درد سیاوش
نویسنده : اسماعیل فصیح (1313 -1388 تهران)
انتشارات : صفی علیشاه
327 صفحه
در جشن ازدواج خسرو با ثریا مرد دیوانه ای وارد عروسی می شود و با قاتل خطاب کردن خانواده داماد عروسی را به هم می ریزد. خسرو به دنبال یافتن حقیقت زندگی اش و چگونگی مرگ پدرش - سیاوش ایمان- به هر دری می زند و از نظرها پنهان می شود.
جلال - راوی داستان - به دعوت خواهرش فرنگیس از خوزستان راهی تهران می شود تا به جستجوی خسرو بپردازد او دایی ثریا است. فرح مادر خسرو با وجود سن نسبتا زیاد زنی زیباست و با سرهنگ بازنشته ای زندگی می کند و همواره می خواهد خسرو را از جستجوی علل قتل پدرش باز دارد.
ژیلا خاله خسرو نیز در حال کمک به جلال است تا این راز بزرگ را کشف کنند و در حین ماجرا به هم علاقه مند می شوند.