اخبار
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:32
موبایل
انقلاب تلفن های همراه در سال 2012
فناوری تلفنهای همراه روز به روز پیشرفت میکند. گوشیها باریکتر، پرقدرتتر و محتوای آنها غنیتر میشود. اما همه اینها برای موبایلهایی که در سال ۲۰۱۲ تولید میشوند تنها حدس و گمان یا پیشبینی است. در واقع، تنها یک چیز است که قطعیت دارد؛ همه چیز در سال ۲۰۱۲ پرسرعتتر خواهد شد.
برترین ها: فناوری تلفنهای همراه روز به روز پیشرفت میکند. گوشیها باریکتر، پرقدرتتر و محتوای آنها غنیتر میشود. اما همه اینها برای موبایلهایی که در سال ۲۰۱۲ تولید میشوند تنها حدس و گمان یا پیشبینی است. در واقع، تنها یک چیز است که قطعیت دارد؛ همه چیز در سال ۲۰۱۲ پرسرعتتر خواهد شد. پردازنده تلفنهای همراه تا پایان سال ۲۰۱۲ سریعتر از گوشیهای سال ۲۰۱۱ و قبلتر از آن خواهد بود. گوشیهای جدید بیشک اطلاعات را با سرعت بیشتری دریافت و ارسال میکند. با وجود این، سرعت به تنهایی جالب نیست. کارهایی که میتوان با سرعت بالا انجام داد، از اهمیت بیشتری برخوردارند. آیا واقعا مهم است که برنامههای نرمافزاری چندمیلی ثانیه سریعتر باز شود؟ یا بازیها چند فریم بیشتر در ثانیه نمایش داده میشوند؟ قطعا این طور نیست.
• لزوم سرعت
این روزها بحثهای بسیار منطقی در مورد سرعت پردازندهها و اهمیت آنها وجود دارد. اما تنها سرعت پردازنده در اجرای برنامهها مهم نیست. اگر این امکان وجود داشته باشد که نرمافزارها را با بازده بالاتری تولید کرد، معقولتر بود که سرعت پردازنده را کم کرده و چند ساعت عمر باتری بیشتر که طی دو-سه سال اخیر ناپدید شدهاند را به چنگ آورد و بتوان عمر باتری محدود را برای استفادههای بهتر کاربران به کارگرفت. یک فلاش روشنتر برای عکسبرداری ممکن است دلیل بهتری باشد. یا بالا بودن سرعت فریمها در ضبط ویدیویی. یا شاید هم یک پروژکتور شخصی.
اما خیلیها بر این باورند که سرعت بالاتر برای انتقال اطلاعات از طریق به حقیقت پیوستن فناوریهایی نظیر LTE هیجانانگیزتر است. به عنوان مثال پخش زنده ویدیویی مراسم با استفاده از قابلیت سرعت بالای شبکه.
• پوشش ابری
سرویسهای ابری یا کلاود هنوز خیلی مانده تا کاملا برای تلفنهای همراه تحقق پیدا کنند، زیرا سرعت انتقال اطلاعات بسیار پایین است. مفهوم کلیِ ضمائم باید طوری باشد که دسترسی به اسناد واقعی، تصاویر و ویدئوها کمرنگتر شود و دسترسی به آنها از طریق سِروِرهای ابری ممکن شود.
اما شواهد نشان میدهد که برنامهها هم کمکم دارند به انتهای دوران باشکوه خود میرسند. چرا باید در گوشی برنامهای را اجرا کنید، در حالی که میتوان نوع بهتر و بزرگتر آن را در کلاود اجرا کرده و به باتری و پردازنده گوشی خود کمتر فشار آورد؟ نبرد بین کلاینتهای چاق و لاغر* (thin and fat clients) در لپتاپ و کامپیوتر دسکتاپ در حال شدید شدن است، زیرا در آنجا دیگر قدرت و عمر باتری مشکل به حساب نمیآید.
گوشیهای موبایل هم تین کلاینتهای معمولی هستند: همه انتظار دارند که آنها سبک و بادوام باشند. سرویسهای کلاود در واقع برای تلفنهای همراه نسبت به دسکتاپها مناسبتر هستند.
تینکلایِنت (Thin Client) به کامپیوتر یا برنامه کامپیوتری اطلاق میشود که برای تحقق وظایف محاسباتی خود به کامپیوترهای دیگر وابسته است. این مفهوم در برابر فَت کلایِنت (Fat Client) قرار میگیرد که طوری طراحی شده تا تمام نیازهای خود را خودش به طور مستقل و بدون نیاز به سِروِر مرکزی برآورده کند.
کلاینت (client) یک نرمافزار کاربردی یا سامانه است که از طریق یک شبکه به خدمات یک سامانه رایانهای دیگر به نام سرور دسترسی دارد.
• سرویسهای محلی
دومین زمینه که در سال ۲۰۱۲ بهتر است در مورد آن تجدید نظر شود، استفاده از سرویسهای مبتنی بر مکان یا موقعیت است. اینجاست که به نظر میرسد امکانات جالبی ایجاد خواهد شد.
در حال حاضر، مفیدترین سرویس محلی هنوز مسیریابی است. راهکارهای حمل و نقل عمومی نیز در حال بهتر شدن هستند. امکانات دیگر مانند بررسی مکانها، رستورانها و غیره ممکن است استفاده زیادی نداشته باشد.
نوکیا یکی از پیشگامان در ارائه خدمات و سرویسهای مسیریابی است. نقشههای نوکیا ابزاری قدرتمند و محلی است که کاربران میتواند با استفاده از آنها به راحتی در هر جایی که باشند از امکانات نقشه استفاده کنند. این نقشهها برای شهرهای مختلف ایران در دسترس است و در آینده نوکیا امکانات بیشتری را برای کاربران با نقشهها در دسترس قرار میدهد.
هیچ کس فکر نمیکرد SMS مورد استقبال قرار گیرد. همه میگفتند چرا با یک صفحهکلید کوچک تایپ کنند وقتی که میتوانند به مخاطبان خود تلفن بزنند؟ هیچ کس MMS را باور نمیکرد. اما اکنون به سومین سرویس باارزش موبایل از لحاظ درآمد تبدیل شده است. هنگامی که برای اولین بار، دوربین موبایل تولید شد، هیچ کس ارزش را نمیدانست.
برندگان واقعی فناوری موبایل در آینده به احتمال زیاد هم اکنون در اطراف ما هستند. اما فقط یه قطعه نهایی کم دارند تا کامل شوند یا هنوز به روش هوشمندانه از آن استفاده نشده است؛ تا هنگامی که کسی در واقعیت به آن فناوری فکر میکند، کاملا بدیهی به نظر برسد.
این همان وقوع چیزهایی است که هیچ کس انتظارش را ندارد. آینده گرایشات عجیبی پیدا میکند که باعث میشود فناوری تازه و هیجانانگیز باقی بماند.
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:31
کامپیوتر و اینترنت
معرفی iBook 2 توسط اپل
آدم های فهیم همه اپل دارند! + عکس
اپلیکیشن جدید اپل می خواهد که نگاه شما را به یادگیری عوض کند. iBook 2 Textbooks اپلیکیشن جدید اپل است که ادعا می کند مباحث علمی را به زبانی متفاوت و دوست داشتنی به شما یاد می دهد.
برترین ها به نقل از نارنجی : دقایقی پیش اپل گام جدیدی در دنیای آموزش برداشت. تلاشی برای اختراع مجدد سیستم آموزشی. چقدر تا به حال به خواندن ریاضیات، زیست شناسی، فیزیک، شیمی و… علاقمند بوده اید؟
اپلیکیشن جدید اپل می خواهد که نگاه شما را به یادگیری عوض کند. iBook 2 Textbooks اپلیکیشن جدید اپل است که ادعا می کند مباحث علمی را به زبانی متفاوت و دوست داشتنی به شما یاد می دهد.
مواد لازم برای آموزش یک آی پد و یک اپلیکیشن iBook 2 Textbooks است. فعلا ۸ کتاب درسی-آموزشی مهم در مباحث مختلف مانند شیمی، فیزیک و زیست شناسی آماده است. برای مثال می توانید کتاب زیست شناسی را با حجم ۲.۷۷ گیگابایت دانلود کنید و یک مجموعه چند رسانه ای جذاب آموزشی داشته باشید. هر کتاب آموزشی با قیمت ۱۵ دلار به فروش می رسد.
انتشارات بزرگی مانند McGraw-Hill و Pearson برای تهیه این کتاب ها با اپل همکاری کرده اند و قرار است کتابخانه علمی آموزشی اپل به زودی سرشار از کتاب های درسی شود تا آی پد تبدیل به یکی از بزرگ ترین گجت های آموزشی شود.
تصاویر بیشتر را در ادامه مطلب ببینید.
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:30
کامپیوتر و اینترنت
رتبه سایت خود را در Google افزایش دهید!
این روزها واژه سئو یا بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو در دارندگان سایت بسیار رایج شده است. بسیاری از مدیران سایت این مبحث را بسیار پیچیده می دانند و فکر می کنند برای بهبود رتبه سایت در گوگل مجبوریم چند میلیون تومان هزینه کنیم تا کارهای عجیب و غریبی انجام شود و سایت ما در اولین تنایج جستجوی گول ظاهر شود.
این روزها واژه سئو یا بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو در دارندگان سایت بسیار رایج شده است. بسیاری از مدیران سایت این مبحث را بسیار پیچیده می دانند و فکر می کنند برای بهبود رتبه سایت در گوگل مجبوریم چند میلیون تومان هزینه کنیم تا کارهای عجیب و غریبی انجام شود و سایت ما در اولین تنایج جستجوی گول ظاهر شود.
ولی موضوع آن قدرها هم پیچیده نیست. هرکسی که درس های دبیرستان را با موفقیت گذرانده است می تواند بهینه سازی سایت را فرا بگیرد و رتبه سایتش را بهبود بخشد. البته این کار فرایندی مستمر است و کاری نیست که یک بار، انجام شود و سپس به فراموشی سپرده شود و مناسب ترین فرد برای انجام این کار مدیر همان سایت است.
