در تاریخ انقلاب و رخدادها و حوادث سرنوشتساز انقلاب اسلامی روزی را نمیتوان یافت كه مثل روز سیزده آبان، این همه حوادث مهم و تاثیرگذار در آن اتفاق افتاده باشد. واقعا سیزدهم آبان ماه روز حادثههاست. ازجمله این حوادث.
1 - تبعید امام خمینی به تركیه، سیزده آبان 1343 ش
2 - كشتار دانشآموزان معترض توسط ماموران رژیم شاه سیزده آبان 1357 ش، "روز دانشآموز"
3 - تسخیر لانه جاسوسی (سفارتخانه) آمریكا توسط دانشجویان پیرو خط امام، سیزده آبان 1358 ش
فرصت و امكان توضیح و تبیین هر كدام از وقایع و رخدادهای مذكور نیست، فقط به یكی از آن كه زمینهساز حوادث بعدی بوده و در تاریخ انقلاب از اهمیت ویژهای برخوردار است، اشاره میكنیم. واقعهای كه سرنوشت انقلاب و كشور را رقم زد؛ تبعید رهبر كبیر انقلاب، حضرت امام خمینی.
با اینكه بیش از هفت ماه از آزادی امام خمینی از زندان رژیم شاه نمیگذاشت، اما به دنبال اعتراض شدید و گسترده ایشان نسبت به احیاء و تصویب لایحه كاپیتولاسیون توسط دولت وقت (مصونیت قضایی اتباع آمریكایی)، ماموران مسلح رژیم شاه، نیمه شب سیزدهم آبان 1343، خانه امام را در قم محاصره كرده و از بالای دیوار، وارد منزل شدند و امام را دستگیر و شبانهبا اتومبیل به تهران منتقل نمودند. و ازآنجا بدون فوت وقت، مستقیم به تركیه تبعید كردند.
درباره دستور تبعید و انجام آن در اسناد آمده است: حسنعلی منصور كه با انتخاب آمریكا به نخست وزیری رسیده بود برنامههای مهم و جامعی به سود غرب و در راس ان آمریكا داشت كه یكی از مهمترین آنها لایحه كاپیتولاسیون بود. پس از مخالفت حضرت امام و به تبع ایشان سایر مراجع و علما با این طرح و نفوذ آمریكا و غرب در كلیه شئون كشور، منصور دستور یافت كه با هماهنگی محمدرضا شاه، امام را به تركیه تبعید كند. از طرف شاه به رئیس ساواك، یعنی تیمسار پاكروان دستور اقدام داده شد و پاكروان نیز به مولوی، رئیس ساواك تهران دستور دستگیری و انتقال امام به تهران را جهت تبعید به تركیه صادر كرد. صبح روز 13/8/43 ش مولوی شخصا به همراه نیروهایی از هوابرد به قم رفته و خانه امام را به محاصره درآوردند. امام خمینی كه در آن ساعت صبح در یكی از اتاقهای منزل مشغول نماز و عبادت بود، پس از شنیدن سروصداها قصد خروج از اتاق را داشت ولی چون دری كه اتاق را به بیرون وصل میكرد بسته بود و كلید آن در آن لحظه در اختیار امام نبود نتوانست بیرون بیاید، ماموران ساواك هم وقتی در را بسته دیدند با مشت و لگد به در كوبیدند، امام چندین بار تكرار كرد: "وحشیگری در نیاورید الان در را باز میكنم." امام بعد از اینكه كلید را نیافت از در دیگر كه به كوچه باز میشد رفت و مهر امضای خود را به همسرشان سپرده و فرمودند: "شما را به خدا میسپارم" ماموران امام را محاصره كرده و بیدرنگ سوار اتومبیل كرده و به طرف تهران راه افتادند. حضرت امام قبل از سوارشدن به اتومبیل، وقتی تعداد زیادی كماندوهایی كه ایشان را محاصره كرده بودند را دید، با لبخند معناداری به مسئول گروه آنها فرمود: "این همه قوا نمیخواست".
