• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 4049)
دوشنبه 29/11/1386 - 22:35 -0 تشکر 30637
نقد داغ "abie_bicaran" عزیز

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

در راستای اهداف انجمن صندلی داغ و با توجه به صندلی داغ جناب آقای "abie_bicaran" نقد داغ ایشون رو با امید به خدا شروع می‌کنیم.

دوستان و همراهان گرامی می‌تونن بعد از مطالعه صندلی داغ آقای آبی بیکران نکات و نظرات و پیشنهادهایی که به نظرشون جای بحث و بررسی داره رو، در اینجا مطرح کنن تا ایشالله در موردشون بحث بشه و به نکات مثبت و قشنگی برسیم.

اهالیه‌ی محترم انجمن صندلی داغ این فرصتی برای بهبود نقاط ضعف و ارتقاء نقاط قوت هستش و میشه نکات قشنگی رو از این میزگرد بدست آورد، امیدوارم با حضور سبزتون مثل همیشه شاهد این اتفاق قشنگ باشیم، با تشکر.

صندلی داغ "abie_bicaran"...

 

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما میشود که آن‌ها را باور داریم

MCLAREN SUPER CARS

مسئول انجمن صندلی داغ

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

سه شنبه 30/11/1386 - 7:49 - 0 تشکر 30666

با سلام خدمت اهالی صندلی داغ و سلام ویژه به آقا میلاد عزیز
از لطفی که به من در مطالبتون داشتید هم ممنونم.
من خواستم سوال بپرسم در صندلی داغ اما تقریبا چیزی نبود که پرسیده نشده باشه. راستش زمان زیادی هم طول کشید تا صندلی داغ آبی بیکران رو بخونم و فکر میکنم یکی از جالبترین صندلی های داغ تبیان بود.
فقط میخواستم در مورد نقد صندلی به "بهینه سازی" اشاره کنم. همون که خودتون هم گفتید، شخصیتی دارید که دو بعدی ه کاملا (مثل همون دو تا ماهی نشون ه اسفندماه) که اگر بشه بین ابعاد اون تناسب برقرار کرد بی نقص میشه ... مثلا این انرژی فراوان و خصوصیت زود تصمیم گرفتن شما ... اگر یک بهینه سازی درش انجام بشه و از هر کدومش در جای خودش بهره وری بشه، عالی میشه.


چهارشنبه 1/12/1386 - 19:11 - 0 تشکر 30970

هوالمعشوق

دلخوش عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوقه من بالایی است

**************************************************

سلام

ممنون جناب مکلارن فکر خیلی خوبی بود...یعنی هست...و ایکاش........

ولی من نفهمیدم نقد صندلی داغ هست یا نقد آبی بیکران؟؟؟؟

من اول در مورد خود صندلی داغ ایشون یه چیزی بگم...با توجه به جواب هایی که از ایشون دیدیم من فکر میکنم میتونست صندلی ایشون خیلی خیلی خیلی زیباتر از این چیزی که هست بشه...اگر سوالات بهتری از جانب "ما" از ایشون پرسیده میشد...یعنی من فکر میکردم با توجه به شروع صندلی داغ ایشون خیلی جذاب تر بشه...

دوستان به این"تر" هایی که میذارم توجه کنید که باز خدای نکرده .....

و در مورد خود دوست عزیزمون آبی بیکران باید بگم که کلهم از بیخ و بن باید عوض شید!!...من نمیدونم...این چه وضعشه!!...واقعا متاسف شدم که شناختمون!!!!..فکر میکردم وضع خودم خیلی خرابه...!!!(اینم یلدای عشق در خواستی دوباره... هیجان دار!!(خیلی) و پر انرژی و شاد و اینا)

نمیدونم چی بگم...یعنی میدونم منتها طبق معمول همیشه با مشکل ناتوانی کلمات در بیان مقصودم مواجه شدم...البته کلمات ناتوان نیستن من نمیتونم ازشون استفاده کنم...