SEO چیست؟
سئو مخفف واژه های SEARCH ENGINE OPTIMIAZTION است که معنی آن «بهینه سازی سایت برای موتورهای جست و جو» است. بهینه سازی سایت برای کلیدواژه ای خاص انجام می شود. کلیدواژه عبارتی است که در گوگل جست و جو می شود که می تواند شامل یک یا چند کلمه باشد.
وقتی صفحه ای از سایت مان را برای کلیدواژه ای بهینه کنیم، وقتی فردی آن کلیدواژه را در گوگل جست و جو کرد سایت ما در اولین نتایج جست و جو ظاهر می شود و در نتیجه ترافیک سایت افزایش می یابد.
نکته مهم آن است که سئو بر هر صفحه سایت اعمال می شود و هر صفحه سایت مان می تواند رتبه ای متفاوت از دید گوگل داشته باشد. وقتی از صفحه خاصی از سایت صحبت نمی شود و به بهینه سازی اشاره می شود معمولا منظور، بهینه سازی صفحه اصلی سایت است.
چرا سایت را برای گوگل بهینه کنیم؟
هر سایتی برای موفقیت به بازدیدکننده نیاز دارد و یکی از بهترین روش های جذب بازدیدکنندگان با کیفیت، هدایت افرادی است که خودشان دنبال مطلب سایتمان هستند و در گوگل به جست و جو می پردازند. حال چرا در مباحث بهینه سازی سایت بیشتر درباره گوگل صحبت می شود؟
زیرا تعداد جست و جوهایی که در گوگل انجام می شود بیشتر از 6 برابر مجموع تمامی جست و جوهایی است که در موتورهای جست و جوی دیگر مانند یاهو و... انجام می شود. نکته دیگر آن است که اصول بهینه سازی سایت در موتورهای جست و جو تقریبا مشابه هستند، بنابراین اگر سایت را برای گوگل بهینه کنید، معمولا در موتورهای جست و جوی دیگر نیز رتبه خوبی خواهید داشت.
نتایج طبیعی و نتایج تبلیغاتی گوگل
همان طور که می دانید برای دیده شدن در اولین نتایج جست و جوی گوگل دو راه وجود دارد. یک راه پرداخت مبلغی به گوگل برای نمایش تبلیغ شما در ستون سمت راست نتایج جستجو است.
گوگل سیستم تبلیغاتی پیشرفته ای دارد که ADWORDS نام دارد و درآمد اصلی گوگل از این راه است. شما می توانید متن تبلیغاتی کوتاهی تعریف کنید و هرگاه کسی واژه موردنظر شما را جست و جو کرد، تبلغ شما را ببیند.
راه دیگر قرار گرفتن در اولین نتایج طبیعی گوگل است. برای این کار لازم نیست پولی بپردازید و باید بر بهینه سازی سایت کار کنید. نتایج طبیعی همان نتایج جست و جو هستند که در ستون سمت چپ گوگل نمایش داده می شوند و هر روز با آن ها سروکار داریم.
ولی موضوع مهم آن است که اهمیت این دو مکان یعنی نتایج طیبعی و نتایج تبلیغاتی یکسان نیست. طبق بررسی هایی که در سال 2010 توسط یک شرکت معروف آمریکایی انجام شده، کمتر از 5 درصد جستجوگران بر نتایج تبلیغاتی کلیک می کنند، ولی حدود 45 درصد آنها بر اولین نتیجه جست و جوی طبیعی گوگل کلیک می کنند.
پس اگر در کلیدواژه موردنظر اولین نتیجه جست و جوی گوگل باشیم از هر 100 جستجوگر 45 نفر وارد سایت ما خواهند شد، درحالی که حداکثر 5 نفر از طریق لینک های تبلیغاتی وارد سایت می شوند. ترافیک ایجادشده از نتایج طبیعی، 9 برابر ترافیک حاصل از تبلیغ در گوگل است و همین موضوع اهمیت و ارزش بهینه سازی سایت را نشان می دهد. یکبار دیگر تکرار می کنیم ترافیک ایجاد شده از نتایج طبیعی رایگان است!
بهینه سازی سایت شامل چه کارهایی است
بهینه سازی سایت به دو بخش عمده تقسیم می شود.
1 – تغییرات داخل سایت یا بهینه سازی صفحات سایت
2 – بهینه سازی در خارج از سایت
بهینه سازی صفحات سایت همان ایجاد تغییرات در محتویات و کد صفحات و کلا تمام تغییراتی است که در سایت مان انجام می دهیم. بهینه سازی خارج از سایت با ایجاد لینک های باارزش از سایت های دیگر به سایت ما و چند کار دیگر انجام می شود که خود مبحث بسیار گسترده ای است.
حال شاید این سوال پیش بیاید که کدام مهم تر است؟ اگر درمورد ایران صحبت کنیم، بسیاری از وب سایت ها به طور حرفه ای بر بهینه سازی سایت شان کار نمی کنند و در بسیاری از کلیدواژه ها رقابت خیلی تنگاتنگ نیست.
اولین گام بهینه سازی، کار بر صفحات سایت است. وقتی صفحات سایت را به اندازه کافی بهبود ببخشیم معمولا تغییر قابل توجهی در رتبه سایت ما ایجاد می شود و حتی شاید در اولین نتایج گوگل قرار بگیریم. سپس می توانیم به بهینه سازی در خارج از سایت یا همان لینک سازی بپردازیم. البته در بهینه سازی حرفه ای حتما باید بر دو مورد نیز کار کنیم.
انتخاب کلیدواژه مناسب
اولین و مهم ترین قدم در بهینه سازی سایت برای موتورهای جست و جو انتخاب کلیدواژه های مناسب است. البته شاید بهتر باشد برای شروع بر یک کلیدواژه تمرکز کنیم و سپس تعداد کلیدواژه ها را افزایش دهیم.
بدترین اتفاق ممکن در بهینه سازی سایت آن است که سایت تان برای یک کلیدواژه نامناسب بهینه شده باشد. فرض کنید رستوران جدیدی راه اندازی کرده اید که نامش «رستوران آناناس» است. اگر سایت خود را برای کلیدواژه «رستوران آناناس» بهینه کنید این کار احتمالا هیچ تاثیری در افزایش ترافیک سایت نخواهد داشت، زیرا در ماه شاید یک نفر هم این کلیدواژه را جست و جو نکند. البته اگر بعدها که رستوران خیلی معروف شد شاید این کلیدواژه مناسب باشد.
برای انتخاب کلیدواژه مناسب می توانیم خود را جای کاربر اینترنتی قرار دهیم و سپس فکر کنیم که اگر دنبال محصولات و خدمات سایت مان بودیم کدام کلیدواژه ها را جست و جو می کردیم. بهتر است کلیدواژه ها را دقیق تر و محدودتر کنیم. مثلا اگر کار شرکت ما طراحی سایت است و در تهران فعالیت می کنیم شاید در ابتدای کار کلیدواژه «طراحی سایت تهران» کلیدواژه ای بهتر از «طراحی سایت» باشد.
پس از انتخاب و فهرست کردن کلیدواژه های مناسب، قدم بعدی آن است که دریابیم کدام کلیدواژه ها بیشتر جست و جو می شوند. شرکت گوگل برای این کار ابزار رایگان و قدرتمندی را در اختیارمان قرار می دهد.
کافی است در گوگل کلمات KEYWORD TOOL را جست و جو کنیم و اولین نتیجه جست و جو را انتخاب کنیم. در این صورت به صفحه ای از گوگل دسترسی پیدا می کنیم که می توان با تایپ کلیدواژه موردنظر، تعداد جست و جوهای انجام شده در ماه را مشاهده کرد. همچنین گوگل کلیدواژه های مرتبط را پیشنهاد می کند.
البته ابزار کلیدواژه گوگل اطلاعات بسیار کاملی در اختیار شما قرار می دهد، مثلا میزان رقابت بر کلیدواژه موردنظر، تعداد جست و جوها از منطقه دلخواه و تعداد جست و جوهای انجام شده در ماه های قبل بخشی از این اطلاعات است. با استفاده از ابن ابزار می توانیم کلیدواژه های متداول تر را اتخاب کنیم.
اگر واقع بین باشیم در بهترین حالت ممکن که قرار گرفتن در اولین نتیجه جست و جو است، شاید یک سوم جست و جوها به سایت ما ختم شود. مثلا اگر کلیدواژه انتخابی ما در ماه 1000 بار جست و جو می شود، در حالت رویاریی شاید حدود 300 بازدیدکننده ایجاد شود که عدد بسیار کمی است. بنابراین احتمالا چنین کلیدواژه ای ارزش بهینه سازی ندارد و بهتر است به دنبال واژه های دیگری باشیم که در ماه حداقل چند ده هزار بار جست و جو می شوند.
برای یافتن بهترین کلیدواژه های ممکن باید از مشتریانی که در بازار هدف قرار دارند شناخت کافی داشته باشیم و با علاقه مندی ها و مشکلات آنها به اندازه کافی آشنا باشیم.
همچنین بهتر است کار را با کلیدواژه هایی شروع کنیم که رقابت شدیدی بر آنها وجود ندارد. بهینه کردن سایت برای کلیدواژه های مرکب که شامل چندین واژه هستند معمولا آسان تر است زیرا وارد رقابت با افراد کمتری می شویم.
پس از انتخاب کلیدوازه های موردنظر باید این کلیدواژه ها را در سایت اعمال کنیم. در شماره بعد به چند روش ساده و کاربردی برای بهینه سازی صفحات سایت برای کلیدواژه انتخاب شده می پردازیم.
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:29
ورزش و تحرک
عجایب باشگاه های ورزشی ایرانی!
کلنگ سازان خوش دست کاتالان!!
«در مسابقات لیگ برتر کشتی، خونه به خونه بابل، پیشگامان آسانسور مازندران رو برد. تله کابین گنج نامه همدان هم مجاهدان صنعت برق ایران گلوگاه رو شکست داد.» آنهایی که خبرهای ورزشی را دنبال می کنند، به شنیدن این نام های عجیب و بعضا خنده دار، عادت کرده اند.
