحصیلات زنان بر نظام خانواده، قبل و بعد از تأسیس آن مىتواند تأثیرات مثبت داشته باشد. بر این مدعا، مىتوان دلیل عقلى اقامه نمود.
اما اگر درصدد آن باشیم كه دادههاى جزئىترى داشته و بخواهیم ببینیم نقش تحصیلات تا چه حد و در چه دامنهها و چه نوعى است، بررسى این مدعا با یك كار میدانى جدّى میسّر است. در طرح تحقیق این پژوهش، مىتوان جامعه نمونهاى وسیع با تعداد وسیعى از زنان تحصیلكرده و غیرتحصیلكرده پیشبینى و آنها را با هم مقایسه نمود و نقش زنان تحصیلكرده را در متغیّرهایى همچون اقتصاد خانواده، سطح فرهنگ خانواده، پختگى اجتماعى خانواده، امنیت، ارتباطات، تربیت فرزندان و مانند آن مورد بررسى دقیق قرار داد.
محدوده تأمّل حاضر عبارت است از:
1. توجه و تأكید بر نقش مثبت زنان تحصیلكرده بر نظام خانواده؛ در این میدان، به نقش منفى پرداخته نشده است.
2. با فرض واجد تحصیلات بودن، نقش زنان در نظام خانواده به صورت فردى مورد تأمّل قرار گرفته است، و حال آنكه مىتوان در فضایى دیگر، این فرضیه را بررسى نمود كه اگر زنى بدون تحصیلات وارد نظام خانواده شود و سپس تحصیلات متوسطه و یا عالى (دانشگاه یا حوزوى) كسب كند، خانواده چه تحوّلاتى را تجربه خواهد كرد؟
3. میزان تأثیرگذارى زنان تحصیلكرده فقط در سطح خانواده مورد عنایت قرار گرفت، و حال آنكه در پژوهش دیگرى مىتوان به خدمات زنان تحصیلكرده به فراتر از خانواده نیز پرداخت. به عبارت دیگر، پرداختن به همه ابعاد موضوع، نوشتارى حجیم مىطلبد.
زنان تحصیلكرده اگر از ایثارگران باشند، علىالقاعده باید در كنار تخصص و تبعات یادشده آن، از سایر زنان تحصیلكرده در سطح خانواده و غیرخانواده موفقتر عمل كنند؛ زیرا در كنار كارآمدى و توان علمى، متّكى به ارزشهاى دینى و انقلابى و متأثر از فضاى حماسه و ایثار و شهادتاند كه دستكم روح این گفتمان، تولید و تقویت و گسترش تعهد و مسئولیتپذیرى فردى، جمعى، سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، اجتماعى و حقوقى است. چنین زنانى، هم در مقابل مشكلات پایدارترند؛ چون روحى قوى دارند و هم در خدمت به دیگران كوشاترند؛ زیرا افعال خود را با معنویت ارزیابى مىكنند. آنان در تدریس و تحقیق و مدیریت نیز با انگیزهترند؛ چون به نظام سیاسى موجود و به تلاشهایشان ایمان دارند و افعالشان را در جهت تحقق آمال شهیدان و جانبازان و آزادگان مىبینند.
نظام خانواده و نقش زنان تحصیلكرده در آن را در قالب الگو و «تئورى سیستمى» نیز مىتوان دید كه ورودىهاى این نظام به صورت مستقیم به زن و مرد، و غیرمستقیم به نزدیكان سببى و نسبى آنها بازمىگردد:
1. از آنرو كه هر نظامى افراد خاص خود را دربرمىگیرد، در رابطه با خانواده، با نظامى واحد مواجه نیستیم و علىرغم وجود اشتراكات كلى، هر نظام خانوادگى منحصر به فرد مىباشد.
2. و از آنرو كه كنشهاى ورودىها نیز تغییر و تحوّلپذیرند، نظام یك خانواده نیز ثابت نبوده و بلكه پویاست.