در گزارشی كه شهربانی قم به شهربانی كل كشور ارسال داشته است جریان انجام ماموریت را به مشروح بیان میكند كه به قسمتهایی از آن اشاره میكنیم:
"... 1 - از نظر اهمیت ماموریت از چهار روز قبل، آقای خمینی به وسیله مامورین اطلاعات در 24 ساعت تحت مراقبت قرار گرفت.
2 - به حسب اهمیت موضوع تا ساعت 3 صبح روز 13/8/43 موضوع ماموریت به هیچ یك از عناصر تابعه ابلاغ نگردید و اصولا فعالیتی كه دلیل بر وضع غیرعادی و یا انجام ماموریتی بوده باشد انجام نگردید. فقط ظاهرا از نحوه خدمتی افسران و ماموران ایراد گرفته شد. افسران را برای ساعت 22 همان شب به منظور مواخذه ولی باطنا برای آمادگی به شهربانی احضار و افراد نیز در شهربانی به ظاهر بازداشت شدند.
3 - مامورین ساواك تحت سرپرستی سروان عصار مقارن ساعت 45/3 صبح خود را به شهربانی معرفی نمودند.
4 - از ساعت 4 صبح روز 13/8/43 كلیه ارتباط تلفنی داخلی و كاریر به (ظاهرا) علت عیب فنی از كار افتاده بود كه با فعالیت مامورین فنی ادارات مربوطه در ساعت 30/8 ارتباط دایر گردید.
5 - از ساعت 18 روز 12/8/43 اینجانب تا شروع عملیات در شهربانی حاضر و طرح لازم برای انجام ماموریت تهیه و در ساعت 3 صبح وظایف افسران و ماموران ابلاغ و تفهیم گردید.
6 - صبح سرهنگ 2 عزلتی معاون شهربانی و سروان عصار و مامورین مربوطه تحت نظر مستقیم اینجانب جهت انجام ماموریت درب منزل آقای خمینی رفته بدون هیچگونه اصطكاك و خسارت جانی و مالی نامبرده دستگیر و به سرهنگ 2 طاهری تحویل گردید سركار سرهنگ بدیعی رئیس ساواك قم هم در معیت اینجانب بود." سپس شرح اقدامات پس از دستگیری را نگاشته است كه شامل گماردن افراد امدادی و شهربانی در نقاط حساس شهر، تحت كنترل و مراقبت شدید قراردادن منازل آیات عظام قم و كنترل صحن مطهر و مسجد اعظم و مدرسه فیضیه است. در ادامه گزارش آمده است كه "... تا ساعت 7 صبح هیچ كس از موضوع مطلع نشده است" و در پایان نام افراد شركتكننده را در این فتح بزرگ! ذكر نموده است.
بدیعی، رئیس ساواك وقت قم نیز انجام عملیات دستگیری و اعزام امام به تهران را اینگونه به ساواك تهران مخابره میكند: "كار تمام شد، ساعت 15/5 به تهران اعزام گردید. صحن، مساجد، خیابانها پاس گمارده شده، فعالیت اساسی در مورد انجام كار با مامورین ساواك بوده. وضع آرام."
پس از اعزام حضرت امام به تهران، در نامه رئیس ستاد فرماندهی نیروی هوائی (سرلشگر تدین)، درباره هواپیمای حامل امام به تركیه چنین آمده است: "به فرمان مطاع شاهانه مقرر است یك فروند هواپیمای 130-ث به شماره 103-5 با پرسنل پروازی پیوست در ساعت 130 گرینویچ روز 13/8/43 از تهران حركت و... در ساعت 554 گرینویچ در آنكارا فرود خواهد آمد. خواهشمند است دستور فرمایید نسبت به كسب اجازه فرود هواپیما فرودگاه آنكارا در اسرع وقت و اعلام آن به نیروی هوایی شاهنشاهی اقدام مقتضی معمول دارند." در ادامه نامه به ماموران همراه حضرت امام و صورت خدمه هواپیما اشاره شده است؛ "1 - سرگرد محمدعلی اروندی، 2 - سروان جواد حسینی، 3 - ستوان یار سوم ایمن الله طلوع بدیعی، 4 - ستوان یكم احمد خزری، 5 - استوار یكم نصیر بكلی، 6 - استوار عبدالله محمدتقی، 7 - گروهبان دوم عباس خالدی."