«در مسابقات لیگ برتر کشتی، خونه به خونه بابل، پیشگامان آسانسور مازندران رو برد. تله کابین گنج نامه همدان هم مجاهدان صنعت برق ایران گلوگاه رو شکست داد.» آنهایی که خبرهای ورزشی را دنبال می کنند، به شنیدن این نام های عجیب و بعضا خنده دار، عادت کرده اند.
حتی گویندگان اخبار هم با نیشخند خبرهایی از این دست را می خوانند. گشت و گذار کلی در میان لیگ های مختلف، نشان می دهد این جور تیم ها با نام های عجیب، کم نیستند. این تیم ها از کجا می آیند؟ طرفدار دارند؟ چه نظارتی بر روی نام گذاری آنهاست؟ صاحبان شان کی هستند؟ در این پرونده، سراغ این موضوع رفته ایم؛ موضوعی که تقریبا در جهان ورزش، خاص خودمان است.
ورزش، پول می خواهد و قهرمانی و اول ماندن، پول بیشتر اما ورزش کشور، دولتی است و ذات این رشته ها، پولساز نیست. با این وضع حتی فوتبالش هم نمی تواند روی پای خودش بایستد و بدون کمک دولت جلو برود.
قهرمانان ما در آسیا و جهان از بدقولی مسئولان برای دادن جوایزشان می نالند و خانه های وعده داده شده، مسکن مهر در میانه جاده ساوه اند. تیم های دولتی مقروضند و گاه و بیگاه نامه شکایت این و آن از آنها، حتی سر از دادگاه های بین المللی درمی آورد.
در چنین وضعی که بغداد، خراب است و طبق معمول، بی مایه فطیر، یکی از راه ها ورود کارخانه ها به عرصه ورزش است. تا مدتی طبق قانونی که به «بندج» معروف بود، کارخانه های دولتی می توانستند تا یک درصد از بودجه شان را صرف امور ورزشی کنند، بندی که باعث درخشش سپاهان، ذوب آهن و فولاد شد اما با برداشته شدن این بند، ستاره این تیم ها کم کم افول کرد و نوبت کارخانه های بنگاه های اقتصادی خصوصی و نیمه خصوصی شد که در گود، خودی نشان بدهند.
بنگاه خیریه که نیست!
شرط حضور بنگاه های اقتصادی خصوصی، استفاده از فرصت تبلیغاتی آن است والا چرا باید یک کارخانه، همین جطوری وارد میدانی شود که نه تنها سودی برایش ندارد که همه اش ضرر است. بنگاه خیریه که راه نینداخته. طبیعت در کنار هم قرارگرفتن ورزش و صنعت این است که کارخانه مورد نظر به عنوان حامی مالی، نامش را بر پیراهن و وسایل تیم حک کند و از فضای تبلیغی دور زمین استفاده کند؛ چیزی که در دنیای ورزش امری متداول است اما در کشور ما، رسانه ها چندان قوی نیستند.
اکثر بازی ها، پوشش رسانه ای نمی شود مگر اینکه یک طرفش استقلال یا پرسپولیس باشند. با چنین و ضع پوشش محدودی یا کارخانه دار، قید ادامه کار را می زند یا کل یک تیم را با نام و ملحقاتش می خرد. آن وقت نام کارخانه ولو بی ربط، تبدیل به نام تیم می شود. با این ترفند، تمام رسانه ها گریزی از انتشار نام تیم یا بهتر بگوییم نام کارخانه ندارند.
کافیست این وضع را با تیم های اروپایی که بیشتر ای یک قرن سابقه دارند و نه نام و نه محل شان تغییر نمی کند مقایسه کنیم تا وضع متلاطم ما بیشتر معلوم شود. مالکان تیم ها عوض می شوند؛ حتی از کشورهای دیگر می آیند ولی کسی دست به نام تیمش نمی زند؛ مثلا آبراموویچ روس، چلسی را خرید یا منچسترسیتی را هم که شیوخ مایه دار قطری، صاحب شده اند اما دست به تیم نزده اند.
ضمن اینکه یک نکته مهم است؛ واقعا اگر کسی تیمی مثل منچستریونایتد یا بارسلونا را بخرد، طبیعتا با همین نام فعلی و فروش محصولاتش، بیشتر فروش می کند. اگر بارسلونا را یک کارخانه کلنگ سازی می خرید و اسمش را می گذاشت «کلنگ سازان خوش دست کاتالان»، بازهم در صدر اخبار و توجهات بود و طرفدار داشت؟ حالا با این وضع مردم شهرها، چه نگاهی به این تیم ها دارند؟
سودایی که زود فراموش می شود
جایگاه شرکتی که تیمداری می کند، خیلی مهم است. اگر شرکتی که می خواهد تیم بزند اشتغالزایی کرده باشد و کارگران و کارمندان بومی را استخدام کرده و به قول معروف نشان داده باشد که آمده تا بماند، آن وقت طرفداران بیشتری پیدا می کند چون از نگاه اهالی، این شرکت ها اول بزرگ شده اند و بعد تیمداری را شروع کرده اند اما بعضی شرکت ها اول تیمداری می کنند تا نامشان سر زبان ها بیفتد و بزرگ شوند.
حسین که از اهالی یکی از شهرهای شمالی است که تیمی با نام عجیب در لیگ برتر کشتی دارد، معتقد است این کار اتفاقا دافعه دارد: «من اگر الان بازی تشویق این تیم به ورزشگاه بروم احساس می کنم دارم الکی یک شرکت را بزرگ می کنم. شرکتی که فقط به فکر سوءاستفاده از علاقه مردم به ورزشه. این کار شرکتا، اتفاقا دافعه داره».
پیش زمینه قبلی درباره تیمداری های مقطعی هم در نظر طرفداران موثر است هنوز خیلی ها تیم هایی مثل تیک کشتی لوله جویبار، گراد، الکتریک دماوند و... را در ذهن دارند که مدتی درخشیدند و بعد به یک شبه محو شدند.
«الان همه بازیکنا، قرارداد یک ساله دارن. نه عرق به تیم دارن، نه علاقه به شهر. همه شون تهرانن فقط موقع مسابقه می آن. اصلا معلوم نیست این تیم، هفته بعد تو این شهر باشه. حتی ممکنه رئیس کارخون میلش بکشه هفته بعد به جای این تیم، تیم کشتی داشته باشه.» این حرف حمید که شهرش امسال در لیگ والیبال، تیمی با نام عجیب دارد، نکته دیگری را نشان می دهد، آن هم مدیریت این باشگاه هاست.
رئیس یک شرکت که خودش هم ممکن است چندان جاپایش محکم نباشد ممکن است علاقه خاصی به یک رشته داشته باشد باا ین علاقه تیم تشکیل می دهد و بازیکن گرانقیمت می خرد اما چون از مدیریت حرفه ای ورزش چیزی نمی داند سریع هم سرد می شود، پولش را از ورزش بیرون می کشد، تسویه می کند و بی خیال می شود. با این وضع، پایان این تیم ها چگونه خواهد بود؟
نامی که نام آور نیست
مردم خیلی از شهرها که تیم هایی با نام های عجیب و غریب دارند، ترجیح می د هند با نام شهرشان، اخبار تیم را دنبال کنند. خیلی از بازیکن ها و مربی ها اهم همین وضع را دارند. مسوولان تیم ها و روسا یکارخانه هم از اینکه فقط نام کارخانه و اسم خودشان در خبرها باشد رضایت دارند.
در این میان به نظر می رسد گذاشتن نام های عجیب و غریب از نظر قانونی و بخشنامه های ثبت شرکت ها که در سازمان ثبت اسناد و املاک موجود است، ایرادی ندارد. در تربیت بدنی هم کسی انگار متولی این امر نیست.
نام یک تیم ولو اینکه نام بی ربط یک کارخانه باشد اهمیت چندانی ندارد. چون این تیم ها خصوصی اند و پولی از تربیت بدنی نمی گیرند. ضمنا آخر سال، تربیت بدنی در بیلان کاری سالانه اش، آن تیم ها را به عنوان افتخارات خودش به مرکز معرفی می کند.
تیم هایی از این دست مدام اسم عوض می کنند و جا به جا می شوند. آخرین نمونه اش هفته قبل بود در لیگ دسته اول فوتسال که فرش آرا مشهد نامش عوض شد و شد موسسه مالی و اعتباری اعتماد ایرانیان. تا تیم بعدی کدام باشد؟
همه اسامی عجیب و غریب باشگاه های ورزشی ایرانی
شیتوریوشو کو کای یونیون
باورکردنی نیست! ما هم تا وقتی در لیگ های مختلف جستجو نکرده بودیم، فکر نمی کردیم چنین اسامی عجیب و غریبی داریم. این اسامی را از بین بیشتر از 50 اسم عجیب انتخاب کردیم. خودتان یک مروری بکنید ببینید اوضاع چطور است؟
لیگ برتر کشتی آزاد:
مجاهدان صنعت برق ایران گلوگاه
تله کابین گنج نامه همدان
مالی و اعتباری ثامن الحجج سبزوار
لیگ بسکتبال:
جهش ترابر قم
آ.اس شیراز
سیم و کابل لیان بوشهر
قصر بازی گیلان
لبنیات آلیش گنبد
لبنیات مانیزان کرمانشاه
گروه صنعتی تکماش قزوین
گروه فلات تهران
ذوب آهن غرب اسدآباد همدان
لیگ دسته اول والیبال:
شهرک های صنعتی خراسان شمالی
عصر چوب زنجان
لیگ دسته یک فوتسال:
آرش بتن قزوین
فرش آرا مشهد: این تیم هفته قبل اسمش عوض شد و شد موسسه مالی و اعتباری اعتماد ایرانیان
لیگ فوتسال ساحلی:
پارک ساحلی الوند آبادان
لسمان مروارید خزر بندرانزلی
فائزکاران خزر فرح آباد
آرسن میناسیان گیلان
یگانه امواج خوزستان
سازمان پایانه شهرداری همدان
قوی سپید انزلی
لیگ دسته دوم فوتبال:
آشیان گستران ورامین
البدر بندر کنگ
گار فجر جم بوشهر
لیگ دسته سوم فوتبال:
ذرت کاران پارس آباد دشت مغان
احسان سپند نهاوند
خیبر متوسلیان پل دختر لرستان
رعد پدافند کیش
کارگر بنه گز بوشهر
کیمیا رشد آق قلا
هود کن بابا خانی
خدمات شهری کیش
لیگ برتر فوتبال نونهالان:
پتوی لاله اصفهان
لیگ دسته اول جودو:
تله کابین یزد
چای گلدان شهرری
لیگ برتر بدمینتون:
روغن گلبهار سمنان
لیگ برتر ووشو:
رنگ فیروزه فارس
تاکسیرانی آمل
لیگ کاراته:
لبنیات مالگای مرکزی
شهاب گازسوز
شیتوریوشو کوکای یونیون
لیگ برتر دوچرخه سواری:
تک اسپرت کرج
لیگ برتر هندبال (بانوان): پنج شنبه 6/11/1390 - 12:27
موفقیت و مدیریت
درباره اینکه "سلطان کسب و کار، مشتری است"
مشتری، کسب و کار من است!!
