• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 3383)
چهارشنبه 6/9/1387 - 13:2 -0 تشکر 73410
من از تو نمیتــــــرسم!

سلام.

توی این تاپیک قصد دارم در مورد تعریف هراس،انواع هراس و روش درمان ترس ها صحبت کنم.

مطلب کاربردی و جالبیه.پیشنهاد میکنم حتما بخونید.

                                                     **********

شما دور و بر خودتان کسی را سراغ دارید که از هیچ چیزی توی این دنیا نترسد؟

با یک حساب و کتاب سرانگشتی می‌توانید خیلی زود به این نتیجه برسید که تقریبا همه آدم‌ها از چیز یا چیزهایی می‌ترسند، مشروط بر این که نخواهند حقیقت را کتمان کنند. روان‌پزشکان در تعریفِ ترس می‌گویند یک واکنشی طبیعی و ضروری که جان آدم را در برابر خطرات احتمالی حفظ می‌کند اما همین واکنش طبیعی و ضروری، اگر از حدش خارج شود و شکل وسواس‌گونه به خودش بگیرد، آدم را از زندگی ساقط می‌کند و این، همان حالتی است که در بیماری فوبیا اتفاق می‌افتد.

فوبیا چیست؟

هنگامی که ترس از یک چیز آنقدر جدّی شود که زندگی روزمره را دچار اختلال کند، هراس یا فوبیا خوانده می‌شود. بنابراین، هراس عبارت است از ترس فزاینده و غیرمنطقی از یک چیز یا یک شرایط خاص.

«فوبیا»، ترس نامعقول و شدید از یک موضوع یا یک موقعیت است. در واقع به رغم آنکه فرد می داند ترسش نامعقول است ولی توانایی کنترل آن را ندارد و اگر در معرض آنچه که از آن «هراس» دارد، قرار بگیرد موجی از اضطراب، ترس شدید و حتی وحشتزدگی بر او مستولی می شود و این تجربه چنان برایش ناخوشایند است که سعی می کند همیشه از آن مورد «هراس آور» دوری کند. در میان این اختلال اضطراب، «فوبیاها» از همه شایع ترند.

 

-----------------------------------------------------------------

"یاد خدا آرامبخش قلبهاست"

مدیریت انجمن روانشناسی

anjoman.ravanshenasi@tebyan.org

----------------------------------------------------------------

چهارشنبه 6/9/1387 - 13:12 - 0 تشکر 73414

آیا از خزندگان چندش‌آور می‌ترسید؟

آیا از صدای رعد وحشت می‌کنید؟

 نگران نباشید. شما تنها نیستید. طبق آمار منتشره از سوی مرکز ملی سلامت ذهنی آمریکا، در حدود 10٪ از مردم درگیر نوعی هراس هستند. توضیحات متعددی از جمله نظریه‌های تکاملی و رفتاری، برای چگونگی پدیدآمدن و رشد هراس در انسان وجود دارد. امّا علت آن‌ها هر چه که باشد، هراس‌ها قابل درمانند و می‌توان با روش‌های شناخت درمانی و رفتار درمانی برآن‌ها فائق آمد.

هراس‌های زیر، شایعترین هراس‌هایی هستند که به عوارضی از قبیل سرگیجه، تهوّع و نفس‌تنگی می‌انجامند. در برخی موارد، این عوارض تشدید شده و به حمله‌های ناشی از وحشت منجر می‌شوند. شایعترین هراس‌ها عبارتند از:

1- هراس از عنکبوت ( Arachnophobia )
این هراس در زنان بیشتر از مردان وجود دارد.

2- هراس از مار ( Ophidiophobia )
معمولاً به علل تکاملی، تجربیات شخصی یا تأثیرات فرهنگی به وجود می‌آید.

3- هراس از ارتفاع ( Acrophobia )
این هراس ممکن است به حمله‌های اضطراب و خودداری از قرار گرفتن در مکان‌های مرتفع بیانجامد.

4- هراس از وضعیت‌های غیرقابل گریز ( Agoraphobia )
این هراس شامل مکان‌های شلوغ، فضاهای باز و وضعیت‌هایی که احتمال حمله‌های ناشی از وحشت باشد. می‌گردد. گاهی این هراس آنقدر زیاد می‌شود که شخص حتی از خروج از خانه هم می‌ترسد.
تقریباً در یک سوم افرادی که دارای اختلال وحشت هستند، این نوع هراس رشد می‌یابد.

5- هراس از سگ ( Cynophobia )
این هراس معمولاً به تجربیات خاص شخصی، مانند گاز گرفته شدن توسط سگ در دوران کودکی، ارتباط دارد.

6- هراس از رعد و برق ( Astraphobia )
اسامی دیگر این هراس Brontophobia ، Tonitrophobia یا Ceraunophobia است.

