• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 5405)
يکشنبه 15/2/1387 - 18:57 -0 تشکر 39166
معراج خاتم الانبیا

سلام به همه ی بچه های تبیان که صمیمانه کنار هم فعالیت می کنن

نمیدونم چی شد که این موضوع گران بار به ذهنم بارید

تنها میدونم که لطف خداست و لا غیر.

مباحث بسیاری در باب معراج رسول(ص) روایت شده

این که پیامبر موقع معراج آیا با روح عروج کردن یا جسم یا روح و جسم.

نظر شما دوستان گرامی برای من ارزشمنده.

موفق و پیروز باشید

یا علی از تو مدد

"سلامتی، فقط بیمار نبودن شما نیست، بلکه رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد است"

همراه شما دوستان گرامی در تالار بهداشت وسلامت

دوشنبه 16/2/1387 - 18:12 - 0 تشکر 39254

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است

***************************************************

سلام

نسیم وصال عزیز...

1- شرمنده بابت دیر تایید کردن، واقعا معذرت میخوام

2-چند روزیه میخوام بهتون خوش آمد بگم فرصت نمیشد...امیدوارم از بودن کنار ما و خدمت به قران و عترت لذت ببرید

3-مبحث فوق العاده ایه به ذهنم رسید که بیاید خودتون اولویت بندی کنید که اول در چه موردی صبحت بشه

چیکار کنیم؟؟از کجا شروع کنیم و...یا فقط میخواهید در همون مورد صبحت کنید؟؟خلاصه که روشن ترمون

کنید....

.موفق باشید


..........................

یلدای عشق

جانشین انجمن قران و عترت

و بهداشت و سلامت 

یا علی از تو مدد

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 17/2/1387 - 9:20 - 0 تشکر 39330

یا لطیف

سلام علیکم

به به ... واقعا چه قدر جای این مبحث تو انجمن قرآن و عترت خالی بود ... منم با نظر یلدای عشق موافقم ... اگه دوست خوبمون لطف کنن و بیشتر توضیح بدن خیلی عالی میشه ....

منتظریم

یا علی مدد

سه شنبه 17/2/1387 - 13:11 - 0 تشکر 39346

سلام من به همه ی اعضای خوب تبیان

خدمتتون عرض کنم در مورد موضوعی که انتخاب کردم و طالبم که درموردش بحث بشه باید توضیح بیش تری می دادم واقعا ازتون معذرت می خوام

کم لطفی از من بوده.

در رابطه با معراج پیامبر(ص)روایات بسیاری هست که اکثرا اشتباه هستن و تنها یک روایت راجع به کیفیت معراج صحیح هست

و در مذهب شیعه هم تثبیت شده.

مباحث گوناگونی در رابطه با این که پیامبر هنگامی که به معراج عروج کردن وجود داره

عده ای می گن :

1-پیامبر هنگام معراج در خواب و رویا بودن

2- پیامبر تنها با روح مبارک عروج کردن

3- پیامبر به معیت روح و جسم به معراج رفتن.

من هم میخواستم نظر شما رو راجع به کیفیت معراج خاتم الانبیا بدونم .

از دوست خوبم یلدای عشق ممنونم .انشالله موفق باشید.

هم چنین از دوست گرامی آقای doki_in_kalej که به مبحثم لطف دارن.

پیروز باشید.

یا علی از تو مدد

"سلامتی، فقط بیمار نبودن شما نیست، بلکه رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد است"

همراه شما دوستان گرامی در تالار بهداشت وسلامت

سه شنبه 17/2/1387 - 18:30 - 0 تشکر 39365

سلام و  ادب و احترام خدمت دست خوبم نسیم وصال

اگه اجازه هست یه مطلبی آماده کردم در مورد معنای عروج ... که فکر کنم خالی ازلطف نباشه ثبت اون و خوندن بقیه دوستان ....

معراج، عروج عاشقانه و عارفانه و عابدانه است از مرز عالم خاک تا بام افلاک. پر کشیدن از بندهاست تا جهان رهایی و نجوای محرمانه است در خلوت‏ترین حریم‏ها، در با شکوه‏ترین حرم‏ها و با دلپذیرترین محرم‏ها....

خب فکر کنم با این تعریف ناقص اول به این پی میبریم که روج پیامبر در خواب نبوده!!!

درسته؟؟؟

فقط بنده به یه چیز ابهام دارم... عروج یعنی سفر از این دنیا به اون دنیا...

پس چرا وقتی میگن عروج پیامبر منظورشون از مسجد الاقصی به مسجد الحرام است؟؟؟

و یک سوال آیا معراج پیامبر یک معجزه الهی بوه؟؟؟

ممنون میشم بهم پاسخ بدین 

سه شنبه 17/2/1387 - 19:26 - 0 تشکر 39369

باید خدمت دوست خوبم doki_in_kalej عرض کنم که

عروج به معنای بالا رفتنه که متضاد هبوط یعنی نازل شدن هست.