در فرهنگ فارسی ما واژه «ارباب رجوع» را داریم که به معنای بزرگی و اعتبار و احترام به کسی است که به ما رجوع می کند و این نشان اهمیت مشتری و رجوع کننده در فرهنگ ایرانی است. همچنین در فرهنگ غرب نیز دو اصطلاح بسیار مشهور «مشتری پادشاه است» (Customer is the King) و «همیشه حق با مشتری است» (Customer is Always Right) نشان از اهمیت مشتری در فرهنگ غربی است.
برترین ها به نقل از مجله آسیا : شنبه ای دیگر و شروعی دیگر. آیا می دانید شنبه از ابتدای چه واژگانی تشکیل شده است؛ «ش» از شور، «ن» از نبوغ، «ب» از برد و «ه» از هوشمندی و شما به عنوان یک بازرگان، فعال اقتصادی، کارآفرین و تلاشگر تجاری باید شور و نبوغ و برد و هوشمندی خود را به کار گیرید تا از پرتو تلاش های خود هم خود خوشبخت شوید و هم به دیگران آن را ببخشید.
خوشبختی تنها ثروت نیست بلکه ثروت تنها بخشی از خوشبختی است. مراد ما از خوشبختی نه فقط ثروت بلکه کرامت نیز هست.
بنابراین شما را به تحصیل خوشبختی با مفهوم «ثروت و کرامت» و بخشیدن آن به خانواده، دوستان و جامعه فرا می خوانیم. جامعه ای که انسان ها در آن هم ثروتمند از نظر مادی و کرامت مند از نظر معنوی.
موضوع این هفته، «مشتری و کسب و کار است». در این مطلب ما می خواهیم به نقش بنیادی مشتری در کسب و کار و خدمتی که شما به جامعه ارائه می دهید بپردازیم و از روش ها و تکنیک هایی که می تواند مشتری های دائمی شما را بیشتر و مشتری های اتفاقی یا خریدار را به مشتری دائمی تبدیل کند، سخن گوییم.
در فرهنگ فارسی ما واژه «ارباب رجوع» را داریم که به معنای بزرگی و اعتبار و احترام به کسی است که به ما رجوع می کند و این نشان اهمیت مشتری و رجوع کننده در فرهنگ ایرانی است. همچنین در فرهنگ غرب نیز دو اصطلاح بسیار مشهور «مشتری پادشاه است» (Customer is the King) و «همیشه حق با مشتری است» (Customer is Always Right) نشان از اهمیت مشتری در فرهنگ غربی است.
همچنین در هندوستان در سردر تمامی بانک ها لوحی آویخته اند با این کلمات که «مشتری را ارباب خود بانید، نه مزاحم» و «مشتری، تامین کننده زندگی ما است». این جملات از آموزه های مهاتما گاندی رهبر استقلال هند است. بنابراین اهمیت مشتری را می توان هم در فرهنگ های شرقی و هم در فرهنگ های غربی به درستی کشف کرد.
مشتری کسی است که در جامعه ما زندگی می کند و از خدمات ما استفاده می نماید. بنابراین مشتری با تولیدات مادی و معنوی ما سر و کار دارد، آن را مصرف می کند یا به خدمات ما متکی است.
در هر کسب و کار و تجارتی، استراتژی ها و تاکتیک ها باید در جهتی باشد که بیشترین مشتری و دائمی ترین مشتری ها را جمع کند.
بنابراین از زمان رجوع مشتری برای استفاده از خدمت ما، خدمت ما نز آغاز می شود. خدمت به مشتری، مجموعه ای از رفتارها و ارتباطاتی است که در شغل ما مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین خدمت به مشتری مجموعه خدماتی است که به مشتری، قبل، حین و بعد از خدمت ارائه می شود.
بنابراین شما در کسب و کار خود برای قبل، حین و بعد از ارائه خدمت به مشتری باید برنامه داشته باشید. چارچوب کلی مشتری مداری در کسب و کار را می توان در «وحدت در اهداف»، «عدالت در رفتار»، «صداقت در گفتار» و «مدیریت مستمر مشتری مداری» جست و جو کرد.
به مشتری نباید به عنوان یک سوژه تجاری نگریست. نباید مشتری را فقط برای پول خواست، بلکه مشتری فرصتی برای خدمت است و فضایی برای کنش تجاری ما. بنابراین شما باید محیط مناسب و فضای دلنشینی را برای مشتری فراهم کنید. اطلاعات درست و فارغ از اغراق و غلو به او ارائه کنید و برای اقناع او وقت کافی مبذول فرمایید. به دغدغه های مشتری احترام بگذارید و آنها را به مانند یک «پیام الهام بخش» بپذیرید. از زبان رسمی استفاده کنید و به صورت کلی و مبهم به مشتری اطلاعات را منتقل نکنید.
در این حالت شما در حال تلاش هستید که «مشتری اتفاقی» را تبدیل به «مشتری دائمی» کنید که این امر با ارزش ترین دارایی برای تجارت و کسب و کار شما است.
اگر شما در تعامل با مشتری صادق باشید برنده می شوید و برنده شدن شما و برنده شدن مشتری، قاعده بازی برد – برد را می آفریند و در این قاعده بازی چون طرفین برنده اند، بازی تجارت را ادامه می دهند. همچنین اگر می خواهید مشتریان تفاقی شما تبدیل به مشتریان دائمی شوند از سیستم های اشتراک، سیستم های عضویت، ارسال دوره ای SMS، کارت پستال، بروشور، تبریک روز تولد، روز ازدواج، تبریک اعیاد و ارائه کارت های بن و تخفیف استفاده نمایید.
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:26
موفقیت و مدیریت
مصاحبه چالشی کانال CNBC
وارن بافت، دومین مرد ثروتمند جهان، طی یک مصاحبه جذابی که با کانال
معروف CNBC داشت، عقاید خود را درباره ثروت و لذت فاش کرد. در زیر می
توانید توصیه های دلنشین و نکاتی از زندگی او را بخوانید و کمی برای موفقیت
و داشتن زندگی سعادتمند ترمزدستی زندگی خود را بکشید
برترین
ها به نقل از مجله آسیا : وارن بافت، دومین مرد ثروتمند جهان،
طی یک مصاحبه جذابی که با کانال معروف CNBC داشت، عقاید خود را درباره ثروت
و لذت فاش کرد. در زیر می توانید توصیه های دلنشین و نکاتی از زندگی او را
بخوانید و کمی برای موفقیت و داشتن زندگی سعادتمند ترمزدستی زندگی خود را
بکشید:
**او اولین سهام خود را در 11 سالگی خرید و هنوز هم عقیده دارد که خیلی دیر شروع کرده است.
**دارایی ها در آن زمان بسیار ارزان بود، پس فرزندان خود را به سرمایه گذاری تشویق کرد.
**او اولین زمین کشاورزی خود را در 14 سالگی خریداری کرد؛ آن هم با جمع کردن درآمدهای ناشی از فروش روزنامه.
**هر کسی می تواند با پس انداز پول های خود به امکانات زیادی برسد. فرزندان خود را به شروع یک تجارت تشویق کنید.
**او
هنوز در خانه 3 اتاق خوابه ای که 50 سال پیش خریداری کرده بود زندگی می
کند. او می گوید هرچه می خواهد در این خانه وجود دارد. نکته جالب این است
که خانه او هیچ حصار و دیواری ندارد.
- هیچ گاه بیش از آن چیزی که احتیاج دارید خرید نکنید.
**او همواره اتومبیل خود را می راند و هیچ راننده و محافظی ندارد.
**شما همان هستید که هستید نه آنچه که دارید.
**او هیچ گاه با هواپیمای شخصی خود مسافرت نمی کند، درصورتی که او خود مالک بزرگ ترین شرکت تولیدکننده جت خصوصی است.
**همواره به این فکر کنید که چگونه می توانید با اقتصادی اندیشیدن از زندگی لذت ببرید.
**شرکت او به نام Berkshire Hathaway / برکشایر هاتوی 63 شرکت تابعه دارد.
او
هر سال یک نامه به مدیران آنها می نویسد و اهداف را مشخص می کند. او هیچ
گاه جلسات متعدد و تماس های معمول شرکت ها را با آنها ندارد.
**او همواره به مدیران خود 2 قانون را یادآور می شود: «همواره مراقب پول سهامداران باشید»، «قانون اول را فراموش نکنید».
**اهداف را تعیین کنید و مطمئن شوید که افراد شما روی آنها متمرکز هستند.
**او هیچ گاه با جامعه شلوغ ارتباط برقرار نمی کرد. تنها تفریح او یک پاپ کورن و تماشای تلویزیون بود.
**سعی نکنید که با اموال خود به دیگران فخر بفروشید، تنها از چیزهایی که دارید خودتان لذت ببرید.
**وارن بافت هیچ گاه یک موبایل یا حتی یک کامپیوتر نداشته است.
**بیل
گیتس، ثروتمندترین مرد روی زمین 5 سال پیش او را ملاقات کرد. او تصور می
کرد که هیچ نقطه مشترکی از لحاظ عقیده ای با او ندارد، بنابراین برای نیم
ساعت برنامه ریزی کرده بود در صورتی که ملاقات آنها 10 ساعت طول کشید و پس
از آن از طرفداران وارن بافت شد.
