به نام خدا
سلام
مطلب آموزنده ای بود، اما با عرض معذرت باید عرض کنم که این مطلب ارتباطی به انجمن زنان نداشت. درسته که درش از زن نام برده شده بود، اما در این جا زن ها فقط به نوعی نماد مسائل مختلف در زندگی ما بودند، و درون مایه ی این مطلب به مسئله ای در خصوص خانم ها نپرداخته.
شاید بهتر بود این داستان آموزنده در انجمنی دیگر ثبت می شد.
و در عین آموزنده بودن، یکی دو موردش به نظرم اشتباه (یا به نوعی توهین آمیز) اومد. (که شاید این انتقادم مربوط به انجمن زنان باشه) این که گفتید:
« همسر سوم ما، موقعیت ما است که بعد از ما به دیگران انتقال می یابد . »
وقتی چیزی را سمبل چیزی می نامیم، باید خصوصیت مشترکی بین اون دو وجود داشته باشه. اما در این مورد که ذکر کردم، مثال ِ چیزی که بعد از ما به دیگران منتقل می شه اصلاً برای زنان شایسته نیست و هیچ وجه اشتراکی بین یک زن و موقعیت و اموال یک فرد وجود نداره، مگر در برخی عقاید قرون وسطایی. این امکان هست که یک خانم بعد از شوهرش به خواست و اختیار خودش مجدداً ازدواج کنه، اما این که اون رو شیئی بدونیم که بعد از فردی به فرد دیگه منتقل می شه اصلاً صحیح نیست. از هر منظر که به این قضیه نگاه کنیم می بینیم که این موضوع به هیچ عنوان در شأن یک زن نیست.
ببینید، من کاملاً متوجه هستم که منظور این داستان چیه، و در اون به نکته ی خیلی خوبی هم اشاره شده که کمتر بهش توجه می شه؛ قصد هم ندارم که به حاشیه ی یک موضوع بپردازم و به اصلش بی توجه باشم. اما حتماً تأیید می کنید که باید در ذکر جملات و انتخاب کلماتمون کمی دقیق تر باشیم. گاهی برخی جملات (که بعضاً خیلی ساده هم هستند) شأن یک چیزی رو پایین می یارن. شاید بهتر بود به جای مثال ِ همسر (که در این جا به زن اشاره شده)، از یک مثال دیگه استفاده می شد.