• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 2168)
سه شنبه 11/5/1390 - 21:45 -0 تشکر 347015
چرا سوریه فرق دارد؟

سلام

این تاپیک به مسایل سوریه می پردازه.

شامل خبر و تحلیل. 

امید که همسنگرانم کمک کنن.


 

سه شنبه 11/5/1390 - 21:55 - 0 تشکر 347020

برخی از دلایلی كه نشان می دهد حوادث سوریه با حوادث دیگر كشورهای منطقه متفاوتند از این قرار است: 



1 در تمام كشورهای درگیر، ناآرامی ها منافع آمریكا، رژیم صهیونیستی و غرب را تهدید می كنند الا در سوریه،که ناآرام بودن سوریه فقط و فقط در راستای تامین منافع آمریكا و رژیم صهیونیستی است.

2 پایتخت، مهم ترین بخش و به اصطلاح قلب تپنده این بیداری ها بوده و هست. تونس، مصر، یمن، بحرین و...كشورهایی هستند كه مردم در پایتخت آن بسیار فعال عمل كرده و این امر تاثیر بسزایی در نتیجه بخش بودن این بیداری ها داشته است؛ مشهور شدن نام میادینی چون التحریر، لوءلوء و... دقیقا به دلیل همین موضوع است.

در همه این كشورها، پایتخت به عنوان مركز اصلی و كانون توجه انقلابیون بوده و هست، اما در سوریه تنها برخی شهرهای مرزی ناآرام هستند و تاكنون خبر مهمی از حضور مخالفان بشاراسد در دمشق منتشر نشده است.

3 ناآرام بودن شهرهای مرزی، خود به تنهایی می تواند كلید رمزگشای حوادث سوریه باشد. 

دمشق بارها اعلام كرده مزدوران مسلحی از كشور تركیه، اردن و لبنان وارد كشور شده و اقدام به تیراندازی به سوی تظاهركنندگان و نیروهای امنیتی می كنند.

افراد دستگیرشده از سوی نیروهای امنیتی سوریه نیز به این امر اذعان كرده اند. 

4 در طور تاریخ، مواضع سوریه در مواجهه با موضوع فلسطین و مقاومت حزب الله، قطعا خوشایند غرب و رژیم صهیونیستی نبوده و حضور كشوری با این مشخصات در كنار جمهوری اسلامی ایران در طول این سال ها نیز بی شك یكی از مشكلات بزرگ غرب و رژیم صهیونیستی بوده و هست.

حال كه سوریه درگیر ناآرامی هایی شده، آیا تصور این كه رژیم صهیونیستی، غرب و همپیمانان عرب آنها دست روی دست گذاشته و تنها نظاره گر حوادث باشند، مضحك نیست؟ به عبارت بهتر، محال است دشمنان سوریه در به وجودآمدن حوادث این كشور دخیل نباشند؛ لذا ادعای خودجوش بودن ناآرامی های سوریه منتفی است. 

اما در دیگر كشورهای منطقه درست عكس این امر صادق است. 

5 جمعیت، از فاكتورهای مهم در تحلیل درست وقایع كشورهای درگیر ناآرامی هاست و دربه ثمررسیدن حركت های مردمی از اهمیت بسزایی برخوردار
” حوادث سوریه از 26 ژانویه 2011 آغاز شد، یك مقایسه ساده بین حوادث كشورهای عرب منطقه با حوادث سوریه، وجود تفاوت های فاحش بسیاری را به نمایش می گذارد، كه جمع بندی آنها نشان می دهد، حوادث این جمهوری حقیقتا از جنس دیگری است. “

است. 

شمار تظاهركنندگان در كشورهای ناآرام منطقه، بارها به میلیون ها نفر هم رسیده و دراین موضوع هیچ اختلاف نظری وجود ندارد.

بنا به گزارش رسانه های غربی، مردم این كشورها در كمترین حضور خود به خصوص در میادین اصلی پایتخت و خیابان ها، صدها هزار یا در بدترین حالت ده ها هزار نفر بوده و اصلی ترین خواسته شان، یعنی بركناری دیكتاتورهای دست نشانده غرب را فریاد زده اند. 

اما در سوریه، بنا بر اعلام خود رسانه های غربی یا عربی مخالف سوریه، «هزاران نفر» بیشترین تعداد است كه آنها نیز در خیابان های برخی شهرهای مرزی حضور یافته اند.

نكته جالب توجه دیگر این كه منابع اصلی خبرهای مربوط به شمار كشته های حوادث سوریه، رسانه هایی چون بی بی سی، رویتر، آسوشیتدپرس، الجزیره، العربیه و... هستند كه خبرهای خود را عمدتا به نقل از «شاهدان عینی، یك اپوزیسیون، یك فعال حقوق بشر و...» مطرح می كنند، در واقع تمام منابع خبری این رسانه ها از شمار كشته های سوری ناموثق و غیرقابل اعتماد است.



6 تقریبا تمام دیكتاتورهای عرب با آغاز ناآرامی ها، انقلابیون را شورشی خوانده و برای سركوب آنها از هیچ جنایتی دریغ نكرده اند.