میترسم باز جوری بگم که کدورتی پیش بیاد خدای نکرده...پس پیشاپیش اگر بد گفتم معذرت میخوام

ببینید آقا میلاد من فکر میکنم اگه یه مقدار انعطاف پذیر تر باشید خیلی خوب میشه...و البته خب زمانش رو هم بیشتر کنید!! به خاطر این این حرفو زدم که احساس کردم خیلی سخت تغییر میکنید دقیقا بر عکس من...

این خیلی خوبه...اقتداری در شخصیتتون دیده میشه که گاهی جذاب هم هست( من وقتی جوابارو میخوندم کلا به خاطر قوه تخیل خودم شما رو در حال جواب دادن تجسم میکردم خندم میگرفت احساس میکردم مثلا کوروش کبیر داره جواب میده!! جدی میگم جواباتون کوتاه بعضا تند بدون ملاحظه و ...بود البته بیشتر با آقایون)

اما فکر میکنم اگه تو این زمینه تعادلی برقرار کنید که هم اون اقتدار رو داشته باشید هم جاهایی که حس میکنید دارید اشتباه میکنید بدون اینکه تردید کنید و با اوردن دلایلی خودتون رو توجیه کنید سعی کنید که عوضش کنید...

نکته بعدی اینکه نمیدونم چرا حس میکنم شما سعی دارید خودتون رو در بعضی موارد منفی نشون بدید...

یعنی میخواهید سایرین فکر کنن که شما پسر منفی هستید(منظورم اون مذهبی و ...نیست)یه پیشنهاد دوستانه بهتون میکنم اونم اینکه هیچ وقت منفی بودن رو نپسندید(البته من اینطور حس کردم و قطعا ممکنه اشتباه کرده باشم)

یه چیز دیگه هم میخواستم بگم...آهان یه خورده با احساس تر باشید!!!

البته نمیگم نیستید منتها همون طور که خودتون گفتید این دو شخصیت متفاوتون خیلی دیگه متفاوتن....گاهی که پاسخ هاتون رو میخوندم فکر میکردم هیچچچچچ احساسی در شما وجود نداره...اگر کسی با خلقیات شما و این دو شخصیت متفاوت شما آشنایی نداشته باشه فکر میکنم یه مقدار باهاتون نتونه راحت ارتباط برقرار کنه.

یه تعادلی هم در این مورد برقرار کنید

اگه باز هم نکته ای به ذهنم رسید حتما میگم

ان شاء الله که منظورم رو درست متوجه شده باشید یعنی درست نوشته باشم که درست متوجه بشید!!

و در اخر هم زودتر از همه تولدتون رو تبریک میگم...دو روز جلوتر(اگه امشب رو حساب نکنیم)

هر روز بهتر از دیروز باشید(دینگ دینگ)

**یا علی از تو مدد**

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
جمعه 10/12/1386 - 11:4 - 0 تشکر 32044

سلام بر اهل صلح دوستی انسانیت

با تشکر از آقا مهدی گل و یلدا خانم عزیز که در بحث شرکت کردن و نظراتشون رو اعلام کردن.

منم فعلا تنها انتقادی که دارم اینه که آقا میلاد گل چرا ییهو از فعالیتت در انجمن ها کم شد، ما دلمون برای میلاد همیشه سرحال و شاداب انجمن تنگ شده.

مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

جمعه 17/12/1386 - 11:50 - 0 تشکر 32846

سلام دوستان عزیز

ممنونم از دوستای عزیزی که لطف کردن و در مورد خصوصیات من دست به نقادی زدند و به من کمک کردند. دست همتون رو می فشارم. ممنونم.

داش مهدی عزیز عرض کنم خدمتت که واقعا اذیتم کردند. یکی دو نفر توی انجمن نصف جهان.

