سلام
گفتگویی که در زیر خواهید خواند ، اگر ادامه میداشت می توانست یک مناظره شود...
گفتگوی جالبیست...
شاید شما نیز با اینگونه افراد برخورد کنید!!
سلام
متأسفانه یکی از راه هایی که شیاطین جن و انس از آن طریق در پی به انحراف کشیدن شیعیان امیرالمومنین علیه هستند، تأکید بر روی این مطلب است که تنها راه رسیدن به «آرامش»، «حقیقت» و «یقین الهی» مراجعه مستقیم به کتاب خدا، قرآن کریم، آن هم بدون استفاده از تعالیم وحیانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و جانشینان پاک ایشان است.
این توطئه معمولا به اینجا ختم می شود که ما باید مسلمان باشیم، نه شیعه و یا از اهل تسنن، فقط مسلمان، نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر.
ان شاء الله در این سایت، در آینده مطالب بیشتری در این زمینه منتشر خواهیم کرد، اما در این مطلب فقط می خواهم به یک نکته فوق العاده مهم اشاره کنم. نکته ای بس عمیق و نجات بخش.
به همین جهت، یکی از ده ها و بلکه صدها گفتگویی که از طریق ایمیل در این یک سال اخیر داشته ام را منتشر نمودم.
حتماً بخوانید، جالب است… [البته کمی از آن را حذف کرده ام و با علامت و... نشان داده ام]
کاربر BEHNAZ
سلام
پژوهش های مختلف علمی افسرده بودن شیعیان را تأیید می کنند…..حدیث متواتری از رسول اکرم داریم که می فرمایند:عزاداری بیش از ۷روز معصیت است…توجه میفرمایید…معصیت…در ضمن اگر می توانستم که یک دریا اشک برای امام حسین،کمترین تأثیری روی اتش جهنم دارد!!!!اقیانوس اقیانوس اشک میریختم!!!!کاش میشد روزی رو ببینم که افراطی گری ها در تمام مذاهب و ادیان ازبین رفته …یا حداقل تعدیل بشوند….برایتان ارزوی موفقیت میکنم
شیعه۲۴
با سلام
متأسفانه با نظر شما مخالفم.
حضرت یعقوب علیه السلام آن قدر در دوری حضرت یوسف علیه السلام گریه کردند که بینایی شان را از دست دادند این در زمانی است که ایشان می دانستند او زنده است.
روایت متواتری در این زمینه وجود ندارد. بلکه اکثر روایاتی که وارد شده است عزاداری برای اقوام و آشنایان از دست رفته را مذمت کرده و بیش از ۳ روز عزاداری را نهی کرده اند.
این مطلب ارتباطی با عزاداری برای حضرت اباعبدالله علیه السلام ندارد بلکه برای عزاداری برای ایشان روایات فراوانی وجود دارد.
اثر گریه بر اباعبدالله علیه السلام بر آتش جهنم، مسئله ای نیست که هیچ عالمی بتواند انکار کند. از حقیر این توصیه را بپذیرید که گریه کردن بر آن بزرگوار اثری دارد که کمترین آن نجات از عذاب الهی است.
بدون تردید ورود به جمع عزاداران حضرت سیدالشهدا علیه السلام به توفیق الهی نیازمند است که از خداوند متعال می خواهم این توفیق را به همه ما عنایت فرمایند.
با احترام
صابری
کاربر BEHNAZ
سلام:
با سپاس از پاسخ شما
سالها پیش اونقدر شیعۀ متعصبی بودم واونقدر زیبا نوحه می خوندم که به قول بعضی ها دل سنگ اب میشد… و…
هیچ خیری ندیدم در واقع جز عذاب چیزی نصیبم نشد… و…
قصدم خدا نکرده توهین به باور شما نیست ولی برای من دیگه همه ی اینها مسخره میادو هیچ حسی جز انزجار از این ایام رو نمیتونم حس کنم،خودم هم نمیدونم چرا از سایت شما انصراف نمیدم و گاهی مطالبتون رو هم میخونم ولی فقط در جهت عکس شما تقویت شدم امیدوارم شما موفق باشید و عاقبت به خیر باشید
شیعه۲۴
با سلام مجدد
مسئله دین داری به نظر من خیلی مسئله شوخی برداری نیست که ما یک زمانی متعصب باشیم و یک زمانی حس انزجار داشته باشیم و در هر دو زمان احساس کنیم به حق هستیم!
باید بیشتر تلاش کنیم تا در مسیر حق قرار بگیریم.