توصیه او به افراد جوان:
شادترین مردم کسانی نیستند که لزوما بهترین چیزها را داشته باشند، بلکه افرادی هستند که قدر امکاناتی را که دارند می دانند.
**از
وام های بانکی دوری کنید و روی خودتان سرمایه گذاری کنید و همواره به یاد
داشته باشید که: «پول انسان ها را خلق نمی کند، بلکه انسان ها هستند که پول
را خلق می کنند»، «زندگی را به سادگی خودتان زندگی کنید.»
**براساس حرف های دیگران عمل نکنید، فقط به آنها گوش کنید ولی هرچه را که احساس خوبی به آن دارید، انجام بدهید.
**به دنبال پوشیدن یا داشتن برندها نباشید، بلکه آنچه را که در آن احساس راحتی می کنید خریداری کنید.
**پول خود را روی چیزهای غیرضروری خرج نکنید، بلکه روی چیزهایی سرمایه گذاری کنید که واقعا به آنها احتیاج دارید.
**در نهایت اینکه این زندگی شماست، پس چرا این فرصت را در اختیار دیگران قرار می دهید تا روی زندگی شما حاکم باشند؟
در خاتمه این نکته که: «شادترین مردم کسانی نیستند که لزوما بهترین چیزها را داشته باشند، بلکه افرادی هستند که قدر امکاناتی را که دارند می دانند.»
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:25
آلبوم تصاویر
کارت ویزیت خلاقانه! / گزارش تصویری
یکی از راه های موفقیت در کسب و کار، تبلیغات موثر است. این هدف می تواند حتی با یک کارت ویزیت به یاد ماندنی صورت گیرد.
یکی از راه های موفقیت در کسب و کار، تبلیغات موثر است. این هدف می تواند حتی با یک کارت ویزیت به یاد ماندنی صورت گیرد.
درج اطاعات تماس بر روی بادکنک، برای خواندن آنها باید بادکنک را باد کنید. متعلق به یک متخصص آسم و ریه
کارت ویزیت یک وکیل طلاق، تقسیم شدن کارت ویزیت به دو تکه نشان دهنده ی کمک به زوجین برای جدا شدن است. اطلاعات تماس در هر دو قسمت درج شده اند.
کارت ویزیت چوبی!
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:24
مصاحبه و گفتگو
زیــر پــوستم جـن ندارم! من زیاد نمیدانم!
مصاحبه با دكتر محمد سیدا، مرد حافظه ایران
مردی میانهاندام با چهرهای معمولی. مثل صدها و هزاران انسانی كه هر روز در گوشه و كنار شهر میبینیم. مردی كه مثل بقیه انسانها راه میرود، لباس میپوشد و لبخند میزند؛ مردی كه چهرهای بشاش و سرحال دارد. او اما انسانی خارقالعاده است.هر چیزی را بخواهید حفظ میكند...
مردی میانهاندام با چهرهای معمولی. مثل صدها و هزاران انسانی كه هر روز در گوشه و كنار شهر میبینیم. مردی كه مثل بقیه انسانها راه میرود، لباس میپوشد و لبخند میزند؛ مردی كه چهرهای بشاش و سرحال دارد. او اما انسانی خارقالعاده است. شبیه به ابرقهرمانهای دنیای كمیك استریپ. ظاهر آرام و معمولیاش وقتی پای تخته وایتبردی پر از عدد و فرمول ایستاده مثل پیترپاركری است كه لباس اسپایدرمنش را به تن كرده است. به گزارش برترین ها محمد سیدا متولد 1347 در شهر مهاباد است. او اكنون مرد حافظه ایران و یكی از مردان برتر حافظه جهان است. محمد سیدا رئیس انجمن تقویت حافظه ایران، عضو اتاق فکر سوئیس، سردبیر و مدیر تحریریه ماهنامه ذهنبرتر، از بنیانگذاران روشهای نوین یادگیری و حافظه برتر در ایران بوده و تا به حال چند جلد كتاب را به رشته تحریر درآورده است. اینكه او میتواند صدها و هزاران عدد، فرمول و اسم را در یك لحظه به خاطر بسپارد تنها گوشهای از تواناییهایش است. او در حال حاضر مشغول یادگیری 5 زبان عربی، اسپانیایی، ایتالیایی، آلمانی وسوئدی به صورت همزمان است.محمد سیدا تمام آنچه میداند را در قالب كتاب، سیدی و كلاسهای آموزشی در دسترس علاقهمندان به پیشرفت و كسانی كه به دنبال ذهن برتر هستند گذاشته است و بیوقفه كار میكند.
من نابغه نیستم
میگویند انسان در بهترین شرایط تنها از 3درصد مغزش استفاده میكند. این موضوع را قبول دارید؟
-خیلی صحبتها در این رابطه میشود. عدهای میگفتند، اینشتین از 6درصد مغزش استفاده میكرد و عدهای آنرا12 درصد میدانستند اما الان خیلیها معتقدند، این درصدها خیلی خوشبینانه است. همه اینها یعنی توانایی مغز حد و حدود ندارد. به هر میزان از مغز استفاده كنیم توانایی مغز بیشتر میشود.
چه موقع متوجه شدید كه این توانایی خاص را دارید؟
آن توانایی كه شما تصور میكنید یعنی من از چیزی برخوردارم كه دیگران ندارند اصلا درست نیست. هركسی براساس علاقه و استعداد در یك زمینه رشد میكند. این توانایی اكتسابی است و ذاتی نیست. من به ذهن برتر علاقهمند بودم و با شركت در سمینارها و مطالعه و با بهكارگیری تكنیكهای آن بیشتر از بقیه استفاده كردم. واقعیت این است كه همه این توانایی را دارند.اما اگر بخواهم به سوال شما پاسخ جزئیتری بدهم باید بگویم در دوران تحصیل یك شاگرد متوسط رو به بالا بودم. اینطوری نبود كه ضعیف باشم اما وقتی این تكنیكها را شناختم متوجه شدم كه میتوانم بیشتر از تواناییهای مغزم استفاده كنم.
در دوران تحصیل در چه درس یا درسهایی خوب بودید؟ كدام درستان قوی بود و كدام ضعیف؟
هر درسی كه معلمش خوب بود من هم در آن خوب بودم. مثلا در اول دبیرستان در درس شیمی معلم خوبی نداشتیم و من تا سال سوم شیمی را به زور قبول میشدم اما سال چهارم كه معلم خوبی داشتم شیمی را با نمره بالا قبول شدم.
در كنكور چه رتبهای بهدست آوردید؟
در كنكور موفق شدم رتبه 36 را بهدست آورم و در رشته مهندسی مكانیك دانشگاه تهران قبول شدم.
چگونه با ماجرای ذهن برتر آشنا شدید؟
در همان اوایل دبیرستان با كتابی آشنا شدم با این عنوان كه «چگونه میتوان حافظه برتری بهدست آورد» نوشته «هری لوراین». این كتاب من را به مبحث ذهن برتر و حافظه علاقهمند كرد.
چه چیز این موضوع جذبتان كرد؟
من قبل از آن كتابهای روانشناسی و هیپنوتیزم و چهرهشناسی را میخواندم. حالا هم تخصصم چهره شناسی است.
نفس بكشی! میفهمم
چهره شناسی چیست؟
در چهره شناسی خصوصیات را میتوان تشخیص داد كه فرد با استعداد است یا كم استعداد. گرایشات عاطفی، غریزی، فكری و اینطور موارد را میشود تشخیص داد اما یك آدم با استعداد میتواند خوب باشد یا بد. آن مربوط به بحث دیگری است كه میتوان از روی قیافه شناسی حالات و حركات نگاه كردن، خندیدن و حتی راه رفتن و...متوجه شد. من حتی میتوانم چشمانم را ببندم و از روی نفس كشیدن یك آدم بفهمم كه او مثبت هست یا منفی. در بحث قیافهشناسی بیشتر از 6 روش برای تشخیص دروغ داریم. میشود فقط از روی نگاه كردن تشخیص داد كه فرد چگونه آدمی است.
شما در دانشگاه رشته مكانیك را به پایان رساندید؟
من لیسانس و فوق لیسانس را خواندم و دكترا را تمام نكردم. بعد از آن وارد بحث روانشناسی شدم. یك دانشگاهی در آذربایجان هست كه در آن دكترای روانشناسی میخوانم.
به این موضوع اشاره كردید كه تقویت حافظه میتواند كمك كند كه ما توانایی بیشتری داشته باشیم اما حتما میدانید كه میگویند آدم بزرگی مثل اینشتین حافظه خوبی نداشته. این تضاد را چگونه تفسیر میكنید؟
انسان به هر چیزی بیشتر علاقه داشته باشد نسبت به آن تمركز بیشتری دارد. چیزی كه ضرورت ندارد را میتوان حفظ نكرد. اینشتین آدم باهوشی بوده ولی روی چیزهای بهدرد نخور تمركزی نداشته. شماره تلفن را ضرورتی ندیده كه حفظ كند چون كار مهمتری داشته. هدف ما شماره، عدد، رقم و فرمول نیست. اینها تكنیكهایی هستند برای تقویت حافظه و ذهن و هركس نسبت به تخصص و علاقهاش آنرا بكار میگیرد. شما بهعنوان یك خبرنگار میتوانید حافظه قوی را در این زمینه به كار بگیرید. یكی در تجارت و یكی دیگر در رشتهای دیگر و... اینشتین هم همینطور! روی كارهای مهمتر تمركز داشته است.
