تبیان، دستیار زندگی

سلام

جالب بود. فقط يه سئوال دارم؟

اين قضيه مي تونه با وقايع مثلث برمودا ارتباط داشته باشه؟

خیلی جالب بود

در مورد مثلث برمودا من یه چیزی بگم حالا نمیدونم میدونین یا نه سه گوشه ی این مثلث خاصیت مغناطیسی داره یعنی فکر کنم یه ربط های داشته باشه ...

موفق باشید

می دونیم که هر دو یا چند جسمی که جرم دارند ،همدیگر را جذب میکنند.مثلث برمودا به دلیل چرخش دو موج آب سرد و گرمی است که از کنار آن می گذرد.(البته نظریه های مجازی و تخیلی مثل حمله آدم فضایی ها و ..... هم وجود دارد)

درسته دو جسمی که جرم داند همدیگرو جذب میکنن ولی اونقدر کم هست که فقط در مورد اجرام عظیم آسمانی محسوسه .

راستی میگن زیر مثلث برمودا منابع عظیم گازی هست که هر لحظه ممکنه به بیرون فوران کنه , (به همیدن دلیل آب اون قسمت کاملا" کف مانند و سفید است) حالا کشتی ها هم به همین دلیل غرق میشن .

در مورد هواپیما ها هم به خاطر همون خاصیت مغناطیسیه ..

موفق باشید

سلام دوست عزیز

من فکر کنم میشه اجسام رو به روشی کم خطر تر نامرئی کرد.

جدیداً نیز این کار رو کردند که در اخبار علمی پخش شد.

اما دقیقاً نفهمیدم روش کارشون چطور بود.

اما من یک روش به ذهنم رسیده که شاید جدید نباشد.

و اون اینکه ما هر ماده ای رو که میخوایم نامرئی کنیم ترکیبی از اون رو درست کنیم که تمام نوری که به اون تابیده میشه از خود عبور بده مثل شیشه.

دلیل امکان این کار هم این میدونم که اگه تو آزمایشگاه شیمی کار کرده باشید میبینید یه ماده رنگی با اضافه شدن ماده ای دیگر بیرنگ میشه یا تغییر رنگ های مختلف میده این جا اون بیرنگ شدن ماده مورد نظر ماست . پس باید در ساخت ماده مورد نظر این دقت را داشته باشیم که به این خاصیت بی رنگ شدن برسیم و این کار فکر کنم به تعداد الکترونها ی آزاد و پیوندی و کلاً این چیزا ربط داشته باشه

که با بررسی و آزمایش میشه بهش دست یافت.

فکر کنید بشود آلیاژی از فولاد درست کرد که تمام نور تابیده به خود رو عبور بده

یعنی الکترونهای اون نوری رو جذب نکنه ، این طوری ما، هم چیزی که از شیشه انتظار داریم رو خواهیم داشت و هم انعطاف پذیری که از فولاد مد نظر داریم

و ساختمالن های مقاوم تر شیشه ای ساخت(کاربردهای انسانی).

البته شاید با این کار در مرتبه های اول فولادی ایجاد شود که شکننده باشد ولی با آزمایشات بیشتر میشه انعطاف را نیز بدست آورد.

سرگرم کننده است. ولی شبیه داستان های تخیلی گروه سنی نوجوان بود. نمی دونم این آقای "تری دیری" از کجا این پرونده های محرمانه رو گیر آورده که خودش نتونسته حقانیتشون رو به نیروی دریایی ایالات متحده ثابت کنه ولی همه چیزشو که بی خیال بشیم.. باید بگم مرسی آزادی بیان

یك محقق ایرانی در دانشگاه پنسیلوانیا به كمك یكی از همكارانش ، نشان داده است كه می توان با استفاده از پرتوهای پلاسمایی اجسام را نامریی كرد.

ایده نامریی كردن اجسام تا چندی پیش تنها در سطح داستانهای تخیلی علمی نظیر «مرد نامریی» ، «چ جی ولز» مطرح بود اما «نادر انقطاع» و «آندرآ آلو» از دانشگاه پنسیلوانیا شیوه ای را پیشنهاد كرده اند كه با استفاده از آن می توان با فناوریهای موجود، اجسام را تا حد زیادی غیر قابل رویت ساخت .

به اعتقاد فیزیكدان این روش كاربردهای متعددی در فناوری های نظامی مربوط به مخفی كردن و استتار اجسام خواهد داشت . در گذشته گروههایی از فیزیكدانان كوشیده بودند با روش موسوم به «روش آفتاب پرست» به استتار اشیا و اجسام دست یابند.

محققان دانشگاه توكیو نیز بر روی نوعی پارچه تحقیق می كنند كه بر همین مبنا عمل استتار را انجام می دهد: در داخل این پارچه دانه هایی نظیر رشته تسبیح كار گذارده شده كه می تواند صحنه ای را كه برروی آن تابانده می شود منعكس سازد و جسمی را كه این پارچه بر آن پوشانده شده نظیر بدن آفتاب پرست به رنگ محیط درآورد و به این ترتیب آن را نامریی سازد.