من به شما به هیچ عنوان توصیه نمی کنم که کتاب خاصی را بخوانید یا در مجلس خاصی شرکت کنید.
من راه حلی برای شما دارم که احساس می کنم اولین، آخرین و تنها راه حل موجود هست.
و…
در پناه امام زمان علیه السلام موفق و مؤید باشید
صابری
کاربر BEHNAZ
سلام:
با سپاس از لطف و توجه شما ، ولی فکر میکنم سوء تفاهمی پیش امده….من فقط دیگه شیعه نیستم.هم نماز می خونم و هم روزه میگیرم.عاشق خدای خودم هستم و ارتباط ویژه ای با خدا دارم و احساس میکنم لطفش همیشه و در همه حال شامل حال من و بچه هامه.دیگه مثل قبلا برای ارتباط با خدا متوسل به هیچ انسانی نمیشم و مستقیما با خودش درد ودل می کنم و بهتر و بیشتر از قبلا به نتیجه میرسم. عشق به خدا و انسانها رو شفاف تر احساس میکنم. حس انزجار من هم گاهی جرقه میزنه و بعد ناپدید میشه… و… وگرنه حتی برای گاو پرستها و بت پرستها هم احترام قائلم ،
فکر می کنم هدف همه خداست و برخی راه رسیدن به اون رو کمی عجیب و غریب تر طی میکنن.من به راه خودم ایمان پیدا کردم چون از زمانی که به این نتیجه رسیدم ارامش بیشتری رو حس میکنم و خدارو نزدیکتر از رگ گردن حس میکنم….
عزاداری نمی کنم ولی به حرمت عزاداران صدای موزیکم رو بلند نمی کنم تا کسی رو ناراحت نکرده باشم،تو هیئت شرکت نمی کنم ولی کسی را مسخره نمی کنم ،هر چند از نفوذ کلامم(به ویژه روی جوانهای دور و برم)کاملا اگاهم ولی کسی رو منع نمیکنم،انواع کتب دینی رو مطالعه کردم از جمله دایرةاامعارف ادیان زندۀ دنیا،
برای خودم مکتبی رو انتخاب کردم که اسلامه….فقط اسلام…..نه شیعه نه سنی….
من با خدای خودم سرو کار دارم نه با خلفای راشدین و نه با امامان (که هر مذهبی به چندتا از اونها معتقدن وبعضی هم مثل بابی ها و بهایی ها که امامت رو تمام شده میدونن)ممنونم که وقت میذارین و با احترام با کسانی که مخالف نظر شما هستن برخورد میکنین وپاسخشون رو میدین…من با تحقیق به این نقطه که هستم رسیدم ،هر چند شروعش با احساس ظلم و نفرت شروع شد ولی الان در آرامشی هستم که نهایت لطف پروردگار نسبت به منه…حق با شماست باید همون یک ذره انزجار رو هم کنار بذارم تا ارامشم کامل بشه
یه زمانی عاشق بحث های مذهبی بودم ،الان میبینم کار درستی نیست تا کسی عقیدۀ کسی به دیگران و خود شخص اسیب نزنه نباید باش بحث کرد و باید آزاد باشه ،و…
به هر حال باز هم سپاس
در پناه یزدان پاک پاینده و پیروز باشید
شیعه۲۴
عرض سلام
متشکرم از پاسخ شما.
آرزو می کنم که من، شما و همه انسان ها، عاقبت به خیر شویم.
البته ناگفته نماند که با خواندن متن شما بسیار متعجب شدم که شما هنوز نماز می خوانید و روزه می گیرید!
هم اکنون احتمال می دهم که منظورتان از نماز، عبادت خداست که فقط نامش شبیه به نام نمازی است که من می خوانم و قاعدتا هیچ شباهت محتوایی با آن ندارد.]
با احترام
صابری
کاربر BEHNAZ
سلام:
سؤالی برایم پیش امده
چه کسی تعیین می کند که من نماز میخوانم یا شما؟
فقط و فقط زمانی حق و نا حق،درست و نادرست مشخص می شود که خدا قاضی باشد و پرده ها همه فرو افتاده باشد وگرنه حتی بت پرستان هم برای خودشان هزاران هزار دلیل و برهان دارند.اسم شما رو به خاطر میسپارم شاید روز قیامت ملاقاتتان کردم و شاید حقی به گردن هم داشته باشیم(به خاطر زیر سؤال بردن عقاید هم و عبادت هم) به یاد ندارم نماز یا عبادت کسی را زیر سؤال برده باشم و خدا را سپاس که خودش در مورد اعمالم قضاوت خواهد کرد وگرنه من هیچ امیدی به عدالت اهل زمین،با هر نام و در هر مقام،ندارم.خدا همۀ ما را به راه راست هدایت کند و ما را لحظه ای به حال خویش رها نکند.اگر با اظهار نظرم شما را ناراحت کردم طلب گذشت دارم چرا که همیشه بر این باور بودم که خدایم مرا خواهد بخشید اما بیچاره کسی که حق مردم به گردنش باشد و بار سفر از این جهان ببندد.