آیا حافظه روی روند سرعت فكر تاثیر میگذارد؟ موبایلهای امروزی این توانایی را دارند كه حجم زیادی از اطلاعات را در حافظه خود داشته باشند. با وجود اینكه تكنولوژی در عصر حاضر همه چیز را ساده كرده، آیا باز هم نیاز به تقویت حافظه خود داریم؟
حفظ كردن اصلا كار درستی نیست. ما در روش خودمان با حفظ كردن مخالفیم. با شماره تلفن حفظ كردن مخالفیم. تكنولوژی باعث شده یك هارد دیسك اطلاعات زیادی را در خود حفظ كند اما اگر ما ذهن قوی داشته باشیم بهتر میتوانیم از آن استفاده كنیم. شماره و حتی چیزهای دیگری را هم میتوان روی یك موبایل جا داد. روش ما این است كه با به خاطر سپاری شماره، شماره را به تصویر تبدیل كنیم و آنرا به اعداد. حفظ اعداد مربوط به نیمكره چپ است و ثبت تصویر مربوط به نیمكره راست. در اینجا ما هر 2 نیمكره را فعال میكنیم. من اگر موبایل همراهم نباشد دیگر مشكلی ندارم و میتوانم شماره را به یاد داشته باشم ولی این خیلی مهم نیست اما باید بگویم بیتاثیر هم نیست.
هدف استفاده بهتر از مغز است
هدف اصلی چیست؟
هدف اصلی این است كه با این روش مغزمان را وادار به فعالیت كنیم، توانایی مغز را بالا ببریم و در تخصصی كه داریم موفقتر باشیم.
بشر امروزی همیشه آرزو داشته كه با یك قرص یا آمپول حجم بسیار زیادی از اطلاعات را وارد مغز خود بكند. اكنون میتوان گفت كه شما به این كیمیا دست یافتید؟
من پیشبینی میكنم در آینده همین گونه خواهد شد. در گذشته چند صد سال طول میكشید كه میزان تولید علم 2برابر شود اما الان تولید علم به ثانیه و لحظه رسیده. در سال 2008سرعت تولید علم در یكسال برابر با چند سال قبل از سال 2007 رسیده است.
در دنیای ذهن برتر رقیبانی هم دارید؟
رقیب ؟! افراد زیادی هستند كه از حافظهشان درست استفاده میكنند. معمولا میبینید كه هر كدام در زمینهای بهتر هستند. یكی در زمینه شمارهها، بعضی در زمینه اسمها و... مهم این است كه در همه زمینه بتوانیم استعداد را بكار بگیریم. من اصلا بدنبال ركورد نیستم بلكه بهدنبال این هستم كه از این توانایی چه استفادههایی میشود كرد.
می توانید این اطلاعاتی كه بدست میآورید را هم حذف كنید؟
بله، مهم این است كه همه میتوانند این را یاد بگیرند و فقط مخصوص من نیست. به شرطی كه همه از مغزشان درست استفاده كنند.
آیا شما با این حرفها هوش و آی كی یو را زیر سوال میبرید؟
نه اصلا! آی كی یو به حافظه كمك میكند و حافظه هم به آیكی یو. آیكییو ذاتی است. هر بچهای از زمانی كه متولد میشود تا 7،8 سالگی 70 تا 80 درصد آیكییواش رشد میكند و درصد بقیه تا 17 سالگی كامل میشود. از 17 سال به بالا دیگر هوش رشد نمیكندو این مهارتهایی است كه ما بعد از آن میآموزیم مثل شنا كردن، رانندگی و...اما حافظه را با هرآی كی یو و هر سن و سالی میشود تقویت كرد و تمركز اكتسابی است. حافظه اكتسابی است. دقت هم اكتسابی است. مثل اینكه من در این سن تصمیم میگیرم ورزشهایی را انجام دهم تا عضلاتم را تقویت كنم. درست است كه اگر از بچگی این كار را بكنم بهتر است اما الان هم میشود. حافظه هم به همین صورت است. نمیشود هوش را بیشتر كرد اما اگر هوش بالاتری داشته باشم بهتر میتوانم از این حافظه استفاده كنم. در كلاسهای تقویت حافظه داریم كسانی را كه باهوشترند و سریعتر كارها را انجام میدهند و بعضی هم كندتر اما به آنها هم میگوییم كه میتوانند به كسانی كه هوش بالاتری دارند برسند، آن هم بدون تلقین، بدون هیپنوتیزم و... .
من زیاد نمیدانم
وقتی یك آدم معمولی در روز با اطلاعات و تصاویر زیادی روبهرو باشد شبها با هجوم فكر و تصویرهای مختلف مواجه یا بهتر است بگوییم درگیر است؛ در واقع همان چیزی كه میگویند یكی از بدیهای دوران مدرن خواب آشفته است؛ شما با این مشكل چكار میكنید؟
من در این رابطه مشكلی ندارم، هیچ موقع مشكلی برای خواب نداشتهام. پیش نیاز تمركز و حافظه قوی، آرامش است. ما تكنیكهای آرامش را آموزش میدهیم و خستگی ذهنی و فكری را به حداقل میرسانیم. وقتی آرامش داشته باشیم بهتر تمركز میكنیم و اینگونه حافظهمان هم بهتر عمل میكند. در گذشته مردم درگیریهای فكری كمتری داشتند البته چشم و همچشمی و حرص و طمع هم بیتاثیر نیست كه آدم فكرش مشغول شود. در گذشته پدران و مادران ما با حداقل امكانات زندگی رضایت بخشی داشتند اما الان همه میخواهند همه چیز را داشته باشند. توصیه من این است كه برای رسیدن به آرامش و لذت بردن شرط و شروط تعیین نكنیم. با هر مقدار امكاناتی كه داریم لذت ببریم و برای به دست آوردن آنچه نداریم تلاش كنیم.
در جامعه امروز آدمها به هم میگویند هرچه كمتر بدانید شادتر هستید!
فكر نكنید من زیاد میدانم ولی یكی از مزیتهای تقویت حافظه این است كه تاثیر خوب روی روحیه هم میگذارد. مسائل را بهتر تحلیل میكنید، زود از كوره در نمیروید و آرامش بیشتری دارید. معمولا كسانی كه در زمینه حافظه فعال هستند مثلا اساتیدی چون هری لوراین، دیوید توماس، تونی بوزان و... همه آدمهای شوخطبع و شادی هم هستند. بعضی میگویند، لطیفه زیاد میشنوند ولی یادشان نمیماند اما من الان میتوانم تا صبح برایتان لطیفه بگویم و هیچكدام تكراری نباشد.
بهنظر میرسد بیشتر مخاطبانتان دانشجویان، اهالی كتاب و از این قبیل افراد باشند. مثلا این موضوع چقدر میتواند به یك بازیكن فوتبال یا جودوكار كمك كند؟
نه مخاطبان من فقط دانشجویان نیستند. در همایشهای من همه اقشار هستند. مربی تیم ملی بسكتبال این كلاسها را گذرانده كه تیمش را قهرمان كرده. مربی تیم ملی كاراته، مربی تیم ملی دوچرخهسواری و... ورزشكاران هم میآیند. در كلاسی كه در شهر رفسنجان داشتم 2تا از ملیپوشان رزمی هم آمده بودند.
این موضوع چه كمكی به یك ورزشكار میكند؟
یك بازیكن فوتبال اگر ذهن قویتری داشته باشد تصمیمگیری بهتری هم دارند. فوتبالیستهایی هستند كه توپ را تا مقابل دروازه میبرند و نمیدانند چكار كنند اما بعضیها حساب شده پاس میدهند و حساب شدهتر بازی میكنند. ذهن برتر باعث میشود تصمیمگیری بهتر و به جا داشته باشیم. حاضر جوابی نتیجه ذهن برتر است. برخی مواقع شرایطی پیش میآید كه فرد میگوید ای كاش فلان جواب یا عكسالعمل را داشتم؛ این موضوع كاملا به حافظه و ذهن مربوط میشود.
راز جوانی همیشگی
گویا در بعضی امتحانات دانشگاه به خاطر اینكه فكر میكردند تقلب كردهاید از شما چندبار امتحان گرفته اند؟
بله در دانشگاه هم اتاقیهایم در خوابگاه زیرآبم را زدند. رفته بودند پیش معاون آموزشی و گفته بودند ما دیدیم سیدا شب امتحان كتاب غیردرسی میخواند. حالا چگونه استاتیك و مقاومت را 20 یا 19 شده؟! حتما تقلب كرده. صدایم كردند. فكر میكردند تقلب كردهام. گفتم حاضر هستم ثابت كنم كه تقلب نكردهام. گفتند چگونه؟ گفتم بدون آمادگی از من امتحان بگیرید. سوالات ترمهای قبل را به من دادند دوباره تصحیح كردند. مقاومتی كه 19 شده بودم، 20 شدم. جالب است كه در این درس 5 نفر صفر شده بودند و فقط 3، 4 نفر بالای 10 آورده بودند. من 20 شده بودم. كاربردی را كه 18گرفته بودم،20 شدم. گفتم من تقلب نكردم بلكه از یك روش استفاده كردم. شما 1000 تا فرمول بنویسید. استاد گفت چه فرمولی؟ گفتم هر فرمولی؟ 20، 30 تا فرمول نوشتند. یك نگاهی انداختم. گفتم چندمین فرمول را میخواهید؟ گفت سومی؟ گفتم! گفت هجدهمی؟ گفتم...بقیه را صدا كردند آمدند. رئیس دانشكده میگفت: او جن در پوستش دارد. اما نه جنی بود و نه سحری. همین روشهایی بود كه امروز به همه یاد میدهیم.
سن بازنشستگی ذهن در ایران پایین است. فرد لیسانس كه میگیرد فكر میكند تمام شد و كركره مغزش را پایین میكشد یا دكترا یا...شما ذهن را دوباره به استخدام درمی آورید؟
اصل قضیه همین است كه میگویید؛ از مغزمان دائم استفاده بشود. یكی از تكنیكهای خیلی مهم برای حافظه همین است. به توانایی مغزمان ایمان داشته باشیم و نگوییم نمیتوانیم. دوم اینكه از مغزمان استفاده كنیم. بازیهای فكری، مطالعه، جدول حل كردن و... نكته مهم سوم اینكه مرتب مشغول یادگیری باشیم. از یك فیلسوفی پرسیدند راز جوانیات در چیست؟ این فیلسوف گفت راز جوانیام در این است كه هر روز چیز جدیدی یاد میگیرم. امروز دانشمندان سوئدی به این نتیجه رسیده اند، افرادی كه مرتب مشغول یادگیری هستند نه تنها حافظه بهتری دارند بلكه از نظر جسمی وضعیت بهتری دارند.
