• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 9739)
چهارشنبه 4/6/1388 - 13:58 -0 تشکر 146388
||تفاوت اساسی اسلام با دیگر ادیان||

 
سلام

1- شاید بحث تكراری باشه ولی من از منتظر عشق عزیز میخوام تا درصورت تكگراری بودن بحث این بحث رو از تائید خارج نكنند تا من بتونم هم به سوال های خودم و هم به سوالهای برخی دیگر از دوستان پاسخ بدم.

2- وقتی صحبت از دیگر ادیان میشه منظور تمام دین های الهی هست و تمام ادیان الهی مخاطب من بشمار می آیند.

 

بیشتر ما مسلمان هستیم و :

 اعتقاد داریم كه اسلام كاملترین دین در بین ادیان الهی هست.

اعتقاد داریم كه قرآن به عنوان كاملترین كتاب اسمانی هست.

اعتقاد داریم كه عدالتی كه در اسلام وجود داره در هیچ كدوم از ادیان الهی دیگه وجود نداره و تنها دینی كه حق زن و مرد به طور دقیق رعایت میشه دین ماست.

و ...

 

اما این بین ادیان دیگه ای هم هستند كه دقیقا همین اعتقادات رو دارن. یعنی :

اعتقاد دارند كه  دین خودشون(حالا چه مسیحی و چه یهودی و چه ..) كاملترین دین در بین ادیان الهی هست.

اعتقاد دارند كه انجیل یا تورات و یا .. به عنوان كاملترین كتاب اسمانی هست.

اعتقاد دارند كه عدالتی كه در این دین ها وجود داره در هیچ دین دیگه ای وجود نداره و تنها دینی كه حق زن و مرد به طور دقیق رعایت میشه این دنی ها هستند.

 ------------------------

وقتی ما میگیم اسلام كاملترین دین هست باید یك تفاوت اساسی بین اسلام و دیگر ادیان پیدا كنیم كه بتونیم با اون تفاوت دیگران رو به این مهم قانع كنیم.

 

وقتی ما میگیم كتاب ما بهترین هست پیروان دیگر ادیان هم اعتقاد دارند كه كتاب اونها كامترین كتاب هست پس تفاوت بین كتاب ما و كتاب این ادیان در چیست؟؟

این تفاوت ها باید در خیلی مسائل كلیتری وجود داشته باشه و البته نمیشه خیلی راحت به این تفاوتها دست پیدا كرد.

منو شمایی كه ادعا داریم با تحقیق دینمون رو انتخاب كردیم هم باید به این تفاوت رسیده باشم و اگر هنوز درمورد دینمون تحقیق نكردیم باید قبول كنیم كه دینمون كامل نیست.

 

اگر نظر برخی دوستان این هست كه بعضی از ادیان درمواردی از اسلام كاملترند باید از دین پیشنهادی خودشون دفاع كنن و دلیلشون رو برای این تفاوت بیان كنن.

 

به آینده امیدوار باشیم كه همیشه روشنه...  

 

♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

پنج شنبه 5/6/1388 - 8:38 - 0 تشکر 146749

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم 

ممنونم که این بحث رو پیش آوردید(البته اگه ادامه داشته باشه)(اگه ادامه داشته باشه من خودم شاید بشم یک پای ثابتش)

بنده از مدتی قبل شروع به تحقیق در ایان کرده ام وبا تحقیقاتی که داشته ام، الان فقط به طور کلی یک چیزهایی می گویم

فرض کنیم بنده یک انسان بی دین هستم وخدا را قبول کرده ام وحالا دنبال یک دین کامل هستم ،بدون شک باید وباید با عقل این کار را کرد ،یعنی دین انتخابی من،باید مطابق با عقل وفطرتم باشد

حالا برای نمونه چند مطلب را می نویسم 

1-در کتاب مقدس(کتاب یهودیان ومسیحیان و..)پیامبران افرادی زناکار،زنازاده ،دروغگو،شرابساز،شرابخوار،زناکننده با دختر خویش، وخلاصه گنه کار هستند (برای یقین می توانید به کتابشان مراجعه کنید)

مثلا:1-داود علیه السلامآیا پیامبر زنا مى‏كند؟ نه! هزار بار نه!! ولى عهدین به داود پیامبر(ع) نسبت زنا مى‏دهد.