7- هراس از تزریق ( Trypanophobia )
مثل برخی دیگر از هراس‌ها، این هراس هم گاهی درمان نشده باقی می‌ماند زیرا افراد از قرار گرفتن در موقعیت و امتحان کردن می‌ترسند.

8- هراس از موقعیت‌های اجتماعی ( Social Phobias )
در بسیاری از موارد، این هراس می‌تواند آنقدر جدّی شود که به دوری جستن فرد از رویدادهای اجتماعی و مکان‌های عمومی بیانجامد.

9- هراس از پرواز ( Pteromerhanophobia )
معمولاً با استفاده از «در معرض قراردادن» درمان می‌گردد. یعنی فرد به تدریج و کم‌کم پرواز را تجربه می‌کند.

10- هراس از آلودگی ( Mysophobia )
این هراس احتمالاً با اختلال وسواس فکری-عملی ارتباط دارد
.

-----------------------------------------------------------------

"یاد خدا آرامبخش قلبهاست"

مدیریت انجمن روانشناسی

anjoman.ravanshenasi@tebyan.org

----------------------------------------------------------------

چهارشنبه 6/9/1387 - 13:21 - 0 تشکر 73419

                                                   فوبیا؛ انواع و اقسام

روان‌پزشکان، فوبیا را به سه دسته کلی تقسیم‌بندی می‌کنند که عبارتند از:

ترس از مکان‌های عمومی (آگورافوبیا):

آگورافوبیا یعنی ترس از تنها ماندن در مکانی مثل فروشگاه، آسانسور یا اتاقی پر از آدم، و احساس این که در صورت وقوع حمله اضطرابی، هیچ راه فراری نیست. این دسته از بیماران معمولا متعاقب یکی دو نوبت حمله اضطرابی (پانیک)، به این نوع فوبیا دچار می‌شوند. فروید معتقد بود که عامل این نوع ترس، بی‌مسئولیتی مادر است که به وضعیت روحی و نیازهای اصلی کودک مانند غذا توجه نمی‌کرده است. او معتقد بود که این امر موجب می‌شود که کودک همواره یک حس ناامنی داشته باشد و نگران این باشد که مبادا به حال خودش رها شود. این ترس به تدریج عمومیت پیدا می‌کند و آنقدر شدت می‌گیرد که شخص در هر مکان شلوغی احساس گمگشتگی و بی‌پناهی می‌کند.

فوبیاهای اجتماعی:

صد البته این نوع فوبیا، چیزی به مراتب بیشتر و شدیدتر از خجالت کشیدن از حضور در جمع است. در واقع، ترکیبی است از خودآگاهی مفرط، ترس از بازخواست شدن و مورد تمسخر قرار گرفتن در جمع و ترس از قضاوت منفی دیگران.

فوبیاهای خاص:

 شامل ترس از اماکن بسته و محصور (کلاستروفوبیا)، ترس از حیوانات به ویژه عنکبوت، مار و موش، ترس از ارتفاع (آکروفوبیا)، ترس از پرواز (پتریگوفوبیا)، ترس از آب (هیدروفوبیا)، ترس از دندانپزشک، ترس از توفان، تونل، پل، گیر افتادن در وسایل نقلیه عمومی، ترس از خون، تزریق و جراحت که در اثر دیدن یا قرار گرفتن در یک عمل پزشکی و یا جراحی به وجود می‌آید، ترس از وضعیتی که هنگام حضور در موقعیت‌هایی چون وسایل نقلیه عمومی، تونل، پل، آسانسور، هواپیما، یا فضاهای بسته ایجاد می‌شود.

-----------------------------------------------------------------

"یاد خدا آرامبخش قلبهاست"

مدیریت انجمن روانشناسی

anjoman.ravanshenasi@tebyan.org

----------------------------------------------------------------

چهارشنبه 6/9/1387 - 13:24 - 0 تشکر 73429

خوندین؟

چطور بود؟

اگه از چیزی میترسین و نگرانتون میکنه که توی موارد بالا بهش اشاره نشده بگید تا در موردش صحبت کنیم.

در ادامه در مورد درمان "فوبیا" صحبت میکنیم.

-----------------------------------------------------------------

"یاد خدا آرامبخش قلبهاست"

مدیریت انجمن روانشناسی

anjoman.ravanshenasi@tebyan.org

----------------------------------------------------------------

چهارشنبه 6/9/1387 - 13:48 - 0 تشکر 73448

حرف از ترس شد منم از خیلی چیزا می ترسم !
مثلا جدیدا ترس از کنکور هم باید اضافه کرد .
از تاریکی می ترسیدم یه زمانی فقط به خاطر فیلم شب بیست و یکم همین بود اسمش دیگه . البته هنوزم یه جورایی از جای تاریک می ترسم oo
من اینا هستم یا شایدم بودم نمی دونم !!!
social phobias
آگورا فوبیا
ophidiophobia
trypanophobia
حالا منو درمان کنید ...
یه چیز دیگه هم اضافه کنم به لیستتون
examphobia
tebyanphobia
همینا دیگه کلا فوبیا
خیلی زیبا بود البته فکر کنم ادامه داشته باشه چون من منتظر ادامشم !!!
در پناه حق باشید .  