می دونی چیه؟ به نظر می رسه اینجا جای هیچ پیشرفتی نیست. قبلا به یلدا و کویر تشنه و ... گفته بودم که اینجا شبیه به یه بازی آموزشی می مونه. که باید وارد بازی بشی ولی این بازی انتها نداره و هرچه که تلاش کنی به مرحله آخر بازی برسی دقیقا داری وقتت رو تلف می کنی و آینده ات نابود میشه.

من طرحهای خیلی زیادی داشتم واسه این که تبیان اینطور درجا نزنه. حداقل انجمن نصف جهان. یه سری از پیشنهاد هام مربوط میشد به

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

جمعه 17/12/1386 - 12:6 - 0 تشکر 32849

1سلام دوستان عزیز

2ممنونم از دوستای عزیزی که لطف کردن و در مورد خصوصیات من دست به نقادی زدند و به من کمک کردند. دست همتون رو می فشارم. ممنونم.

3داش مهدی عزیز عرض کنم خدمتت که واقعا اذیتم کردند. یکی دو نفر توی انجمن نصف جهان.

4می دونی چیه؟ به نظر می رسه اینجا جای هیچ پیشرفتی نیست. قبلا به یلدا و کویر تشنه و ... گفته بودم که اینجا شبیه به یه بازی آموزشی می مونه. که باید وارد بازی بشی ولی این بازی انتها نداره و هرچه که تلاش کنی به مرحله آخر بازی برسی دقیقا داری وقتت رو تلف می کنی و آینده ات نابود میشه.

5من طرحهای خیلی زیادی داشتم واسه این که تبیان اینطور درجا نزنه. حداقل انجمن نصف جهان. یه سری از پیشنهاد هام مربوط میشد به اینکه انجمن نصف جهان به انجمن حقیقی_مجازی تبدیل بشه. با برگزاری سلسله جلسات فرهنگی و روانشناسی و هزاران موضوع دیگه که مربوط به جوانان میشه. (چون اکثر مخاطبین تبیان جوانها هستند) و مختص به کاربران هم نباشه. و خیلی پیشنهاد های دیگه ...

6و یکی از خواهران گرامی با شنیدن فعالیت های حقیقی اینگونه برداشت کرد که من میگم بریم پل خواجو و بریم سینما و بریم پارک بگردیم! ههه ههه ، اعصاب من نباید خورد بشه؟ اون موقع بهم میگه که پدر من اجازه نمیده فعالیت حقیقی داشته باشم!

7خلاصه اینکه هرکسی یه فکری در مورد من می کنه توی انجمن ها. البته من از اول که وارد این محیط شدم می دونستم نگرش اکثر کاربران و البته مسوولین و ... چطوریه. ولی باز خواستم خودم باشم. نه اون چیزی که بقیه می خوان. و همین شد که یکی از مسوولین محترم که خودت هم کاملا میشناسیش به من تهمت میزنه! ههه ههه ، جالبه نه؟ و البته نه تنها به من. بلکه ...

8خلاصه اینکه من خیلی دوست داشتم به انجمن ها کمک کنم و در حقیقت به خودم کمک کنم. ولی انگار که قرار نیست کسی به حرف ما کاربرها گوش بده. دقیقا دیروز و روز قبل و روزهای قبل تبیان و انجمن هاش یکی بوده. از لحاظ مطالب عوض شده ولی تغییری دری نمی بینی. این آخری ها هم فقط به خاطر دوستان عزیزم میومدم تبیان ولی مورد تهمت واقع شدم! اونم از سوی یکی از مسوولین محترم که همیشه بهش احترام گذاشته بودم!

9این هم دلیل من.

10البته بگم که خیلی از دوستان اصفهانی به این نتیجه رسیدند که دیگه پا به انجمن نصف جهان و تبیان و ... نذارن. (بیشترش مربوط به حاشیه های روز همایش میشه)

11گلریز ، کویر تشنه ، مجیک ام پی فایو گفتند که دیگه تبیان نمیایم.

12هیاط طیبه و خود من هم که دیگه نمیایم.