حاكمان عرب برای رهایی از بلای مشابهی كه به آن دچار شده اند، با یكدیگر متحد شده و با تشكیل جلساتی (شورای همكاری خلیج فارس) به حمایت از هم پرداخته اند، اما همین كشورها به محض آغاز ناآرامی ها در سوریه، علنا به حمایت از شورشیان این كشور پرداختند. 

به عبارت دیگر سوریه تنها كشور ناآرام منطقه است كه از سوی دیكتاتورهای عرب منطقه نه تنها حمایت نمی شود بلكه آماج انواع توطئه ها نیز قرار می گیرد.

شبكه العربیه و الجزیره كه نقش عمده ای در خدمات رسانی به شورشیان سوری دارند، متعلق به دولت های عربستان و قطر هستند.

اعراب درگیر منطقه مواضعی كه علیه دمشق اتخاذ می كنند، درست همانند مواضع آمریكا، رژیم صهیونیستی و غربی هاست.



7 حكومت در سوریه بر خلاف سایر كشورهای عربی منطقه، نه پادشاهی و نه موروثی است. 

تمام كشورهای پادشاهی عرب منطقه، به شكل نظام سلطنتی و خانوادگی است و خارج از این خانواده اصولا كسی نمی تواند به مراكز قدرت دست یابد.

بررسی و مقایسه سیستم سیاسی حكومتی حاكم بر سوریه با كشورهای ثروتمند عرب منطقه، به خوبی گویای این مدعاست. 

در سوریه دستكم 10 حزب سیاسی مستقل فعالیت دارند و این درحالی است كه اغلب كشورهای عربی منطقه اصولا با واژه «حزب» نامانوسند. 



8 حوادث و مشكلات مشابه، طبیعتا راهكارهای مشابهی را نیز می طلبد.

آیا راهكارهایی كه غرب در مواجهه با حاكمان بحرین، یمن، اردن، عربستان و... اتخاذ كرده با راهكاری كه در مواجهه با حاكمان سوریه اتخاذ می كند، یكی است؟ پاسخ كاملا واضح است.

قطعا غربی ها هم متوجه این موضوع شده اند كه حوادث سوریه با حوادث دیگر كشورهای عرب فرق می كند، برای همین از راهكار متفاوتی در مواجهه با این كشور استفاده می كنند!


اسلام تایمز

سه شنبه 11/5/1390 - 23:33 - 0 تشکر 347052

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

یک نکته ای در تمام تحولات مثبت جهانی رو میشه همیشه پیگیری نمود و اون اینکه هر خیزش و تحول و در سطح جهان شکل بگیره استکبار به سرکردگی آمریکا بدل و نسخه جعلی آن را روانه می کند

شکل گیری گروه های نظیر طالبان، القائده و ... نمونه ای از این بدل سازی ها هستند تا باارائه آنها به جهان در روند حرکات و جنبش های صحیح از سوی مردم تردید وارد بشه

حوادث سوریه هم همین شکل رو داره.

در زمانی که خیزش های منطقه در راستای تحقق منافع مردی کشور ها و مخالفت با دخالت غربی ها شکل گرفته. استکبار بدل این حرکات را برای سرپوش نهادن بر واقعیت روانه عرصه سیاست جهانی می نماید.

حوادث سوریه هم همانگونه که برادرم سها اشاره نمود ویژگی دارد که آن را با کل مسئله خیزش ملت ها متمایز ساخته است

قال امام علی ابن موسی الرضا سلام الله علیهما

«لیس العبادة کثرة الصلاة والصوم انما العبادة التفکر فی امر الله عزوجل»

http://philsoph.parsiblog.com/

سه شنبه 11/5/1390 - 23:55 - 0 تشکر 347057

به نظر من هم مسئله سوریه با مصر با لیبی و.. فرق می کند.
و می توان گفت این نوع حرکات در هر کشوری منحصر به خود آن کشور است.
شاید این نظر من عجیب باشه ،ولی من بیشترین نقش آمریکا و کشورهای غربی رو در کشور مصر دیدم.به نظر من غرب به صورت کاملا هوشیارانه و زیرکانه تحولات مصر را مدیریت کرد.
مثلا ما حتی شاهد بودیم که شرکت تویتر برای اولین بار امکانی را در مصر راه اندازی کرد که بدون اینترنت می شد به این شبکه ی اجتماعی دست رسی داشت.
و تحولات بحرین هم نشان داد، اگر مردمی تغییر بخواهند ولی حاکمیت قوی باشد و دارای زور و زر و ماشین سرکوب باشد . پیروزی دور از دست رس است.
این نکته در مورد اتفاقات سوریه مهم است که بدانیم تظاهرات کنندگان ،در سوریه به شدت مذهبی هستند و از رژیم فعلی هم بیشتر اسلامگرا هستند. و اینکه می بینیم غرب موضعی "نسبتا" منفعلانه در مورد سوریه دارد ،همین نکته است .و از بدیل بشار اسد، که قرار است از دل تظاهرات کنندگان سوری سر درآورد،نگران است.
مگرنه با توجه به ضدیت دولت سوریه با آمریکا و اسرائیل باید غرب در مورد سوریه فعالتر عمل کند.
دیگر تفاوت سوریه این است که متحد ایران است.
------
خارج از این تحلیل ها نمی فهمم که چگونه می شود چشم بر صبعیت و بی رحمی رژیم و ارتش بشار اسد در مقابل برادران و خواهرانی دینی خودمان بست. اگر بحرین در حدود 30 شهید داده است، مردم سوریه حداقل 1500 نفر شهید داده اند.حمایت از این چنین رژیمی قطعا در آینده ی روابط دیپلماسی ایران و مردم عرب تاثیر می گذارد. و کینه ای بر دل بخش بزرگی از مردم سوریه می نشاند.
امیدوارم این بار ایران اشتباه آمریکا را تکرار نکند.شاید بتوان سوریه برای ایران را ،به رژیم شاه برای آمریکا ، تشبیه کرد.(از نظر روابط دیلماتیک و منطقه ای)
در دوران شاه ایران برای آمریکا یک متحد نظامی و استراتژیک محسوب می شد و آمریکا سرمایه گزاری زیادی رو ایران کرده بود ولی دیدیم به علت حمایت های بیش از حد و تا آخرین لحظه ی خود از رژیم شاه (که این امر به علت فواید زیاد شاه برای آمریکا بود ، که دل کندن از رژیم شاه را برای آمریکا سخت می کرد)،یک کشور دوست مانند ایران تبدیل به ضد خود و دشمن شماره ی یک آمریکا می شود.
حالا همین قضیه "شاید" برای ایران هم تکرارشود. ایران با توجه به منافع بزرگی که در کشور سوریه دارد و سرمایه گزاری عظیمی که در آن کشور کرده است ، دل کندن از این دوست دیرینه برایش بسیار گران است ، اما شاید با رفتن بشار اسد هزینه ای که ایران باید بپردازد، بس گزاف تر باشد.

