سلام
چقدر اول صبحی!:دی مشعوف شدم از دیدن اینهمه تاپیک زبان شناسانه اون هم پیرامون گویش های شمال و لهجه ی اصفهانی که هر دو محبوب من هستند.
حالا برای اینکه این نت گردی خیلی هم به درس و روزگارمان لطمه نزنه چند تا نکته ای را که سوادم تا امروز بهش قد میده به این تاپیک اضافه می کنم ...
البته این تجزیه تحلیل ها برداشت های خودم هست بر اساس مطالعاتی که داشتم ...
نکات اول و دوم دلایل اواشناسی دارند ... مثلا در نکته ی دوم بخاطر اینکه /t/ جفت بی واک /d/ هستش، /d/ ماقبل ساکن واکرفته شده و به /t/ یا بهتر بنویسم به /d./ ( "د" واکرفته) تبدیل شده ... مشابه این پدیده را در تلفظ واژه ی اسب داریم که باز /p/ جفت بی واک /b/ هست و وقتی واکرفتگی پیش می اید شبیه اسپ تلفظ میشود.
* * *
در مورد نکته ی سوم به این آدرس رجوع شود:
http://linguist88.parsiblog.com/986525.htm
* * *
در مورد نکته ی هفتم، البته سه مثال اول باید بگویم که پدیده ای که اتفاق افتاده در زبان شناسی clitic نام دارد که نام فارسیش را مطمئن نیستم. نمونه ی دیگر این پدیده "را" هست که در فارسی محاوره ای "رو" تلفظ میشه و ممکن هست روزگاری بشه که این "را" از اینی که هست هم مختصر تر بشه ...
* * *
جسارتا مثال "می آئیم ---> ما وَم می یَیم" در واقع اینگونه باید نوشته بشه:
ما هم می آئیم ---> ما وَم می یَیم
* * *
در بخش چند اصطلاح اصفهانی در مورد نکته ی سوم "3- جَخ به معنای " تازه " ---> من جَخ رسیدم (( که در بعضی موارد با هم بکار می رود ---> من جَخ تازه رسیدم ))" توضیحی بدهم ..
شاید جالب باشه بدونید در تدریس زبان انگلیسی، توی آموزشگاه های اصفهان، مربی ها معمولا just را که می خواهند درس بدهند به عنوان معادل "جَخ" معرفیش می کنند.
در مجموع خیلی بررسی جالبی بود ...
ممکنه بدونم خودتان نوشته بودید یا از جایی خوندید؟
بد نیست دوستان بدانند که خانم دکتر ایران کلباسی در کتابی به نام "فارسی اصفهانی" به طور مفصل به بررسی لهجه ی اصفهانی پرداخته اند.
و در پایان، شاید به نظر بیاید که در انجمن طنز و سرگرمی جایی برای توضیح و شرح این نکات زبان شناسی وجود ندارد، اما باید بگویم که خیلی از زبان شناس ها علم زبان شناسی را فقط برای سرگرمی مطالعه و پیگیری می کنند.