با سلام
میلاد با سعادت و سراسر خیر و بركت، كریم اهلبیت، امامحسنمجتبی(علیهالسلام) رو تبریك میگم و از همه التماس دعا دارم.
راستش دقیق دقیق نمیدونم چه جوری باید بنویسم، اما چیزی كه فكر میكنم مفید باشه برای این قرار در نظر گرفتم:
* راستی!
قرار 14: چهارده صلوات به نیت فرج حضرت صاحبالامر و شفاعت 14 معصوم (علیهمالسلام) یادتون نره
*********
«روح منتظر و آماده، روح بزرگى است با خصوصیات خاص خود، و به همین جهت انتظار، «افضل عبادات» است. روح منتظر، روح انسان بصیرى است به احوال زمانه خود. نه گول مىخورد و نه از انحرافها غافل است، خوب مىفهمد كه مردم در چه انحرافى هستند و چرا.»
«از طرف دیگر روح انسان منتظر، روح با نشاطى است كه با ولىّاللّه مطلق، دلدادگى دارد و خودِ گم گشته خود را در او مىیابد و در خلوت انس با اوست.»
«كسى كه معنى حقیقى زندگى را در حیات زمینى مىشناسد نمىتواند منتظر امام عصر نباشد. و آنكه منتظر نیست و به همین سیاهى و زبونى روزگار راضى است، زندگى را گم كرده است. زندگى در پهنه زمین، در انس با حق بسر بردن است و تحت ولایت حق آسودن، و این بدون حاكمیت ولىّاللّهالاعظم و یا انتظار او را داشتن ممكن نیست.»
«اولین شرط دل سپردن به امام، خودآگاهى است از سقوطى كه در آخرالزمان براى انسانها واقع شده است. سقوط در باورهاى آتشین و سقوط در زندگى جهنمى، سقوط در بىنورى، سقوط در زندگى سیاه زمینى وقتى انسان با آسمان قطع رابطه كند و از تفكر متعالى محروم باشد. دورهاى كه به خودى خود دوره اعتقادات سیاه و گرفتارى انسان به عقل معاش است، و پارسایان به دورهاى دیگر مىاندیشند و مشرّف به روحیه انتظار هستند و نه گرفتار اندیشه زبونى و تسلیم.»
«ظهور خودآگاهى انتقادى، زمزمه عبور «از تسلیم به وضع موجود« به «انتظار وضع مطلوب» است.»
« كسى كه چشمش باز باشد منتقدانه آخرالزمان را نگاه مىكند، و كسى كه چشمش بسته باشد آخرالزمان را با شیفتگى نظر مىكند. آخرالزمانى كه مردم از امام بریدهاند و به سیاهى روزگار غیبت امام و حاكمیت غیر امام در جهان بىنور، دل بستهاند، چیزى نیست كه بىانتقاد قابل پذیرش و تسلیم باشد. شیعه بى انتقاد، شیعه نیست. شیعهاى كه شیفته تجدد و مدرنیته است در ادعاى شیعه بودن خود دروغگوست، چون از افقهاى متعالى ظهور امام غافل است، وچنین كسى شیعه نیست. شیعه بودن و در تب و تاب وضع مطلوب بسر نبردن، مگر مىشود؟»
یا علی