5 زبان را باهم یاد میگیرم
شما در حال حاضر مشغول آموزش زبان هستید و 5 زبان را بهطور همزمان یاد میگیرید...
دكتر پیرهانی این جرقه را ایجاد كردند. من علاقهمند به یادگیری زبان بودم ولی نه برای 5 زبان! اما ایشان كه دومین مرد چند زبانه دنیا هستند و به 19 زبان دنیا تسلط كامل دارند، وقتی دیدند من كشورهای مختلف میروم و مترجم همزمان دارم، گفتند دوست داری چه زبانهایی را یاد بگیری؟ گفتم به جز انگلیسی؛ آلمانی، فرانسه، ایتالیایی، سوئدی و عربی كه ایشان این زبانها را برنامهریزی كردند و به من یاد میدهند. اكنون چند هفته است كه دارم كار میكنم.
چطور این كار سخت را انجام میدهید؟
ایشان اصول خاصی را دارند؛ به جای ماهیدادن، ماهیگیری و مسیر را یاد میدهند. ما هم آموزش نمیدهیم كسی ریاضیات یا زبان را چگونه حفظ كند، ما یادگیری را یاد میدهیم.
با توجه به تكنیكهایی كه ایشان دارند خیلی هم سخت نیست؛ آقای دكتر پیرهانی مسیر را زیبا هموار میكنند.
شما به ایشان چه چیزی یاد میدهید؟
هنوز چیزی یاد ندادم اما ایشان هم به مسئله حافظه و ذهن برتر علاقهمندند.
روش دكتر پیرهانی برای آموزش زبان چگونه است؟
صرف فعلها و پسوندها و... اینها كه مهم است را اگر یاد بگیرید بقیه را هم میتوانید، مثل یادگیری رانندگی است. من با پراید رانندگی یاد گرفتم اما میتوانم ماشین شاسی بلند هم سوار شوم.
اما حفظ لغت هم مهم است!
برای من كار سختی نیست با روشهایی كه بلد هستم میتوانم لغات زیادی را یاد بگیرم.
فقط اصول و سیستم مهم است كه آقای دكتر پیرهانی آنرا آموزش میدهند. نتیجه این روش ملموس و متفاوت با روشهای دیگر است.
آقای پیرهانی را چگونه تحلیل میكنید؟
ایشان علاقهمند به زبان بودهاند و استعدادشان در این زمینه رشد كرده. یادگیری زبان اول شاید سختتر باشد اما دومی آسانتر و سومی هم از آن روانتر میشود. ایشان واقعا علاقهمند به این موضوع هستند. راز دیگر موفقیتشان هم استمرار و تمرین است. حتی در سفرهای تفریحی هم كتاب زبان در دستشان هست.
دكتر پیرهانی در یك سفر تفریحی هم در حمام با خودش زبان را تكرار میكرد. ایشان میگفت؛ در روز هر زبان را بین 10 تا 15 دقیقه مرور میكند. ایشان هیچ جا غریب نیستند. جالب است كه اصول را هم رعایت میكنند. من فقط زبان را یاد میگیرم اما ایشان با تلفظ كاملا درست حرف میزنند.
پیشبینی شما درباره آینده چیست؟
در آینده چون اطلاعات خیلی زیاد میشود راههایی خواهد بود كه با آنها میتوانند اطلاعات را در مغز جای دهند. آنقدر اطلاعات و علم نامحدود میشود كه شاید در یك رشته هم نتوانیم همه اطلاعات را به دست آوریم. الان یك دستگاهی هست كه میتوانید هر برنامهای به آن بدهید. در حال حاضر این دستگاه به زبان آلمانی است. بدون اینكه یك كلمه زبان آلمانی بدانی با سنسورهایی كه روزی نیم ساعت روی مچ دست و مغزتان میگذارد، میتوانید كتاب آلمانی را نگاه كنید و گمان كنید انگار 20بار آن كتاب را خواندید. چنین چیزهایی در سطح پیشرفتهتر هم تولید خواهد شد. ما مثل خوراكیهایی كه دوست داریم و میتوانیم با انتخاب خودمان میل كنیم هر اطلاعاتی را كه بخواهیم خواهیم داشت.
اهمیت خواب و آب در تغذیه
شما ازدواج كرده و فرزند دارید؟
بله، ازدواج كردم و یك دختر 3 سال و نیمه دارم كه خیلی برایش وقت میگذارم. دختر من 28 كشور دنیا را دیده و خیلیها را هم تكراری دیده است و ایران را هم تقریبا دیده. به نظر من یكی از راههای تقویت هوش بچه تا 7سالگی بازی است موقعی هم كه مشغول كار هستم شبها كه برمیگردم دو تا سه ساعت با دخترم بازی میكنم.
فرزندتان را به اینكه راه شما را برود وادار نمیكنید؟
من هیچ اجباری در هیچ زمینهای بهكار نمیبرم. بچه من 4ماهه بود كه همه میپرسیدند: چی بلد است؟ من هم گفتم رژینا بگو: منت خدای را عز وجل....همه منتظر بودند بگوید! گفتم برید كنار این یك بچه 4 ماهه است. خیلیها توقعات عجیب دارند. با اینحال هركسی فكر میكند بچهاش باهوش و با استعداد است؛ بچه من هم كمهوش نیست. در سفرها به كشورهایی كه میرویم بدون اینكه چیزی به او یاد بدهم ارتباطهای اولیه را به همان زبان یاد میگیرد، بدون خجالت و با اعتماد به نفس. اجباری وجود ندارد.
آرزویتان در رابطه با آینده فرزندتان چیست؟
هرچه دوست دارد. من شغل خاصی را برایش در نظر نمیگیرم. شاید دوست داشته باشم او یك موسیقیدان و هنرمند باشد اما شاید خودش علاقهای نداشته باشد. راه را به او نشان میدهم اما هرچه خودش دوست دارد. او دیپلم بگیرد و بعد هركاری كه دوست داشت انجام دهد.
متولد چه سالی هستید؟
اگر چاپ نشه بهتره! 3 چیز را از 3 نفر نپرسید. درآمد از آقایان، سن از خانمها و تیتراژ از نشریات. من متولد 1347هستم.
در چه خانوادهای رشد كردید؟
پدرم كارمند بیمارستان و تكنسین اتاق عمل بود. بعد هم با طلاهای مادرم مغازهای خرید و یك آرایشگاه زد كه بعد از آن تبدیل شد به كتابفروشی. الان هم كتابفروشی ذهن برتر است كه برادرم آن را اداره میكند. مادرم هم خانهدار بود. 5 خواهر و 2 برادر دارم. آن زمان آنقدر حرص و طمع نبود و البته امكانات هم كم بود ولی ما با حداقل امكانات زندگی میكردیم.
برای داشتن ذهن برتر تغذیه چقدر مهم است؟
خیلی مهم است. 2 مورد خیلی مهم آن هم خواب و آب است. بینظمی در خواب و كم خوابی تاثیر بدی روی حافظه میگذارد. كیفیت خواب هم مهم است. بعضیها با خواب زیاد هم شارژ نمیشوند. درست خوابیدن هم خیلی مهم است. یك نفر حین سفر با اتوبوس ساعتها میخوابد اما آن خواب باعث رفع خستگی نمیشود. حتی در خانه هم همانطور باید راحت بخوابیم. پتو و ملحفه را روی سروصورت نیندازیم. تلفن و موبایل را خاموش كنیم چون امواج الكترومغناطیسی روی مغز تاثیر منفی میگذارد. جایی كه میخوابیم باید تمیز و مرتب باشد. هرچند وقت یكبار هم هوای تازه در جریان باشد چون هوا وقتی برای مدتی بماند تبدیل به سم میشود و اما آب، موقعی كه ما تشنه میمانیم آب بدن كم شده و مغز كوچك و حافظه كوتاه مدت كم و به فراموشی نزدیك میشویم. وقتی آب مینوشیم مغز به حالت اولیه باز میگردد. آب را میتوان با آبمیوه و چای هم جبران كرد. خوراكیهای دیگر هم مثل میوهها، سبزیها، كنجد، زرده تخممرغ و خوراكیهای دریایی برای حافظه خیلی خوب هستند. بعضی چیزها هم ضرر دارد مثل هوای آلوده، غذای خیلی داغ یا سرد؛ غذاهایی كه باعث میشود از شدت سرما یا گرما سرمان درد بگیرد. پنج شنبه 6/11/1390 - 12:22
ورزش و تحرک
نکته هایی خواندنی درباره سر الکس فرگوسن
مردی که با شیاطین به موفقیت و شهرت رسید
ما با یک شخصیت ورزشی و یک مربی همه فن حریف رو به رو هستیم که چهره ای کاملا موفق است و البته عادت های خاص خودش را هم دارد. چهره های موفق، عادت های موفقیتی هم دارند که همین عادت ها، موجب پیروزی و کامیابی شان می شود.
الکس فرگوسن را باید با تیم منچستر یونایتد به یاد بیاورید. احتمالا الان که دارید این مطلب را می خوانید، چند روز و شاید هم هفته ای، از تمرکز رسانه های ما روی این شخصیت ورزشی گذشته است؛ تمرکزی که به واسطه حضور 25 ساله او در منچستر یونایتد و تبدیل کردن این تیم، به پرافتخارترین تیم انگلستان و یکی از پرافتخارترین های جهان اتفاق افتاد.
این چیزهایش مهم نیست. مهم، این است که ما با یک شخصیت ورزشی و یک مربی همه فن حریف رو به رو هستیم که چهره ای کاملا موفق است و البته عادت های خاص خودش را هم دارد. چهره های موفق، عادت های موفقیتی هم دارند که همین عادت ها، موجب پیروزی و کامیابی شان می شود.
