تبیان، دستیار زندگی

با سلام
فکر کنم 6 سالی میشه. دلیل هم از محیط های شلوغ زیاد خوشم نمیاد.

موفق باشید.

ملک سلیمان بود اینکه چه سالی بود و یادم نیست.

سلام
آخرین باری که سینما رفتم پارسال بود واسه فیلم اخراجی ها 3

دلیل اینکه به تبیان می آیم و می نویسم به این خاطر است که گذشته ام را اینجا گذرانده ام. با ادم های خوبی اینجا آشنا شدم و یکی از گام های من در مسیری که به دنبالش بودم از همین جا شروع شد. زمانی که در موسسه تبیان کلاس های نقد فیلم داشتم و چه قدر دلم برای آن دوران با شکوه تنگ است. این روزها که ارتباطاتم با ادم های رسانه ای بیشتر شده است حسرت آن روزها را می خورم که از جان و دل تلاش می کردم تا در کنار آموختن به دیگران خود نیز بیاموزم.َ این حرفها را زدم تا شکایتی به وضعیت انجمن داشته باشم. از همین فیلم ها که بچه ها دیده اند می توان فهمید که علاقه ای به سینما در این انجمن وجود ندارد و این شاید بیشتر به خاطر ضعف سیاست گذاری سایت تبیان است که می گذاریم به حساب دینی بودن آن. اما به هر حال به حاشیه نمی روم زمان به من آموخت که حاشیه ها را کنار بگذارم و به کاری که به آن ایمان دارم بپردازم. آخرین باری که سینما رفتم فیلم انتهای خیابان هشتم را دیدم. فیلم بدی نبود. سینمای ما برای نشان دادن ناهنجاری های اجتماعی ضعیف است اما کارگردانانی هستند که در این میان از هر تلاشی دریغ نمی کنند. از زمانی که بلیط سینما به قیمت حدود 5 هزار تومان رسید، تصمیم گرفتم به جای سینما وقت خود را بر روی تئاتر بگذارم. تئاتر تجسمی عینی تر از هنر به فردی می دهد که دل مشغولی های بزرگتری از فرهنگ و هنر دارد. صدا رساتر به گوش مخاطب می رسد و بازی ها بی نقص تر. سال گذشته و امسال تئاترهای خوبی را دیدم. بحمدلله استقبال تماشاچیان نیز بی نظیر بود. اینکه می بینم چنین جمعیت علاقه مندی به دیدن تئاتر می آیند برایم غرور آمیز است. به این اعتقاد دارم که هرکسی به تماشای تئاتر می آید حداقل یک کتاب خوانده است یک کتاب خوب از یک نویسنده خوب. و خواندن کتاب و بالارفتن فرهنگ بزرگترین راه حل برای پیشرفت یک کشور و کم آسیب ترین روش است. کاش ملت کتابخوان بار می آمدند کتاب که باشد وضعیت فروش فیلم ها به سامان خواهد شد، طرفداران تئاتر بیشتر خواهند شد و حتی صنعت کشور نیز پیشرفت خواهد کرد و با اطمینان می گویم از دزدی های دولتی و غیر دولتی نیز کاسته خواهد شد. شاید بگویید اینها چه ربطی به این بحث دارد اما بگذارید این بار ربطی نداشته باشد و در کنار بحث بی مزه «آخرین بار کی رفته اید سینما» به عنوان کسی که با فرهنگ و هنر این کشور دست و پنجه نرم می کند و از ضربه های آن ضربه می خورد و از موثرات آن تاثیر می گیرد درد و دلی کرده باشم و حرف دلی زده باشم. به امید آنکه سینماها فیلم های خوبی نشان دهند و جامعه از نظر فرهنگی به پیشرفت چشم گیری برسد.

سلام به همه و هانیه ی عزیزم
واااااااااااااااای واقعا من نزدیک دوسالی میشه سینما نرفتماااااااااااااا یعنی دوسال که نه ..عید پارسال رفتم اخراجی های 2 دیدم .. البته با دخترای فامیل دسته جمعی رفتیم خیلی خوشگذشت :)

ولی حالا که این تاپیکو زدی سعی میکنم بازم برم و بیام بهت بگم :))

من به طور معمول تلخ می نویسم اما ادم خوش قلبی هستم! (در این همه اتفاق نظر دارند که من مهربان هستم) من هم قلاده های طلا را دیده ام، اگرچه جناب طالب پور با جهت سیاسی من همسو نیست اما به تماشای فیلمش رفتم و اشکالات فنی، فیم نامه ای زیادی در آن پیدا کردم. در کنار این اشکالات، نقوص اطلاعات سیاسی و تکراری بودن حرف ها بدتر از دیگر اشکالات بود. اخراجی های 3 را ندیده ام. با انصاف تمام با اینکه با جبهه سیاسی جناب ده نمکی مخالفم، اخراجی های 1 را به عنوان یک فیلم قبول دارم اما دو و سه ارزشی نداشت. فیلم بعدی که درباره اش صحبت شد و تا حدودی جدید بود فیلم ملک سلیمان است. فیلم را ندیده ام اما به استناد به کسانی که حرفشان را خیلی قبول دارم ضعف فیلم نامه داشته و همه چیز فدای سرمایه عظیم دولتی شده است که برای این فیلم خرج شده. 

همینجا به دوستان پیشنهاد می کنم به تماشای فیلم روزهای زندگی و آزمایشگاه بروند. روزهای زندگی مورد تایید داوران جشنواره فجر سال پیش بود و تجلیل های بسیاری از آن شده است و آزمایشگاه نیز یک فیلم با سبکی نوگرایانه در سینمای تکراری این روزهای ایران است. 

امیدوارم با حرافی های زیادم سرتان را درد نیاورده باشم اما اگر می آیم اینجا و می نویسم چون دغدغه دارم کارهای مهم دیگر زیادی هست که باید به آن ها برسم و در جایگاهی هستم که تاثیر کلامم بر جامعه ای به وسعت کل ایران باشد اما تبیان را فراموش نکردم و برای بچه هایی که اینجا می آیند ارزش قائلم. شاید محسن خسروجردی دیگری به این انجمن بیاید و امکاناتی نداشته باشد اما علاقه بسیاری به رشته هنر، سینما و هر آنچه که به این زمینه ارتباط پیدا می کند داشته باشد. 
امیدوارم هنوز هم تبیان جایی برای این افراد باشد. من اولین روزی که با تبیان آشنا شدم در حال گشت زنی بیهوده در سایتهای اینترنتی بودم و تبیان من را از این رو به آن رو کرد. البته نه این سیستم و من برای این سیستم هیچ تبلیغی نمی کنم، چون این سیستم را نمی شناسم.

سلام

اخرین فیلمی که دیدم

قلاده های طلا بود