• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 3770)
يکشنبه 13/4/1389 - 23:25 -0 تشکر 209313
انجمن حجتیه و هرم های ارباب حلقه ای!

http://www.javanonline.ir/Images/News/Smal_Pic/12-4-1389%5CIMAGE634137661978848750.png
 
سرشاخه های جدید انجمن حجتیه، مسترهای ارباب حلقه

 
تعدادی از سرشاخه های انجمن حجتیه، مسترهای شبکه دروغین عرفان حلقه (شعور کیهانی) هستند.
 تعدادی از اعضای انجمن حجتیه در بعضی شهرهای کشور به ویژه شهرهای شمالی و به طور خاص در شهرستان شاهرود، مستر(مربی و تعلیم دهنده) و مبلغ عرفان کاذب و کابالیستی «شعور کیهانی» هستند.
این افراد که به عضویت در انجمن حجتیه مشهور هستند مدتی است در نقش مسترهای ارباب حلقه ایفای نقش می کنند. گفتنی است انجمن حجتیه پس از هشدار امام خمینی(ره) در سال 1362 درباره وجود ارتجاع و خیانت در این گروه، به صورت زیرزمینی فعالیت خود را ادامه داده است. از سوی دیگر، برخی صاحبنظران از وجود ارتباط و تعامل بین این انجمن و کشورهای غربی به ویژه انگلستان سخن می گویند.

شنبه 19/4/1389 - 17:48 - 0 تشکر 210811

قائم مقام انجمن حجتیه این روزها در حال تدریس معارف اسلامی در دانشگاه آزاد است.

به گزارش جهان نیوز ،الف که در سالهای ابتدایی دهه 70 به دلیل اهانت به امام خمینی به زندان افتاد مترجم و مولف چندین کتب مذهبی است که اتفاقا با استقبال خوبی هم مواجه شده است. 

وی پس از درگذشت شیخ محمود حلبی در سال 76 به عنوان قائم مقام انجمن حجتیه شناخته شد و از آن زمان تاکنون ضمن تقویت تشکیلات انجمن حجتیه در کشور به عنوان استاد معارف اسلامی و در قالب استاد مدعو در داشگلاه آزاد کرج تدریس می کند.

الف در سالهای قبل از انقلاب در انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران که زیر نظرمستقیم فرح فعالیت تاسیس شده بود مشغول به فعالیت بود.

سایت موسسه "ب" درمعرفی قائم مقام انجمن حجتیه آورده است: وی تا 1356 ش در انجمن حكمت و فلسفه به تحصیل و تحقیق پرداخت و در زمینه عرفان و فلسفه در جلسات درس مهدى حائرى یزدى، سیدحسین نصر و توشى‏هیكو ایزوتسو شركت كرد .

سه شنبه 29/4/1389 - 11:26 - 0 تشکر 212761

من حرف رییس انجمن معارف را گوش میدم که گفتن بیشتر در انجمن فعالیت کنید
در خصوص انجمن حجتیه من استناد میکنم به سخنان آقای محتشمی:
من به طور مشخص می‌توانم از جریان انجمن حجتیه نام ببرم که پشت سر تمام فتنه‌هایی که رخ داده این انجمن را می‌بینم. این تفکر در دوره فعلی، در قالب برخی بنیادها و تشکل‌ها با عناوین و اسامی دیگر فعال است و در بسیاری مراکز نفوذ دارد و از طریق برخی چهره‌ها و شخصیت‌هایی که در زمان امام اجازه مطرح شدن نیافتند و افکارشان دقیقا مخالف امام است عمل می‌کنند.
انجمن حجتیه در اول انقلاب، به امام پیام دادند که جوانان تحصیلگرده‌ای را داریم که می‌توانند در کشور مدیریت کنند؛ ایشان هم پیام دادند که ما نیازی به جوان‌های شما نداریم و این جوانان و مردمی که انقلاب کردند، خودشان می‌توانند کشور را اداره کنند.

پنج شنبه 14/5/1389 - 23:51 - 0 تشکر 218332

بسم الله الرحمن الرحیـــم

مقاله ای دیدم گفتم شاید مفید باشه که قرار بدم...

در ادامه بخوانید...

پنج شنبه 14/5/1389 - 23:55 - 0 تشکر 218339

چكیده


روحانیان در جامعه ایران، به ویژه از هنگام تحریم استعمال توتون و تنباكو، نقش و جایگاه ارزنده‌ای داشته‌اند. آنان همواره تلاش كرده‌اند تا در برابر حكومت‌های ستمگر و نفوذ استعمار بایستند و مانع اجزای اهداف شوم و غارتگرانه بیگانگان شوند. از این رو، استعمارگران نیز بیكار ننشسته و برای اینكه جلو روحانیان را بگیرند. از راه دین وارد شدند. یكی از این راه‌ها، فرقه‌سازی و تفرقه‌افكنی میان مسلمان بوده و هست. 
انجمن حجتیه را نیز برخی ساخته دست استعمار می‌دانند و برخی دیگر، آن را برآیند توطئه استعمار در آفرینش بهائیت دانسته‌اند. هنگامی كه مردم ایران درگیر مبارزه با ظلم شاه بودند، اعضای این انجمن، وقتشان را صرف راهنمایی بهائیان می‌كردند و خودشان را از جریان انقلاب دور نگاه می‌داشتند. 
این مقاله در نظر دارد فعالیت‌های انجمن حجتیه را پیش و پس از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار دهد و واكنش امام خمینی را در برابر این جریان بازگو كند. 