به این مناسبت، سراغ این پیرمرد همیشه موفق و همیشه پرکار رفته ایم و نکته های مهمی از زندگی این چهره را انتخاب کرده ایم که تقدیم تان می کنیم؛ تا ببینید یک مربی و یک رهبر، چگونه باید سمبل نیروهای خودش باشد و شاید از این نکته ها، بتوانید در کار و بار و موقعیت خاص خوتان هم استفاده کنید.
* پیرمرد در دسامبر 1941 در گلاسکوی اسکاتلند به دنیا آمده است و در حال حاضر، از معروف ترین مربیان جهان بوده و البته کلی رکورد ریز و درشت را هم به نام خودش ثبت کرده.
* روزگاری که فوتبال را شروع کرد، شاگرد کارخانه آچارسازی گلاسکو بود و به صورت پاره وقت آن جا کار می کرد. در همین ایام بود که به عنوان بازیکنی آماتور کارش را شروع کرد.
* اولین افتخار قهرمانی اش در حوزه مربیگری را، با ابردین در لیگ اسکاتلند به دست آورده است.
* در اواسط دهه نود بود که سر از منچستر یونایتد درآورد و قهرمانی های این تیم نه چندان مطرح آن روزهای انگلستان و اروپا، شروع شد.
* او حتی به واسطه موفقیت هایش، نشان شوالیه هم دریافت کرده و بارها بهترین مربی جهان لقب گرفته است.
* به نوشته سایت گل، اولین بار کتی هولدینگ را در یک تجمع اعتراضی در دهه هفتاد ملاقات کرد و یک دل که نه، صد دل عاشق او شده و سرانجام، پیوند زناشویی مابین این دو برقرار شد. لطفا این کتی را به یاد داشته باشید، چون در موفقیت های پیرمرد نقش فوق العاده ای داشته است.
* او زمان بازیگری اش، البته گلزن قهاری هم بود. زمان کارگری اش هم، سعی فراوانی می کرد و جزو کارگران برگزیده بخش خودش لقب گرفت. به طور کلی علاقه زیادی به موفق بودن و تلاش کردن داشت.
* اولین بار، هدایت باشگاهی را برعهده گرفت که هشت تا بازیکن داشت و حتی محض رضای خدا، یک دروازه بان هم نداشت. اما او، انگیزه فراوانی برای این کار داشت.
* او همیشه آرزو داشت که منچستر یونایتد را هدایت کند. اما وقتی که می خواست به آن جا برود، کتی همسرش راضی نبود. اما مدیریت ارتباط، کارش را کرد و پیرمرد، توانست کتی را راضی به این کار کند.
* فرگوسن، مانند وینس لومباردی بزرگ، اعتقاد داشته و دارد که رفتار بازیکنان در بیرون از باشگاه، ربط زیادی به موفقیت آنها در باشگاه هم دارد. به خاطر همین بود که بازیکنان شب زنده دار و آنهایی را که زیادی تلاش نمی کردند و مغرور بودند، نمی توانست حمل کند.
حمیدرضا صدر، در کتابی با عنوان نیمکت داغ، از پیرمرد چنین می نویسد: «(توصیف ورود فرگوسن به منچستر یونایتد، برای اولین بار) برخورد سرد از سوی بازیکنان. شانه بالا انداختن. آدامس جویدن. مارک هیوز بعدها پس از ترک منچستر فاش کرد بازیکنان بزرگ اصلی منچستر استقبالی از ورود فرگوسن نرکدند. لشکری از بازیکنان یونایتد حکایات نظم و تنبیهات فرگوسن را شنیده بودند.»
* خوزه مورینیو، که خود مربی بزرگ و مغروری است، درباره پیرمرد می گوید: «فرگوسن یک مربی استثنایی در تاریخ فوتبال انگلیس و اروپاست. امیدوارم او با همین انگیزه و شادابی برای چندین سال دیگر روی نیمکت یونایتد بنشیند.»
* آرسن ونگر، مربی تیم فوتبال آرسنال و از رقبای پیرمرد نیز درباره او می گوید: «چه می توانم بگویم؟ مردم درباره آن بسیار صحبت می کنند. همه آن چه درخصوص فرگوسن می توان گفت استمرار و کیفیت کار اوست. ضمن این که فرگوسن یک مربی استثنایی است، چراکه من کسی را نمی شناسم که 25 سال در سطح بالایی در یک باشگاه فعالیت کرده باشد. بی تردید کسی قادر به انجام آن نیست.»
* می گویند که او روی دیوار کارش، کاغذی چسبانده به این شرح که: «بدون عرق ریختن و جان کندن، موفقیت حاصل نمی شود.» خود او هم نمونه عالی این جمله است. همین اخلاق او هم باعث شده که بازیکن بزرگی چون برایان گیگز، درباره اش بگوید: «حتی اگر ساعت 4 صبح، از بازی خارج از خانه ت ان برگشته باشید و بعد بخواهید ساعت 8 به محل تمرین باشگاه بروید. بازهم یک نفر زودتر از شما آن جاست؛ فرگوسن. او یک حرفه ای تمام و کمال است که هرگز از کارکردن خسته نمی شود.»
* او با منچستر یونایتد، توانسته رکوردهای پرافتخارترین تیم انگلیس و پرافتخارترین مربی تاریخ معاصر را برای خودش دست و پا کند.
* پیرمرد درباره علت موفقیتش می گوید: «کتی. او اجازه نمی دهد حتی یک دقیقه پس از ساعت 5 صبح در خانه بمانم!» حتی پسرش هم این حرف او را تا یید می کند و علت موفقیت های پدر را مادر بچه ها می داند.
* بد نیست بدانید که این مربی اسکاتلندی 12 عنوان قهرمانی در لیگ برتر، پنج قهرمانی در جام اتحادیه و چهار قهرمانی در جام حذفی را در این مدت کسب کرده است. او همچنین دوبار لیگ قهرمانان اروپا را با یونایتد فتح کرده است.
پندهای پیرمرد پیشتاز
کتابی به فارسی ترجمه شده است درباره وینس لومباردی، بزرگ ترین مربی تاریخ راگبی جهان با عنوان افسانه لومباردی. در مقدمه این کتاب، اشاره شده که لومباردی، یک مربی و رهبری ورزشی است، اما 26 درسی که در این کتاب مطرح شده، برای تمام راهبران و مدیران تنجاری و غیرتجاری جهان کاربرد دارد. حالا این حرف را درباره گفتارها و حرف های فرگوسن نیز می شود مطرح کرد. با هم بخش هایی از این حرف های او را مرور می کنیم؛ باشد که بتوانیم از آنها در کسب و کار و زندگیمان استفاده کنیم.
** برای تبدیل شدن به یک مربی ممتاز، مهم ترین نکته مشاهده است. مشاهده یک اصل مهم برای رسیدن به کیفیتی بالاست. شما به عنوان یک مربی و با مشاهده دقیق، آن چه را که می خواهید به دست می آورید.
** باید پشتکار داشته باشید. کار در سطح ممتاز کاری آسان نیست. اگر این خصوصیت را نداشته باشید، بعد از یک شکست نمی توانید سر جلسه تمرین رفته و این بی انگیزگی، به بازیکنان شما نیز منتقل می شود. در کنار آمادگی تکنیکی، باید اشتیاق روانی هم به آنها منتقل کنید.
** خیلی ساده ارتباط برقرار کنید. مربیان زیادی وجود دارند که مدام در حال صحبت کردن مشاهده می شوند، اما موفق به انتقال پیام نمی شوند. ساده و مختصر و صریح حرف بزنید. یادم می آید زمان بازیکنی ام، ما صبر می کردیم که با مربی درباره فوتبال و تمرین و بهترشدن حرف بزنیم، اما او درباره چیزهای دیگر حرف می زد. صحبت کردن اضافه بر سازمان، خطر بزرگی برای مربی است.
** برای یک مربی خوب شدن، تصمیم گرفتم که ریسک کنم. خواستم که درباره فوتبال بازی کردن، همه چیز را یاد بگیرم. 23 ساله که بودم، به آکادمی مربیگری رفتم و درجه ب گرفتم. تلاش کردم و درجه آ را هم گرفتم. همه کتاب هیا مربیگری را می خواندم. حریص اطلاعات بودم.
** برای تبدیل شدن به یک بازیکن ممتاز، باید فداکاری کنید و اشتباه های شما کمتر شود. اما برای تبدیل شدن به یک مربی ممتاز، باید فداکاریتان بزرگ تر باشد. گاهی باید حتی خانواده تان هم فدا شود و به شدت کار کنید.
** یک مربی ممتاز، از کارکردن معذب نمی شود، بلکه لذت می برد.
** مربیان جوان باید قدم به قدم و پله پله رشد کنند. خود من از پایین ترین سطح کار و پیشرفتم را شروع کردم.
** برای پیشرفت کردن، یادتان باشد عجله نکنید، به زمان نیاز دارید.
** یک مربی جوان باید بر شغلش تمرکز داشته باشد و همه محرک ها و عوامل محیطی را از یاد ببرد. بر کارتان و تیمتان متمرکز شوید زیرا بازیکنان بهترین سلاحی هستند که در اختیار دارید.
** مورینیو به عنوان یک مترجم وارد کار سطح حرفه ای شد. اما او یک هدف داشت و در این راه، سخت عطش شنیدن و یادگرفتن را داشت.
** تداوم می تواند باعث موفقیت شود.
** زمانی که جوان بودم، اشتیاق به دانستن را هرگز از دست ندادم. پیام من به همه مربیان این است که پشتکار داشته باشند. باید محرکی داشته و بر ناامیدی غلبه کنید.
** برای تبدیل شدن به یک بازیکن ممتاز، باید فداکاری کنید و اشتباه های شما کمتر شود. اما برای تبدیل شدن به یک مربی ممتاز، باید فداکاریتان بزرگ تر باشد. گاهی باید حتی خانواده تان هم فدا شود و به شدت کار کنید.
پنج شنبه 6/11/1390 - 12:21