وقتی در آیه مبارکه می فرمایند که پیامبر رو از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد

به معنی اینه که پیامبر رو ابتدا از مسجد الحرام به مسجد الاقصی بردن و سپس از اون جا به معراج رفتن

حقایق هستی رو مشاهده کردن که این حقایق واقعا عبرت انگیزه . که انشالله اون ها رو هم مطرح می کنم

اما در مورد این که معراج آیا معجزه بوده یا خیر

عرض کنم که معراج پیامبر صد در صد معجزه ی الهی بوده و هیچ پیامبری جز خاتم الانبیا به این مقام واصل نشده

و تنها ایشان به این مقام شامخ رسیدن . چه بسا که در مفاتیح الجنان در قسمتی نوشته شده که جبرئیل به پیامبر فرمود :

به خدا سوگند که هیچ پیامبری رو بیش تر از تو دوست نداشتم

و این نشانگر ارزش والای پیامبره

هم چنین عرفا حضرت محمد(ص) رو به عنوان صادر نخستین نام نهادند

یعنی خداوند پیامبر رو افرید و عقل هم افرید. یعنی ما بندگان عاقل هستیم اما پیامبر عقل کامل است

سپس بقیه بندگان از پرتو عقل پیامبر افریده شدن.

الله .الله.

امیدوارم تونسته باشم مطلب رو طوری بیان کنم که به مقصود ذهنتون برسید.

سبز باشید و موفق

یا علی از تو مدد

"سلامتی، فقط بیمار نبودن شما نیست، بلکه رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد است"

همراه شما دوستان گرامی در تالار بهداشت وسلامت

چهارشنبه 18/2/1387 - 2:12 - 0 تشکر 39386

سلام

همونطور که دوستان گفتن و من هم میگم، خیلی مبحث شیرین و البته لازمیه... ممنون از شما

والا من هیچ چیز خاصی نمیدونم، ولی فکر میکنم که معراج پیامبر -صلی الله و علیه و آله- روح و جسم باهم بوده.

این رو بخاطر چیزهایی میگم که شنیدم و یا خوندم... 

در جواب دکی اینکالج عزیز، نسیم وصا گرامی جواب زیبایی دادن؛ باز هم ممنونم...

بنظرعروج رو میشه از نظر فیزیکی هم یک معجزه بحساب آورد... طبق روایاتی که هست و چیزهایی که در آنها از قول پیامبر نقل شده؛

اینها همگی چیزیهاییست که نه تنها در آن زمان که حتی امروز هم خارج از حد تصور است... اگه معجزه نباشه، هیچ چیز دیگه هم نمیتونه باشه...

یاحق

مجتبی 

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
پنج شنبه 19/2/1387 - 12:39 - 0 تشکر 39504

دوستان حتما این قسمت رو مطالعه کنید بسیار تامل بر انگیزه:

روح مجرد، از عالم قدس و امر هست اما بدن از عالم اجسام و مواد طبیعیه ست .

بین این دو قوه ی روحانی و جسمانی یک ارتباط کامل وجود داره. اما این ارتباط و تبعیت بدن نسبت به روح در همه ی افراد یکسان نیست .

چه بسا در افراد عادی ، روح متوجه به کاری می شه و میخواد اون رو ایجاد کنه اما بدن مطاع و فرمانبر نیست و از اراده ی روح پیروی نمی کنه و لی نکته ی بسیار جالب و ظریف اینه که در روح مبارک خاتم(ص) بین روح و جسم مبارک ایشان نهایت موافقت و ارتباط وجود داشته از دو جهت:

جهت اول:این که روح حضرت(ص) روح عظیم خاتمیت هست و عظمت روح،تابعِ کاملِ بدنه. هر بدنی از حیث مرتبه ی وجود ، افق اون متصل به افق وجودی روح اوست. یعنی به میزان مرتبه و مقام وجود انسان بین روح و جسم او رابطه بر قرار می شه.

جهت دوم: قدرت روح خاتمیت و تسلط کامل بر بدن شریف حضرت(ص) باعث شد که بدن مبارک ، تبعیت و مشایعت با روح رو داشته باشه و به محض عروج روح به عالم ملکوت ، بدن هم به همون عالمی که روح متوجه بود منتقل می شده. در حقیقت ظاهر حضرت محمد(ص) عین باطن و باطن متحد با ظاهر است و روح متسجد و جسد متروح است.

یه دلیل بسیار بدیهی که می تونم براتون عرض کنم اینه که بدن مبارک حضرت محمد(ص) سایه نداشت و این خاصه پیامبره.

حالا چرا جسم ایشان سایه نداشت؟ چون روح سایه نداره و این نشون میده که جسم و روح پیامبر تا چه اندازه با هم متفق بودن.

امیدوارم تونسته باشم مطلب رو در حد توان بیان کنم.

مطالب بسیاره اما امروز به این بسنده می کنم.

یاعلی از تو مدد.

