صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر(مجموعهی شعر)،
لیلا کردبچه، انتشارات دفتر شعر جوان، 1389، 2600 تومان
فردا
در صفحهی حوادث روزنامه ها
رد انگشت های شاعری را می بینی
که اندازهی تمام شیشه های بخارگرفته دوستت دارد
و تمام شبانه های بلند را
به یاد تو می افتد
می توانی به روی خودت نیاوری و
دور ذهنت سیم خاردار بکشی
آنقدر که مسیر تمام پیام مهای کوتاه را بادها عوض کنند
و کسی که گوش به بوق های ممتد می چسباند
شبی از اشتباه تکراری اش خسته شود
امشب
خوب بخواب عزیزم
گاهی صبح
با دوچرخهی پسری روزنامه فروش می رسد
بیدار می شوی
و باور نمی کنی تمام عمر خواب بوده ای.
شعر بالا،یکی از اشعار کتاب «صدایم را از پرنده های مرده پس بگیر»، سروده ی لیلا کردبچه است. کردبچه یکی از شاعران جوان و موفق این روزهاست. دغدغه ی اصلی این شعرها و بن مایه ی تکرار شونده ی تمامشان «زن» است. او در اشعار این دفتر از احساسات زنانه اش می گوید: غم،شادی، عشق، حس مادری، فراموش کردن و فراموش شدن، تنهایی،ترس... و به بهترین شکل ممکن این احساسات را به مدد کلمات به تصویر می کشد.
با اینکه کتاب دنیای زنانه ی ملموسی دارد اما هنر شاعر دور نگه داشتن اشعارش از رمانتیک آبکی و احساساتی است تا درعین حالی که مخاطب را در درک احساسش شریک می کند او را در دایره ی تکرار مضامین دست مالی شده نیندازد.
*** نقد بالا کار خانم آزاده نجفیان است که در وبلاگ خودشان نیز منتشر شده . برای استفاده از سایر نقد های ایشان نیز می توانید به وبلاگشان مراجعه کنید .
www.kermeketab.blogfa.com