کاری که آمریکا با "مبارک" کرد تجربه ای بود که از انقلاب ایران گرفت و آمریکا را به این نتیجه رساند که حداقل بصورت "صوری" خود را کنار ملت ها بنشانند تا دولتها.

 

 


بني الاسلام علي الکلمتين,کلمة التوحيد و توحيد الکلمة

چهارشنبه 12/5/1390 - 2:41 - 0 تشکر 347089

از نیمه دوم تیرماه سال جاری به دنبال وعده های اسد برای اصلاحات درسوریه  کمیته مشورتی گفتگوهای ملی شکل گرفت . ریاست این کمیته را "فاروق الشرع" معاون رییس جمهوری سوریه بر عهده داشت، افرادی چون "بثینه شعبان" مشاور سیاسی و اطلاع رسانی رییس جمهوری سوریه، "هیثم سطایحی" عضو كادر رهبری و رییس دفتر اطلاع رسانی حزب بعث و "ابراهیم دراجی" حقوقدان و استاد حقوق بین الملل دانشگاه در آن عضو بودند.

گفتگوهای مشورتی در ابتداء با هدف اولیه تبادل نظر حاضران در ارتباط با محورهای زیر انجام گرفت:

الف: بررسی اصلاحات لازم در قانون اساسی


ب: بررسی فعالیت قانون احزاب


ج : بررسی انتخابات و قانون اطلاع رسانی در سوریه
د: فراهم كردن زمینه برای برگزاری كنفرانس ملی فراگیر برای ایجاد تغییرات در این كشور
ه: حركت به سمت ایجاد نظام مدنی و دمكراتیك
در پایان همایش گفتگوی ملی، بیانیه ای مشتمل بر هجده بند زیر به کار خود پایان داد:


1-    گفتگو، تنها راه پایان بحران کشور است.


2-    ثبات در سوریه یک ضرورت ملی و تضمینی برای عمق بخشیدن به اصلاحات است.
3-    تسامح برای خروج از وضع کنونی لازم است.
4-    حمله به افراد و اموال بیت المال از سوی هر طرفی که باشد اقدامی ناپسند است.
5-    همه بازداشت شدگان سیاسی که شامل عفو قرار نگرفته اند باید آزاد شوند. آزادی اندیشه تحت چارچوب قانون حقی همگانی است.
6-    همه کسانی که در حوادث اخیر دستگیر شده اند و اتهام علیه آنها ثابت نشده است باید آزاد شوند.
7-    به اعتلای حقوق بشر و صیانت از آن مطابق اصول انسانی و قانونی باید توجه و شورای عالی حقوق بشر در سوریه تاسیس شود.
8-    مخالفین وضع موجود  بخش جدایی ناپذیر بافت ملی سوریه هستند.
9-    اقتدار حکومت از آن مردم است و حکومت برای کرامت و امنیت مردم و کشور اهمیت زیادی قائل است.
10-     نشست گفتگوی ملی به حق، قانون، عدالت، مردم و دموکراسی و اعتماد به صندوقهای رای اهمیت زیادی می دهد.
11-     سوریه به همه مردم آن تعلق دارد و کشوری با تنوع مثال زدنی است.
12-    دخالت خارجی در امور داخلی سوریه خط قرمز است و نباید به بهانه مسائل حقوق بشر، حاکمیت سوریه خدشه دار شود، زیرا کسی حق ندارد آن را نقض کند.
13-     قانون باید با قدرت اجرا شود و کسانی که مرتکب جنایت می شوند در چارچوب قانون محاکمه شوند.
14-     مبارزه با فساد به طوری جدی دنبال شود.
15-     حفظ دستاوردها، مسئولیت تاریخی است.
16-     به نسل جوان سوریه و خواسته هایش باید توجه شود.
17-     آزادی جولان (از اشغال رژیم صهیونیستی) از محورهای اساسی و اهداف ملی است که اجماع ملی درباره آن وجود دارد.
18-     اصول ملی و قومی مربوط به درگیری عربی- صهیونیستی و آزادی اراضی اشغالی عربی و تضمین حقوق مشروع فلسطینی ها مورد تاکید است.