13یعنی 5 نفر از فعالان انجمن نصف جهان دیگه به تبیان سر نمی زنند. قبلا ها فکر می کردم تبیان و انجمن ها مال ما کاربراست. ولی ...

14حالا فهمیدم مسوولین اجازه نفس کشیدن اضافی به کسی نمیدن.

15البته امیدوارم که این صحبتهای من شامل قانون ممیزی و سانسور و اینا نشه.

خوش باشید بااااااااااااااای (گل)

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

شنبه 18/12/1386 - 17:19 - 0 تشکر 32998

سلام

حالتون خوبه؟؟

آبی بیكران عزیز وهمه ی اون بچه هایی كه تصمیم گرفتین دیگه كاری به كار تبیان وانجمن هاش نداشته باشین

خیلی نامردین....درسته كه من زیادفعا ل نیستم ولی خیلی چیزهاو خیلی رفتارها رودیدم كه تصمیم گرفتم نیام....ولی وقتی شور ونشاط شما مخصوصا همشهریای گلمرو می دیدم ....دوست داشتم بازم باشم.......می دونم بودن ونبودن من اثری توانجمن هانداره ...

.ولی كجاست همون كویرتشنه ای كه من رو تشویق می كرد به فعالیت....كجان اون بچه هایی كه به خاطر اونا دوست داشتم بیشتر فعالیت كنم......... داشتیم پا می گرفتیم توی انجمن ها كه دیدم كویر تشنه غیب شد.....گفتیم حتما چند روزی براش مشكل پیش اومده كه این چند روز تبدیل به هفته وماه شد.. بعدش هم آبی بیكران رفت وجای نوشته های آبی خودشو توی انجمن ها خالی كرد

حالا هم كه دیگه اثری از گلریزومجیك وحیات طیبه و....بقیه ی همشهریای من نیست

دستتون درد نكنه....خوب امیدوارم كردین به فعالیت........

كاش واضح تر می گفتی چی شده تا دسته جمعی این تصمیم رو گرفتین تا حداقل منم بدونم

من در همین حدش فهمیدم كه شاید از بی اعتنایی وتوجه نكردناشون به كاربرا گله دارین... ولی بهتر نبود میدون رو خالی نمی كردین؟؟

نمی دونم ...در هر صورت انجمن نصف جهان از بی كسی داره زار می زنه

وقتی شما نیستین من هم نباشم بهتره........    

من می خوام هر طور شده بفهمم چرا شما رفتین....همین....

در پناه حق

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

شنبه 18/12/1386 - 23:52 - 0 تشکر 33028

بنام خدا

نمی دونم چه اتفاقی در روز همایش افتاده باید کمیته ای تشکیل شود و دست به کالبد شکافی زد تا هر چه زود تر سو تفاهمات را برطرف کرد و از دوستانی که چند روزه ازشون خبری نیست دلجویی کرد تا هر چه زودتر کاربران فعالی همچون کویر تشنه به خانه گرم تبیان برگردند

الهی در راه خود اول زخودم بی خود کن

                                     بی خود چو شدم زخود به خود راهم ده

 

