"نكند تو پسر شهیدم باشی"
خبرگزاری فارس: پیكر دو
شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس در ساری با حضور مردم، مسئولان و دانشجویان تشییع
شد.
به گزارش خبرگزاری فارس از
ساری، پیكر دو شهید گمنام عملیات والفجر شش، لحظاتی قبل از مسجد جامع شهرستان
ساری، میدان ساعت، میدان شهدا كه در منطقه دهلران(چیلات) به 700 شهید این عملیات
پیوسته بودند، گمنام تشییع شد.
این مراسم تشییع پیكر
شهدا، پرشورتر از دفعههای گذشته بود چون شهدا مهمان دانشجویان شدند و این دو شهید
همسن و سالان همین دانشجویان بودند.
شب گذشته مراسم وداع برای
شهدا گذاشته بود، نوشته های با خودكار آبی روی پرچم تابوت شهدا نوشته بود كه این
نوشتهها با خط های شكسته و امضاهای كج و كوله، شاید زمانی كه داشتند مینوشتند،
هل شدند یا مطمئن نبودند كه بنویسند، اما روی یكی از این تابوتها نوشته بود، شاید
تو پسرم باشی، سلامم را به بابام برسان من فرزند یك شهیدم، سلاممان را به اربابم
حسین برسان، برای شفای مریضها دعا كنید.
میدان ساعت ساری، مسجد
جامع و میدان شهدا از مكانهایی هستند كه هر از چند گاهی پذیرای شهدا برای تشییع
هستند و همیشه مردم برای استقبال از شهدا خود را به این میدان میرسانند و كسبه
این میدانها نیز همیشه برای استقبال میآیند و واحدهای صنفیشان را به احترام
شهدا میبندند، دیگر در طول این سالها زیاد میزبانی كردند و میدانند كه چه كنند.
تشییع جنازه شهدا در یك
هوا نیمه بارانی، در كنار چهرههای نمناك مردم از اشك انجام شد و باز هم مردم بیتاب
بودند كه دشمن با آنها چه كرد و هنوز بعد از گذشت این همه سال باید منتظر پیكرهای
سوخته فرزندان این سرزمین باشند، اما باز هم مردم برای استقبال میآیند، میگویند
خسته نمیشویم اما شرمنده شهدا چرا.
اینها شهید عترت و كتاب
دین هستند، با كشتههای سرزمینهای دیگر فرق میكنند، چون برای دفاع رفته بودند،
دفاع از دین، خاك، میهن و ایستاده برای فرمان رهبرشان.
موزیك نظامی در كل مسیر
تشییع شهدا نواخته میشود، اما مردم همچنان مشتاق خود را به پیكر شهدا میرسانند و
برای تبرك بعد از دست زدن به تابوت دعا میخوانند و دستی بر صورت برای تبرك میكشند.
مداح همچنان مداحی میكند
گلی گم كردهام میجویم او را به هر گل میرسم میبویم او را.
عدهای از جوانان پیكر
شهدا را بر زمین میگذارند و روی سر و سینه میزنند كه كسی میكروفن به دست میگوید،
حركت كنید، حركت كنید، كسی توجه نمیكند، تمایل ندارند، میخواهند لحظه های طولانیتر
در كنار شهدا باشند، آخر اینها بعد از گذشت 26 سال به وطن آمده بودند، شاید عدهای
همرزمان این شهدا بودند میخواهند لحظهای فقط لحظهای بدنهای سوخته و استخوانهای
پاره پارهشان را در آغوش بگیرند.
زمانی كه میرفتند فقط
مادر با یك ظرف آب و قرآن بدرقهشان كرده بود، اما آلان مردم شهر برای استقبال شان
آمده بودند، استقبال به یاد ماندنی.
اما دیگر این مادر نمیداند
این شهیدی را كه تشییع میكنند، فرزند اوست یا فرزند مادریست كه بعد از سالها
چشم انتظاری، بدون دیدن چهره فرزندش از دنیا رفت اما این همان شهیدیست كه مادر با
قرب الیالله او را بدرقه كرد.
استاندار مازندران و جمعی
از مسئولان استانی نیز در این مراسم حضور داشتند.
این شهدا كه روی تابوت
آنها نوشته بود، شهید گمنام 20 ساله از مازندران، اما او الان 46 ساله شد، كسی در
جمع نمیگفت شاید او زن و فرزندی داشته باشد، همه میگفتند كجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دست كربلایی.
دانشگاه كشاورزی و منابع
طبیعی ساری محلیست كه پیكر این دو شهید گمنام در آنجا دیگر برای همیشه آرام میگیرد،
آخر اینها تازه به وطن آمدند، بعد از گذشت 26 سال باید میزبان خوبی باشیم این را
دانشجویانی كه در مراسم حضور داشتند میگفتند.