* * * 
اسلام در تاریخ معاصر ایران نقش مهمی در صحنه سیاسی ایران داشته است. حكم تحریم استعمال تنباكو و توتون توسط میرزای شیرازی كه این قرارداد بیش از 54 روز دوام نیاورد و تحت فشار علما، شاه بالاجبار قرارداد را لغو كرد و نقش بی‌بدیل روحانیت شیعه در انقلاب مشروطیت كه عمل به اسلام و اجرای عدالت را خواستار بودند، خشم استبداد و استعمار را برانگیخت. بی‌تردید بدون حضور علمای شیعه، بسیج مردم جهت مقابله با استعمار و استبداد به سرانجام نمی‌رسید و اگر در پایان هم به استیلا رضاخانی ختم شد به دلیل آن بود كه علما و روحانیان را كنار گذاشتند و شیخ فضل‌الله نوری، اعلم علمای تهران را به شهادت رسانیدند.(1)


سلطه تاریخی بیگانگان در ایران و وابسته دانستن رضاشاه به این سلطه توسط نیروهای مذهبی و اشغال ایران توسط متفقین موجی از احساسات ضدبیگانه را در ایران به ویژه بین قشرهای مذهبی به وجود آورد. روحانیت سیاسی با نمایندگی آیت‌الله كاشانی توانست این احساسات را به یك حركت ضداستعماری تبدیل كند. این حركت خصوصاً استعمار انگلیس را كه نزدیك به نیم‌قرن ذخایر ملی ایران را به یغما می‌برد، هدف قرار داد. فتواهای پی در پی مراجع و علما، بسیج توده‌های مذهبی توسط آیت‌الله كاشانی، عملیات كوبنده فدائیان اسلام، مهم‌ترین نقش را در نهضت ملی شدن نفت ایفا كرد.(2) و بالاخره نهضتی كه امام خمینی(س) در سال 1341 آغاز كرد و در سال 1357 به اوج خود رسید و به یك انقلاب تمام عیار تبدیل شد، موجب گردید كه در سال 1357 مردم ایران، شهری و روستایی طبقه متوسط و مستضعف، دانشگاهی و حوزوی، كارگر و كشاورز، بازاری و كارمند، مرد و زن، پسر و دختر، پیر و جوان و همه اقشار ایران به ندای امام خمینی(س) پاسخ گویند و یك پارچه شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را فریاد زنند.(3) استعمار برای در هم پاشیدن و متلاشی كردن حوزه‌های دینی و مرجعیت مذهبی غیر از ایجاد احساس تنفر و حقارت نسبت به ارزش‌های فرهنگی و دینی و ضد ترقی و پیشرفت جلوه دادن سنت‌ها و شعائر دینی به مهم‌ترین عملی كه دست یازید، به وجود آوردن حساسیت‌های داخلی و جنگ‌های زرگری و اختلافات فرقه‌ای شدید بود تا با مشغول كردن اذهان مردم به مسائل انحرافی، آنها را از دشمن و خطر توطئه‌اش غافل سازند. از طرف دیگر، استعمارگران برای تضعیف نفوذ و از بین بردن رهبران و روحانیان متعهد و آگاه درصدد برآمدند كه جهت مقابله با اینان، رهبران و سردمداران روحانی‌نما را روی كار بیاورند و تلاش كردند با ساختن فرقه‌ها و مسلك‌های قلابی و استعماری از یك طرف حكومت‌ها و رژیم‌های دست‌نشاندة خود را سرپا نگه دارند و از طرف دیگر با ایجاد تفرقه و چند دستگی بین مسلمین، اساس فكری و مذهبی آنان را ضعیف و سست كنند تا ذهن، فكر و اندیشه مردم به خصوص جوانان این جوامع مذهبی را از سیاست و حكومت و دخالت در اداره مملكت دور نگه دارند به طوری كه دخالت دین و مذهب در امور سیاست و اداره مملكت امری مكروه و حتی حرام نشان داده شود تا بیشتر و آسوده‌تر بتوانند بر مقدرات این كشورها حاكم و از منابع و ذخایر این كشورها منافع خود را تأمین كنند.(4) حتی اگر انجمن حجتیه ساخته و پرداخته استعمار و استبداد نباشد اما عملاً در جهت منافع آنها حركت كرده است. با توجه به ندای امام خمینی(س) در خصوص خطر مقدس‌نماهای بی‌شعور و طرفداران جدایی دین از سیاست و با توجه به اینكه هم‌اكنون نظام سلطه جهانی تلاش می‌كند با كمك این مقدس‌نماهای متحجر، علاوه بر گسترش اندیشه جدایی دین از سیاست، اختلافات مذهبی را دامن بزند و نیز با توجه به این كه مراكز قدرت شیطانی تلاش می‌كنند به فرزندان راستین خمینی كبیر و یاوران خامنه‌ای عزیز، به دلیل عشق به امام زمان(عج) انگ انجمنی بزنند لازم است به كالبدشكافی این جریان بپردازیم. لذا در این مقاله سعی داریم به سئوالات زیر پاسخ گوییم: 


1. انجمن حجتیه چگونه شكل گرفت و چه عملكردی داشت؟ 
2. ابعاد فكری و اعتقادی انجمن حجتیه چیست؟ 
3. آخرین تحركات انجمن حجتیه چه بود؟ 
4. ‌رو انجمن حجتیه است؟

