فُضیل بن عیاض راهزن معروف توبه میکند :
فضیل بن عیاض در ابتدای زندگی خود یکی
از راهزنان مشهور در نواحی سرخس و ابیورد بود ، مدتی از عمر خود را به اینکار
گذرانیده و در سرقت شهرتی یافت ، کم کم در قلبش عشق و محبت دختری پیدا شد ، شبی
خیال داشت خود را به آن دختر برساند ، از دیواریکه فاصله بین او و معشوقه اش
بود بالا می رفت در این هنگام صدای شخصی را شنید که آیه ای از قرآن را تلاوت
میکرد : {( الم یان للذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکرالله )} ( آیا آن هنگام
نرسیده است که مومنین خشوع پیدا نمایند و در مقابل ذکر خدا قلبهایشان خاضع شود
) ، فُضیل از نیمه راه دیوار فرود آمد این آیه چنان در قلب او اثر گذاشت که
زندگیش را دگرگون کرد ، با کمال اخلاص و صفای دل گفت ( یا رب ان ) پروردگارا
چرا نزدیک شده و هنگام خشوع رسیده. فُضیل از صمیم قلب به سوی خدا بازگشت ، آن
شب را پناه به خرابه ای برد در همان خرابه عده ای نشسته با هم صحبت میکردند
آنها مسافرینی بودند که در آن خرابه بار انداخته و اکنون در فکر کوچ و حرکت
بودند با یکدیگر می گفتند از شر فُضیل چگونه خلاص شویم قطعا در این موقع شب بر
سر راه ما کمین کرده تا دستبردی بزند ، از شنیدن گفتگوی کاروانیان فضیل بیشتر
متاثر شد که چقدر من بدبختم پیوسته خاطر آسوده خانواده هایی را به تشویش
انداخته آنها را از طرف خود نگران میکنم ، از جای حرکت کرد خود را به کاروانیان
معرفی نمود گفت آسوده باشید دیگر کاروانی از دست من ناراحت نخواهد شد.
روضات الجنات لفظ فضیل ، پند تاریخ جلد 4 صفحه 233v