اگر مطبوعات كثیرالانتشار آن دوره را تورق كنیم، تبعید امام خمیین را اینگونه انعكاس دادهاند:
"در اطلاعیه سازمان امنیت آمده است كه چون رویه آقای خمینی و تحریكات مشارالیه بر علیه منافع ملت و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی كشور تشخیص داده شد، لذا ساعت 8 صبح چهارشنبه 13/8/48 از ایران تبعید گردید". آیتالله العظمی خمینی در صبحگاهان، به وسیله هواپیمای هركولس نیروی هوایی ایران و به اتفاق سرهنگ افضلی، مامور ساواك به تركیه تبعید شدند. با نشستن هواپیمای حامل آیتالله خمینی، پس از سه ساعت و سی دقیقه پرواز، در ساعت یازده و سی دقیقه در فرودگاه آنكارا، ایشان مورد استقبال ماموران امنیتی تركیه در سالن فرودگاه قرار گرفتند. مامورین تركیه پس از گفتگو با سرهنگ افضلی - رئیس بخش امور اجتماعی ساواك - ایشان رابه اتفاق نامبرده سوار اتومبیل و پس از طی سی و پنج كیلومتر مسافت، مستقیما به هتل سیلوار پالاس" (طبقه چهارم، اطاق شماره 514) كه قبلا آماده شده بود، بردند".
خبر دستگیری و تبعید حضرت امام در اخبار سراسری رادیو ایران نیز به طور خلاصه بدین شرح منتشر گردید: مطابق اطلاع موفق و شواهد و دلایل كافی چون رویه آقای خمینی و تحریكات مشارالیه بر علیه منافع ملی و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی كشور تشخیص داده شد، لذا در تاریخ 13 آبان 1343 از ایران تبعید گردید."
همان ساعات صبح سیزده آبان، سرلشگر پاكروان، رئیس ساواك طی تلگرافی به كلیه ساواكهای كشور مینویسد: "نظر به اینكه امروز آیتالله خمینی از كشور تبعید شده است، برای جلوگیری از عكسالعملهای احتمالی هشیاری و مراقبت مبذول داشته باشید و از هر تحریك و تشنج شدیدا و بلادرنگ جلوگیری نمایید. وضع را دهید."
پس از تبعید حضرت امام، بدیعی رئیس ساواك قم، هر ساعت گزارشی از وضعیت و عكسالعمل طلاب و مردم به ساواك تهران مخابره میكردند كه در اسناد متعدد ساواك مشهود است و میتوان دید. این وضعیت از سایر شهرها نیز گزارش شده است.
سرهنگ افضلی پس از همراهی امام و بازگشت به ایران در گزارشهای خود اظهارات تبعید و در داخل هواپیما چنین نقل كرده است: ایشان گفتند: "من برای وطنم تبعید شدم".
حضرت امام پس از ورود به تركیه چندین نامه و تلگراف به خانواده و دیگر دوستان ارسال میكنند، نخستین تلگراف ایشان، خبری است كه از سلامتی خود به خانوادهشان ارسال نمودند. در آن، خطاب به فرزندشان حاجآقا مصطفی مینویسند: "نور چشمی... با سلامت وارد آنكارای تركیه شدم. به هیچ وجه نگران نباشید. حالم خوب و راحت هستم." در نامههای بعدی، ضمن اعلام خبر سلامتی، تذكراتی هم میدهند ازجمله در نامه مورخ 9 رجب 1384 ق (23 آبان 1343) با ابلاغ سلامتی اظهار داشتند: "راضی نیستم كسی برای آزادی من نزد دستگاه جبار وساطت كند... ارزش روزدن ندارد."
منابع:
1 - امام در آیینه اسناد ساواك، جلد 1 تا 22
2 - نهضت روحانیون ایران
3 - صحیفه امام
4 - امام در آیینه اسناد شهربانی جلد 1 تا 5
5 - هفت هزار روز
6 - تحلیلی بر نهضت امام خمینی
* محمد رجائینژاد