لیه السلام

2- آیا پیامبر به كسى شراب مى‏خوراند؟ نه هرگز! و آیا پیامبر كسى را فریب مى‏دهد، تا او را بكشد؟ نه هرگز! ولى عهدین، همه این‏ها را به داود(ع) نسبت مى‏دهد!!

 (سموئیل دوم) (باب )11 (از آیه)2.

 (هنگام عصر بود كه داود از بسترش برخواسته بر پشت بام پادشاه گردش مى‏كرد، كه زنى را دید: خود را شستشو مى‏كند و آن زن بسیار زیبا بود، داود فرستاده در باره زن پرسش كرد؟ یك نفر گفت: آیا بتشبع دختر الیعام زن اوریاى حتّى نیست؟ و داود قاصدانى فرستاده او را گرفت و با او هم‌خوابه گردید و او خود را از نجاست پاكیزه كرده به خانه برگشت و آن زن حامله شد كسى فرستاد و او را خبر كرد: كه من حامله هستم پس داود به نزد یواب فرستاد كه داود مى‏گوید: اوریاى حتّى را نزد من بفرست و داود به اوریا گفت: برو به خانه‏ات و پاهایت را بشوى... و به خانه خود نرفت... داود به او گفت: مگر از سفر نامده‏اى؟ پس چرا به خانه خود نرفتى؟! اوریا به داود گفت: تابوت و اسرائیل و یهودا، در خیمه‏اند... آیا من به خانه بروم و بخورم و بنوشم و با زنم همبستر شوم؟!... و داود اوریا را دعوت كرد كه در حضورش بخورد و بنوشد و او را مست كرد و شامگاه بیرون رفت، تا در بستر خویش بخوابد و به خانه خود نرفت و داود بامدادان نامه‏اى نوشت...: كه اوریا را جلوى جنگ سخت بگذارید و از دنبال او برگردید تا كشته شود... و اوریاى حتّى مرد... و چون زن اوریا شنید كه شوهرش اوریا مرده، براى شوهر ماتم گرفت و پس از ایّام ماتم داود او را به خانه خود فرستاد و زن وى شد... امّا كارى كه داود كرد در نظر خدا زشت آمد).

 آیا این حكایت ساختگى را شنیدى؟! كه: داود با زن اوریا زنا كرد، سپس او را مست نمود، با زنش بخوابد، تا كارى كه كرده بود معلوم نشود و چون اوریا (دستور او را عمل) نكرد، داود فرمان داد كه در جنگ با او حیله كنند تا كشته شود، پس از آن در باره‏اش همان كار را كردند تا كشته شد؟

 اینك توجّ بفرمائید: نتیجه صالح! از زنى كه داود با او زناى محصنه كرده چه كسى است؟

 (انجیل متى) (باب اوّل، آیه 6):

 ویسّا داود پادشاه را آورد و داود پادشاه سلیمان را از زن اوریا).

 (سموئیل دوّم باب12  آیه 9):

 و خدا پروردگار اسرائیل چنین مى‏گوید:... اوریاى حتى را با شمشیر كشتى و زن او را براى خود گرفتى؟!).

داود علیه السلام

3-آیا همه این‏ها را شنیدید؟ عجیب‏تر از این را نیز بشنوید عهدین مى‏گوید: خدا داود را مجازات كرد پسرانش را واداشت تا با زنانش زنا كردند!

 (سموئیل دوّم باب 12 آیه11  و 12):

 خداوند چنین گفت: اینك من از خانه خودت شریرا برتو وارد مى‏سازم و زنان تو را پیش چشم تو گرفته به همسایه‏ات خواهم داد و او جلو این خورشید با زنان تو مى‏خوابد زیرا تو این كار را پنهانى كردى امّا من این كار را پیش تمام اسرائیل و جلوى آفتاب خواهم نمود).

 (سموئیل دوّم باب 16 آیه22):

 پس خیمه در پشت بام ابشالوم برپا نمودند و او جلو چشم تمامى اسرائیلیان نزد متعه‏هاى پدرش در آمد).

لوط علیه السلام

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

پنج شنبه 5/6/1388 - 8:39 - 0 تشکر 146750

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم 

4-آیا پیامبر با دخترانش زنا مى‏كند؟ نه هرگز! هزار بار نه!!!

و آیا پیامبر شراب مینوشد؟ نه هرگز! هزار بار نه!!!

ولى عهدین این دو كار را به لوط پیغمبر(ع) نسبت مى‏دهند!