اسلام تایمز

چهارشنبه 12/5/1390 - 2:48 - 0 تشکر 347090

بازیگران خارجی درسوریه شامل  کشورهایی از جمله:
سعودی ها ، ترک ها ، اروپایی ها و آمریکا یی ها می شوند. بازیگران مذکور علاوه بر اهداف مشترک هرکدام اهداف خاصی از مداخله درامور داخلی سوریه را دنبال می کنند که می تواند توجه مخاطبین را به خود جلب کند.


آمریکا :

باکمی دقت دربند های فوق نخست درمی یابیم که اسد انعطاف لازم را برای رسیدن به دمکراسی مورد نظر غرب انجام داده است اما چرا این وعده ها بازیگران فوق را مجاب به حمایت از دولت سوریه برای رسیدن به دمکراسی نکرده و برعکس، این بازیگران بحران در این کشور را نیز تشدید می نمایند. بعد از اعلام طرح های اصلاحی اسد ، آمریکا به جای حمایت از چنین طرحهایی ، درست موضعی برعکس اتخاذ می کند و کلینتون وزیر خارجه این کشور می گوید :"بشار اسد دیگر مشروعیتی در سوریه ندارد."  قبل از این نیز گفته بود: "اگر کسانی از جمله اسد گمان می‌کنند که آمریکا بطور نهانی امید دارد که این رژیم از این درگیری‌ها بیرون آید  سخت در اشتباه هستند زیرا اسد غیر قابل جایگزین نیست و ما قطعا هیچ سرمایه‌گذاری برای باقی ماندن او در قدرت نکرده‌ایم."

یک روز پس از سخنان کلینتون، در تاریخ 21/4/90 رئیس جمهوری آمریکا نیز در سخنانی حکومت بشار اسد در سوریه را فاقد مشروعیت اعلام کرد. باراک اوباما ناتوانی بشار اسد در انتقال دموکراتیک قدرت در کشور را موجب از بین رفتن مشروعیت او دانست. به گفته وی، "آمریکا تلاش می‌کند که از طریق بین‌المللی فشار بر حکومت بشار اسد را افزایش دهد تا "تغییرات واقعی" در سوریه محقق شود. "به راستی سوال این است که تغییرات واقعی درسوریه چیست؟ اساسا برای تغییرات دمکراتیک همه  کشورها باید آماده باشند، اما چگونه ممکن است کشوری بخواهد تغییرات اصلاحی در حوزه حاکمیت خود انجام دهد اما این کشور از داخل و خارج میان صخره های سیاسی گرفتار شود. به علاوه اینکه درست زمانی که  آمریکایی ها اسد را فاقد مشروعیت می دانند ، ابزار شورای امنیت نیز بکار گرفته شده است ، و در نشست روز 21/4/90 شورای امنیت، در یك اقدام سیاسی و تحت فشار كاخ سفید و پاریس بیانیه ای مطبوعاتی بر ضد سوریه (به دلیل حمله به سفارتخانه های آمریكا و فرانسه در دمشق) تصویب می کند ، در حالی که سفرای دو کشور غیر مسئولانه به جمع تظاهرکننده گان سوری در شهر حماه می پیوندند تا موجب تقویت روحیه شورش گران در سوریه شوند. درست در همین هنگام  یعنی زمانی که اهرم شورای امنیت بکار گرفته می شود  خبرگزاری النخیل عراق از طرح سه‌ جانبه آنكارا، دوحه و امان، و حمایت آنها از سلفی‌ها و وهابی‌ها در سوریه و عراق خبر می دهد که برای ایجاد تغییرات بنیادین در سوریه تلاش می کنند.


سلفی ها:



در هماهنگی با دیگر بازیگران در تاریخ 12 تیر سال جاری  بیش از 70 نفر از سلفی های برجسته  عربستان، کویت، اردن و سوریه در ریاض نشست برگزار کردند تا راه حل های تشدید بحران در سوریه را مورد بررسی قرار دهند. گفته می شود هدف از این گردهمایی در ریاض،  وارد آوردن فشار بر پادشاه سعودی برای تشدید بحران در سوریه بوده است. پیش از این نیز سلفی های کویت و اردن در جریان حوادث چند ماه گذشته شهر درعا ، تلاش کرده بودند تا از هر راهی مردم را برضد نظام سوریه تحریک کنند.
دربررسی نقش بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای سوریه به خوبی می توان دخالت آشکار عربی- آمریکایی را در آن رصد نمود که هر کدام از این بازیگران در صحنه های داخلی هدف خاصی را دنبال می کنند تا از سطح شورش ها درسوریه کاسته نشود.



