از تیم تحقیقاتی زمین به لبخند مونالیزا (ZORG): در ادامه ی گزارش هایی که از قسمت انجمن های تخصصی سایت تبیان برایتان ارسال کردیم رسیدیم به انجمنی که خیلی توجه ما را به خودش جلب کرد و آن انجمنی نیست بجز انجمن دانشجوئی. در واقع دانشجو لقب یا بهتر بگوییم شغلی ست که به بعضی افراد خاص در جامعه اطلاق میشود و مردم در قبال این عنوان حق و حقوقی را برای این صنف قایل و از طرف دیگر در قبال این حق و حقوق وظایفی را از آنها میخواهد. همه ی انسان ها به یک اندازه برای احراز این سمت متمتع از بعضی حقوقی هستند یعنی همه ی آنها باید مدت معینی درس بخوانند البته در این بین استثنائاتی نیز وجود دارد که البته این بار شکر خدا بر اساس اصل ضابطه مندی است نه رابطه مندی. مثلا بعضی از بچه ها در دوران ابتدایی و راهنمایی و متوسطه یا از بهره ی هوشی بالایی بر خوردار نیستند و یا اهل درس و مدرسه نیستند و به اصطلاح بچه های طقسی هستند و پول پدرشان از پارو بالا میرود و نیازی به درس ندارند و شغلشان تامین است که این افراد ممکن است در دروسی تجدید و در مرحله ی بعد مردود شوند و یک یا حتی در بعضی موراد چند سال از دیگران عقب بمانند و دیرتر به دانشگاه برسند یا اصلا نرسند از طرف دیگر بعضی از بچه های دیگر نیز وجود دارند که به قول گفتنی خوره ی درس و مشق هستند و کتاب را با جاش میخورد و به اصطلاح آنقدر خرخوانی میکنند که کتاب بیچاره مجبور است سالی دو یا سه مرتبه پوست بیاندازد که به آنها تیزهوشان میگویند که البته اگر ترشی نخورند بهره ی هوشیشان از انیشتین و بوعلی سینا که هیچ از میکل آنژ هم بیشتر است و حجم مغزشان سه برابر قلبشان است. خلاصه بعد از کوشش های فراوان و طی سختی های بسیار در مدرسه و دبیرستان همه ی دانش آموزان را جمع میکنند و برای ورود به دانشگاه ازشان یک امتحان ورودی به نام کنکور میگیرند که در این مرحله عدالت کاملا رعایت میشود یعنی هر کسی که شانس بیشتری داشته باشد حائز رتبه ی بهتری میشود و میتواند مثلا در دانشگاه صنعتی شریف در رشته ی فیزیک هسته ای قبول شود و کسی که شانسش کم باشد دندش نرم و چشمش کور باید برود در دانشگاه خرگوش تپه واحد توتون جار و در یک رشته ی پرت ادامه تحصیل دهد و مجبور است تا دکترایش را در آن رشته نگرفته آن را رها نکند وگرنه باید به شغل شریف خدمت وظیفه ی سربازی منور گردد که کاری بس طاقت فرساست و دل شیر میخواهد و بچه های مردم برای دوری از نائل آمدن به این شغل شریف هر کاری از خود دیوانگی تا خود زنی میکنند که البته این تعداد نخاله همه جا پیدا میشوند و غرور ملی ندارند اما دانشجویان هنگامی که وارد دانشگاه شدند دیگر به یکباره یک اتفاق جدیدی در زندگیشان میافتد اولین کاری که در این مرحله یک دانشجو باید انجام دهد این است که فورا برود سلمانی محله و یک تغییرات جزئی در تیپش به وجود آورده و به قول معروف فشن گردد که معروفترین فشن در حال حاضر مدل خسته است که رقبای سرسختی از قبیل خروسی و افشان دارد در وحله بعد باید فورا روانه ی بازار شود و یک دست لباش رپ و یک موبایل آخرین سیستم و رسیور دار که دوربینش حداقل 7 مگا پیکسل باشد برای خودش جفت و جور کند تا مبادا در دانشگاه پیش هم دانشگاهیهایش کم بیاورد در واقع افراد در دوران دانشجویی حسابی کیفشان کوک است و دیگر اصلا لازم نیست سراغ درس و کتاب بروند زیرا امروزه دیگر علم آنقدر پیشرفت کرده که میتوانند پس از پایان هر دوره فورا با قیمتی نه چندان گزاف پایان نامه ای برای خود بخرند و از آن دفاع کنند و مدرک بگیرند و نیازی به تحقیق و داشتن اطلاعات علمی بالا نیست اما تنها کاری که در تحقیقاتمان متوجه شدیم که دانشجویان به خوبی از پس آن بر می آیند این است که منتظرند و در به در سراغ اعلامیه ها و برگزاری همایش ها میروند تا اگر خدای ناکرده مسئولی قصد سخنرانی در دانشگاه را داشت یک اجتماعی را تشکیل دهند و سر و صدا راه بیاندازند و از قیمت بالای پایان نامه ها انتقاد کنند و خلاصه جو را متشنج ساخته بعدا هم خودشان متواری شوند در پایان یک دانشجوی ستاره دار را اسکن کرده برایتان جهت انجام تحقیقات و آزمایشات مفصل ارسال میکنیم زرگـــــا، مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که دستش بزنی جم نخورد تماس فـــــــرت
در ادامه ی گزارش هایی که از قسمت انجمن های تخصصی سایت تبیان برایتان ارسال کردیم رسیدیم به انجمنی که خیلی توجه ما را به خودش جلب کرد و آن انجمنی نیست بجز انجمن دانشجوئی.