محقق ایرانی و همكارش با انجام محاسباتی نشان داده اند اجسام كروی یا استوانه ای كه با این قبیل سپرها پوشیده شوند، عملا نور بسیار كمی از خود بازمی تابند. در عمل زمانی كه این اجسام در معرض نور مریی قرار داده می شوند، نوری كه از آنها به چشم می رسد آنقدر اندك است كه عملا دیده نمی شوند.

یك محدودیت این فناوری آن است كه هر سپر مخصوص تنها برای یك طول موج خاص كار می كند و به عنوان مثال جسمی كه در زیر نور قرمز غیرقابل رویت شده اگر تحت پرتوهای به رنگ سبز یا آبی قرار گیرد قابل مشاهده خواهد بود. نكته دیگر آنكه سپر نامریی كننده زمانی عمل می كند كه طول موج با تابیده شده نزدیك ابعاد خود جسم باشد. به این ترتیب در مورد نور مریی، از این سپر تنها برای مخفی كردن اجسام میكروسكوپی می توان استفاده به عمل آورد. اجسام بزرگتر تنها هنگامی از دید پنهان می شوند كه پرتوهای با طول موج بلندتر به آنها تابیده شود. بنابراین با این فناوری نمی توان افراد یا خودروها را نامریی كرد.

اما انقطاع معتقد است كه از این فناوری می توان در زمینه های دیگر نظیر تولید موادی كه از برق زدن و درخشش اجسام جلوگیری می كنند استفاده به عمل آورد. این سپرها همچنین می توانند مانع از تاثیر نامطلوب نوری شوند كه از اجسام ریز پراكنده می شود و به این ترتیب می توانند بازده میكروسكوپها را افزایش دهند. یك كاربرد دیگر این روش نامریی كردن ماهواره ها در فضا است.

"الگ گادومسکی" دانشمند روسی و پروفسور بخش ذرات بنیادی و الکترونیک نوری دانشگاه دولتی اولیانوفسک به نوعی ایده ایجاد "کلاه نامرئی کننده" را به نام خود ثبت کرده است.
البته فعلا فقط اشیاء ساکن را می توان از نظرها ناپدید کرد. مرکز روابط عمومی دانشگاه دولتی اولیانوفسک اطلاع داد که فرکانس تابش در حین حرکت تغییر می کند و حفظ اثر نامرئی بودن امکان پذیر نیست. اما بزودی می توان هم "کلاه نامرئی کننده" و هم عبای "هری پوتر" را تهیه کرد.اثر "گادومسکی" در ثبت به شکل "روش تبدیل تابش اپتیکی"
تشریح می شود. خود دانشمند آن را این طور توضیح می دهد : "در حین ایجاد لایه بسیار نازکی از ذرات طلایی کلوئیدی جسمی که در پشت آنها قرار گرفته ناپدید می شود. دلیل آن هم است که این ذرات نور را منعکس نمی کنند و این بدان معنا است که سطح جسمی که آغشته به این محلول (کلوئیدی) شده باشد از نظرها محو می شود. چرا که ما تمام اجسام را از طریق انعکاس نور رویت می کنیم.
کشف گادومسکی فعلا تئوری است هر چند که با فرمول و معادله ثابت شده است. وی مطمئن است که ذرات طلایی کلوئیدی می توانند نه تنها برای محو کردن اجسام بلکه در پزشکی هم مفید واقع شوند.
تاکنون کسی در عمل از "کلاه نامرئی کننده" بر خلاف عبای نامریی استفاده نکرده است. تلاش برای ساختن عبای سحر آمیز بارها صورت گرفته و برخی اوقات هم با موفقیت هایی همراه بوده است. در سال 2002 یکی از مخترعان به نام "ری آلدن" روش "استتار سه بعدی" اجسام مختلف را طراحی کرد. اختراع وی شبیه عبای سحرآمیز بود اصول کار این دستگاه مانند اصول استتار "chameleon" می مانند یعنی خودش را به رنگ محیط
اطراف خود در می آورد. این در حالیست که نیمی از عبای سحر آمیز که بخش عقبی جسم را می پوشاند از تعداد بی شماری سنسور شدت روشنایی تشکیل شده است.آنها طول موج، شدت تابش و جهت تابش اشعه های نورانی تابیده شده در پشت جسم را اندازه می گیرند. در سمت جلوی عبا نیز تعداد بیشماری دستگاه های تابنده قرار دارند
که دقیقا همان اشعه های را که در پشت جسم قرار دارند از خود تولید می کنند. با نگاه به جسمی که استتار شده می توان دید که چه چیزی در پشت آن قرار گرفته است.البته چنین سیستم استتاری کمبود های بسیاری دارد. اگر به جسم استتار شده بطور مستقیم نگاه نکنیم یعنی از پهلو و یا از عقب به آن نگاه کنیم پیدا کردن آن سخت نیست چرا که سنسورهای نوری که در قسمت عقب آن قرار گرفته اند نامرئی نیستند.در آینده نه تنها انسان های و یا البسه بلکه هواپیماها هم نامرئی خواهند بود. در لندن راز وجود برنامه ایجاد هواپیمای نامرئی "استلس" فاش شد. انگلیسی ها کار مربوط به ایجاد هواپیمای نامرئی "استلس" خودی را از سال 1994 آغاز نمودند. آنها برنامه ایجاد هواپیماهایی که از دید رادارها مخفی می مانند را تحت عنوان " Replica"نامیدند. ارزش این
برنامه 20 میلیون پوند انگلیس ارزیابی می شود. بنیان گذاران "استلس" انگلیسی فقط یک سری از جزئیات کار خویش را فاش نمودند. از جمله آنها گزارش هایی درباره " آزمایش برنامه جدید" با استفاده از رادار می باشد. نتایج این آزمایشات به دانشمندان اجازه می دهد که به نامرئی بودن پروژه خود واقف شوند. البته نمایندگان " BAE Systems" هیچگونه اطلاعاتی در چارچوب برنامه " Replica" در مورد استفاده از سیستم های کاهش دهنده توان سیگنال های مادون قرمز، آکوستیکی و نوری منتشر نکردند.شرکت کنندگان برنامه " Replica" اعلام کردند که هیچگاه هدف دستیابی به سطح نامرئی شدن مانند هواپیماهای بسیار گران قیمت F117 و یا B2 آمریکایی در برابر خود نگذاشته بودند.
البته کارشناسان انگلیسی معتقدند که به وظیفه خود در مورد دستیابی به تراز مطلوب میان نامرئی بودن هواپیما و بهای تمام شده آن دست پیدا کرده اند.