سه شنبه 21/12/1386 - 0:40 - 0 تشکر 33296

سلام مجدد به دوستان عزیزپنجره خیال مهربان ، نامرد بودن واژه مناسبی نیست که به ما نسبت دادین. فقط یه موردی رو بهتون بگم. با رفتن اعضای ثابت و فعال انجمن نصف جهان ، یه جورایی این انجمن داره به منحل شدن کشیده میشه. بعید نیست که انجمن نصف جهان منحل بشه. اون موقع می خوام بدونم مسوولین می خوان چه کار کنند. اصلا بهشون بر می خوره که انجمن نصف جهان تو خواب زمستونی رفته یا نه؟ احتمال قریب به یقین نفس راحتی می کشن جای اینکه ... ، انجمن نصف جهان بدون گلریز و کویر تشنه چه شکلی میشه؟ خواب زمستونی که هیچی. به نظر من داره نفس های آخرش رو می کشه. البته بعضی دوستان ، بهش نفس مصنوعی میدن. ولی تا کی؟ کاش اونها هم دست به دست ما میدادن و یه مدت بی خیال انجمن میشدن تا انجمن شکل دیگه ای بگیره. ما تمام تلاشمون رو کردیم که انجمن نصف جهان رو بالا تر بیاریم. ولی یه سری افراد سعی کردن با تهمت زدن مانع کار ما بشن. اما جالبه تهمت های ناروای اونا هم باعث نشد که ما دست از تبیان بکشیم. زمانی ما تصمیم گرفتیم پا به تبیان نذاریم که ، کاملا متوجه شدیم قرار نیست توجهی به کاربرا بشه. تنها در حد حرف و صحبته که می گن پیشنهاد و انتقاد بدین. (البته روی صحبتم با مسوولین محترم نصف جهانه) ، بی خیال نمی خوام کشش بدم. فقط خواستم بدونید که بی مهری شدیدی به کاربرای نصف جهان شد. مخصوصا در هفته ای که همایش برگزار شد. البته نه تنها به من ، که اگه تنها با من این برخورد اتفاق میفتاد هیچ وقت بحث رو باز نمی کردم و بی خیال میشدم. ولی به خیلی ها بی احترامی شد. محسن جان ممنونم ازت که به این تاپیک اومدی. می خوای عمق فاجعه رو بهت بگم؟ نمی گم. ولی خودت حدودش رو متوجه شو :ببین چی شده که مریم خانم (کویرتشنه) با اینکه فعالترین کاربر انجمن شد و مورد تقدیر قرار گرفت و ... ،تصمیم گرفت پاش رو توی تبیان نذاره! می دونم که شما دو نفر هم مثل خواهر و برادر بودین. پس احتمالا خودش میاد و واست توضیح میده.مهدی جان روی صحبت من در ابتدا با شما بود. ولی انگار که نمی خواستی این صحبت ها رو اینجا بگم. نمی خوای حرفی بزنی؟ آقای نمونه.موفق و موید و خوش شانس باشید! باااااااااااااااااااااااااااااااااای

