حجت الاسلام والمسلمین محسن دعاگو از مبارزان ضد رژیم شاهنشاهی است كه پس ازاستقرار نظام جمهوری اسلامی در مسئولیتهای مختلف فرهنگی وسیاسی خدمات زیادی ارائه كرده است.وی سا لهاست كه امامت جمعه شمیرانات را بر عهده داردواز اعضای مؤثر جامعه روحانیت مبارز تهران میباشد.
با توجه به همین مسئولیتها، سئوالاتی را در باره فعالیتهای این جامعه ونقطه نظرهای خود ایشان در باره مسائل فرهنگی و سیاسی روز با ایشان در میان گذاشتیم كه همراه با پاسخها ملاحظه میفرمایید.
***
* نظریه جدایی دین از سیاست مدتی است توسط عدهای دامن زده میشود،اگر ممكن است نظر شما درباره برخی افراد كه معتقد به عدم دخالت روحانیت در امور حكومتی هستند، چیست؟
- شأن روحانیون؛ دینشناسی، دینداری الگویی و پاسداری از شئون و پیامهای دینی است. دین مبین اسلام برای اداره همه جانبه فرد و جامعه توسط آفریدگار جهان و انسان، طراحی و ابلاغ شده و اداره انسان و جامعه انسانی از ابعاد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و در همه شئون فردی و جمعی، چیزی جز سیاست نیست. جدایی روحانیت از حكومت دقیقاً به معنای جداسازی دینشناسان و دینداران از عرصههای دینشناسی، دینداری و تبیین و ترویج پیامهای دینی است. كسانیكه وجود روحانیت را در شئون حكومتی برنمیتابند آگاهانه یا ناآگاهانه در دام سكولاریسم گرفتار میشوند، ننگ تضعیف و تخریب دین را در پرونده سیاسی خود ثبت میكنند و در باتلاق تمامیتخواهی، انحصارطلبی، خودمحوری و دیكتاتوری گرفتار میشوند.
* ریشه توطئه جداسازی روحانیت از نظام اسلامی و مردم و القاء جدایی دین از سیاست را در چه میدانید؟
- حضور روحانیون آگاه، متعهد، كاردان و كارآمد در عرصههای حكومتی به رشد اندیشه، انگیزه و شعائر دینی در بسترهای اجرایی، كمك مؤثر میكند و به گسترش فضای دینباوری، دینداری و اعتماد و اعتبارسازی میانجامد. سیاستمدارانی كه جدایی روحانیت از نظام اسلامی را برنامهریزی، تبلیغ و پیگیری میكنند، حضور دینشناسان هوشمند و مراقب را مزاحم توطئهها و خطاكاریهایشان میدانند و به دینزدایی از بستر نظام حكومتی و سكولاریزهسازی جامعه اسلامی میاندیشند. از نگاه فرهنگی و سیاسی، كسانیكه جدایی دین از سیاست و یا جدایی نظام سیاسی اجتماعی از روحانیت را تبلیغ میكنند نوعاً دینستیزان معاند و سكولار و یا بیگانهگرایان ناآگاه و بیمارند كه از ننگ اجرای توطئههای فرهنگی سیاسی دشمنان اسلام و ایران علیه كشور و ملت، استقبال میكنند.
* نقش جامعه روحانیت در روشنگری و مقابله با برخی افراد به ظاهر دیندار و تندرو كه با كارهای ناآگاهانه خود، تقابل بین روحانیت اصیل و وفادار به انقلاب اسلامی ایجاد میكنند و در حقیقت به نظام ضربه میزنند، چیست؟
- رسالت روحانیون آگاه، اصیل، فرهیخته و باتجربه، روشنگری و آگاهیبخشی در مقیاس ملی و در صورت امكان جهان اسلامی و جهانی است. زمانشناسی، امكانشناسی، دوست و دشمنشناسی، شناخت قوتها، ضعفها، فرصتها و آسیبها، ابلاغ رسالتهای الهی، تبیین و ترویج پیامهای دینی، گسترش حوزه پیامرسانی، استفاده مؤثر، بهینه و بهنگام از قالبهای مدرن و نوین برای پیامرسانی، كشف پیامهای دینی متناسب با موضوعات و تحولات نوین، حفاظت فرهنگی و مدنی از دین، دینباوری، دینگرایی و ارزشهای دینی و مقابله با تهاجم فرهنگی و سیاسی دشمنان اسلام و ایران به ارزشهای دینی و ارزشهای ملی سازگار با فرهنگ دینی، بخشی از رسالتهای قطعی روحانیت آگاه، متعهد و مبارز است. جامعه روحانیت باید به وحدت ساختاری و اصولی در درون خود به گونهای بپردازد كه نفوذناپذیر و آسیبناپذیر شود و بتواند وحدت دینی و ملی مطلوب را بعنوان الگوی مدنی به دیگر جوامع اسلامی ارائه كند و از شخصیتهای دینی و ملی فرهیخته، باتجربه و كارآمد كه سرمایههای ارزشمند اسلام و ایران هستند حمایت و دفاع شایسته و بایسته نمایند. كسانیكه به شخصیتهای شاخص دینی و ملی تعرض میكنند مجموعه روحانیت و در رأس آن مقام معظم رهبری را هدف قرار دادهاند و آگاهانه و یا ناآگاهانه ابزار اجرای توطئههای دشمنان اسلام، ایرانیان میثاقگرا و جمهوری اسلامی هستند. اگر ساختارشكنی در رده شخصیتهای دینی و ملی به روشی رایج تبدیل شود، دامن همه روحانیون و حوزه منافع و مصالح ملی را بیهیچ تردیدی با كاستی و سستی مواجه میسازد.