3. و از آنرو كه مىتوان بر اساس خروجىهاى آن، بازخوردها را مورد توجه دقیق قرار داد و نواقص آن را در ورودىهاى بعدى رفع نمود، با تدبیر درست، اگر این نظام با بحران نیز مواجه گردد، این بحران زدودنى است، مگر آنكه مدیریت مناسبى بر ورودىها و خروجىها صورت نگیرد، كه در آن صورت، حتى این نظام مىتواند در معرض نابودى نیز قرار گیرد.
پی نوشتها:
1 دكتراى علوم سیاسى از دانشگاه تهران و مسئول گروه ادیان و مذاهب مؤسسه مطالعات ملى.
2. شهید ثانى، منیة المرید، ص 165.
3. محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 1، ص 206، روایت 1، باب 5.
شنبه 19/10/1388 - 14:27
بیماری ها
فلفل نبین چه ریزه
فلفل از بوتهای باریك و بلند و در رنگهای متنوعی چون سبز، قرمز، زرد، و نارنجی به دست میآید و برای خوش طعم كردن غذا از آن استفاده میشود. دانه فلفل پس از خشك و ساییده شدن در رنگهای سیاه، قرمز و سفید عرضه میشود.
فلفل سیاه ، بومی هندوستان بوده و دارای ساقههای خوابیده است كه میوههای كروی و سیاه رنگی تولید میكند كه پودر میوه آن به صورت چاشنی استفاده میشود. اما فلفل سبز بومی مكزیك و آمریكای مركزی است و مكزیك و پرو اولین كشورهایی بودند كه كاشت این گیاه را رواج دادند. كریستف كلمب آن را به جنوب اروپا آورد و از آنجا نیز به خاورمیانه، آفریقا و آسیا گسترش پیدا كرد. حدود نیمی از تولید فلفل در آسیا انجام میشود.
درون فلفل
تندی فلفل به علت وجود مادهای به نام كاپساسین است. هر چه میزان این تركیب در بافت میوه بیشتر باشد میزان تندی نیز بالاتر خواهد بود. گرما و شرایط تنش خشكی در زمان رشد میوه باعث افزایش تندی میوه میشود. بسیاری از خواص فلفل به همین ماده مربوط میشود.
10 خاصیت فلفل
1- كاپساسین مادهای در فلفل است كه سبب گرم بودن این گیاه میشود. هر چند كه فلفل گیاهی گرم است، اما كاپساسین موجود در آن در واقع سبب كاهش درجه حرارت بدن میشود كه یكی از دلایل اصلی تمایل مردم مناطق آب و هوایی گرم به مصرف زیاد فلفل محسوب میشود.
2- فلفل موجب افزایش اشتها میشود.
3- كاپساسین موجود در فلفل، باعث كاهش بروز زخم معده میشود. كاپساسین موجب افزایش جریان خون در قسمت مخاطی معده و تولید موكوس به وسیله دیواره معده میشود، بنابراین بافت معده در برابر ترشح اسید معده مصون باقی میماند.
4- كاپساسین سبب كاهش میزان كلسترول خون میشود، این موضوع موجب كاهش احتمال گرفتگی رگها میشود، این گیاه همچنین از انعقاد خون در رگهای خونی جلوگیری میكند، این دو خاصیت موجب میشود كه مصرف فلفل به پیشگیری از بیماریهای قلبی و آرترواسكلروز (سخت شدن رگها) كمك كند.
5- فلفل خاصیت ضد سرطانی نیز دارد. كاپساسین موجود در فلفل، به عنوان یك تركیب ضدسرطانی عمل كرده و مانع از فعالیت تركیبات سرطانزا در بدن میشود و از تشكیل تومورهای بدخیم در بدن جلوگیری میكند.
6- میزان بالای ویتامین ث موجود در فلفل دلمهای باعث میشود، این نوع فلفل برای پیشگیری و درمان سرماخوردگی مفید باشد. بد نیست بدانید یك فلفل دلمهای متوسط، بیش از 3برابر نیاز روزانه بدن ویتامین ث دارد.