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

سه شنبه 21/12/1386 - 21:43 - 0 تشکر 33388

به نام خداسلام بر اهل صلح دوستی انسانیت
آقا میلاد عزیز ممنونم از جوابت در مورد اینکه چرا نیستی، اول از همه دلیل جواب ندادنم این نیست که جوابی نداشتم و یا نخواستم چیزی بگم!!! دلیلش اینه که نزدیک سال جدید هستیم و من کلی کار ریخته سرم از نوع افتضاحش و حتی اصلا فرصت نکردم برم دنبال کارای فارغ التحصیلی!!!! (داشتی اوج فاجعه رو)در مورد حرفات یه سری چیز میز همون موقع اومد تو ذهنم ولی نشد بتایپم ولی الآن که خدارو شکر چند دقیقه‌ای فرصت گیر آوردم خدمتت عرض می‌کنم.میلاد جان در مورد اذیت کردن فقط یه چیزی میگم اونم این که تو این دنیا مطمئن باش هیچ کسی نیست که اذیت نشده باشه، تو همین تبیان خودمون (البته من فقط روابط بین خود کاربران رو می‌گما چون از مسئولین با کاربران خبر ندارم) از چند سال پیش همون موقع هایی که تو ثبت مطالب بودم واقعا چیزهایی میدیم که شاید با دیدن اون چیز ها شاید اصلا به این اتفاقی که هنوز هم نمیدونم چیه نگی مشکل، تو ثبت مطالب حتی یه اتفاقی افتاد که یکی از کاربران تا حد خودکشی پیش رفت و خوشبختانه بخیر گذشت ولی به شدت تو روحیه اون فرد تأثیر گذاشت، اون رفت و خیلی هم با غم و غصه رفت، میلاد جان اینو بدون چوب لا چرخ گذاشتن همه جا هست تو زندگی همه هست شایدم نمیدونم یه جور امتحان باشه ولی به هر حال اینجوریه.در مورد اینکه اینجا جای هیچ پیشرفتی نداره حرفت چند بعدی منظورت دقیق کجاست؟!؟! کلا انجمن ها و یا نه بعضی انجمن ها؟؟ ولی من به جرئت میتونم مثال بزنم این جا جای پیشرفت برای هر کسی داره، به شخصه از خودم مثال میزنم، من شخصی نبودم که خیلی راحت حرف بزنم و خیلی راحت نظر بدم ولی این محیط باعث شد به شکل خیلی قشنگش من این حرکت رو یاد بگیرم، و خیلی جاها واقعا از صبر و ایمان بعضیا خیلی درس گرفتم، بله ممکنه اینجا جای پیشرفت نداشته باشه ولی بستگی داره کی برای چی میاد انجمن ها و خب بسته به نیازش داره دیگه، مثلا من به یکی از دوستام گفتم که تو که این همه تو نتی چرا انجمن نمیای گفتش که من تو انجمن ها حرفی برا گفتن ندارم !!! خلاصه اینکه من اعتقاد دارم همه چیز دو این دنیا میتونه باعث پیشرفت شه حتی کثیف ترین چیز ها و کارها (میشه از این کارهای کثیف کلی تجربه گرفت پس دیدین جای پیشرفت داره)در ضمن فکر نمیکنم با مدتی فعالیت تو همچین محیط های عمر آدم تلف و آینده اون نابود بشه!!!در مورد انجمن نصف جهان و کلا همایش اصفهان مفصل باهات حرف میزنممیلاد جان این یه امر طبیعی هستش که تو یه محیط مجازی هر کسی در مورد آدم (ههه من که ماشینم) می‌تونه یه دیدگاهی داشته باشه و یه طرز فکری داشته باشه، به عنوان مثال یکی از بهترین دوستام تو تبیان قبلا ها فکر می‌کرد من یه آدم سوسول از این تیتیش مامانی ها هستم (هووووووووووع) ولی وقتی منو دید و اخلاقیاتم رو از نزدیک حس کرد و دید کلی نظر و دیدش برگشت، و الآن برای هم دو تا رفیق فاب هستیم!!! پس فکر نمی‌کنم این مشکلی باشه، البته آدم میتونه با استفاده از این طرز دیدگاه ها خودشو به شدت تقویت کنه اینکه آدمی تو یه محیط مجازی ازش خیلی طرز فکر به جا بمونه به نظرم زیاد خوب نیس و میتونه با استفاده از همینا خودشو قشنگ تر نشون بده (حداقل مثل باطنش) در ضمن تهمت زدن یکی از طرز فکرای خیلی زشتی هستش که به شدت ازش بدم میاد و نوعی حرمت شکنی میدونمش، آدم تا برای یه چیزی مدرک نداشته باشه نمیتونه الکی تهمت بزنه (البته من هنوز نمیدونم کدوم مسئول رو میگی، هر چند اصلا هم نمی‌خوام بدونم و لطفا پیش خودت نگهش دار)

ادامه در پست بعد..

