به نام خالق
مخلوقات
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد
(ص)
محرم آمد و و قت عزا شد
یه مغازه
ای بود
که هر
وقت از کنارش رد می شدم
چشمم به
کاغذی می
افتاد
که روی
شیشه اش نصب کرده بود
بالای آن
کاغذ نوشته بود
چهل گناه
زبان
خیلی
دوست داشتم
بایستم،
آن ها را یکی یکی بنویسم
اما خب
نمی شد
ولی از
آن جایی که انسان چیزی که دوست دارد بالاخره به دست می آورد
برگه ای
به دستم رسید
به همان
نام
و من به
آرزویم رسیدم
قبل از
این که آن ها را برای شما تایپ کنم
می خواهم
هر کس می آید
هر چند
تا که به ذهنش می رسد
را
بنویسد
پس هر
چند تا که به ذهنش می رسد
یا می
داند
یکی اش
رو خودم می نویسم و کار را شروع می کنیم
1.دل
شکستن
منتظر
شما هستیم