"سلامتی، فقط بیمار نبودن شما نیست، بلکه رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد است"

همراه شما دوستان گرامی در تالار بهداشت وسلامت

جمعه 20/2/1387 - 12:47 - 0 تشکر 39567

معنی و مفهوم معراج:

خیلی ها فکر می کنن که معراج یک نوع عروج و بالا رفتن ست به عوالم سماوات و ملائکه ، بعد مکالمه با آن ها و مشاهدات و سپس حضور حضرت در بزم قرب الهی و فکر می کنن معراج تنها همین است .

این سخن درست هست اما وسعت حقیقت معراج بسیار بیش تر از این مقدارست. حقیقت اینه که معراج ، سیر در کلیه ی عوالم هستی و برخورد به اسرار و احاطه کامل بر حقایق و عوالم امکانیه ست.

دوستان، کلیه ی عالم امکان منحصر به سه عالمه:

1- عالم حسی طبیعی مادی

2- عالم مثالی برزخی

3- عالم عقلی ابداعی

از کره ی خاک تا آخرین کره ی آسمانی رو میگن عالم طبیعی . حالا چرا میگن عالم حسی طبیعی مادی؟

همون طور که میدونید انسان دارای احساسات گوناگونی هست که توسط اون دنیا رو میشناسه چون این عالم رو توسط احساساتش حس می کنه به این عالم می گن عالم حسی طبیعی مادی.

عالم مثالی برزخی عالمی ست بین عالم طبیعی و عالم عقلی . در عالم عقلی همه ی حقایق و اصول به صورت ابداعی وجود دارن یعنی در عالم عقلی که همون عالم آخرته همه چیز برای انسان نو و تازه آفریده شده برای همینه که انسان هیچ وقت نمیتونه حقایق اون دنیا رو حقیقتا تصور کنه و مثال این عالم عقلی در عالم برزخ موجود شده ؛ یعنی عالم برزخ مثالی از عالم عقلی ست اما عین عالم عقلی نیست و همین طور عین عالم طبیعی هم نیست ؛ در حقیقت عالم برزخی دارای مقداری وجه عالم عقلی ست و مقداری هم دارای وجه عالم طبیعی ست . برای همینه که عالم برزخ رو عالم بین العالمین می نامن.

برزخ ارواح بعد از موت هم از جنس همین عالمه و زمانی که قیامت برپا می شه اون موقع به عالم عقلی منتقل میشن.

در این عالم برزخی بود که پیامبر(ص) با ارواح انبیا(ع) که به بدن های مثالی متعلق بودن ملاقات و مکالماتی فرمودن.

چرا میگم بدن های مثالی؟ در کتاب التهذیب روایتی از امام صادق (ع) اومده که درباره ی ارواح مومنان از حضرت سوال شده و ایشان در پاسخ فرمودند: مومنان به صورت بدن های خود در بهشت اند به طوری که اگر مومنی را ببینی می گویی فلان کس است . سپس حضرت فرمود: وقتی خداوند روح مومن را میگیرد او را در کالبدی مانند کالبد دنیا قرار می دهد پس می خورند و می آشامند و وقتی کسی بر یکی از آن ها وارد می شود او را به همان صورتی که در دنیا بوده است می شناسد .

از این روایت استنباط می شه که پیامبر زمانی که در معراج انبیا رو ملاقات کردن در حقیقت ارواح آن ها رو در بدن هایی که شبیه بدن های دنیایی بوده مشاهده کردن.

همه ی این مطالب رو گفتم که به این مطلب برسم:

در معراج در ملکوت بیت المقدس که همه ی انبیا حاضر بودن و حضرت (ص) به دستور جبرئیل امامت جماعت فرمودند و تمام انبیا در نماز به پیامبر اقتدا نمودن .

پیامبر می فرمایند: وقتی که صفوف انبیا مرتب شد جبرئیل بازوی مرا گرفت و مقدم بر همه قرار داد و من امامت برای انبیا نمودم و امامت بر همه ی انبیا برای من فخر نیست بلکه رسیدن به این مرحله از بندگی الهی ، فخر است ؛ زیرا که معلول قوت و فخر را از علتش می گیرد و علت من پروردگار است نه زیر دستان او .

این مطلب تواضع و خشوع بی منتهای خاتم الانبیا رو نشون می ده .

باید که درس بگیریم.

"سلامتی، فقط بیمار نبودن شما نیست، بلکه رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد است"