چهارشنبه 12/5/1390 - 2:55 - 0 تشکر 347091

ترکیه

خسته از ماندن در پشت درهای بسته اروپا ، اکنون رویکردی آسیایی پیدا کرده است و سعی دارد با بازیابی نقش گذشته (امپراطوری عثمانی) اهمیت خود را برای اروپا و آمریکا به عنوان یک بازیگر اصلی روشن سازد. ازهمین رو هماهنگ با آمریکا ثقل فعالیت خودر ا در بین گروههای اسلامی به ویژه اخوان المسلمین گذاشته است. شاید ترکها از این مسیر خواسته باشند هم وجهه سیاسی خود را ترمیم نمایند و هم احتمالا به سودهای اقتصادی کلانی دست پیدا کنند، اما ترکیه در یک اشتباه استراتژیک ، رویکرد آسیایی خود را در زمین باز ی اروپا و آمریکا جستجو می کند، درحالی که یکی از ویژگی های تحولات منطقه عربی استکبار ستیزی بوده است. با این وصف اگر بپذیریم که استکبار چهره ای نامناسب و خشن در بین مردم انقلابی و مسلمان منطقه داشته است ، پس هر بازیگری که خود را با این پدیده همراه و هماهنگ نماید سرانجام علاوه براینکه بازی سیاسی را به استکبار جهانی واگذار خواهد کرد ، در بین مردم منطقه نیز منفور خواهد شد، البته به نظر می رسد ترکها متوجه این ماجراء شده باشند و اگر چنین باشد احتمالا تعدیلاتی در موضعگیری های خود نسبت به تحولات منطقه عربی ایجاد نموده و حساب خود را از کشورهایی همچون عربستان سعودی جدا سازند.


عربستان سعودی

درجریان راه اندازی جنگ شیعه – سنی عراق و اعزام سلفی های افراطی برای اجرای عملیات انتحاری نقش محوری خود را در کنار اسراییل و آمریکا به نمایش گذاشت و به آنها اثبات کرد که بدون درنظر گرفتن آل سعود بخشی از طرح های واشنگتن در منطقه با شکست مواجه خواهد شد.


از این نگاه سعودی، آمریکا باید درک کند که بازیگر محوری اعراب عربستان بوده است و این کشور باید از نقش محوری خود دفاع نماید.

لذا سوریه که یکی از عوامل تضعیف کننده نقش عربستان درمنطقه عربی بوده است ،پس باید تاوان بی توجهی به نقش منطقه ای ریاض را نیز بپردازد. ازهمین رو، منطقی به نظر می رسد که تحریک سلفی های افراطی و دیگر گروههای اهل سنت مخالف حکومت دمشق ، مورد توجه مالی آل سعود قرار گرفته باشند و این حرکت همسو با ایالات متحده آمریکا در سوریه  فشار بر دمشق را برای تغییرات دلخواه  بیش از پیش مورد توجه قرار دهد.َ


آمریکا-اروپا:
 اگر مطالبات و تهدیدات گذشته رژیم صهیونیستی را بر ضد سوریه مورد بررسی قرار دهیم متوجه خواهیم شد که مطالبات غرب از دمشق همان خواسته ها و انتظاراتی است که رژیم صهیونیستی اسراییل از سوریه داشته و حاضر است برای آنها با دمشق وارد جنگ شود. درنگاه غرب و اسراییل:


1-دمشق باید درسیاست خارجی خود تعدیلات اساسی ایجاد نماید.
2- سوریه باید حمایت خود را ازمقاومت اسلامی بر دارد.
3- سوریه باید در روابط با ایران تجدید نظر کند.
4- سوریه باید از خلع سلاح حزب ا... در لبنان حمایت کند.
5- سوریه باید از گروههایی دفاع کند که با آمریکا – اسراییل دشمنی نداشته باشند
6- سوریه ضمن حفظ امنیت مرزهای خود با اراضی اشغالی باید ازمذاکرات عربی – اسراییل حمایت کند تا طرفین به صلح نهایی دست یابند.


چهارشنبه 12/5/1390 - 19:21 - 0 تشکر 347343

با این وجود مشخص می شود که سوریه در بین بازیگرانی قرار گرفته است که اغلب خواهان تضعیف یا سرنگونی  دولت اسد از صحنه سیاسی سوریه هستند. دمشق که  مشکلات خط مقدم مبارزه با اسراییل را تاکنون بردوش کشیده است ، هم اکنون با وجود گرفتار شدن در زنجیره بحران ها  می تواند با اتکاء به مردم و اصلاحات اساسی ،این سلاح برنده (مردم) را از دست دشمن خارج کند و با جدا کردن عناصر شورشی هدایت شده از مردم آنها را تضعیف نموده و ابتکار عمل را از دست بازیگران مداخله بگیرد.
  در نتیجه با توجه به آنچه که گفته شد، طبیعی به نظر می رسد که اصلاحات دمشق مورد توجه غرب قرار نگیرد. آنها می خواهند سوریه سیاست خارجی خود را در تعامل با منافع غرب و اسراییل قرار دهد و خود به عنوان یک چالش بزرگ مانع از تثبیت هژمونی آمریکا درخاورمیانه نشود، از طرفی تحولات جدید دنیای عرب ، ضرورت تغییرات درسوریه را نیز گوشزد می نماید، زیرا اگر مصر متحول به خصومت با اسراییل برخیزد و سرانجام محور سوریه – مصر و مقاومت اسلامی درمنطقه شکل بگیرد این مسئله به معنای خطر وجودی برای اسراییل خواهد بود و اگر این تحلیل را بپذیریم آنگاه  متوجه می شویم که چرابحران سوریه استمرار دارد وعلی رغم وعده های اسد،برای اصلاحات داخلی چرا بحران خاموش نمی شود؟ و سوریه ناچار است درمسیر انواع توطئه ها ایستادگی نماید.