چهارشنبه 6/9/1387 - 15:55 - 0 تشکر 73467

با سلام خدمت حضرتعالی و تشکر از مطالب و مواردی که بیان می فرمائید

من فقط یه نکته کوتاه رو بصورت پیشنهاد شخصی خدمتتون مطرح می کنم ان شائ الله که مفید واقع بشه

مطالب شما برگرفته از کتبی هست که مطالعه می کنید و احتمال زیاد درسی هم هستند پیشنهادی که بنده خدمتتون دارم این هست که از اون قالب کتابی در بیایید و مواردی رو که در زندگی روزمره افراد اتفاق میفته رو مطرح بفرمایید و سعی کنید واکنش های مخاطبین رو نسبت بخ اون مسائل بگیرید و بعد در مورد حلش بحث کنید اینکه شما مواردی رو مطرح می کنید و ریشه ها و درمانش رو می زارید خیلی خوب هست اما به نظر من بهتر اینه که یک گام به عقب برگردید و حوادث رو از چشم کسانی که این اتفاق براشون افتاده بیان کنید

در مورد مطلب شما

لحظه ای که قلبت داره کنده میشه

هیچوقت فراموش نمی کنم یکشب بعد از یکسری جریانات که برام اتفاق افتاده بود و من حسابی ترسیده بودم سایه شبهی رو دیدم که داره به من نزدیک میشه پشت سر برگشتم یک آن قلبم می خواست از تو سینم بیاد بیروند دیدم پشت سرمه به پاهاش نگاه کردم وقتی دیدم پوتین پاشه فهمیدم چقدرمضحکه شدم ولی اون لحظه قدرت این رو نداشتم که حتی از جام تکون بخورم گذشت بعد از اون شب بود که متوجه شدم حد اقل 20 نفر با یک نقشه حساب شده نقشه کشیه بودند منو بترسونن و انصافا مو لا درز کارشون نمی رفت

کاش می تونستم تو اون لحظه به ترسم غلبه کنم به قدری وحشت کرده بودم که نزدیک بود غش کنم 

به نظر شما ما ها چکار باید بکنیم که به ترسمون غلبه کنیم و در زمان ترس منطقی کارها رو انجام بدیم تا شتابزده ترین کارها رو ؟

پنج شنبه 7/9/1387 - 8:7 - 0 تشکر 73599

به نام خدای مهربون
سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت
نگین خانم ممنونم به خاطر بحث جالبتون
به نظر من وقتی ترس به وجود میاد که ما از اون چیز اطلاع نداریم
مثلا همین مردن!!! چون ما نمیدونیم بعدش چی میشه، البته میدونیما ولی چون بهش ایمان نیاوردیم ازش میترسیم.
البته بعضی چیزا هم هست که با ترس اشتباه گرفته میشه مثلا همین سوسک خودمون
سوسک شهری چون چندش‌اوره ما ازش فرار میکنیم که بهش نخوریم
ولی من خودم سوسک صحرایی دیدم و حتی دستم هم گرفتمش و اصلا ترس نداره
کلا ما باید برای غلبه به ترسمون بدونیم که اون عاملش چیه همین
بحثای علمیتون واقعا قشنگ بود
من خودم از یه سری چیزا میترسیدم مثل روح ولی یه شب با خودم نشستم و خوب تحلیلش کردم و تا حدودی اوضام بهتر شد
البته راهنمایی‌های دوست خوبم رسول جان رو هم نباید فراموش کرد
مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

پنج شنبه 7/9/1387 - 8:42 - 0 تشکر 73601

سلام

خسته نباشین نگین خانومی! ممنون از مطلب خوبتون.

من فکر میکنم آدم تو هر مقطع سنی از یه چیزای خاصی میترسه.. یعنی نوع ترسش فرق میکنه.