7- فلفل یك مسكن قوی است. این گیاه ابتدا سبب تحریك درد میشود، اما سپس شدت علایم درد را در بدن كاهش میدهد. این امر كاهش شدت سیگنالهای درد در بدن است.
8- فلفل موجب تحریك سیستم ایمنی میشود، به همین دلیل میتواند از ایجاد عفونت جلوگیری كند. تحقیقات نشان داده كسانی كه به طور مرتب فلفل میخورند، كمتر به بیماریهای عفونی مبتلا میشوند.
9- خاصیت ضد باكتری فلفل موجب پیشگیری و درمان اسهال عفونی میشود.
10- فلفل مانند یك داروی ضد احتقان، سبب رقیق شدن خلط و خارج شدن آن از ریهها میشود.
شنبه 19/10/1388 - 14:25
اخبار
اساسنامه تأسیس شبکه زنان دانشمند جهان اسلام همزمان با همایش زنان دانشمند کشورهای اسلامی که 7 و 8 بهمن ماه برگزار می شود، به تصویب می رسد.
همایش زنان دانشمند کشورهای اسلامی 7 و 8 بهمن ماه با همکاری وزارت علوم و آیسسکو در دانشگاه الزهرا برگزار می شود. برگزاری این همایش در آخرین نشست وزرای آموزش عالی و تحقیقات کشورهای اسلامی در باکو به تصویب رسید.
این همایش با هدف توانمندسازی زنان دانشمند مسلمان، توسعه نقش زنان کشورهای اسلامی در حوزه های دانش و معرفی دستاوردهای آنها برگزار می شود
شنبه 19/10/1388 - 14:24
بیماری ها
محققان در یك پژوهش جدید دریافتهاند كه مصرف پسته برای پایین آوردن فشارخون موثر است.
به گزارش ایسنا، این متخصصان میگویند: خوردن یك مشت مغز پسته در روز نه تنها یك میان وعده مناسب و خوشمزه است بلكه برای سلامتی نیز مفید است ؛ چون براساس نتایج این تحقیق جدید پسته با كاهش روند جذب كربوهیدراتها در بدن میتواند فشارخون را پایین بیاورد.
محققان دانشگاه تورنتو در كانادا كه این مطالعه را انجام دادهاند، تاكید كردند: چون مصرف پسته به همراه مواد غذایی حاوی كربوهیدرات بالا مانند نان سفید، جذب كربوهیدرات را پایین میآورد بنابراین مغز این خشكبار میتواند به كنترل دیابت بویژه در كشورهایی مانند هند كه در حال حاضر 40 میلیون بیمار مبتلا به دیابت دارد كمك كند. این در حالی است كه محققان هندی پیشبینی كردهاند؛ شمار مبتلایان به دیابت در این كشور تا سال 2025 به 80 میلیون نفر خواهد رسید.
به گفته متخصصان تغذیه پسته حاوی مقدار زیادی پروتئین گیاهی، مواد نشاستهای غنی و مواد معدنی مهم مانند پتاسیم و منیزیم است كه بسیاری از نیازهای بدن را تامین میكند. علاوه بر این، پسته برای آرامش قلب و آرام كردن اعصاب مفید است و مصرف آن برای بازكردن مجاری كبد توصیه میشود. پسته معده را تقویت و برای تسكین سرفه هم مفید است.
بعضی محققان عقیده دارند پروتئین پسته به اندازهای است كه میتوان آن را به عنوان جایگزینی برای گوشت و حبوبات دانست. در ضمن عنصر روی موجود در آن در رشد سلولها و بافتهای بدن تاثیر به سزایی دارد.
علاوه بر اینها وجود كلسیم و آهن در پسته سبب شده این نوع خشكبار نقش بسیار مهمی در استحكام بخشیدن به استخوانها و دندانها و درمان بیماریهایی چون كمخونیهای ناشی از فقر آهن داشته باشد.
شنبه 19/10/1388 - 14:23