سلام به همه ی دوستان نازنین و مهربون خودم.امیدوارم که خوش و خرم باشین.امروز می خواییم برگردیم به بچگی مون.اون روزهای خوب سادگی و آرامش و.....نمی دونم شما ها تو بچگیتون مهد کودک رفتین یانه؟؟؟یه محیط دوست داشتنی کنار همه ی بچه های هم سن و سال خودمون.هیچ می دونید که بخشی از شخصیت ما تو همون دوران و تو همون بازی ها و شعر خوندن ها شکل گرفته؟؟؟
تأثیر مهد کودک بر زندگی ما
تمام چیزهایی که آدمی در مورد زندگی باید بداند را من در مهد کودک آموختم.خود را نه بر فراز قله های علم و دانش بلکه در سطل های شنی مهد کودک یافتم.آموخته هایی که همیشه مرا در زندگی یاری می کنند:
«همه چیز را با دیگران قسمت کن»
«عادلانه بازی کن»
«به هیچ کس صدمه نزن»
وسایل را به همان جایی که پیدایشان کردی بازگردان»
«جایی که به هم ریخته ای را مرتب کن»
«چیزهایی را که متعلق به تو نیست را برندار»
«اگر کسی را اذیت کرده ای از او عذر خواهی کن»
«قبل از غذا دستهایت را بشور»
«اگر کار نادرستی انجام داده ای از خودت خجالت بکش»
«بیسکویت های گرم و شیر سرد برایت مفید هستند»
«متعادل زندگی کن،بیاموز،تفکر کن،نقاشی بکش،آواز بخوان،پایکوبی کن،بازی کن و در هر روز کمی کار کن»
«وقتی وارد جهان خارج می شوی مواظب شلوغی و ترافیک باش.دستان کوچک را بگیر و با آنها بمان.همیشه در زندگی به دنبال معجزه باش.»
«به فکر گلهای کوچک درون گلدان باش»
«ریشه همیشه به سوی پایین می رود و ساقه به سوی بالا و هیچ کس واقعا نمیداند چرا و چگونه این اتفاق می افتد اما همه ما به آن شبیه هستیم.»
«پس به اولین کتاب عکس و اولین کلمه ای که آموخته ای بیندیش»
«مهمترین و بزرگترین کلمه:خوب نگاه کن!!!»
تقدیم به همه کسانی که دوستشان دارم.
شما هم از اون دوران ها چیزی یادتون هست؟؟؟حداقل یکی از اون شعر های قشنگی که یاد می گرفتین و فکر می کنین ازش درس گرفتین؟؟خوشحال می شم شما هم بیاین اینجا و از اون دوران بگین.
یا علی