* به نظر میرسد جامعه روحانیت مبارز، در سالهای اخیر چندان فعال نیست، به نظر شما كاستیهای جامعه روحانیت مبارز با توجه به وظایف بسیار حساس روحانیت در شرایط امروز چیست؟
- جامعه روحانیت مبارز به سازماندهی قویتر و متناسبتر با نیازهای جامعه اسلامی در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیاز دارد، تحرك مطلوب و متناسب را باید بر توان مالی، امكانات كافی و سازماندهی نوین و توانمند اجرایی بنا سازد و جهاد اندیشهسازی، انگیزهسازی، اصلاحطلبی، اصلاحگرایی و اصلاح جامعه اسلامی را با تكیه به پیامهای دینی، در فراز طرح و برنامههای اجرایی خود قرار دهد. باید انگیزههای دینی و مساعدتهای خدایی ملت را به بسترهای خیزش فرهنگی و سیاسی جامعه روحانیت هدایت كرد و رشد و شكوفایی ملی بر محور ارزشهای دینی را در تلاشها و هدایتگریهای خالصانه روحانیت فداكار و وفادار دید.
* روشهای تبلیغی كارآمد و متناسب با شرایط روز از نیازهای جامعه است، روحانیت تاكنون در این زمینه چه توفیقاتی و یا احتمالاً كاستیهایی داشته و دارد؟
- استفاده از ابزار مدرن پیامگیری، پیامرسانی و نگهداری پیامهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و قالبهای پیامرسانی از آغاز پیدایش تحول در حوزههای رسانهای مورد توجه روحانیت در حوزههای علمیه، متن جامعه و مراكز و كانونهای فرهنگی قرار گرفت ولی فاصله جامعه روحانیت با استفاده بهنگام و به روز از ابزار مدرن اطلاعگیری، اطلاعرسانی، نگهداری رایانهای و رسانهای و ادبیات و قالبهای اثرگذار در حوزه گفتار، نوشتار و ارائه الگوهای برتر گویشی، منشی و كنشی، بسیار عمیق و وسیع است. جامعه روحانیت برای ارتباط با اندیشهها و اثرگذاری در دلها و دیدگاهها به سازماندهی و تلاشی نوین و شایسته و بایسته نیاز دارد و باید برای رسالتی با ابعاد و پیچیدگیهای گسترده و بیسابقه به بازسازی و بهسازی و افزایش كارآیی خود بپردازد.
* متأسفانه حوزه اخلاق با حوزه سیاست مخلوط شده و این رویداد جامعه ما را آسیبپذیر كرده است برای تقویت ارزشهای اخلاقی و دینی چه كارهایی باید صورت گیرد؟
- اخلاق و سیاست با محتوای واقعی و معنای اصیل خود از یكدیگر قابل تفكیك نیستند، یك سیاستمدار دیندار، یك انسان خدامنش و خودنگهدار است، اخلاق سیاسی را از مبانی و پیامهای دینی میگیرد، دین را از سیاست جدا نمیداند و اخلاق سیاستمدار مسلمان را آئینه تخلق به اخلاقالله مییابد. آنجا كه سیاست در برابر اخلاق و اخلاق در برابر سیاست قرار میگیرد، سیاست برگرفته از دین و اخلاق، آراسته به گوهر دین نیست، آنچه سیاست نامیده میشود دروغگویی، فریبكاری و بیدادگری است و آنچه اخلاق اینگونه سیاستمداران را تشكیل میدهد رفتارهای آلوده و نامقدس برای دستیابی به منافع و مصالح نامشروع سیاسی است.