جمعه 15/5/1389 - 0:4 - 0 تشکر 218340

شكل‌گیری انجمن حجتیه
نام كامل انجمن حجتیه كه به انجمن ضدبهائیت نیز مشهور بوده، «انجمن خیریه حجتیه مهدویه» است. این انجمن مقارن با كودتای آمریكایی 28 مرداد 1332 تأسیس شد. مؤسس این گروه آقای شیخ‌محمود ذاكرزادة تولایی است كه به نام شیخ محمود حلبی شناخته شده بود.وی تا پیش از كودتا هر روز برنامه‌های سخنرانی در رادیو مشهد داشت.(5) 

در خصوص علت و هدف تشكیل انجمن نظرات مختلفی وجود دارد. برخی بر این عقیده‌اند كه در سالهای پیش از 28 مرداد 1332 كه تبلیغات وسیعی برای انحراف افكار عمومی توسط بهائیت به ویژه علیه روحانیت و حوزه‌ها راه افتاد آقای حلبی كه در حوزه مشهد درس می‌خواند و استاد وی میرزامهدی اصفهانی – كه علاقه خاصی به امام زمان(عج) داشته – به همراه طلبه دیگری به نام سیدعباس علوی توسط یك مبلغ بهائی به بهائیت دعوت می‌شوند.

این افراد چند ماهی از وقت خود را برای مطالعه بهائیت صرف می‌كنند. سیدعباس علوی به خاطر زمینه‌های دنیوی و شهوانی كه احتمالاً بهائیت در اختیارش می‌گذارد می‌لغزد و بهائی می‌شود و به عنوان یكی از مبلغان بزرگ بهائیت كتاب‌هایی هم در اثبات آن می‌نویسد.

آقای حلبی با مشاهده این مسئله بهائیت را خطر بزرگی تشخیص می‌دهد و با برقراری تماس با افراد گول‌خورده از بهائیت، به جلسات تبلیغی آنان راه یافته، با آنها به مناظره و مباحثه می‌پردازد.

سپس آقای حلبی به تهران آمده و جذب نیرو می‌كند و اطلاعات و تجربیات خود را منتقل می‌نماید. چون بهائیت مثل مساجد ما علنی و با پرچم فعالیت می‌كردند و خطر آنها نزد علما منعكس شده بود، پس از یك سری موفقیت‌ها، آقای حلبی و دوستانش مورد حمایت علما قرار گرفتند و علما اجازه استفاده از سهم امام را نیز به آنها دادند.(6)


نظر دومی كه در خصوص تشكیل انجمن وجود دارد مربوط به خود انجمنی‌ها است. آنها معتقدند آقای حلبی رئیس انجمن مدعی شده كه در سالهای 32 خواب دیده است كه امام زمان به وی امر فرموده‌اند كه گروهی را برای مبارزه با بهائیت تشكیل بدهد. نظر دیگر حاكی از آن است كه پس از بروز اختلاف بین آیت‌الله كاشانی و مصدق و شكست نهضت ملی نفت همزمان تبلیغات بهایت نضج گرفت و گروهی را كه در بینشان طلبه نیز بود از جمله هم حجره‌ای آقای حلبی را جذب كردند.

لذا بهائیت در ذهن شیخ محمود حلبی بزرگ جلوه‌گر شد و به این نتیجه رسید كه باید سیاست را ول كرد و دست به انجام اقدامات فرهنگی زد.

به علت شكست نهضت نوعی یأس بر جامعه حاكم شد و عده‌ای كه به دنبال جریانی می‌گشتند تا با وصل شدن به آن، یأس و بریدگی خود را توجیه ایدئولوژیكی و سیاسی كنند، به این جریان پیوستند. گروهی دیگر برآنند كه استعمار همواره یك قسمت از سیاست‌هایش فرقه‌سازی بوده و برای مطرح كردن، بالا كشیدن و رشد دادن آن فرقه دست به ایجاد یك ضدفرقه نیز می‌زده است و مسئله انجمن بهائیت و انجمن ضدبهائیت نیز مشمول این سیاست می‌باشد.(7) 


گذشته از علت شكل‌گیری انجمن حجتیه آنچه كه با قاطعیت می‌توان گفت این است كه انجمن برخلاف حركت اسلام سیاسی و انقلابی حركت كرده و با جدایی دین از سیاست نیروی خود را مصروف عوامل فرعی كرده از مبارزه با اصل و ریشه فساد غافل ماند و به همین جهت مورد استقبال دربار قرار گرفت. 


به هر ترتیب آقای حلبی به تشكیلات خود رسمیت داد و نهایتاً در سال 1336 آن را به نام انجمن حجتیه مهدویه به ثبت رساند. این انجمن دارای یك هیأت مدیره بود كه فعالیت‌های انجمن زیرنظر این هیأت مدیره انجام می‌گرفت. شیخ محمودحلبی ریاست هیأت مدیره را بر عهده داشت و اعضای این هیأت مدیره عبارت بودند از: 
حاج‌سیدرضا رسول، سیدحسن سجاید، محمدحسین غلامحسین، حاج محمدتقی تاجر(8)


اساس‌نامه انجمن دارای یك فصل، دو ماده، هشت بند و دو تبصره بود؛(9) تبصره یك عبارت است از اینكه، هدف انجمن تا ظهور قائم موعود غیرقابل تغییر است. در تبصره دو آمده است: «انجمن به هیچ‌وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسئولیت هرنوع دخالتی را در زمینه سیاسی كه از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد بر عهده نخواهد داشت.»(10) 


انجمن حجتیه به زودی موفق شد در اكثر شهرهای ایران گروه‌هایی را سازمان بدهد و از تهران فعالیت آنها را هدایت كند. از آنجا كه هر نوع فعالیت سیاسی از طرف اعضای انجمن ممنوع بود عملاً حمایت دستگاه امنیتی دوره حكومت محمدرضاشاه را به خود جلب كرده بودند. آقا علی‌اكبر پرورش از فعالان اولیه و سابق انجمن حجتیه می‌گوید:

«از برادران و خواهران انجمن نوشته می‌گرفتند كه در امور سیاسی دخالت نكنند و انجمن شدیداً از درگیر شدن با مسائل سیاسی اجتناب می‌كرد.» به دلیل گرفتن تعهد كتبی مبنی بر عدم مبارزه و عدم دخالت در امور سیاسی از اعضا بود كه انجمن، نه تنها كوچك‌ترین تهدیدی از جانب رژیم منحوس پهلوی نشد بلكه بعضاً مورد حمایت آنان نیز قرار گرفت. از طرف دیگر چون متظاهر به مذهب و مطیع مرجعیت هم بود نزد روحانیان هم توانست مشروعیت لازم جهت حمایت را كسب كند.(11) حد اعتماد دستگاه امنیت رژیم شاه به آقای حلبی در سند زیر آشكار می‌شود. 


رئیس واحد اطلاعات دستگاه امنیت دستور می‌دهد كه هراقدام نسبت به گروه حجتیه با نظر آقای حلبی باشد:


پیرو نامه شماره 20171/12525-17/1/36 سازمان اطلاعات و امنیت تهران خواهشمند است دستور فرمایید از هرگونه اقدام و نظراتی كه نسبت به اعضای پنج نفر یادشدگان در نامه پیروی مذكور به عمل خواهند آورد، این واحد را نیز آگاه سازند. ضمناً چون تجمع نامبردگان جنبه ضدیت با مسلك بهایی را دارد و برابر اطلاع حاج شیخ‌محمود ذاكرزاده تولایی معروف به حلبی از گردانندگان این جلسه با بخش 21 سازمان اطلاعات و امنیت تهران همكاری‌هایی دارد اصلح است هرگونه اطلاعی در مورد جلسه متشكله را قبل از احضار بقیه از مشارالیه استفسار نمایند. 
رئیس واحد اطلاعاتی كمیته مشترك ضدخرابكاری، ناصری 23/1/36(12)

با این سند، همكاری دستگاه امنیتی ایران و گروه حجتیه به خوبی آشكار می‌شود. سند دیگری كه در زیر ذكر می‌شود گویای آن است كه هرگاه افرادی، از روی بی‌اطلاعی از روابط انجمن با دستگاه امنیت اقداماتی علیه برخی از فعالان حجتیه انجام داده‌اند مورد توبیخ دستگاه امنیت و رئیس آن قرار می‌گیرند: 


درباره شیخ محمود تولایی برابر اظهار نامبرده بالا آقای محمود صالحی نماینده انجمن مباحثه و ارشاد بهائیان به دین اسلام از طریق آن ساواك احضار و توضیحاتی در مورد انجمن مذكور از وی خواسته شده و با آنكه مشارالیه صراحتاً اعتراف نموده كه كلیه سوابق امر توسط گردانندگان انجمن در مركز در اختیار ساواك قرار گرفته معهذا مرتباً به عناوین مختلف اظهار و مورد بازرسی قرار گرفته است. خواهشمند است دستور فرمایید چگونگی و علت احضار نماینده انجمن فوق‌الذكر را اعلام دارد. 
مدیركل اداره سوم – مقدم(13) 


اسناد فوق نشان می‌دهد كه تا چه اندازه روابط انجمن با دستگاه امنیتی شاه نزدیك بوده است. بدون تردید اگر آنها كوچك‌ترین خطری احساس می‌‌كردند با شدت با انجمن حجتیه برخورد می‌كردند در صورتی كه دستگاه امنیتی خود به حمایت و تشویق آنها پرداخته است. علی‌اكبر پرورش درباره عكس‌العمل دستگاه امنیت از استعفای خود از انجمن حجتیه می‌گوید: 


وقتی ساواك متوجه شده بود كه من از انجمن كمار رفته‌ام همین نادری [از مسئولان عالی‌رتبه دستگاه امنیت] ملعون ما را خواست و خیلی فحاشی كرد و گفت چرا دیگر در انجمن نیستی.(14) 
دستگاه امنیتی می‌دید افراد مذهبی كه از انجمن جدا می‌شدند به سوی نیروهای انقلابی و ضدرژیم می‌روند، لذا انجمن محلی برای جذب نیروهای مذهبی بود.

جمعه 15/5/1389 - 0:22 - 0 تشکر 218341

عملكرد انجمن حجتیه قبل از انقلاب


طرح مسائل انحرافی و خرافات یكی از مهم‌ترین عملكردهای انجمن حجتیه، قبل از انقلاب است. مهم‌ترین و آشكارترین فعالیت انجمن، قبل از انقلاب، مبارزه با بهائیت بود. مبارزه با بهائیت فلسفه وجودی انجمن را شكل می‌داد؛ این مبارزه تنها در بعد فكری، انجام می‌گرفت و انجمن وارد فاز سیاسی و اقتصادی نمی‌شد.