همراه شما دوستان گرامی در تالار بهداشت وسلامت

چهارشنبه 25/2/1387 - 12:19 - 0 تشکر 39946

چند روایت از اصول کافی با تالیف ثقةالاسلام کلینی می نویسم:1- شخصی به امام صادق عرض کرد: رسول خدا (ص) سرور فرزندان آدم بود؟ فرمود: به خدا او سرور مخلوق خدا بود و خدا هیچ مخلوقی را بهتر از محمد (ص) نیافریده است. 2- امام صادق فرمود: خدای تبارک و تعالی می فرماید: ای محمد! من تو را و علی را به صورت نوری یعنی روحی بدون پیکر آفریدم، پیش از آن که آسمان و زمین و عرض و دریایم را بیافرینم، تو همواره یکتایی و تمجید مرا می گفتی ، سپس دو روح شما را گرد آوردم و یک ساختم و آن یک روح مرا تمجید و تقدیس و تهلیل می گفت، آن گاه آن را به دو قسمت کردم و باز هر یک از آن دو قسمت را به دو قسمت نمودم تا چهار روح شد، محمد یکی، علی یکی، حسن و حسین دو تا. سپس خدا فاطمه را از نوری که در ابتدا روحی بدون پیکر بود آفرید آن گاه با دست خود ما را مسح کرد و نورش را به ما رسانید. 3- امام باقر(ع) می فرماید: خدای تعالی به محمد(ص) وحی کرد که: ای محمد ! من تو را آفریدم، در حالی که هیچ نبودی و از روح خود در تو دمیدم، برای شرافتی که از خود نسبت به تو قائل شدم، زمانی که اطاعت تو را بر همه خلقم واجب ساختم، پس هر که تو را فرمان برد ، مرا فرمان برده و هر که نافرمانی تو کند ، نافرمانی من کرده است و آن اطاعت را نیز درباره علی و نسلش ، آنهایی را که به خود مخصوص نمودم(یازده فرزند معصوم او) واجب ساختم. 4- محمد بن سنان گوید: نزد امام محمد تقی (ع) بودم و اختلاف شیعه را مطرح کردم حضرت فرمود: از محمد! همانا خدای تبارک و تعالی همواره به یگانگی خود یکتا بود(یگانه از غیر او نبود) سپس محمد و علی و فاطمه را آفرید ، آنها هزار دوران بماندند، سپس چیزهایی دیگر آفرید و ایشان را بر آفرینش آن ها گواه گرفت و اطاعت ایشان را در میان مخلوق جاری ساخت و کارهای مخلوق را به ایشان واگذاشت .پس ایشان هر چه را خواهند حلال کنند و هر چه را خواهند حرام سازند ولی هرگز جز آن چه خدا خواهد، نخواهند . سپس فرمود: ای محمد! این است آن دیانتی که هر که از آن جلو رود (غلو کند، از دایره اسلام) بیرون رفته و هر که عقب بماند (و وارد دایره نشود) نابود گشته(دینش را باطل کرده) و هر که به آن بچسبد به حق رسیده است . ای محمد همواره ملازم این دیانت باش. 5- امام صادق(ع) فرمود:یکی از قریش به رسول خدا (ص) گفت: شما که آخرین و پایان پیغمبران هستی به چه سبب در مقام و رتبه از همه پیش افتادی؟ فرمود: زیرا من نخستین کسی بودم که به پروردگارم ایمان آوردم و نخستین کسی که پاسخ گفت، زمانی که خدا از پیغمبران پیمان گرفت و آن ها را بر خودشان گواه ساخت که مگرنه این است که من پروردگار شما هستم؟ گفتند: آری. من نخستین پیغمبری بودم که آری گفتم، پس سبقت من بر پیغمبران به واسطه اقرار به خدا بود.

"سلامتی، فقط بیمار نبودن شما نیست، بلکه رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد است"

همراه شما دوستان گرامی در تالار بهداشت وسلامت

جمعه 27/2/1387 - 13:39 - 0 تشکر 40180

از حامد گیلانی
اشاره:
خداوند به سال 610 م، پیامبر اكرم، حضرت محمدبن عبدا...(ص) را به پیامبری مبعوث كرد و او را برای هدایت انسان به مقصد اعلا و مقصود والا، به سوی جامعه انسانی گسیل داشت.
رسول ا...(ص)، در جامعه جهل آلود و ستم زده آن روزگار، از هیچ كوششی برای هدایت بشر دریغ نورزید و برای آگاهی انسان، سختكوشانه تلاش كرد، رنجها و سختیهای فراوانی كشید. زندگی 23 ساله دوران رسالت رسول خدا(ص)، سرشار از حادثه های درس آموز و آكنده از رخدادهای تنبه آفرین و مملو از جریانهای اعجاب آفرین و شگفت زاست.
«معراج» سیر و سفر پیامبر(ص) به ملكوت، از جمله این رخدادهای شگرف دوران مكی رسالت پیامبر(ص) است. این سفر در اوج تكذیبها، خیره سریها و زشتخوییهای مشركان تحقق یافت. در روزگاری كه فشار مشركان علیه او و یارانش در اوج بود و طرد و زجر همگامان پیامبر(ص) از سوی مشركان شدت داشت، مشركان برای جلوگیری از نشر حق و گسترش رسالت پیامبر(ص)، از به كارگیری هیچ ابزاری دریغ نمی ورزیدند. در اوج این نامردمیها و گسترش رنجها و زجرها، خداوند آخرین پیامبر خود را به ملكوت می برد تا با ارائه شگرفیهای هستی و شگفتیهای ملكوت، جان او را با حقایق الهی آشنا كند و قدرت لایزال الهی را به وی بنمایاند. جایگاه والای آن رسول خاتم را در ملكوت به او نشان دهد، تا او با توانی بیشتر و ثباتی فزونتر در گسترش آیین خود بكوشد و مشركان و ناباوران را حجتی محكم و برهانی استوار باشد.
عظمت این رویداد مهم و شگفت آور تاریخ به حدی است كه بسیاری آن را جزو مسایل اعتقادی و از ضروریات دین دانسته و انكار آن را نیز، انكار دین دانسته اند.
با گرامیداشت 17 رمضان سالروز وقوع این رویداد عظیم زندگانی رسول ا...(ص)، و به قصد آشنایی - هر چند اندك- با زوایایی از واقعه معراج پیامبر(ص)، توجه خوانندگان گرامی را به مطالعه مطلب حاضر كه به همین مناسبت تهیه شده، جلب می كنیم.