* ناهنجاریها و مفاسد اجتماعی از قبیل بدحجابی و بیبند و باری و عدم برخورد قاطع و قانونی امروزه موجب دغدغه عموم شده است برای رفع این نگرانیها چه باید كرد؟
- برای تغییر فرهنگ عمومی، تبدیل ناهنجاریها به هنجار و تبدیل قانونگرایی و هنجارگرایی به فرهنگ ملی باید فرهنگ دینی و فرهنگ ملی سازگار با فرهنگ دینی به گونهای شایسته در ادبیات و قالبهای سنجیده، برگزیده و اثرگذار تبلیغ شود، الگوهای فرهنگی برتر در اندیشه، انگیزه و دل مردم نفوذ اثرگذار بیابند، قانون بیكم وكاست توسط آراستگان به ارزشهای فرهنگی اجرا شود، مبلغان فرهنگ و مجریان قانون برای نمودارسازی فرهنگ مطلوب، پیشتاز آراستگی به ارزشها و الگوهای برتر برای امت اسلامی باشند، دولت به هیچ بهانهای در اجرای قانون سهلانگاری نكند و فرهیختگان به ویژه دانشمندان از مجموعه روحانیون، دانشگاهیان و دیگر اقشار ملت ایران در فرهنگسازی و رشد اندیشههای فردی و جمعی بر مبنای فرهنگ دینی و ملی از هیچ تلاشی دریغ نورزند. بیتردید اندیشهسازی، انگیزهآفرینی، تغییر نگرشهای فرهنگی و تبدیل ارزشهای دینی به فرهنگ عمومی با توسل به زور امكانپذیر نیست. الگوهای بیفرهنگ و مدعی فرهنگ و زورگویان مدعی فرهنگسازی هرگز در تغییر فرهنگ، نقش و سهمی ندارند.
* شما در موضعگیریهای خود همیشه صریح بوده و در انتقاد و نقد عملكردهای غلط و اشتباه گروهها و جریانها سعی داشتید انصاف را رعایت كنید اما به نظر میرسد اخیراً و در برخی از مصاحبههایتان این رویه تغییر كرده آیا شما این را قبول دارید؟
- مواضع بنده در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر خردگرایی، منطق انسانی، اعتدال، حقانیت و انصاف استوار است و مواضع كنونیام دقیقاً همان مواضعی است كه در خطبههای نمازجمعه و مصاحبههایم به افكار عمومی منتقل شده است. امروز از همان مواضع با قاطعیت و شفافیت تمام و بیهیچ تغییر و انحرافی برخوردارم و هر نوشته و گفتهای كه بر خلاف مواضع شناخته شدهام به افكار عمومی عرضه شود بیهیچ تردیدی مواضع امام جمعه شمیرانات نیست.
* نظر شما درباره حوادث بعداز انتخابات سال 88 و ارتباط آن با بیگانگان چیست؟
- دشمنان انقلاب اسلامی برای براندازی نظام دینی، طرح و برنامههای مستمر و در حال اجرا دارند، در مقاطع و موارد ویژه متناسب با فرصتها و بهانهها برای پیشبرد اهدافشان برنامهریزی مقطعی و موردی میكنند،اما این تفكر كه رویدادهای سیاسی داخل ایران با همه جزئیات آن توسط بیگانگان طراحی شده و در جمهوری اسلامی بیكم و كاست، توسط عاملان مستقیم و غیرمستقیم اجرایی شده است اهانتی بزرگ به ملت و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی ایران اسلامی است. متهم كردن كشوری كه به دلیل نافرمانی در برابر قدرتهای خارجی در معرض توطئهها و تعرضهای ناروا قرار میگیرد، نظامی كه توطئههای دشمنان خارجی را یكی پس از دیگری كشف و خنثی میكند و ملتی كه با تمام توان در موضع حمایت از نظام دینی و دستاوردهای انقلاب اسلامی ایستاده است، ضعف و ناتوانی سیاسی، تبدیل شدن به ابزار اجرای توطئههای خارجی و نمودار كاستی در ذكاوت و درایت سیاسی، خودكمبینی و توهم اقتدار افسانهای برای دشمنان انقلاب اسلامی است. وجود عوامل دشمن در درون میهن و ایفای نقش ابزاری جاهلان و معاندان برای دشمنان انقلاب اسلامی و طرح و برنامههای رؤیایی براندازی، واقعیتی آشكار و غیرقابلانكار است ولی منظور كردن اشتباهات، خطاها و بهانه سازیهای تندروان نادان و كجفهمان سیاسی در پرونده تیزهوشیها و برنامهریزیهای دقیق دشمنان خارجی جمهوری اسلامی انصافاً فرسایش عقلی و بیبهرهگی از خرد و منطق انسانی است.