در حالی كه بهائیت یك پدیده كاملاً سیاسی و شبه جاسوسی بود و متقابلاً یكی از راه‌های مبارزه با آن، برخورد سیاسی بود. از آنجا كه انجمن سیاست را نفی می‌‌كرد با این ویژگی بهائیت درگیر نشد و فقط از پایگاه ایدئولوژیك به نقادی آن می‌پرداخت. به همین خاطر هنگامی كه با هویدا نخست‌وزیر معدوم شاه، دكتر ایادی، دكتر ثابتی، یا هژبر یزدانی و غیره كه از مسئولان و متنفذان حكومت استبداد بودند برخورد می‌كرد، با وجودی كه بهائی بودند، انجمن ضدبهائی باز هم به دیده بی‌تفاوتی به آنان می‌نگریست زیرا درگیری با آنان اگر چه بهائی بودند جنبه سیاسی پیدا می‌كرد نه ایدئولوژیك و چون انجمن باید تنها با مبلغان بهائیت به مبارزه برمی‌خاست دیگر كاری به كار آنها نداشت.(15)

شهید رجایی می‌فرماید: «آن موقعی كه برادران و خواهران‌مان زیر شكنجه فریاد می‌كشیدند اینها می‌رفتند ثابت كنند كه بهائیت بر حق است یا باطل و دقیقاً در مقابل مبارزه قرار می‌گرفتند.»(16)

استاد شهید هاشمی‌نژاد در این رابطه می‌فرماید: 
تعدادی از رهبرانشان (رهبران انجمن حجتیه) چنان بهائیت را بزرگ می‌كردند كه انگار در این مملكت خطر، بهائیت است. در حالی كه ما معتقد بودیم یعنی خط انقلاب معتقد بود كه بهائیت شاخه‌ای از شاخه‌های استعمار، معلولی است ما باید سراغ علت برویم.(17)


در واقع، عملكرد انجمن حجتیه در راه مبارزه ایدئولوژیك با بهائیت همان طور كه گفته شد در خدمت اهداف رژیم شاه بود. رژیم قصد داشت از یك طرف با ترویج ابزار شیطانی و شهوانی، جوانان این مرز و بوم را سرگرم كند و از طرف دیگر با تقویت جریان‌های غیرسیاسی و بی‌خطر همچون انجمن حجتیه، فكر جوانان مذهبی را از مبارزه با رژیم فاسد شاه به مبارزه فكری و ایدئولوژیك با گروه‌هایی همچون بهائیت سوق دهد.

انجمنی‌ها مسئله بهائیت را آن قدر مهم جلوه دادند كه حتی در مبارزه امام خمینی(س) با رژیم شاه شركت نكردند و در ضمن چون این حركت را نشئت گرفته از فتوای مرجع انجمن (آیت‌الله خویی) می‌دانستند از نظر شرعی نیز اشكالی در كار خود نمی‌دیدند.

رهبران انجمن حتی با مشاهده سیل عظیم جمعیت مسلمانان در مقابله با نظام ستمشاهی و حمایت روحانیان معظم از آنها، حاضر نشدند كه به امامت مرجع كبیر شیعیان تن بدهند و قیام مردم را با عباراتی مثل «وزوز پشه را چه به فانتوم» به استهزاء می‌گرفتند و می‌گفتند: «مشت بر درفش چه می‌تواند بكند» یا امام را مسخره كرده و اظهار می‌كردند كه «یك خودكاری در دستش گرفته و یك اعلامیه‌ای نوشته می‌خواهد آمریكا را شكست بدهد.»(18) 


انجمن قبل از انقلاب اسلامی نیروهای جوانی را كه می‌توانستند در امر مبارزه مؤثر باشند نه تنها به جریان انحرافی می‌انداخت و از مسیر نهضت دور نگه می‌داشت بلكه در سخنرانی‌ها هم در منكوب كردن مبارزان اقدام می‌كرد چنانكه حلبی در یكی از سخنرانی‌هایش گفت: 


چندی است تحریص می‌كنند. ولی چه از آب درمی‌آورند؟ چریك. چی از آب درمی‌آورند؟ مفسده خرابكار، موذی به اجتماع، مضر به نظام، تشویق می‌كنند اما یك جوری تشویق می‌كنند كه آنی كه به عمل می‌آید، بر ضرر تمام می‌شود، چون طبق اسلام تشویق نمی‌شوند.(19)


یعنی در واقع همان تهمت‌هایی كه رژیم طاغوت به مخالفان خود نسبت می‌داد. اینها هم همان را طوطی‌وار تكرار می‌كردند. امام امت می‌فرمایند: 


از بس اجانب و عملشان به گوش ما خوانده‌اند كه: آقا برو سراغ كارت، سراغ مدرسه و درس و تحصیل، به این كارها چكار دارید؟ این كارها از شما برنمی‌آید. ما هم باورمان آمده كه كاری از ما نمی‌آید و اكنون من نمی‌توانم این تبلیغات سوء را از گوش بعضی بیرون كنم.(20) 


جدا از پرداختن انجمن به مسئله بهائیت به مثابه یك مشكل اصلی، یكی دیگر از اهداف انجمن، مسئله اهل تسنن بود؛ آنها برای ایجاد دافعه نسبت به آنان برنامه‌ریزی می‌كردند و این هم به طور دقیق همان جاده‌ای بود كه استعمار ترسیم كرده بود.

از موضوعات مهم سخنرانی‌های سرپرست انجمن، تبیین قدرت جسمانی امام علی(ع) و میزان تیزی و برندگی ایشان بود و اینكه امام یك تنه حریف جمعیت عظیمی بود و با هر فریاد الله‌اكبر یك تن را به زمین می‌انداخت. انجمنی‌ها از سنخ مروجان آن عقیده بودند كه تمام فضایل امیرالمؤمنین را در شجاعت و شمشیر و شمشیرزنی او خلاصه ساخته بودند و تمثالی از حضرت می‌آفریدند كه در معیت شمشیری بلند در كنار شیر پُر یال و كوپالی ایستاده بودند: بدین معنا كه حضرت در شجاعت و قدرت همچون شیر است.(21)

جمعه 15/5/1389 - 14:3 - 0 تشکر 218407

مبارزه با پپسی كولا

یكی دیگر از فعالیت‌های انجمن مبارزه با پپسی كولا بود.