واژه معراج
«معراج از جلوه های عظیم زندگی رسول ا...(ص) و از نقاط عطف زندگانی 23 ساله آن بزرگوار است. از این حادثه شگرف و سیر و سفر هیجان بار الهی، در كتاب الهی و منابع اسلامی، با تعبیر «اسراء» و «معراج» سخن رفته است. قبل از پرداختن به بحث، به ارائه تعریفی كوتاه از این دو واژه می پردازیم.
1- اسراء: معنی «اسراء» در لغت، همان سیر و انتقال از جایی به جای دیگر است كه در شب و یا روز صورت می پذیرد و مراد از «اسراء» همان سیر پیامبر(ص) در شب از مكه تا مسجد الاقصی می باشد كه در سوره اسراء آیه اول به آن تصریح شده است: «پاك و منزه است خدایی كه بنده اش را در یك شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد كه گرداگردش را پربركت ساخته ایم، تا آیات خود را به او نشان دهیم زیرا او شنوا و بیناست.»
2- معراج: رفتن به بالا را «عروج» گویند، و اصطلاحاً معراج بالا رفتن رسول اكرم(ص) و صعود به آسمانها تا وصول به «سدرة المنتهی» و از كعبه تا بیت المعمور و وصول به سدرة المنتهی و به «قاب قوسین اوادنی» و مشاهده آیات كسری و ملاقات ملائك و انبیا و مخاطب رب اعلی و ورود به جنة المأوی است. تمام این رخدادها در یك شب بوده، و این حركت صعودی را معراج گویند. اگرچه در برخی از روایات، از معراج، به «اسراء» نیز تعبیر شده است.(1)

فلسفه معراج
نگاهی گذرا به روایاتی كه جریان معراج را گزارش كرده اند، نشان می دهد «معراج» عبارت است از: «سفری الهی و سیری ملكوتی كه از مكه آغاز می شود و به انگیزه ارائه آیات الهی به رسول ا...(ص) و نشان دادن شگفتیهای هستی، با مركبی بهشتی، در زمانی كوتاه به سوی مقصد اعلی پیش می رود و با دستاوردهای عظیم سامان می یابد. تعریف محققان دینی از این واقعه بزرگ و فلسفه وجودی آن، مكمل بحث ما خواهد بود.
حجة الاسلام والمسلمین حسین انصاریان در گفتگو با قدس، فلسفه معراج پیامبر خدا(ص) را این گونه بیان می كند: معراج كه عروج پیغمبر اكرم و سفر ایشان به طرف عالم بالاست، بنا به اراده و قدرت حق انجام گرفت. فلسفه معراج را خود پروردگار عالم هم بیان كرده كه چرا پیامبرش را به معراج برده است. اصل این مسأله نیز در ارتباط مستقیم با قرآن است؛ به گونه ای كه كتاب خدا این واقعه بزرگ را بیان می كند و «اسراء» به این حقیقت نامگذاری شده است. اسراء، یعنی سیر دادن. سیر دهنده، پروردگار و سیر داده شده هم وجود پربركت پیغمبر اكرم(ص) است. آنچه خداوند به عنوان فلسفه معراج بیان كرده، این است كه می خواسته با این اقدام، نشانه های قدرت، رحمت، عظمت و محبت خود را به آفرینش و انسان، از طریق مشاهده به رسول ا...(ص) نشان دهد.(2)
جلال الدین فارسی هم در این باره می نویسد: «برای پبامبر اكرم(ص)، علاوه بر صدها بار تجربه اعتلا و عروجی كه مقارن دریافت وحی و با واسطه فرشته آن روی داده است، دو تجربه هست كه عالی تر از آنهاست. این دو تجربه، تجربه وصلی است كه از آن با معراج یاد می شود. معراج، اعتلا و فرارفتن نبی اكرم(ص) از مراتب عالم ملكوت به سوی عرش است.»(3)