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

سه شنبه 21/12/1386 - 21:44 - 0 تشکر 33389

...ادامه از پست قبل

خب رسیدیم به جای اصلی داستان، این خیلی قشنگه که دغدغه کاربران کمک به پیشرفت انجمن ها هست ، اما اگه منظورت تبیان اصفهان هست من هیچ جوابی ندارم، چون هیچ شناختی ندارم، اما اگه منظورت خود تبیان و بخش انجمن ها هست بهت بهترین راه رو پیشنهاد می‌کنم و اونم ایمیل بزن به میل انجمن ها و مطمئن باش اگه پیشنهاد هات خوب باشه حتما عملی میشه و البته اینم باید در نظر گرفت که پیشنهادت قابل عملی شدن باشه.این حرفت رو زیاد قبول ندارم که من فقط به خاطر بچه ها میام!!! آدم باید اول به خاطر خودش بیاد اگه تو جمعی میری بهت ضرر میرسونه رفتن درش کاملا اشتباه محض (منو با خودت مقایسه نکن من فرق میکنم چون ماشینم حالا بازم هی بگو)در مورد اینکه به خاطر انجمنی من دیگه کلا نت نمیام اصلا قبولش ندارم، بازم با خودم مثال میزنم( خداییش حال میکنی تو همه چی از خودم یه ردپا گذاشتم) من همین چند وقت پیش یه چیزی شد که دیگه تصمیم بگیرم دیگه به اون انجمن اصلا سر نزنم (حالا درست بودن تصمیم بمونه چون اون موقع شاید ناراحت بودم و یا هر چی) ولی این دلیل نمیشه به انجمن مورد علاقم صندلی داغ (هههه) سر نزنم، اگه من بگم آره نه دیگه کلا من اصلا تبیان نمیام به این میگین شونه خالی کردن به این میگن پیچوندن به این میگن دنبال بهونه بود فرار کنه (البته اینا رو تو دهات ما میگن، اونجارو نمیدونم) برای نیومدن به کل انجمن ها دلیل قانع کننده بیار لطفا!!!!!و اما داستان همایش اصفهان که من نمیدونم چی شده تو حواشیش که این مدلی شده، من خودم وقتی وارد سالن همایش شدم یه لحظه کپ کردم (خب آقا چیه گرخیدم یه لحظه دیگه آخه جشن تا حالا این مدلیشو ندیده بود، ببم جان چرا زود قضاوت می‌کنید ادامه حرفامو بخونید دهه) سالن سکوت و ما (منظور منو مجنون صفت و دوستدار یو) رفتیم اون جلو نشستیم کم مونده بود بریم رو سن خلاصه من جا خوردم چون جشن بسیار منظمی بود خانم ها یه طرف آقایون طرفی دیگه و دلیل گرخیدن من این بود که من تو جشن ها و همایش های تبیان داخل تهران از اول تا تهش فقط میخندم به قدری بهم خوش میگذره که دیگه هیچ انرژی در من نمیمونه موقع برگشتن به خونه چون همشو تخلیه میکنم ولی تو اصفهان من حس کردم یه سری محدودیت هایی هست و بالاخره باید با شرایط ساخت، میخوام اینو بگم که تو اصفهان جوش این شکلی بود و مثلا اگه میمودم همون افکت های خودم تو تهران رو پیاده می‌کردم مطمئن باش تا الآن کلی داستان و ماجرا داشتیم ، پس باید بر طبق اون حالات من خودمو کنترل کنم، ولی در اتمام کار بعد همایش هم همه چیز به خوبی تموم شد و من چیزی ندیدم و خداییش همه اهالیه اصفهان در آخر مراحل چاخ سلامتی رو به اجرا در آوردیم و بازم من از هیچ سمتی مشکلی ندیدم، در همون روز هم خود دوستانی که عرض کردی همشون شاداب و خندون بودن (حداقل اون دوستانی که من دیدم) و حرف آخرم رو هم بزنم و برم: خداییش حرفی نمونده و فقط اینو میگم تو دنیای مجازی یکم باید صبور بود و حرف ها رو با گفتمان حل کرد نه با دعوا، گره ای که با دست باز میشه چرا با دندون آیا؟!؟!؟!؟! مراقب خودتون باشید

چیزهایی نصیب ما می‌شود که آن‌ها را باور داریم.

ای کاش یاد بگیریم، که زیر بارهای خمشی و پیچشی زندگی نقطه تسلیم را بالا بگیریم و مقاومت شکست را حداکثر کنیم تا چرخ‌دنده‌های زندگیمان از لهیدگی و تداخل در امان باشد.

عمر دست خداست، پراید فقط وسیلس 

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.