تبیان، دستیار زندگی

به گزارش ایمنا حدود ساعت ۱۲ ظهر امروز (دوشنبه؛ ۱۸ شهریور) سه سارق مسلح به قصد سرقت وارد یک مغازه طلافروشی (دینار) در خیابان کاشانی اصفهان شدند که پس از خبر دار شدن مغازه‌های همسایه و مردمی که در اطراف صحنه بودند، دو نفر از سارقان متواری شده و یک سارق باقیمانده پس از درگیری با صاحب مغازه اقدام به گروگانگیری وی که ۴۵ سال سن داشته، می‌کند.
خبر حادثه و گروگانگیری بلافاصله توسط صاحبان مغازه‌های همسایه این طلافروشی به پلیس اعلام و نیروی انتظامی سریعا در صحنه حاضر و خیابان‌ها و کوچه‌های منتهی به محل حادثه مسدود می‌شود.
به گزارش خبرنگار اعزامی ایمنا در صحنه حادثه، جمعیتی انبوه در محدوده اطراف خیابان کاشانی تمجمع کرده و این درحالیست که نیروهای پلیس با وجود ترافیک شدید، برای پراکنده کردن مردم از همان لحظات اولیه، تلاش می‌کردند.
گزارش‌های ارسالی حاکی از حضور نیروهای اورژانس و آتش نشانی علاوه بر نیروهای پلیس در صحنه بود .
گروگان‌گیری هم‌چنان ادامه داشت تا این‌که سارق طلافروشی خیابان کاشانی که اقدام به گروگان گیری صاحب مغازه کرده بود، پس از بی نتیجه ماندن تلاش خود برای فرار از دست ماموران پلیس که مغازه را محاصره کرده بودند، با شلیک به سر خود، خودکشی می‌کند.
مرگ گروگانگیر موجب رهایی صاحب مغازه که از ناحیه سینه به او تیراندازی و دچار مجروحیت شده بود می‌شود اما به دلیل عمیق بودن زخم وی و خونریزی بیش از حد، گروگان نیز لحظاتی بعد از رهایی از دست سارق و در حین انتقال به بیمارستان کاشانی فوت می‌کند.
مشاهدات عینی حاکیست دو قاضی دادگستری ضمن حضور در محل، اقدام به صورتجلسه صحنه حادثه کرده و جنازه سارق که حدود ۳۰ سال سن داشت، نیز توسط آمبولانس معراج از صحنه جرم خارج می‌شود.
گفتنی است یک قبضه اسلحه کُلت کمری سارق نیز توسط نیروهای پلیس ضبط گردید.
۳۱۳/۹۳

ای وای من این طلا فروشیه را دیده بودم
خیلی ناراحت شدم:(

سلام

این بنده خدا از هم محله ای های ما بود. پدرش هم نزدیک همین مغازه، تعمیرات یخچال و اینا داره.

خیلی ناراحت شدم وقتی فهمیدم :(

سلام
خدا رحمتش كنه انشالله اون دوتای دیگه هم دستگیر بشن

واقعا جای تاسف داره، هر چه قدر تو این مغازه طلا بود آیا ارزش این اتفاقات رو داشت ؟ این سارق با بی فکری قبل از اجرای این عمل هم جان خودش رو گرفت هم جان یک بنده خدای دیگه رو...

تازه من شنیدم که پدر همون طلافروش در مغازه را بسته و فکر میکرده حالا دزد کوتاه میاد و همین باعث شده که پسرش کشته بشه و انگار میگند پدرش هم سکته کرده شاید اگه در مغازه را نمی بست و اجازه میداد اون یکی دزد هم فرار کنه الان پسرش زنده بود.

کاش پلیس همکاری میکرد بعد زحمت تعقیب کردنش رو میکشید ویه خونواده داغدار نمیشد
کاش.........!!!!!!!!!!!!!