دلایل روایی معراج
اگرچه قرآن در آیه اول سوره اسراء، به صداقت به مسأله معراج رسول ا...(ص) اشاره داشته، ولی اثبات این واقعه بی نظیر، با روایات هم روشن است و هیچ گونه تردیدی را برنمی تابد. در روایاتی كه از معصومین(ع) نقل شده، بر ثبوت معراج تصریح شده است و هرگونه انكار، نفی و رد آن به دور از منش و اندیشه شیعی و اسلامی انگاشته شده است.
برای مثال، امام صادق(ع) در روایتی، منكر معراج را از شمار شیعیان بیرون می دانند(4) و امام رضا(ع) هم منكر معراج را منكر رسول خدا(ص) معرفی می كنند.(5) این روایات، آموزنده و تنبه آفرین است. بیان حضرت رضا(ع) را بنگریم: «كسی كه معراج را دروغ بداند، رسول ا...(ص) را تكذیب كرده است.»
بدین سان، روایات معراج برای بینادلان هیچ تردیدی در ثبوت آن باقی نمی گذارد. ثبوت معراج تا بدانجا قطعی و مسلم است كه دانشمندان جهان اسلام، آن را از ضروریات دین دانسته و انكار آن را كفر تلقی می كنند.(6)
شیخ صدوق اقرار به معراج نبی خاتم(ص) را از ویژگیهای مذهب امامیه دانسته است.(7)، كه نشانگر قطعی بودن معراج در اندیشه آن بزرگوار و نگرش مذهب شیعه است. خوب می دانیم كه شیخ «صدوق» از بزرگانی است كه با روایات سخن می گویند، یعنی فتوای فقهی و آرای كلامی وی، مضمون روایاتی است كه به صحت و صدور آن معتقد بوده اند.
كیفیت معراج
مهمترین و پیچیده ترین مبحث در موضوع معراج، كیفیت سفر الهی- آسمانی پیامبر(ص) است. آیا این سیر، ارضی و سماوی از مكه تا بیت المقدس و از آنجا تا آسمانها جسمی بوده یا اینكه تنها روح آن حضرت به آسمانها عروج كرده و از مكه به بیت المقدس سیر كرده است، یا اینكه از مكه تا مسجد الاقصی سیر جسمانی و از آنجا به آسمانها سیر روحانی بوده و یا اینكه تمام این جابجایی و انتقال و مشاهدات، در خواب و عالم رویا صورت گرفته است.
مرحوم علامه مجلسی، صاحب مجموعه شریف «بحارالانوار» در این باره می گوید: «عروج آن حضرت از مكه تا بیت المقدس و سپس از آنجا به آسمانها در یك شب طبق آیات و روایات متواتر جسمانی بوده است و انكار آن و یا تأویل آن به معراج روحانی و یا اینكه در خواب بوده، ناشی از كمی تتبع و دقت در آثار و یا اینكه از كمی دیانت و ضعف یقین است.»(8)
مرحوم علامه طباطبایی هم در تفسیر شریف المیزان، نظر خود را در این باره چنین اعلام می كند: «آنچه سزاوار است كه گفته شود، اصل اسراء از جمله اموری است كه راهی برای انكار آن وجود ندارد، زیرا قرآن به آن تصریح كرده و روایات و اخبار متواتر از رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) در رابطه با آن وارد شده است. و اما كیفیت آن: «ظاهر آیه و روایات و قرائن همراه آن كه از ظهور آنها نمی توان صرف نظر كرد، این است كه اسراء از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی با روح و بدن بوده است و اما عروج به آسمانها ممكن است گفته شود كه روحانی بوده، ولی نه آنگونه كه برخی طرفداران معراج روحانی گفته اند كه از قبیل خواب و رؤیا بوده است؛ زیرا اگر چنین بود، دیگر كرامتی برای آن حضرت به شمار نمی آمد و اظهار قدرت نبود و دیگر آن انكار شدید قریش معنی نداشت و آن اخباری كه رسول خدا(ص) از رویدادهای آن شب نسبت به مسیر و راه دادند، مفهوم معقولی نداشت.»(9)