چهارشنبه 12/5/1390 - 19:31 - 0 تشکر 347352

به نام خدا
اول عرض کنم که شکل حکومت سوریه نه با ما قابل مقایسست نه برای ما قابل دفاع و ما هم این کار رو نمیکنیم اما در مورد مخالفان در سوریه لازم به گفتن که اکثریت مردم که اخوان المسلمین هم جزوشون مخالف وضع موجود هستند و معتقد به اصلاحات ولی همین اکثریت در موافقت با بشار اسد تظاهرات کردند چون موافق اون شورشها نیستند حتی اخوان المسلمین هم که تعدادیشون زندانی حکومتن وارد این شورشها نشدند سید حسن نصر‌الله هم چند وقت پیش برای بشار اسد پیام فرستاده بودن که سوریه نیاز به اصلاحات داره بشار اسد هم که حالا دیگه خواسته مردم رو دیده و از دشمنی آمریکا هم مطمئن شده بعید که دیگه به اصلاحات دست نزنه تفاوت ایران و آمریکا هم اینه که ایران خیرخواه و در کنار مردم ولی آمریکا همیشه در مقابل مردم، من اطلاعات دقیقی راجع به شمار و نحوه کشته شدن مردم ندارم اما احتمالش زیاد که وهابیهای وحشی به جون مردم افتاده باشن
یا علی
در پناه حق

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
چهارشنبه 12/5/1390 - 22:34 - 0 تشکر 347417

سلام.
نوشتیم سوریه ولی حرف مصر و لیبی هم پیش امد.
لیبی رو فقط یه نکته عرض کنم. مردم لیبی انقلابی کردند و بعد ناتو دخالت کرد، به برای اینکه عاشق چشم و ابروی مردم رنج دیده ی لیبی شده بود.
چون در مواقعی تانک های نیروهای مردمی رو هم می زد. اگر بخوایم منصف باشیم این کشمکش در انقلاب ها و گرفتن هزینه از انقلابیون تاکتیک غرب هست برای گرفتن تا بتونن از گیجی در بیان. بالاخره اگر بعد از انقلابشون اونا مردمی ضعیف با کشوری سوخته باشن بهتر زیر بار خواسته های غرب خواهند رفت.
برای سوریه هم خوابی که دیده شده مشابه لیبی هست.
مردم در شعارهاشون خطاب به دولتهای غربی، که سکوت شما ما را می کشد خواستار ماخله ی غربی ها هست.و حتی حاضر به صدور قطعنامه هم می شوند.
قبلا هم عرض کردم از اونجایی که غرب و اسراییل نمی دونه دولت بعد از سرنگونی اسد چه دولتی خواهد شد، می خواد برای سوریه به مرگ بگیره تا به درد راضی بشن، مقصود اینکه فشار داخلی رو با فشار بین المللی و رسانه ای به جایی برسونه که سوریه از بعضی مواضعش در مورد حزب الله و ایران دست برداره و اصلا هم مردم براش مهم نیست.
اگر مورد نظامی هم به موارد فشار اضافه بشه کار برای اسد سخت تر هم خواهد شد. البته مشکلات اقتصادی امروز غرب این اجازه رو به اونها نمی ده که مداخله ای بکنن همون طور که در مورد لیبی از ناتو استفاده کردن اون هم نه به طور گسترده، که همون مقدار هم مخالفانی داشت.
به نظرم می رسه ترکیه راه خوبی برای اعمال این باشه. چون هم اختلافات مرزی در گذشته داشتن و هم انگیزه های ترکیه بعد از ناامید شدنش از پیوستن به اروپا تقویت شده تا در اسیا به عنوان میانجی یا کشوری که حرف اخر رو بزنه نقش ایفا کنه.
دوستان دقت کنند که ترکیه هم در سوریه به دنبال منافع خودش هست اگر از مخالفان حمایتی می کنه برای رسیدن به منافعی بوده که الان احساس می کنه می تونه زنده کنه شون.
در ضمن موضع ایران میانه را گرفته، نه از مردم شورشگر حمایت کرده چون اونها انقلاب نمی کنند، چون دولت سوری اصلاحاتی رو انجام داده و حسن نیتش رو نشون داده، ولی پافشاری به اصطلاح معترضین ماهیت اعتراضات رو نشون می ده.
این اعتراض ها در سوریه به محض اینکه اسد ایران از معادلات (مقاومت) سیاسی کنار بذاره تمام حواهد شد. و رفقای پشت پرده اینها با هم کنار میان چون حرف هم رو می فهمن.

اما اینکه سوریه حامی منافع ما و حزب الله هست درسته. کشور ما اگر بخواد در بازی غرب، سوریه رو در دامن اونها بندازه که اولین اعتراضات رو همین دوستان داخلی می کنن.

