امام باقر (علیه السلام) براى امام حسین (علیه السلام) اشك مىریخت و به هركس هم در خانه او بود دستور مىداد گریه كند. و در منزل آن حضرت مجلس عزا و سوگوارى براى امام حسین (علیه السلام) تشكیل مىگردید و حاضران مصیبت آن حضرت را به هم تسلیت مىگفتند (10).
«عبد الله بن سنان» مىگوید: در روز عاشورا به حضور امام صادق (علیه السلام) شرفیاب شدم آن حضرت را رنگ پریده و بسیار غمگین و گریان یافتم، علت آن را از امام پرسیدم، فرمود : امروز عاشوراست و در چنین روزى جد ما امام حسین (علیه السلام) شهید شده است (11) .
امام صادق (علیه السلام) به «ابو هارون مكفوف» دستور داد مرثیه بخواند آنگاه كه وى مرثیه خود را آغاز نمود متوجه شد امام (علیه السلام) سخت گریه مىكند و زنانى كه پشت پرده بودند همینكه صداى گریه امام صادق (علیه السلام) را شنیدند آنها نیز صداى خود را به گریه و شیون بلند كردند؛ بعد امام فرمود: «من انشد فى الحسین شعرا فبكى وابكى عشرا كتب له الجنه» (12). «هر كس در مصیبت حسین (علیه السلام) شعر بگوید و گریه كند وده نفر را بگریاند بهشت بر او نوشته مىشود».
امام رضا (علیه السلام) مىفرماید: روش پدرم امام موسى بن جعفر (علیه السلام) این بود كه هرگاه ماه محرم مىرسید پیوسته غمگین بود تا دهه عاشورا سپرى شود روز عاشورا روز گریه و ماتم او بود و مىفرمود: «هو الیوم الذى قتل فیه الحسین» (13).
امام رضا (علیه السلام) فرمود محرم ماهى است كه اهل جاهلیت در آن ماه جنگ و خونریزى را حرام مىدانستند ولى دشمنان در آن ماه خون ما را ریختند حرمت ما را شكستند زنان و فرزندان ما را به اسارت گرفتند و به خیمههاى ما آتش زدند اموال ما را غارت نمودند و حرمت رسول خدا را در حق ما رعایت نكردند.
«ان یوم الحسین اقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذل عزیزنا بأرض كربلا .... على مثل الحسین (علیه السلام) فلیبك الباكون، فان البكاء علیه یحط الذنوب العظام.»(14)
«كشتهشدن امام حسین (علیه السلام) اشكهاى ما را ریزان و پلكهاى چشمان ما را مجروح و در كربلا عزیز ما را ذلیل كرد... گریه كنندگان باید بر حسین (علیه السلام) گریه كنند . گریه بر او گناهان بزرگ را مىریزد».
امام رضا (علیه السلام) به «ریان بن شبیب» فرمود: «ان كنت باكیا لشىء فابك للحسین بن على فانه ذبح كما یذبح الكبش و قتل معه من أهل بیته ثمانیة عشر رجلا ما لهم فى الارض شبیهون...».
«اگر بخواهى به چیزى گریه كنى بر حسین بن على (علیه السلام) گریه كن زیرا سر آن حضرت را مثل سر گوسفند بریدند و با او هجده مرد از اهل بیتش كشته شدند كه در دنیا بى نظیر بودند».
سپس به «ابن شیب» فرمود: «اگر دوست دارى در درجههاى بلند بهشت با ما باشى، غمگین باش از براى غمگینى ما و شاد باش از براى شادمانى ما».(15)
حتى به موجب بعضى از روایات امام زمان (عج) نیز مدام بر سید الشهداء اشك مىریزد و مىگوید :
«اى جد بزرگوار! روزگار مرا به تأخیر انداخت و نتوانستم به یارى تو بشتابم وبا دشمنانت پیكار كنم در عوض: «فلاندبنك صباحاً و مساءً و لأبكین لك بدل الدموع دما حسرة علیك. ..»(16) «هر صبح و شام بر مصائب تو گریه مىكنم، اگر اشك چشمم تمام شود، به جاى آن خون مىگریم».
حتى به موجب روایات فراوانى كه نقل شده است، همه كس و همه چیز خورشید و آسمان و زمین و فرشتگان روز عاشورا بر آن حضرت گریه مىكنند .(17)
شاعر پر شور «فؤاد كرمانى» با استفاده از این روایات چنین سروده است:
تا ندا كرد ولاى تو، در اقلیم الست
بهر لبیك فدایت، دو جهان پر زداست
كشته شد عالم دهرى، چو تو در عالم دهر
دهر تا روز قیامت شب اندوه و عزاست
در غمت اعین واشیاء همه از منطق كون
هر یكى مویه كنان بر دگرى نوحه گر است
رفت بر عرشه نى تا سرت اى عرش خدا
كرسى و لوح وقلم بهر عزاى تو بپاست
منكسف گشت، چو خورشید حقیقت به جمال
گر بگریند زغم دیده ذرات رواست.(18)