 (پیدایش باب19  آیه30):

 (و لوط از صوغر(صوغر اسم شهرى است كه پس از ویرانى شهر لوط او و دخترانش به آن جا پناهنده شدند (قاموس كتاب مقدس صفحه)570 .) بالا آمد و با دخترانش در كوه ساكن شد، زیرا ترسید كه در صوغر بماند، پس با دو دخترش در غارى سكنى گزید، دختر بزرگ به كوچك گفت: پدر ما پیر شده و مردى بر روى زمین نیست كه به عادت اهل جهان، با ما در آمیزد، بیا تا پدر خود را شراب بنوشانیم و با او همبسر شویم تا نسلى از پدر خود نگاه داریم، پس در همان شب پدر خود را شراب نوشانیدند و دختر بزرگ آمده با پدر خویش همبسر شد و او از خوابیدن و برخاستن دختر آگاه نشد.

و روز دیگر بزرگ به كوچك گفت: من دیشب با پدرم هم‏خواب شدم، امشب نیز او را شراب بنوشانیم و تو با وى هم‏خواب شو تا نسلى از پدر خود نگاه داریم، آن شب نیز پدر خود را شراب نوشاندند و دختر كوچك با وى هم‏خواب شد و او از خوابیدن و برخاستن آگاه نشد پس هردو دختر لوط از پدر خویش آبستن شدند و آن دختر بزرگ پسر زائیده او را (موأب) نام گذارد و  او تا به امروز، پدر موابیان است.دختر كوچك نیز پسرى زائید و او را (بنى عمّى) نام نهاد و او تا به حال پدر بنى عمّون است)

5-آیا پیامبر زن بیگانه‏اى را مى‏بوسد؟ نه هرگز! و آیا خداى متعال با پیامبر كشتى مى‏گیرد؟ نه هرگز!! زیرا

خدا جسم نیست تا كسى با او كشتى بگیرد. و آیا پیامبر كسى را فریب مى‏دهد؟ نه هرگز! ولى عهدین این‏ها را به یعقوب(ع) نسبت مى‏دهند:

1 ـ (پیدایش) (باب 29  آیه 11).

 (و یعقوب راحیل را بوسید پس فریاد زد و گریان شد) و راحیل همان زنى است كه بعدها یعقوب با او ازدواج مى‏كند).

2 ـ (پیدایش) (باب 32 از آیه 24).

 (پس یعقوب تنها ماند و انسانى تا صبح با او كشتى، و چون دید بر یعقوب قدرت ندارد كف ران یعقوب را لمس كرد و كف ران یعقوب در كشتى با او فشرده شد، پس گفت: مرا رها كن زیرا كه سپیده دم نزدیك است. یعقوب گفت: تا مرا بركت ندهى تو را رها نمى‏كنم؟ سؤال كرد: نام تو چیست؟ گفت: یعقوب، گفت از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلكه اسرائیل(اسرائیل به معنى ظفر است، به قاموس كتاب مقدّس، صفحه52  رجوع شود.)، چون تو با خدا و مردم، مجاهده كردى و قدرت داشتى یعقوب پرسیده گفت: تمنّا دارم كه نام خود را بگوئى خدا گفت: چرا از نامم مى‏پرسى؟ و او را در ان مكان بركت داد و یعقوب اسم آن مكان را پنوئیل خواند، زیرا كه مى‏گفت خدا را روبرو دیدم و جانم رها یافته است).

3 ـ (پیدایش) (باب 27 آیات متفرقه):

 (و چون اسحاق پیر شد... پسر بزرگ‏تر عیسورا صدا زد و به او گفت: اى پسرم... به صحرا رفته شكارى براى من صید كن و آن غذائى كه مى‏خواهم درست كن و برایم بیاور بخورم تا پیش از مرگم تو را بركت نمایم و (رفقه) (زن اسحاق) آن چه اسحاق به عیسو گفته بود شنید... پس رفقه لباس عیسو پسر بزرگ‏تر را گرفته به پسر كوچكش یعقوب پوشانید... پس بر پدر وارد شد و گفت: اى پدر پس اسحاق گفت اینك حاضرم اى پسرم تو كیسى؟ یعقوب به پدرش گفت: منم عیسو... پس گفت: بیاور برایم تا از شكار فرزندم بخورم و جانم تو را بركت دهد، برایش آورد و خورد پس از آن شراب حاضر نمود پس نوشید سپس اسحاق پدرش او را گفت نزدیك شو و مرا ببوس نزدیك آمده او را بوسید و (اسحاق) لباس او را بوئید و او را بركت داده... و هنگام فراغت اسحاق از بركت دادن یعقوب و وقت بیرون رفتن یعقوب ناگهان عیسو برادرش از شكار برگشت... و به پدرش گفت: مرا بركت عطا فرما، اسحاق پدرش به او گفت: تو كیستى؟ گفت: من پسر نخست زاده‏ات عیسویم اسحاق بشدت لرزیده گفت: برادرت از راه حیله بازى آمد و بركت تو را ربود!!).

