• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن دانش آموزی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
دانش آموزی (بازدید: 3586)
سه شنبه 16/7/1387 - 15:37 -0 تشکر 63612
سوتی سر کلاس؟؟؟

سلام دوستای خوب و درس خون تبیانی...

یه سوأل: بزرگترین سوتی که تا به حال سر کلاس، جلوی دبیر و بچه ها دادید چی بوده؟

یه سوأل دیگه: جالبترین و خنده دارترین پارازیتی که در حین درس انداختید، چی بوده؟

جمعه 19/7/1387 - 13:22 - 0 تشکر 64292

هوالحکیم

سلام .میگم تاپیک جالبیه نمیدونم چرا دوستان شرکت نکردند

اما سوتی من:

سر کلاس تاریخ معلم گفت حاج قدرت الله بیا .منگفتم استاد بذارید دستتون رو ببوسم.گفت نه نمیخواد وایسا سوالها رو جواب بده (هههههههه).گفتم چشم.سوال اولی رو پرسید درست جواب دادم.....دومی رو هم همینطور.........سومی رو هم مانند قبلیا..........چهرمی رو هم جواب دادم ..........واستادمون گفت اگه این سوال رو درست جواب دادی 20 بهت میدم و چون درسمون هم مربوط بود به تاریخ استادمون گفت کدوم حیوان در بیابانها زندگی میکنه من هم به شوخی گفتم گربه

معلم گفت:اشتباه گفتی .جواب درست میشد شتر.من هم  جواب رو داشتم ولی چون میخواستم شوخی کنم گفتم گربه.معاممون هم گفت 18 برو بشین .من هم میخواستم 20 رو بچسبم که دیگه کار از کار گذاشته بود.

این سوتی من بود خیلی اونروز حال کردم

_________________________________   
|------------------------------------------------------| ______     
|------------------------------------------------------|| O`| __/  
|------------------اصفهان بیابالا----------------------||```|```| 
|____________________________________||___|___|
";===(@)-(@)-(@)---(______)------j(@)j-(____)-(@)=' 

--------------------
اللهم عجل لولیک الفرج

پنج شنبه 23/8/1387 - 14:59 - 0 تشکر 70486

با سلام خدمت دوستان عزیز

این داستانی که میخوام بگم ماجرای سوتیه مدیرمونه : چند وقتی بود که مدیر و ناظم مدرسه گیر داده بودن به گوشی های موبایل یه روز مدیرمون اومد کلاسمون که بچه هارو ساکت کنه یه دفعه صدای زنگ یه گوشی رو شنید و شروع کرد از اون اول از بچه ها پرسیدن یه چند نفرو دید تازه فهمید گوشی توی جیبه خودشه و به خاطر اینکه نشون نده که ضایع شده گفت حواس برای ادم نمیزارین که ...

انشاالله هر موقع سوتی خودم یادم اومد براتون میفرستم 

امام زمان (عج) : اگر شیعیان ما به عهد و پیمانی که با ما بسته اند وفادار بودند فرج من به تاخیر نمی افتاد.   

پنج شنبه 23/8/1387 - 17:31 - 0 تشکر 70515

یه سوال:خیلی بد بود

یه سوال دیگه:به دلیل بدآموزی نمیشه گفت

.

.

.

رخت ها را بکنيم:
آب در يک قدمي است...

O.K

سه شنبه 19/9/1387 - 14:17 - 0 تشکر 76325

یکی از بچه ها همیشه ساعت دوم سکسکه اش می گیرد یه روز خواستیم بترسانیمش که سکسه اش بند بیاد یک از بچه ها بلند داد زد سوسک و ناگهان کل کلاس از جمله دبیر محترم ادبیات که از ترس رنگش پریده بود به بیرون کلاس رفتند به جز شیرین که همچنان سکسکه می کرد و به دنبال سوک زمین را جست و جو می کرد

گفتم به كجا گفت صدايم كردند!

شنبه 23/9/1387 - 13:14 - 0 تشکر 77164

سلام


باعث و بانی این سوتی كسی نبود جز شخص بنده و مدیر مدرسه مون... .