انجمن پپسی‌كولا را مذموم و تحریم شده می‌شمرد و از این رو، برخی آشامیدن آن را حرام دانسته اعضای خود را بسیج كردند تا با مغازه‌داران تماس بگیرند و آنان را با روش تشویق و تهدید از فروش این نوشابه منع كنند.

هنگامی كه فعالیت آنها روی یك مغازه‌دار كارگر می‌افتاد آن را یك پیروزی و فتح تلقی می‌نمودند. چرا به جای شاه، آمریكا، شیوع فحشاء، معاملات رَبَوی بانك‌ها و هیأت‌های مستشاری آمریكا در ایران و به جای پایگاه‌های جاسوسی استراق سمع آمریكا در ایران و حق توحشی كه آمریكایی‌ها از دولت ایران می‌گرفتند با پپسی مبارزه می‌كردند؟

زیرا صاحب و امتیازدار كارخانه آن ثابت پاسال، بهائی بود، لیكن انجمن، ثابت پاسال و دیگر سركردگان و زمامداران بهائیت را رها كرده و با یك شیء بی‌زبان درافتاده بود. 


در حرمت شرب پپسی كه از ناحیه علمای وقت صادر گردیده بود بحثی نیست.

سخن در اصلی نمودن مبارزه با پپسی است به نحوی كه انگار حكم حرمت صرفاً بر آن نوشابه جاری بود و دیگر مظاهر و مفاسد سیاست مباح بود كه اینچنین به فرعیات می‌پرداختند و نسبت به سرچشمه‌ای كه آب از آن گل‌آلود بود عامداً و عالماً غفلت می‌ورزیدند.(22)

جمعه 15/5/1389 - 14:5 - 0 تشکر 218409

موضع‌گیری انجمن در سالهای 56 و 57
با اوج‌گیری حركت اسلامی در سال‌های 56-57 به رهبری امام خمینی(س) و با كمك روحانیان و علمای مجاهد، انجمن در یك بن‌بست گیر كرد و برخی نیروهای درون انجمن نیز انجمن را برای پیوستن به نهضت اسلامی زیر فشار قرار دادند، اما انجمن حتی بیانیه‌ای هم در پشتیبانی از تظاهرات‌های انقلابی صادر نكرد و به سبب همراه نشدن با حركت مردم، انجمن با یك فروپاشی تشكیلاتی مواجه گردید، چون بدنه اصلی انجمن به انقلاب پیوسته بود.(27) 


انجمن برای حفظ موجودیت تشكیلاتی بر سر دوراهی شركت یا عدم شركت در انقلاب اسلامی قرار گرفت و كماكان به شیوه گذشته، برای فرونشاندن جوّ داخل و خارج انجمن نسبت به خودش، دست به اقدام ضدانگیزه‌ای زده و طی ارسال نامه‌هایی به برخی مراجع ابتدا آمار و بیلان‌ كاری از انجمن را ارائه داد و یادآوری كرد كه ما در طول فعالیت‌های فرهنگی‌مان تعدادی از بهائیان را مسلمان كرده‌ایم، این تعداد مسیحی اسلام آورده‌اند و این تعداد از جوانان لاابالی را به محفل فعالیت‌های اسلامی كشانده‌ایم و افزود كه این ثمره و محصول فعالیت‌های فرهنگی انجمن بوده و اگر در امور سیاسی دخالت می‌كردیم به این توفیقات و نتایج نمی‌رسیدیم، اینك با توجه به این كه شركت در تظاهرات و امور سیاسی منجر به از هم پاشیدن انجمن می‌گردد و حركت‌هایی در انحصار یك عده از روحانیان آغاز شده تكلیف شرعی ما را بیان فرمایید.(28)

لذا انجمن مبارزه با بهائیت را بهانه قرار داده، در انقلاب شركت نكرد و حتی پیروزی انقلاب را غیرممكن می‌دانست.

مهندس طیب یكی از مسئولان سابق و جداشدة از انجمن نیز در این باره می‌گوید: «در جریان مبارزه و انقلاب، خود آقای حلبی قضاوتشان این بود كه این انقلاب، چون رژیم مسلح است و ارتش دارد و مردم سازمان و سلاح ندارند به پیروزی نمی‌رسد.»(29)


با توجه به همین تفكر با روند انقلاب به مخالفت برخاستند و در جریان مخالف حركت رهبری انقلاب حركت می‌كردند. به طور مثال، در نیمه شعبان سال 1357 حضرت امام خمینی(س) فرمان دادند كه: 


اكنون لازم است در این اعیادی كه در سلطنت این دودمان ستمگر برای ما عزا شده است بدون هیچ‌گونه تشریفات كه نشانگر عید و شادمانی باشد، در تمام ایران، در مراكز عمومی مثلاً مسجد بزرگ، اجتماعات عظیم برپا كند و گویندگان شجاع و محترم مصایب وارده بر ملت را به گوش شنوندگان برسانند.(30) 


در حالی كه رژیم ستمشاهی برای مقابله با فرمان امام خمینی(ره) كوشش‌های فراوانی برای برگزاری جشن‌های نیمه شعبان مبذول می‌داشت، انجمن حجتیه هم همراه با رژیم در مقابل فرمان امام ایستاد و در تهران و شهرستان‌ها جشن‌های دلخواه خود را برگزار كرد و برای این كه پاسخی برای عمل خود داشته باشند هیأتی را به سرپرستی حسین تاجری، از مسئولان انجمن، نزد شریعتمداری فرستاده و از وی كسب تكلیف كرده بودند. این در حالی بود كه شریعتمداری خود مهره قابل اعتماد رژیم به شمار می‌رفت.

