سلام
علاوه بر نكته ای كه دوستمون گفتند فكر می كنم دلیل دیگه اش می تونه این باشه كه در خانواده های امروزی
پدر و مادر خیلی خودشون رو درگیر فعالیت های خارج از خونه كردند.منكر این نیستم كه هیچ كدوم نباید كار خارج از خونه داشته باشنداما می تونند طوری برنامه ریزی كنند كه هم به خانواده برسند هم به كارشون.
وقتی هم مادر و هم پدر خسته به خونه میان و فرصت این پیش نمیاد كه ساعتی دور هم بشینند و با خانواده كپی بزنند و مشكلات فرزندشون رو با هم حل كنند نتیجه اش این می شه كه فرزند اون خانواده برای اینكه بتونه تخلیه ی احساسات داشته باشه به دیگری روی بیاره.درمورد جمله ی دوست خوبم كه گفتند" فرزندان دوست دارند خودشون تصمیم گیری كنند"باید بگم كه این حرف شما كاملا یك طرفه است و در صورتی درسته كه قبل از تصمیم گیریشون با خانواده مشورت داشته باشند نه اینكه خودشون ببرند و بدوزند.
والبته این بر می گرده به خود فرد كه خودش باید تصمیم بگیره(یعنی جواب نهایی رو اون بده)یا خانواده اش.اینطور نیست كه بشینه و منتظر باشه دیگران براش تصمیم بگیرند بعد بگه نگاه كنین نمی ذارن من خودم تصمیم بگیرم!! بلكه باید با رفتار خودش به خانواده به قبولونه كه من هم باید در باره ی خودم تصمیم بگیرم و با همفكری هم باید موضوعات رو پیش ببریم.
در هر حال بحث خوبی رو مطرح كردید.
موفق باشید.