سال اول یا دوم راهنمایی بودم كه دبیر منو برای یه كاری فرستاد دفتر (البته فكر بد نكنین ها من دانش آموز خوبی بودم و برای یه كاردیگه رفتم دفتر) مدیر با مادر یكی از دانش آموز ها داشت حرف میزد. وارد دفتر كه شدم مدیر به من گفت برو فلان كلاس اقای اصغری (دانش آموز) رو بگو بیاد مادرش اومده.......

سر كلاس اون بنده خدا كه رسیدم در زدم...... درو كه باز كردم دیدم یكی از دبیر های خودم كه اتفاقا اسمش اقای اصغری بود سر كلاس داشت درس میداد.... ما هم نگو فكر كردیم منظور مدیر همون دبیر بوده. به دبیر گفتم : آقای اصغری مادرتون اومده دفتر كارتون داره...... (چه تعجبی كه دبیر كرد) خودم هم كه خیلی عجله داشتم سریع رفتم دفتر... بعدش هم رفتم سر كلاس... .

چند دقیقه بعد كه زنگ خورد اون دبیر رو تو راهرو دیدم كه بدجور داشت منو نیگا میكرد. هنوز متوجه نشده بودم كه چه خبره تا این كه از یكی از دوستام كه تو همون كلاس بود قضیه رو پرسیدم ........... تازه اون موقع بود كه فهمیدم چه سوتی خرابی دادم...... .


♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

شنبه 23/9/1387 - 15:5 - 0 تشکر 77189

واییییییییییییییییییییییییی

یه روز سرد زمستانی من و دوستم رفتیم سر كلاس دیدیم بخاری خاموشه .وای ما هم فضول عزممونو جزم كردیم بریم بخاری رو روشن كنیم.رفتیم دم در دفتر كه كبریت بگیریم.دیدم معلمی كه دوسش دارم و جلوش رو در بایستی دارم تو دفتر نشسته.خجالت كشیدم برم تو داشتم این پا و اون پا میكردم كه دوستم از پشت هولم داد تو دفتر به خودم اومدم و دیدم وسط دفتر هاج و واج واستادم همه هم دارند منو نگاه میكنند.منم از خجالت همچین خم شدم كم مونده بود بیفتم زمین.رفتم كبریت گرفتم از هولم كبریت از دستم افتاد و همش ریخت زمین من خنگ هم جلو همه خم شدم تا جمعشون كنم.با صورت قرمز از دفتر رفتم بیرون اومدم بخاری رو روشن كنم دیدم روشنه..........................

این سوتی هم مال توی كلاس نیست.مال یه اردو عكاسی بود كه چند روز پیش با عكاسان بزرگ مشهد رفته بودم.وایییییییییییییی ما انقدر خندیدیم كه تا به حال اینقدر نخندیده بودم.البته دلیل خنده انها سوتی های پشت سر هم من بودمثلا تو رستوران همه ساكت منتظر غذا.اومدم بشینم نوشابه یكی گیر كرد به مانتوم افتاد تو بشقابش.یكككككككككككككككككككك صدایی كرد كه همه برگشتند.منم تا نیم ساعت از هولی كه كرده بودم رنگم پریده بود........

=======

=================

 =================================

  ماویوندایلریندا

 پرانتز باز بنویسید پرنده.پرانتز رو نبندید بگذارید پرنده آزادانه حركت كنه. (wwwhite- crowww..............

شنبه 4/2/1389 - 22:18 - 0 تشکر 197191

درود
واسه پارازیت: من راستش پارازیت تاحالا خداروشكر ندادم سر هیچ كلاسی - حتی در دوران دبیرستان و راهنمایی و ... .
اما دوستم یه بار یادمه یه پارازیت داد :D
استادمون یه حرفی زد، بعد اون از این خنده های قاه قاهی زد!!!!
بلند بلند!!
آخه از این خنده ها زیاد میكرد اما سر كلاس حواسش نبود و این پارازیت رو داد
البته چون هویتش و لو ندادم اینجا غیبت و ... نمیشه و گناه نمیكنم :D
به هر حال امیدوارم راضی باشه

موفق باشید.

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.