وی درگفتگوی خود با مقامات ساواك در شب 1/7/1357 كه به شماره 7404/312 مورخ 2/7/57 در بولتن چهاربرگی ساواك موجود است گفته بود: 


سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید كه اعلیحضرت اطمینان داشته باشند. همان مشكلاتی كه امروز ایشان دارند، ما هم داریم... یكی از پایگاه‌های مخالف با رژیم سلطنتی ایران نجف است كه من صد در صد با این پایگاه مخالفم.

من برای حفظ مملكت، دیانت و سلطنت فكر می‌كنم... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم آنهایی را كه اطمینان دارید بعد از آزادی تحریكات نمی‌كنند، آزاد كنید ولی بقیه را نگه دارید، مخصوصاً كسانی را كه اهانت به مقام سلطنت می‌كنند.(31)


نتیجه كسب تكلیف از چنین فردی، مشخص است كه همراه با نظر رهبری انقلاب نخواهد بود. لذا انجمن به دنبال مشروعیت بخشیدن به عمل خود بود.

در زمانی كه مردم مسلمان در خیابان‌ها توسط رژیم شاه به خاك و خون كشیده می‌شدند، انجمن پروانه ادامه فعالیت خود را با تصویب مقامات رژیم تمدید می‌كند.

انجمن با احساس فعالیت فردی از اعضاء علیه رژیم، او را بلادرنگ اخراج می‌كرد. 


مهندس طیب از مسئولان سابق انجمن می‌گوید: 


با روی كار آمدن شریف امامی در 19 رمضان 1357 تعدادی از اینان حركت دیگری را در برابر امت قهرمان ایجاد كرده و راه افتادند و گفتند: این ملازاده است این آخوندزاده است. آیت‌الله‌زاده است. این از بیت سلطان‌العلماست. دیگر كارها درست می‌شود حالا چه می‌گویید.(32) 


اما تمام سنگ‌اندازی‌ها و مخالفت‌كردن‌های انجمن، نتوانست انقلاب را از مسیر نهایی‌اش منحرف كند بلكه عده‌ای از اعضای انجمن هم با انقلاب اسلامی همراه شدند و انقلاب اسلامی با رهبری هوشمندانه امام(س)، لطف و عنایت خداوند و به همت مردم به پیروزی رسید.

جمعه 15/5/1389 - 14:8 - 0 تشکر 218410

انجمن حجتیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی


با پیروزی انقلاب اسلامی انجمن حجتیه كه در حیرت پیروزی انقلاب اسلامی بود تضعیف شد زیرا آنها اعتقادی به پیروزی انقلاب اسلامی نداشتند، لذا پنج شش ماه در حالت تردید بودند.

انجمنی‌ها كه تا واپسین روزهای پیروزی انقلاب می‌گفتند امام سیزدهم در پاریس نشسته و مردم را جلوی گلوله می‌فرستد در نیمه شعبان سال اول انقلاب عكس همه مراجع را زد و بعد از چندماهی به تأییدات خود از رهبر انقلاب اشاراتی داشت و خود آقای حلبی از مضامینی چون عظیم‌الشأن و رهبر كبیر برای امام خمینی(س) استفاده كرد.(33) 


وقتی انجمنی‌ها به موضع انفعال افتادند نیروهای تربیت شده در انجمن، پس از انقلاب به سه دسته تقسیم شدند:


1- از دسته اول برخی مانند آقای پرورش، دكتر صادقی، استاد دانشكده الهیات مشهد، عبدالكریمی، استاد دانشگاه مشهد، مهندس مصحف و بسیاری دیگر به انقلاب پیوستند. در میان اینان، جوانانی نیز حضور داشتند كه دست كم چند سالی انجمن را تجربه كرده و به صف انقلابیان پیوسته بودند. برخی نیز مانند آقای طیب كه مسئولیت برگزاری مراسم سخنرانی‌ها را در تهران بر عهده داشت، نه تنها به انقلابیان پیوستند، بلكه به نوعی در برابر انجمن هم قرار گرفتند. 


2. دسته دوم در برابر انقلاب بی‌تفاوت ماندند.

3. دسته سوم به انتقاد از انقلاب پرداخته و به صف مخالفان – از نوع دیندار – پیوستند.(34) 


انجمن پنج ماه پس از پیروزی انقلاب، مبادرت به تجدیدنظر و اصلاحاتی در اساسنامه‌اش با افزودن تبصره‌ها و متمم‌هایی نمود كه در شرایط انقلاب، قادر باشد گاه به میخ و گاه به نعل بزند و دو پهلو موضع بگیرد.

مثلاً اگر در مواردی از آنها انتقاد می‌شود، فوراً شاهد خود را كه متمم اساسنامه است به رخ می‌كشیدند كه بلی ما مطابق اساسنامه‌مان مطیع و فرمانبردار رهبر عالیقدر انقلاب حضرت امام خمینی(س) و آماده خدمت به ارگان‌ها و نهادها و... و معتقد به ولایت فقیه و كذا و كذا هستیم.(35)

همزمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجمنی‌ها سعی كردند در مراكز مهم دولتی نفوذ كنند.