موفق و مؤید باشید
شیعه۲۴
سلام
بسیار عجله کردید و بسیار زود قضاوت کردید.
عرض من این است که کسی که نه شیعه است نه سنی، کسی که پیرو مذهب خاصی نیست و فقط مسلمان است، چگونه می تواند نماز بخواند؟
شما حتماً قرآن خوانده اید.
در قرآن کریم، کلمه صلات به کار رفته است، اما در آن اشاره نشده است که چگونه باید «صلات» را به جا آورد.
تنها کسی می تواند «صلات» را به جا آورد که یا پیرو مذهب خاصی باشد و یا پیرو خودش باشد و از خودش عبادتی ابداع نماید.
من هم دقیقاً به همین نکته اشاره کردم. شما حتماً از قرآن تبعیت می کنید و حتماً صلاتی به جا می آورید. اما صحیح نیست که نام آن را نماز بگذارید چون نماز در میان مسلمانان اصطلاح ویژه ای است که برای عمل خاصی به کار می رود که پیروان مذاهب آن را انجام می دهند. اما شما پیرو هیچ مذهبی نیستید پس نمی توانید نماز بخوانید.
همین مسئله در مورد روزه هم صادق است.
امیدوارم همه عاقبت به خیر شویم
با احترام
صابری
کاربر BEHNAZ
سلام:
تا جایی که من میدانم پیامبر شیوه ی خاصی برای اقامه ی نماز داشتند،قبل از به وجود امدن شیعه و سنی…..اشاره کرده بودید قران می خوانم یا خیر؟بله قران می خوانم ونهج البلاغه را هم مطالعه کردم. علاوه برآن یکی ازموضوعات مورد علاقۀ من برای مطالعه، دعاهای صحیفه سجادیه است.ارامش بخشندو …
بهتر است به این مباحثه خاتمه دهیم.دو خط موازی هیچ گاه به هم نمی رسند.همان بهتر که برای هم طلب دعای خیر کنیم وتمام
بدرود
شیعه۲۴
با سلام مجدد
کاملاً روشن است که شما قصد فرار کردن دارید.
به نظر من حقیقت روشن است و شما بر روی روشنی پرده ای ضخیم کشیده اید.
باید به این سخن پاسخی صریح بدهید که شما از کجا فهمیده اید پیامبر اکرم برای نماز خواندن شیوه ای داشته اند.
چه کسی به شما گفته است؟
کدام کتاب را خوانده اید.
می دانم پاسخی برای این سؤال ندارید.
در خلوت خود در این باره فکر کنید…
با احترام
صابری
اصل ماجرا چه شد؟
اگر حوصله خواندن این متن را ندارید، یا اگر دقیقا متوجه نشدید که چه شد، توضیح می دهم:
ادعا این است که ما می خواهیم مسلمان باشیم، نه شیعه و نه از اهل تسنن.
اما این ادعا در همین اول کار یک نتیجه دارد و آن هم این است که مدعی نه می تواند نماز بخواند و نه روز بگیرد.
چرا؟
مشخص است، حکم نماز و روزه در قرآن نیامده است. حتی اصل آن [اصل نمازی که الآن می خوانیم] هم نیامده است! (فتأمل) بله می دانم که لفظ «صلات» آمده است، اما «صلات» به معنای «دعا کردن و تبریک گفتن و تمجید کردن» است.
ما در پرتو تعالیم موجود در فقه است که متوجه می شویم «صلات» یعنی نماز خواندن به شیوه ای خاص و در زمان هایی خاص.
اگر کسی نه شیعه باشد و نه از اهل تسنن، یعنی نمی تواند به فقه شیعه یا فقه اهل تسنن تمسک بجوید؛ بنابراین این فرد نمی تواند نماز بخواند.
البته توضیح بیشتری نیاز است.
اما فعلاً همین مقدار هم کمی طولانی شد.