* برخی گروهها و جریانهای تندرو در جامعه به خاطر حاشیه امنیكه دارند اقدام به هركاری در جهت حذف رقبا و حتی گاهی ساختارشكنی میكنند تحلیل شما از عملكرد این گروهها و نحوه برخورد با آنان چیست؟
- بیهیچ تردیدی جریان تندروی، قانونشكن، دشمنساز، آبروریز و عزتستیز است، تندروان از هر جناحی و در پرتو هر پرچم و نشانی جز ایجاد آشفتگی، اعتمادسوزی و تشدید درگیریهای سیاسی و جناحی نقش و تأثیری ندارند، آبروی افراد و جریانهای مورد حمایت را میریزند، با به كار بردن ادبیات نامناسب و آكندهسازی فضا به توهین و تهمت و دروغ و ناسزا به گسترش ناهنجاری میپردازند، جریان مقابل را كینهدار و عواطف و احساساتشان را جریحهدار میكنند، روحیه انتقامجویی و مقابله را در صفوف مقابل برمیانگیزند و انصافاً در نظام دینی از بلاهای پلشت، منفور و غیرطبیعیاند. باید نظام دینی در چارچوب میثاقهای ملی و مدنی با تندرویها به مقابله برخیزد، مروج و بسترساز اعتدال، قانونگرایی، تعاون و همگرایی باشد و از آلودهشدن چهره اسلام و نظام به منكرگرایی و قانونشكنی تندروان با شدت و دقت بیشتر جلوگیری كند.
* سیاستمدارانی كه جدایی روحانیت از نظام اسلامی را برنامهریزی، تبلیغ و پیگیری میكنند، حضور دینشناسان هوشمند و مراقب را مزاحم توطئهها و خطاكاریهایشان میدانند و به دینزدایی از بستر نظام حكومتی و سكولاریزهسازی جامعه اسلامی میاندیشند
* كسانیكه جدایی دین از سیاست و یا جدایی نظام سیاسی اجتماعی از روحانیت را تبلیغ میكنند نوعاً دینستیزان معاند و سكولار و یا بیگانهگرایان ناآگاه و بیمارند كه از ننگ اجرای توطئههای فرهنگی سیاسی دشمنان اسلام و ایران علیه كشور و ملت، استقبال میكنند.
*جامعه روحانیت باید به وحدت ساختاری و اصولی در درون خود به گونهای بپردازد كه نفوذناپذیر و آسیبناپذیر شود و بتواند وحدت دینی و ملی مطلوب را بعنوان الگوی مدنی به دیگر جوامع اسلامی ارائه كند
* جامعه روحانیت باید از شخصیتهای دینی و ملی فرهیخته، باتجربه و كارآمد كه سرمایههای ارزشمند اسلام و ایران هستند حمایت و دفاع شایسته و بایسته نمایند
*جامعه روحانیت مبارز به سازماندهی قویتر و متناسبتر با نیازهای جامعه اسلامی در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیاز دارد
*جامعه روحانیت برای ارتباط با اندیشهها و اثرگذاری در دلها و دیدگاهها به سازماندهی و تلاشی نوین و شایسته و بایسته نیاز دارد و باید برای رسالتی با ابعاد و پیچیدگیهای گسترده و بیسابقه به بازسازی و بهسازی و افزایش كارآیی خود بپردازد.
*برای تغییر فرهنگ عمومی، تبدیل ناهنجاریها به هنجار و تبدیل قانونگرایی و هنجارگرایی به فرهنگ ملی باید فرهنگ دینی و فرهنگ ملی سازگار با فرهنگ دینی به گونهای شایسته در ادبیات و قالبهای سنجیده، برگزیده و اثرگذار تبلیغ شود
* مواضع بنده در حوزههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر خردگرایی، منطق انسانی، اعتدال، حقانیت و انصاف استوار است و هر نوشته و گفتهای كه بر خلاف مواضع شناخته شدهام به افكار عمومی عرضه شود بیهیچ تردیدی مواضع امام جمعه شمیرانات نیست.
* این تفكر كه رویدادهای سیاسی داخل ایران با همه جزئیات آن توسط بیگانگان طراحی شده و در جمهوری اسلامی بیكم و كاست، توسط عاملان مستقیم و غیرمستقیم اجرایی شده است اهانتی بزرگ به ملت و شخصیتهای فرهنگی و سیاسی ایران اسلامی است
* باید نظام دینی در چارچوب میثاقهای ملی و مدنی با تندرویها به مقابله برخیزد، مروج و بسترساز اعتدال، قانونگرایی، تعاون و همگرایی باشد و از آلودهشدن چهره اسلام و نظام به منكرگرایی و قانونشكنی تندروان با شدت و دقت بیشتر جلوگیری كند.
جمهوری اسلامی 8/9/89