در زمان حاكمیت دولت موقت اكثر افراد نفوذی انجمن كه از نظر فكری و عملی هماهنگ با بازرگان بودند، در پست‌ها مستقر شدند و به تدریج توسط خودشان افراد دیگر انجمن را وارد ارگان‌ها و نهادهای انقلاب، حزب جمهوری اسلامی، جهاد، سپاه، دادگاه‌های انقلاب، فرمانداری‌ها، آموزش و پرورش و... نموده و آنان نیز برای القاء طرز تلقی‌شان از اسلام، تلاش می‌كردند.

از مراكز مهم دیگری كه به طور چشمگیر افراد انجمن توانستند در آن نفوذ كنند مراكز اطلاعاتی كشور بود.

كلیه مدارك و اسنادی كه پرده از ماهیت واقعی و روابط انجمن با ساواك برمی‌داشت، سریعاً نابود شد و بقیه اسناد جمع‌آوری شده را هم در اختیار دیگر ارگان‌ها نمی‌گذاشتند. آیت‌الله جنتی در این رابطه گفت: 


علت اصرار شما دایر بر این بود كه در مراكز اطلاعاتی نفوذ كنید و اطلاعات جمع‌آوری شده را به مراكز بهره‌وری و به ارگان‌های انقلابی نمی‌دهید چیست؟ چرا؟

مگر سپاه یا ارگان‌های مشابه نباید دارای آن اطلاعات باشند تا ضدانقلاب را پی‌گیری نمایند؟ چرا با سپاه به صورت كامل همكاری ندارید؟(36) 


با نفوذ انجمن حجتیه در مراكز اطلاعاتی، به خصوص مركز اسناد ملی، امام خمینی(س) متوجه این خطر شده و خود شخصاً در سال 1362 مسئول مركز اسناد ملی را تعویض نمودند.

در همین سال، انتشار كتابی با عنوان «در شناخت حزب قاعدین» ضربه سختی بر انجمن وارد كرد.

این كتاب پیش از آن، به صورت بخش بخش در روزنامه اطلاعات به چاپ می‌رسید، زمانی كه كتاب در تیراژی بالغ بر هشتاد و هشت هزار جلد به چاپ رسید ضربه‌ای سهمگین بر انجمن وارد آمد.(37)

جمعه 15/5/1389 - 14:8 - 0 تشکر 218411

مبارزه با ماركسیسم به جای بهائیت


یكی دیگر از خط‌مشی‌های انجمن حجتیه بعد از پیروزی انقلاب جایگزینی مبارزه با ماركسیسم به جای بهائیت بود. هر چند سعی می‌كردند تا دو سه سال بعد از انقلاب همچنان خطر بهائیت را زنده نگه دارند ولی اهتمام اصلی خود را معطوف به ماركسیسم كردند و در كلاس‌های آموزشی خود ماركسیسم را نقد می‌كردند، این در حالی بود كه حداقل به خطر و خسران فرهنگ غرب كه تا مغز استخوان دانشگاه‌‌ها، مراكز تربیتی، ادارات و جامعه رسوخ كرده بود بی‌توجه بودند و ماركسیسم را مسئله اصلی نشان می‌دادند.(38) 


حضرت آیت‌الله جنتی در این رابطه می‌گوید: 


دلیل اینكه تكیه‌تان روی ضدانقلاب چپ است و از ضدانقلاب راست غفلت می‌ورزید چیست؟ مگر امام آمریكا را شیطان بزرگ نخواندند، مگر ما گرفتار آمریكا در نیم قرن اخیر نبوده‌ایم؟ در حالی كه شعار ما نه شرقی، نه غربی است چرا شعار نه غربی را ول كرده‌ایم و شعار نه شرقی را چسبیده‌اید با اینكه ما تأیید می‌‌كنیم هر دو برای جامعه بشریت خطر است.(39) 


دكتر محمدرضا سیاهی نیز در این باره نقل می‌كند: 


در سال 1359 با یكی از اعضای انجمن ملاقات داشتیم كه به همان تغییر رویه انجمن از مبارزه با بهائیت به مبارزه با ماركسیسم اشاره می‌كرد. می‌گفت كه: «امروز مبارزه با ماركسیسم در اولویت برنامه ماست.» در واقع این هدف اشتباهی بود و با رشد انقلاب اسلامی و فروپاشی نظام كمونیستی شوروی، بطلان این مكتب الحادی بر همه آشكار گردید.(40)

به همین جهت، انجمن حجتیه در مجموع كوچك‌ترین موضع منفی در قبال جریان بنی‌صدر، جبهه ملی، تظاهرات 25 خرداد آنان، حزب خلق مسلمان كه حامی‌اش شریعتمداری بود و... اتخاذ نكرد و حتی پس از اینكه شریعتمداری از مرجعیت ساقط شد در اعلامیه‌ای كه جهت محكومیت توطئه مشترك قطب‌زاده – شریعتمداری پخش كردند بدون اینكه نامی ببرند، گروهی به نام عوامل فاسد روحانی‌نما را محكوم كردند و در قبال بنی‌صدر هم تا آخرین لحظات كه با همیاری ضدانقلابیان چپ و راست دیگر، آشوب‌های خیابانی برپا می‌كردند، هیچ‌گونه جبهه‌گیری و مخالفت نكرد؛‌ اما پس از آنكه بنی‌صدر به عنوان یك تكیه‌گاه ضدانقلاب، از مقام رسمی عزل شد و كار به اتمام رسید و انجمن شكست قطعی خط كفر غرب، علیه خط امام را رؤیت كرد، دیگر علاج و گریزی جز محكوم كردن بنی‌صدر نیافت و اطلاعیه‌ای صادر و بنی‌صدر را خودفروخته خواند.(41)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.