با سلام دوباره

اون چیزی که قبلاً گفتم، فکر کنم بیشتر به درد همون ساختمان سازی بخوره

ولی وقتی اون مطلب رو پست کردم اشکالش رو فهمیدم.

اما چیز دیگری که به ذهنم رسید و شاید مثل اون آزمایشات آمریکایی ها خطرناک باشه.

الان که اومدم این مطلب رو بنویسم آخرین مطلب رو که جناب" مهدی موزیکال"نوشته بودند رو خوندم.

طبق گفته ایشون در روشی جدید سنسورهایی در اطراف جسم قرار میدهند و این سنسور ها تصویری که دریافت میکنند رو به طرف مقابل فرستاده و منعکس میکنند.

اما خود این سنسور ها مرئی هستند.

اما من فکر کنم بتوان بدون استفاده از سنسور نیز این کار رو کرد ، و حتی تمام طول موجهای مرئی از دید و نامرئی از دید رو شامل کرد.

حتماً شنیدید که در ضبط صوت صدا به امواج مغناطیسی تبدیل شده و این امواج به اکسید آهن القا میشوند و متناسب با صدای ورودی قدرت و ضعف پیدا میکنند . بدین ترتیب، ما نواری داریم که مغناطیسی شده، اما متناسب با صدای ورودی. پس اگر این نوار در پخش کننده ای قرار بگیره و همین عملیات برعکس انجام بشه همون صدای ورودی تولید خواهد شد .

به نظر من اولاً این خاصیت تنها ویژه اکسید آهن نیست بلکه همه مواد رو شامل میشه، البته با قدرت و ضعف متفاوت. دوم اینکه این عملیات رو نه تنها برای صدا بلکه برای نور هم میشود انجام داد که میدانید شده است همون نوارهای خام برای ضبط فیلم.

حال تصور کنید نوری به جسمی میتابد . با تابش این نور مطمئناً الکترونهای جسم تاثیر میپذیرند ، اگر نور به طرف بنفش و بالاتر باشد باعث تحریک شدید و تغییر در مدار انرژی الکترون میشود . اما مسلماً نور قرمز و پایین تر از اون هم میتوانند روی الکترون تاثیر هرچند ناچیز و غیر قابل بررسی بگذارند .

مطمئناً نیز این تاثیرات به الکترونهای دیگر هم منتقل میشود.

اگر بتوانیم یکه جهت دهنده و تقویت کننده ای بسازیم که به موج ایجاد شده جهت و قدرت لازم را بدهد و بتواند موج را به طرف مقابل جسم برساند و در آخرین لایه اتم های جسم دوباره این موج الکتریکی به نور اولیه تبدیل شود تصویر ورای جسم دیده شده و خود جسم نامرئی میشود.

اما چون تقویت کننده شاید یک چیزی شبیه همون تولید کننده امواج الکترو مغناطیس باشد، دوباره با همون خطراتی که در چندپست قبل دوستمون گفتند، روبرو شویم. در این صورت باید آنقدر جهت دهنده دقیقی بسازیم که تنها رو جسم و مسیر مورد نظر اثر بگذارد.