من بچه که بودم خیلی از تنهایی و تاریکی می ترسیدم.. این ترس اونقدر شدید بود که گاهی تا مرز سکته کردن هم پیش میرفت.. دقیقاً همون چیزایی که نوشتی برام وجود داشت.. یعنی اونقدر ترسم شدید بود که زندگی عادیمو دچار اختلال کرده بود.. وقتی تنها می موندم اونقدر وحشت می کردم که قابل تصور نیست.. مخصوصاً اگه موقع تنها بودنم برق هم میرفت که دیگه آمبولانس لازم می شدم.. ولی حالا خیلی به ندرت پیش میاد که بترسم.. البته از بچگی از سوسک می ترسیدم .. حالام می ترسم. از ماشینای بزرگ می ترسیدم.. حالام از کامیون و تریلی می ترسم! خب چیه مگه؟ می ترسم دیگه.. همش فکر میکنم آخرش میرم زیر کامیون یا تریلی.

    

خنجر آب‌دیده را زنگ عوض نمی‌کند
چهره انقلاب را جنگ عوض نمی‌کند
بگوی با منافقین به کوری دو چشمتان
پیرو خط رهبری رنگ عوض نمی‌کند

پنج شنبه 7/9/1387 - 10:33 - 0 تشکر 73630

به نام خدای مهربون

سلام

چه بحث جالبی نگین جان... ممنون

در مورد ترس... هوم...به قول شاعر... چی بگم از كجا بگم!!

من از همون دوران بچگیم .. این هوش تصویریم خیلی قوی بود... یادمه یه بار... یه نفری تو محلمون فوت كرده بود... من دوییدم و رفتم تشییع جنازه رو دیدم... بعد برا خودم روح ایشون رو تصور كردم كه از بدنشون داره میاد بیرون و میره توآسمون! (یا للعجب)

بعد از اون به بعد.. محال بود من شب به آسمون نگاه كنم  و این روح قشنگ رو نبینم كه داره میره بالاتو آسمون... این خودش باعث شدكه من از تاریكی و شب بترسم... اونم در حد خیلی خیلی زیااااااااااااد

بعدش تو همون عالم بچگی نشستم با خودم كلنجار رفتم كه همچین چیزی نیست... حتی به بقیه هم میگفتم كه آسمونو نگاه كنن و اونا میگفتن چیزی تو آسمون نیست... این باعث شد كه به خیالی بودن این قضیه ایمان بیارم!‌

خلاصه خودمو محكوم كردم به تو تاریكی بودن... تا به تاریكی عادت كنم و ازش نترسم... و الان خدا رو شكر دیگه نمیترسم

اما بعضی وقتا... آدم احساس نا امنی میكنه... یه حس یه جوری.. نمیدونم چه جوری معرفیش كنم! وقتی اون حس بهم دست میده.. بازم میترسم... منتها نه مثه یه آدمی كه این سن و سال رو داره... حس میكنم باز بچه شدم و دارم میترسم

باقیشم كه دوستان اشاره كردن... به نظرم چون خبر نداریم  چیه و چه خبره... بیشتر میترسیم...

همین دیگه

مواظب خودتون و دلای پاكتون باشید

یا علی 

پنج شنبه 7/9/1387 - 17:12 - 0 تشکر 73704

الهی به امید تو

***

تاپیک برجسته ای بود،متشکر.

خیلی خوب می شه که در کنار بیان انواع ترس،راهکارهایی هم برای غلبه به اونها ارائه بدید.

یاعلی... 

The Answer To My Heart Is Peace,Love And Humanity 

شنبه 9/9/1387 - 12:51 - 0 تشکر 74055

قبل از اینکه جواب دوستان خوبمو بدم یه چند تا نکته رو لازمه که یاداوری کنم.

1-فوبی با ترس های معمولی و نرمالی که همه افراد دچارش میشن فرق داره.

در واقع اگر ترسی وجود نداشته باشه ادامه حیات و زندگی انسان مورد تهدید و خطره.

فوبی نوعی اجتناب ناراحت کننده و ناشی از ترسه که تناسبی با میزان خطر موجود در یک شیء یا موقعیت خاص نداره و بیمار اون رو بی پایه میدونه.

پس ترس از مرگ و تاریکی و تنهایی کاملا طبیعیه و زمانی ترس ما از حالت نرمال خارج میشه که بیش از حد طبیعی باشه و ما رو از زندگی عادی و طبیعی خارج کنه.

خیلی از ترس ها اونقدر دست و پا گیر نیستن که شخص رو وادار کنن به جستجوی درمان بره.برای مثال اگر شخصی با فوبی شدید از مارها در کلان شهر زندگی کنه چون احتمال برخورد مستقیم با این موضوع ترس آور خیلی کمه لزومی به پیگیری برای درمان نمیبینه.

2-فوبی از واژه یونانی فوبوس(یکی از الهه های یونانی) که دشمنان خود را به وحشت می انداخته گرفته شده است.

-----------------------------------------------------------------

"یاد خدا آرامبخش قلبهاست"

مدیریت انجمن روانشناسی

anjoman.ravanshenasi@tebyan.org

----------------------------------------------------------------

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.