منم یه فرد تحصیل کرده ام مثل بقیه تحصیل کرده ها !دوست دارم به اندازه ی تحصیلاتم به من نیز احترام بزارن . آره ... من یک پرستاره . یک پرستار خیلی وقت ها دلم می گیره از اینکه منو به اسم یک آمپول زن می شناسن . بعد با خودم می گم عیبی نداره ، مردم عادی از رشته تحصیلی من اصلا اطلاعات کافی ندارن .یادم میاد زمانی رو که تازه تو این رشته قبول شدم هر کی منو می دید می گفت : خوب شد دیگه ، از این به بعد آمپولمون رو می دیم خانم پرستار برامون بزنه . به نظر من یکی از خصوصیات خوبم اینکه مطالب روزنامه ها را خیلی دنبال می کنم ، اما وقتی که به صفحه نیازمندیها می رسم چشم به مطالبی مثل ( به یک پرستار جهت مراقبت از پدر پیرمان نیازمندیم ، به یک پرستار جهت نگهداری از فرزندمان احتیاج داریم ، به یک پرستار با تجریه جهت نظافت منزل و مراقیت از ... ) می افتد خیلی کلافه می شم و برای خود تاسف می خورم .تازه از همه جالب تر اینه که برای این کار ها دفتر خدمات (پرستاری ) هم می زنن که جالب همون اسم پرستاریشه .زمانی که وارد دنیای بزرگ اینترنت می شم که مطلبی رو در خصوص رشته ام پیدا کنم ، کلی مطلب پیدا می کنم ، اما با عکس هایی از یه پرستار که آمپول به دست هست !؟وقتی تو بیمارستان پچ پچ پزشگها و انترن هایی پزشگی رو می شنوم که با خودشون می گن مگه اینا چیزی هم از بیماریها می دونن و یا اینکه با نگاه ها شون ما رو تحقیر می کنن ، وقتی مردم دید بدی به پرستاری دارن و وقتی درآمد پرستاری حسابی پائینه ، وقتی حقوق پرستار رو به موقع نمی دن ، وقتی کارهای پرستاری حسابی سنگینه ، وقتی یه پرستار همیشه پا درد باشه به خاطر اینکه همیشه ایستاده هست ، وقتی یه پرستار دائما باید با همراه بیمار ها سر وکله بزنه ، وقتی به یه بهیار می گن پرستار و یه پرستار رو در حد یه بهیار می دونن ( البته ما به همکار های بهیارمون احترام می زاریم ) وقتی بهیار خودشو یه پرستار معرفی می کنه و یا یه خدمتکار منزل بگه من یه پرستارم ... اونوقت یک پرستار (Nurse ) چطوری باید دل به کار بده ؟!من کاری ندارم که یک لباس فرم یه بهیار سفیده ، اما اینو یادمون باشه که لباس فرم یه پرستار سورمه ایه ، یه پرستار از حداقل مقطع کارشناسی (لیسانس) تا دکترا(p.h.d ) ادامه تحصیل بده ، در مورد تمام بیماریها اطلاعات داره ، دارو ها ، مراقبت های پرستاری و اورژانس رو می دونه ، اگه خدایی نکرده یه بیمار ناراحتی قلبی داشته باشه و تو ccu بستری باشه ، این پرستاره که دائما بیمار رو کنترل می کنه تا وضعیت بیمار بد نشه و اطلاعات وضعیتی بیمار رو ثبت می کنه ، اما یه پزشگ نمی تونه مثل یه پرستار همیشه بالای سر بیمار باشه و فقط بیمار رو در ساعات خاص ویزیت می کنه و اطلاعات ثبت شده توسط پرستار رو در مورد وضعیت بیمار کنترل می کنه ، این پرستار که اگه یه وقتی بیمار ایست قلبی کرد می تونه فورا به دادش برسه تا پزشگ بیاد ...آره پرستار الهه غفوریان – دانشجوی ترم شش پرستاری – مشهد مقدس – دی ماه 88