در واقع دانشجو لقب یا بهتر بگوییم شغلی ست که به بعضی افراد خاص در جامعه اطلاق میشود و مردم در قبال این عنوان حق و حقوقی را برای این صنف قایل و از طرف دیگر در قبال این حق و حقوق وظایفی را از آنها میخواهد.
همه ی انسان ها به یک اندازه برای احراز این سمت متمتع از بعضی حقوقی هستند یعنی همه ی آنها باید مدت معینی درس بخوانند البته در این بین استثنائاتی نیز وجود دارد که البته این بار شکر خدا بر اساس اصل ضابطه مندی است نه رابطه مندی. مثلا بعضی از بچه ها در دوران ابتدایی و راهنمایی و متوسطه یا از بهره ی هوشی بالایی بر خوردار نیستند و یا اهل درس و مدرسه نیستند و به اصطلاح بچه های طقسی هستند و پول پدرشان از پارو بالا میرود و نیازی به درس ندارند و شغلشان تامین است که این افراد ممکن است در دروسی تجدید و در مرحله ی بعد مردود شوند و یک یا حتی در بعضی موراد چند سال از دیگران عقب بمانند و دیرتر به دانشگاه برسند یا اصلا نرسند از طرف دیگر بعضی از بچه های دیگر نیز وجود دارند که به قول گفتنی خوره ی درس و مشق هستند و کتاب را با جاش میخورد و به اصطلاح آنقدر خرخوانی میکنند که کتاب بیچاره مجبور است سالی دو یا سه مرتبه پوست بیاندازد که به آنها تیزهوشان میگویند که البته اگر ترشی نخورند بهره ی هوشیشان از انیشتین و بوعلی سینا که هیچ از میکل آنژ هم بیشتر است و حجم مغزشان سه برابر قلبشان است.
اما دانشجویان هنگامی که وارد دانشگاه شدند دیگر به یکباره یک اتفاق جدیدی در زندگیشان میافتد
اولین کاری که در این مرحله یک دانشجو باید انجام دهد این است که فورا برود سلمانی محله و یک تغییرات جزئی در تیپش به وجود آورده و به قول معروف فشن گردد که معروفترین فشن در حال حاضر مدل خسته است که رقبای سرسختی از قبیل خروسی و افشان دارد
در وحله بعد باید فورا روانه ی بازار شود و یک دست لباش رپ و یک موبایل آخرین سیستم و رسیور دار که دوربینش حداقل 7 مگا پیکسل باشد برای خودش جفت و جور کند تا مبادا در دانشگاه پیش هم دانشگاهیهایش کم بیاورد
در واقع افراد در دوران دانشجویی حسابی کیفشان کوک است و دیگر اصلا لازم نیست سراغ درس و کتاب بروند زیرا امروزه دیگر علم آنقدر پیشرفت کرده که میتوانند پس از پایان هر دوره فورا با قیمتی نه چندان گزاف پایان نامه ای برای خود بخرند و از آن دفاع کنند و مدرک بگیرند و نیازی به تحقیق و داشتن اطلاعات علمی بالا نیست
اما تنها کاری که در تحقیقاتمان متوجه شدیم که دانشجویان به خوبی از پس آن بر می آیند این است که منتظرند و در به در سراغ اعلامیه ها و برگزاری همایش ها میروند تا اگر خدای ناکرده مسئولی قصد سخنرانی در دانشگاه را داشت یک اجتماعی را تشکیل دهند و سر و صدا راه بیاندازند و از قیمت بالای پایان نامه ها انتقاد کنند و خلاصه جو را متشنج ساخته بعدا هم خودشان متواری شوند
در پایان یک دانشجوی ستاره دار را اسکن کرده برایتان جهت انجام تحقیقات و آزمایشات مفصل ارسال میکنیم
زرگـــــا، مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که دستش بزنی جم نخورد
تماس فـــــــرت
سال و مال و فال و حال اصل و نسل و بخت و تخت
باشدت بر شهریاری بر مراد و بر دوام
سال خرم ، مال وافر ، حال خوش اصل ثابت ، نسل باقی ، تخت رام
کل آیتم ها 3
سلام
65 عزیز نه ببخشید 9615297 عزیز
لذت بردم گزارش های قبلیتون رو هم می دیدم
شما که دست به گزارشتئون خوبه یک گزارش هم از انجمن روابط عمومی و تبلیغات بدین
دست شما درد نکنه
حالا دیگه شدیم 65؟
چشم ، انشاءالله به انجمن روابط عمومی و تبلیغات هم میرسیم به زودی
ممنون از اینکه گزارش های قبلی رو هم خوندین
امیدوارم خوشتون اومده باشه
هوالعلیم
جالب بود ولی قبل از خوندن گزارش فکر می کردم در مورد انجمن دانشجویی نوشتید ، بهتره یه گزارش در مورد نقاط قوت و ضعف این انجمن بنویسید اینکه این انجمن چطور هست ،چطور باید باشه.
منتظریم
ممنون
مرا بسپار در یادت
نگاهت گر به آن بالاست
ودر حال دعا هستی.
خدا آنجاست.
دعایم کن ...
دعایم کن، که من محتاج محتاجم.