ادله علمی
حجة الاسلام والمسلمین علی كورانی، اندیشمند و محقق لبنانی مقیم قم در گفتگو با قدس، بر معراج جسمانی پیامبر تأكید داشته و با رد این موضوع كه پیامبر(ص) در عالم روحانی و یا در خواب و رویا به معراج برده شده اند، می افزاید: اینكه عبور از آسمانهای چند گانه ممكن نیست، نظریه ای بود كه به گذشته ها تعلق داشت. امروزه با علوم جدید و نظریه انیشتین و به علت اینكه بشر هم اینك به مفاهیم جدیدی از روح و ماده دست یافته، به تعاریف تازه ای از حركت انسان دست یافته است. تعاریفی كه بیش از گذشته ما را به حقایق معراج آشنا می كند و شبهات پیرامون آن را می زداید.
در این میان، اما استاد حسین انصاریان، نظر خاصی ارائه می كند، وی در ابتدا می گوید: فلاسفه یونان و ایران قدیم، براساس علم «بطلمیوس» جهان را جهانی می دانستند كه آسمانهایش روی یكدیگر قرار دارند و شكافتن این آسمانها هم غیرممكن است. آنها اعتقاد داشتند كه این آسمانها بر فرض اینكه شكافته شوند، به هم بستن آنها غیرممكن خواهد بود. بنابراین، چیزی از آنها رد نمی شود. كسانی كه بر این عقیده اند، به این موضوع توجه نكردند كه قرآن مجید برخلاف نظریه بطلمیوس، این شكل از طبقه بندی آسمانها را قبول ندارد. حرفهای ائمه(ع) بخصوص امام باقر(ع) و امام صادق(ع) راجع به نظام هستی هم نشان می داد كه آسمانها طاق بسته و به هم پیوسته نیستند كه قابل شكافتن نباشند. از سوی دیگر، آنها این حساب را نكردند، بر فرض اینكه آسمان برای انسان غیرقابل شكافتن باشد، آیا برای خدایی كه همه چیز را آفریده هم امر محالی است؟ پس موضوعی كه در این نظریه ها مورد غفلت قرار گرفته، پاسخ به این پرسش است كه آسمان برای چه كسی غیرقابل شكافتن است؟
انصاریان در ادامه، با رد نظریه معراج روحانی و یا رؤیای پیغمبر(ص)، استدلال قرآنی خود را از این موضوع، چنین عنوان می دارد: اگر معراج حضرت رسول(ص)، یك معراج صرفاً روحانی بود، متن قرآن هم باید «اسری بروحه» می گفت، حال آنكه از واژه «بعبده» سخن به میان آمده است. «عبد»، همین مجموعه انسان موجود است. زیرا به بدن مرده، «عبد» نمی گویند. همچنان كه به روح جدا شده از بدن هم واژه «عبد» اطلاق نمی شود. پس «عبد» یعنی انسان زنده و موجود در دنیاست كه خداوند او را به معراج برده است. بنابراین، به طور یقین، معراج پیامبر(ص) یك معراج روحانی و رؤیایی نبوده، بلكه معراج ایشان با وجود گرانقدرشان، اتفاق افتاده است.

زمان و مكان معراج
روشن است كه بحث از زمان معراج، بحثی صرفاً تاریخی است و در بحثهای تاریخی، هماهنگی سخن و وحدت نظر، یا وجود ندارد و یا بسیار اندك است. بویژه موضوعاتی كه از تحقیق عمیق برخوردار نبوده و ابعاد آن به گستردگی، كاویده و بررسی نشده است. متأسفانه، زمان و مكان شروع معراج، از نمونه بحثهایی است كه در چنین وضعی قرار دارد؛ لذا دستخوش اختلاف و تعدد آرا گردیده تا آنجا كه در این باره بیش از ده قول مطرح شده است. با این حال، مطرح ترین نظریه درباره زمان معراج این است كه برخی این زمان را شب هفدهم ماه مبارك رمضان و هجده ماه قبل از هجرت رسول ا...(ص) به مكه گفته اند و برخی دیگر آن را شب 27 ماه رجب ذكر كرده اند.(10)
درباره مكان معراج هم باید گفت، در آنجا كه آغاز سیر ارضی و سماوی رسول خدا(ص)، بوده نیز اختلاف وجود دارد. برخی آن را «شعب ابی طالب» و بعضی دیگر محل عروج را خانه «ام هانی» ذكر كرده اند و آنچه از آیه استفاده می شود این است كه مبدأ آن مسجد الحرام بوده است.(11)

تبیین هدفها
معراج، حادثه ای است شگفت، معجزه ای بزرگ، فراتر از آنچه در زمین و زمان می گذشت. این سیر شگرف و معجزه بی بدیل، دارای چه هدفهایی بوده است؟ در نظام هستی، هیچ پدیده ای بدون هدفی مشخص پدید نمی آید و هیچ حادثه ای در هستی، گزاف شكل نمی گیرد. معراج نیز قطعاً به دنبال هدف و یا هدفهایی بوده است. برای دست یافتن به این هدف، راهگشاترین منبع اسلام، قرآن كریم است.

هدف معراج در قرآن
حجة الاسلام والمسلمین محسن ادیب، استاد دانشگاه، محقق و دبیر كمیته های علمی سازمان حج و زیارت، هدف معراج را براساس تعالیم قرآنی، چنین ترسیم می كند: قرآن كریم، نشان دادن آیات الهی و شگفتیهای آفرینش به رسول ا...(ص) را در سفر آسمانی- الهی معراج، هدف این واقعه عظیم دانسته و در آیه اول سوره اسراء و آیه 16 سوره نجم، بر آن تأكید ورزیده است. مفسرانی چون شیخ طوسی(ره)، مرحوم طبرسی(ره) و علامه طباطبایی، در معنای واژه «آیات» كه خداوند آنها را به رسول گرامی اش نشان داده، به عجایب و شگفتیهای آفرینش اشاره كرده اند. بنابراین، هدف معراج از دیدگاه قرآن كریم، نشان دادن و ارائه كردن شگفتیهای عالم هستی به رسول خدا(ص) بوده است.

