فرق بین دوست داشتن و عشق ورزیدن و فرق بین عشق معمولی و عشق روحانی در چیست ؟
بین دوست داشتن و عشق ورزیدن فرق زیادی است . در دوست داشتن تعهدی وجود ندارد ولی عشق ورزیدن تعهد است . به همین علت است كه مردم زیاد راجع به عشق حرف نمیزنند . در واقع مردم به نحوی از عشق حرف میزنند كه تعهدی مورد نیاز نباشد . مثلا میگویند : (( من عاشق بستنی هستم )) چگونه میتوان عاشق بستنی بود ؟ میتوان بستنی را دوست داشت اما نمیتوان عاشقش بود . یا میگویند : (( عاشق سگم هستم )) یا (( عاشق ماشینم هستم )) میگویند عاشق اینم , عاشق آنم ; اما مردم واهمه دارند از اینكه به همدیگر بگویند عاشق هستند .
مردم به هم میگویند (( به شما علاقه دارم )) چرا به هم نمیگویند (( عاشق شما هستم )) برای اینكه عشق تعهد آور است . عشق درگیر شدن است – خطر كردن و مسوولیت پذیری است . علاقه داشتن گذراست . من امروز دوستتان دارم و فردا ممكن است دوستتان نداشته باشم – هیچ خطر كردنی با آن همراه نیست . وقتی به زنی میگویید (( عاشقتان هستم )) تن به خطر داده اید یعنی میتوانی روی من حساب كنی .
وقتی مردی به زنی میگوید (( به تو علاقه دارم )) در اصل چیزی راجع به خودتان اقرار میكنید و میگویید : من چنین آدمی هستم و بر این اساس به تو علاقه دارم . من به بستنی هم علاقه دارم . به ماشین هم علاقه دارم و به همین نحو به شما هم علاقه دارم . ولی وقتی پای عشق به میان می اید شما راجع به ان شخص حرف میزنید . منظورتان این است كه شما دوست داشتنی هستید و پیكان به طرف ان شخص هدفگیری شده است .و خطر در همین است . دارید قول میدهید.
نشانه های عاشق بودن چیست ؟
سه تاست . اولی , اغنای محض . به هیچ چیز دیگری نیاز نیست . دوم آینده وجود ندارد . همین لحظه عشق ابدیت دارد , نه لحظه بعد – نه فردا – نه ا ینده . و سوم , وجودت از میان بر میخیزد , دیگر وجود نداری .اگر هنوز وجود داشته باشی معنی اش این است كه هنوز وارد معبد عشق نشده ای .
اشو