ترکیه رو بخاطر پیگیری منافعش تحسین می کنیم و از ایران انتظار داریم قافیه رو به باد بده.

اما از این زاویه نگاه کنیم. گفتگویی در ادامه قرار می دم که از ماهیت بعض اعتراضات پرده بر می داره ... که ببینیم خوی خشونت کجاست! چه شعار هایی از جنس وهابیت و خشک مغزی سر داده می شده!


شبیه‌سازی به چه معناست؟
شبیه‌سازی این‌گونه است كه اگر به‌خاطر داشته باشید، وقتی مقاومت‌های مردمی در افغانستان و عراق علیه اشغال‌گران شروع شد، استعمارگران حركت‌های كور و خشنی به نام القاعده و احیاناً گروه‌های دیگر را راه انداختند. كشتار مردم در حسینیه‌ها و مكان‌های عمومی، اشاعه‌ی عملیات‌های انتحاری در مقابل عملیات‌های استشهادی و كشتار كور برای مشبه كردن آدم‌های معارض، همگی در راستای انحراف حركت‌های مردمی بود. به جای این‌كه حمله علیه نیروهای اشغال‌گر اتفاق بیافتد، سنی را روبه‌روی شیعه و یا نیروهای مسلح را در برابر تجمعات مردمی قرار دادند و مردم را به جان هم انداختند. در جریانات اخیر هم به جای این‌كه ادامه این حركت‌ها در كشورهایی كه حكومت‌های مرتجع وابسته به آمریكا و صهیونیسم بین‌الملل ادامه پیدا كند، سراغ كشورهایی كه حكومت‌های یاری‌دهنده و كمك‌دهنده به نیروهای مقاوم در منطقه در آن حاكم بود رفتند؛ مثل سوریه، الجزایر و سودان.

این شبیه‌سازی مفهومش آن است كه كاری كنیم تا این كشورها را به انقلاب‌های مصر و تونس و سایر انقلاب‌های مردمی تشبیه كنیم و بگوییم این انقلاب‌ها خشونتی برای هرج و مرج و برهم زدن نظم و امنیت جامعه و كشتارهای داخلی است. در عین حال با یك تیر، دو نشان بزنیم و آن این‌كه بیاییم این حكومت‌هایی كه یاری‌دهنده به حزب‌الله، فلسطین و ایران هستند را تضعیف كنیم. این‌جا بود كه سوریه را به عنوان بهترین مورد برای این شبیه‌سازی انتخاب كردند.



بعد از انتخاب سوریه دقیقاً چه اقداماتی انجام دادند؟
در ابتدا آمدند از مرزهای اردن، تركیه و لبنان سلاح، پول و امكانات تلفن‌های ماهواره‌ای را وارد سوریه كردند. بعد به تحریك مردم سوریه علیه رژیم بشار اسد پرداختند تا به این وسیله به مردم مصر، تونس، لیبی، یمن و... اعلام كنند آن چیزی كه در كشورهای شما اتفاق افتاده، اگر برایتان انقلاب بود و حق‌تان هم بوده در این‌جا هم همین اتفاق در حال وقوع است. آن‌ها یك عده را هم از داخل مردم سوریه كه نارضایتی از مواجهه با فساد اداری، مالی و مشكلات جامعه سوریه را داشتند، تحریك كردند و این‌گونه مردم را به جان هم انداختند و شعارها و تحركات خطرناكی به راه انداختند.

چه شعارهایی؟
مثلاً می‌گفتند: «مسیحی به بیروت، علوی به تابوت»
یعنی می‌خواهیم مسیحی‌ها را از سوریه بیرون بیندازیم و علویان را هم قتل‌عام كنیم. از دارالفتوای بزرگ عربستان شخصی به نام علی حیدان  فتوا داد كه كشتن یك‌سوم مردم سوریه حلال است چون علویون هستند و جزو كافرانند! بنابراین هم مجوز قتل و هم مجوز اخراج و هم عملاً مجوز فتنه داخلی سوریه را این‌گونه فراهم كردند و مردم سوریه را به جان هم انداختند. در عین حال به جای انقلاب مردمی مسالمت‌آمیزی كه در تونس و مصر اتفاق افتاد، آمدند و گروه‌های سوری را مسلح كردند و حملات پی‌در‌پی و روزانه به گروه‌های ارتش، پلیس، اماكن عمومی و مراكز تجاری و حكومتی آغاز شد. همین ملیتاریزه كردن این حركت موجب شد تا به یك‌باره، موجی از مقالات، تحلیل‌ها و گزارشات در منطقه به وجود آید كه همان‌طوری كه حاكم مرتجع مصر و تونس سرنگون شد، حاكم مرتجع سوریه یعنی بشار اسد هم باید سرنگون شود و این یعنی حامی حزب‌الله و هم‌پیمان ایران یك آدم مرتجع، سركوب‌گر و  وابسته به خارج است و با مردم خودش در آشتی و هم‌زیستی مسالمت‌آمیز زندگی نمی‌كند!
اسرائیل، شكست‌هایی كه از سوی حماس و حزب‌الله متحمل شدند را به پشتیبانی ایران و سوریه می‌دانند و همین هم باعث شده تا دائما به فكر ایجاد بحران در این كشورها باشند.