معراج در روایات
در روایات و كلمات معصومین(ع)، افزون بر آنچه در قرآن به آن اشاره شده، از هدف دیگری سخن رفته است. در برخی از روایات، به نشان دادن واقعیت آسمانها و شگفتیهای آفرینش، اشاره شده است.
امام سجاد(ع) در پاسخ به این سؤال كه «اگر خداوند جایگاهی ندارد، چرا برای نزدیك ساختن پیامبر(ص) به خویش، وی را به آسمانها برد؟» می فرمایند: «پیامبر(ص) را به معراج بردند تا شگفتیهای آسمانها و شگرفی های آن و زیباییهای آفرینش را به او نشان دهند.»(12)
امام(ع)، از شگفتی هایی كه در آفرینش آسمانها و كهكشانها نهفته است، سخن می گویند و نشان دادن آنها را از جمله هدفهای معراج پیامبر(ص) می دانند.
امام موسی بن جعفر(ع) هم در پاسخ به سؤال مشابهی می فرمایند: «خداوند به مكان توصیف نمی شود و بر او زمان جاری نمی گردد، ولی او اراده كرد كه به سبب رسولش، فرشتگان و ساكنان آسمانها را شرافت دهد و به دیدار خویش، گرامی شان دارد و از شگفتیهای عظمت خود، به پیامبر نشان دهد...»(13)
در این روایت، به روشنی شرافت دادن و بزرگ داشتن مأموران و فرشتگان الهی، به عنوان یكی از هدفهای معراج تصریح شده است. ورود پیامبر(ص) به آسمانها و دیگر جهان هستی، در حقیقت ارج نهادن و احترام گذاشتن به ساكنان آنجاست. آنان با دیدار محبوب ترین و بی نظیرترین پیامبر، به عزت و شرافت خویش آگاهی می یابند.
در روایت دیگری از امام باقر(ع) حضور در جمع پیامبران(ع) و گفتگو با آنان نیز از جمله مصادیق آیاتی تلقی شده كه خداوند در این سیر و سفر شگرف، به آن بزرگوار نشان داده است.(14) ترسیم و گردهمایی و گفتگوی پیامبران بزرگ الهی، این منادیان توحید با آخرین فریادگر حق و رسالتمدار عظیم سلسله مبلغان الهی در بیت المقدس، و اقرار بر نبوت محمد مصطفی(ص)، آیه ای است پرشكوه و دلپذیر كه در سخن پنجمین پیشوای معصوم شیعه، بدان اشاره شده است.
حجة الاسلام ادیب نیز ارائه آیات الهی به پیامبر(ص) و دریافتن عظمت الهی را هدف معراج رسول ا...(ص) می داند و می گوید: «دیگر مشاهدات شگفت انگیز، مانند دیدار از بهشت جاودان، ملك الموت و ... نمودهای هدف معراج به شمار می روند، زیرا از قدرت و شكوه و جلالت خداوند حكایت می كنند. رسول ا...(ص) افزون بر آنچه یاد كردیم، مشاهدات دیگری نیز در این سیر و سفر الهی داشته اند كه همه آنها را به گونه ای می توان در ذیل عنوان عام «آیات الهی» آورد. این مشاهدات، البته فراوانند و در روایاتی به دقت گزارش شده كه نگریستن در آنها، بسیار آموزنده و تنبه آفرین است.

دستاوردها و رهاوردها
معراج، سیر و سفری عظیم و جریانی است سترگ. سفری به این عظمت با هدفی والا، رهاورد بزرگی نیز در پی خواهد داشت.
معراج، سفری است ملكوتی؛ از این روی از بنیاد، با دیگر سفرها متفاوت است. معراج سفری است خدایی؛ یعنی از خدا و با یاری خدا و به سوی خدا. بدین سان، دستاورد آن نیز خدایی خواهد بود و متفاوت با دستاوردهای دیگر سفرها.
به طور خلاصه می توان گفت، بخشی از اصول و اساس مكتب (یعنی ولایت علی(ع))، بیانی از فروع دین (نماز)، طرح ریزی سلاله دوازده پیشوای معصوم شیعه، فراهم ساختن مذهبی سهل برای آخرین امت، (رفع تكلیفهای سخت امتهای پیشین از امت محمد(ص))، و ... از جمله رهاوردهای سفر الهی- آسمانی رسول خدا(ص) بود.
پی نوشت ها:
1- سفینة البحار، ج 2، ص 173
2- روزنامه قدس، 23 اردیبهشت 85
3- نظام هستی، ص 218
4- بحارالانوار، ج 18، ص 312
5- همان، ص 312
6- اعتقادات مجلسی، ص 16
7- امالی صدوق، ص 510
8- بحارالانوار، ج 18، ص 289
9- تفسیر المیزان، ج 13، ص 32
10- سفینة البحار، ج 2، ص 173
11- تفسیر المیزان، ج 18، ص 31
12- علل الشرایع، ج 1، ص 131
13- همان، ص 132
14- بحارالانوار، ج 17، ص 84

یا علی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.