«مارتین لوتر»بنیانگذار کلیسای پروتستان،با مشکلات و خطرهای بی شماری مواجه بود.
روزی همسر او متوجّه شد که «مارتین» سخت افسرده و دلتنگ است.وی زنی باهوش بود و به مشیّت إلهی اعتقاد داشت.با مشاهده ی دلتنگی شوهر خود،لباس سیاه پوشید و در برابر او ایستاد.
«مارتین لوتر»پرسید:"چرا لباس سیاه پوشیده ای؟"
همسرش پاسخ داد:"نمی دانی که «او» مُرده است؟"
«مارتین»پرسید:"کی مُرده است؟"
همسرش گفت:"خدا"
«مارتین»با تعجّب گفت:"چطور می توانی چنین چیزی را بگویی؟!چطور ممکن است خدا بمیرد؟!"
همسرش پاسخ داد:"اگر خدا نمرده است،پس دلیل این همه دلتنگی و اندوه چیست؟"
«مارتین» بی درنگ به اشتباه خود پی برد،از این رو لبخند زد و گفت:"بله،غمگین بودن کاری شیطانی است".
*********************************
داستانی رقّت انگیز درباره ی بَرده ی خطیب آمریکایی «فردریک دوگلاس» وجود دارد که همه ی قلب ها را تحت تأثیر قرار می دهد.
یک روز که اوضاع برای نژاد سیاه نومیدکننده بود،او با یأس و ناله گفت:"مردم سفید،دولتها و زمان بر ضدّ ما هستند.من هیچ امیدی برای نژاد خود نمی بینم،برای همین مالامال از غم هستم".
درست همان لحظه پیرزنی سیاه پوست از میان جمعیّت برخاست و گفت:"فردریک!آیا خدا مُرده است؟"
**********************************
تعداد بی شماری از ما نیز،در بسیاری از اوقات طوری رفتار می کنیم که گویی خداوندی در بالای سر نداریم!
می گویند:«سنت فرانسیس آسیزی»(یکی از روحانیان مشهورمسیحی)همواره چهره ای باصفا و درخشان داشته است.در چشمانش برق عشق به خدا می درخشیده و اغلب اوقات گفتارش این بوده است که:
"غمگین بودن کاری شیطانی است.امّا از وجود خدا لذّت بردن و خوشحال بودن کاری إلهی"
می گویند که او هیچگاه ناله نمی کرد و غمزده نبود.اگر هم گاهی اندوهی برایش پیش می آمد،ناگهان یکی از سروده های ستایش کننده ی سَرور و استاد خویش حضرت عیسی مسیح(علیه السّلام)را سر می داد.
روزی دید یکی از شاگردانش صورتی حاکی از غم و اندوه دارد.«سنت فرانسیس»او را ملامت کرد و گفت:"این غم و اندوه بیرونی برای چیست؟بگذار که این اندوه میان تو و خدا باشد،امّا در برابر من و دیگران سعی کن شادمان باشی.به یاد داشته باش که خدمتگزار خدا نباید در برابر برادرانش چهره ای عبوس و غمگین داشته باشد".
همین سخن «سنت فرانسیس آسیزی»رو پیامبر مهربان و خنده روی ما هم -که درود خدا بر ایشان و خاندان پاکش باد-در یک جمله ی کوتاه و مختصر فرموده است.آنجا که می فرماید:
"المؤمن حُزنه فی قلبه و بشره فی وَجهه"
یعنی
"اندوه مؤمن در قلبش است و شادی او در صورتش"
***********************
شاد باشید مؤمنان
ما خدایی داریم که هیچگاه نمی میرد!