این مسئله در درجه اول برای تضعیف جریان مقاومت در منطقه و در درجه دوم فشار بر رژیم بشار اسد برای وادار كردن او به اصلاحات جدی در سوریه از جمله قطع رابطه با ایران، قطع كمك به حزب‌الله و بیرون‌راندن نیروهای فلسطینی كه در سوریه است. حتی رسماً سفیر آمریكا و نماینده‌های رژیم‌های مرتجع منطقه عرب فرستاده ویژه‌ای را به سوریه فرستادند و این حرف‌ها را مستقیماً و گستاخانه به او گفتند و شرط كردند تا به این دستورات عمل نكند، این فشارها علیه‌اش ادامه خواهد یافت.

درواقع برای طراحی و پیشبرد این توطئه در سوریه یك جبهه بین‌المللی تشكیل شد كه از آمریكا و صهیونیسم بین‌الملل تا گروه چهارده مارس لبنان، نیروهای مرتجع پادشاه اردن، شورای همكاری خلیج فارس و بندر بن سلطان دبیر شورای امنیت ملی عربستان (كه یكی از رادیكال‌ترین سعودی‌ها و همكار سی‌آی‌ای است) در آن فعال هستند.
 كدام گروه‌ها و افراد توسط این جبهه بین‌المللی در سوریه مسلح شدند؟
این‌ها به سه گروه اصلی تقسیم می‌شوند؛ گروه اول یك گروه لیبرال‌منش وابسته به غرب است كه دستوراتش را از خارج می‌گیرد. رهبر آن رفعت اسد عموی بشار اسد و عبدالحلیم خدام و مجموعه‌های دیگر كه نخبگانی غرب‌زده و وابسته به واشنگتن هستند. این افراد در جامعه به عنوان گروه‌های مدنی یا غیر حكومتی فعالند و از راه‌های مختلف از جمله  فیس‌بوك و توییتر به تحریك مردم برای تظاهرات و ریختن در خیابان‌ها می‌پردازند.

گروه دوم از قبایل مرزی هستند كه با اردن هم‌مرز هستند و ارتباطات بسیار تنگاتنگ سببی و نسبی با همدیگر دارند. این گروه‌ها از طریق پادشاه اردن و شورای همكاری مسلح شده‌اند و جزو قبایلی هستند كه هنوز به آداب و رسوم پوسیده و غلط قبیله‌ای همچون انتقام‌گیری و كشتار پای‌بند هستند و ارزش‌های اسلامی و انسانی را در نظر نمی گیرند.
گروه سوم كه غربی‌ها آن را احیا و كمك كردند، نیروهای جنبش إخوان‌المسلین به عنوان یك جنبش سنی در مقابل اقلیت علوی حاكم در سوریه است.
 هدف این گروه‌ها چیست؟


از مجموعه فعالیت‌های این سه گروه كه اكثراً از خارج سوریه در حال مدیریت و هدایت شدن هستند برمی‌آید كه هدف اصلی آن‌ها ساقط كردن رژیم بشار اسد نیست، بلكه تضعیف این رژیم تا آن حدی است كه تسلیم بشود و امتیاز بدهد. درواقع آن‌ها نمی‌خواهند حكومت اسد سرنگون شود، چراكه حكومت حافظ اسد و به دنبال آن بشار اسد ایجادكننده حدود چهل سال ثبات در سوریه بوده است و این در كشوری مثل سوریه با تنوع قومیت و قبیله‌‌ها متعدد بسیار سخت است. ترس اصلی آن‌ها از به هم خوردن ثبات در سوریه این است كه در اثر این بی‌ثباتی ممكن است دو حالت به وجود آید.

یك حالت این‌كه یك رژیم كاملاً و صد در صد مردمی و اسلامی شبیه انقلاب اسلامی ایجاد شود و این برای اسرائیل بسیار خطرناك است. حالت دوم این‌كه یك هرج و مرج و جنگ داخلی رخ دهد كه باز خطری برای رژیم صهیونیستی خواهد بود؛ چون این هرج و مرج به مناطق دیگر منتقل خواهد شد و آن وقت در آن هرج و مرج فضاسازی برای مانور مقاومت‌های لبنانی و فلسطینی منطقه بیشتر می‌شود كه بازهم برای منافع اسرائیل خطرناك است.



آیا اسرائیل در تحولات سوریه نقش دارد؟
صهیونیست‌ها بعد از شكست‌هایی كه از سوی حزب‌الله و حماس متحمل شدند محتاط‌تر عمل می‌كنند و به‌خاطر ترس و وحشتی كه در وجوشان قرار گرفته، به دنبال فرافكنی و انتقال بحران به بیرون از مرزهای خود هستند. آن‌ها شكست‌هایی كه از سوی حماس و حزب‌الله متحمل شدند را به پشتیبانی ایران و سوریه می‌دانند و همین هم باعث شده تا دائما به فكر ایجاد بحران در این كشورها باشند. لذا نقش اسرائیل بسیار پررنگ است و مزدورانی هم كه در این درگیری‌ها دستگیر شدند به ارتباطشان با اسرائیل معترف بودند.

چهارشنبه 12/5/1390 - 22:47 - 0 تشکر 347419

خدا قوت! بحث تحلیلی منطقی وبسیار زیبا پیش می رود موفق باشید

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.