پیامبرى كه زن مردم را مى‏بوسد و حیله مى‏ورزد و پیامبر دیگرى كه شراب مى‏نوشد و با خدا كشتى میگیرد و پیامبرى را به زور حقّه مى‏گیرد!!! آیا این‏ها درست است!؟ یا كتاب (مقدّس!) تحریف شده و غلط است!؟

خودتان این كتاب مقدّس را كه به اولاد پیامبران نسبت‏هائى مى‏دهد را بخوانید بر فرض این نسبت درست باشد و واقعیت داشته باشد گفتنش سزوار نیست.

نسبت به دختر یعقوب(ع) مى‏گوید:

 (پیدایش باب 34 آیه 1 و 2):

 (ودینه دختر لیمه كه او را براى یعقوب زائیده بود،براى دیدن دختران آن سامان بیرون رفت، شكیم پسر حمور حوّى رئیس آن سرزمین او را دید، وى را گرفته با او همبستر شد و او را بى‏عصمت نمود)

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

پنج شنبه 5/6/1388 - 8:53 - 0 تشکر 146752

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم 

خب،دوستان ،مشاهده کردید؟دیدی این دینهای به اصطلاح آسمانی چی برای گفتن داشتن؟اینها فقط بخشی از رسوایی هایی بود که در کتاب مقدس(کتاب آسمانی!!مسیحیان ویهودیان و..که شامل دوبخش عهد عتیق وجدید است)من می توانم مثال های بیشتری بیاورم اما دوست دارم خودتان بروید مطالعه کنید وبعد بیایید اینجا تا با هم گپ بزنیم ،

مطالب قبل از کتاب خرافات در مکتب مسیحیت بود از آیت الله العظمی سید محمد شیرازی(ره)

اما شاید مهمترین اعتقاد مسیحیان ((تثلیث))باشد که به واقع من هنوز نفهمیده ام که آیاخدا یکی است با سه شخصیت یا اینکه نه آنها خدا را سه تا می دانند ویا اینکه مسیح پسر خداست ویا خود خدا ویا جزئی از خدا(اشتباه نکنید من عقیده تثلیث را به خوبی می دانم اما با خواند کتاب مقدس ومطالب آنها واقعا به این پی خواهید برد که آنها خودشان هم سردرگم هستند ودر یک جا یک چیزی گفته اند ودر جای دیگر ،دانسته یا ندانسته تکذیب کرده اند،انشاءالله اگر خدا بخواهد خواهم آورد) واینکه چطور نامحدود را در محدود جای می دهند وآنها معتقدند که خدا از جنس روح است ،شما می ادانید که روح از عالم ماده است ودر این صورت باید خدا را از عالم ماده دانست(بر اساس عقیده آنها)

انشاءالله دیگران هم(مخصوصا کاربران یهودی ومسیحی )هم در بحث شرکت کنند تا بحث پویا وخوبی شود به نظرم باید یک انجمن جدا به اسم انجمن ادیان وجود داشته باشد)

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

پنج شنبه 5/6/1388 - 23:51 - 0 تشکر 147008

سلام

دوست عزیز ممنونم از پاسخ خوبتون.

با توجه به صحبت های شما من به سراغ برخی از این كتابها رفتم و صحت نوشته های شما رو اونجا دیدم.

امیدوارم این بحث هم با توجه كافی دوستان روبرو بشه تا به نتیجه لازم برسیم و بتونیم به تمام سوالاتی كه در این زمینه پیش میاد پاسخی عاقلانه بدیم. تا ثابت كنيم اسلام دين برتر و حتي همچنين ثابت كنيم كه تشيع مذهب برتر است.

از دوستاني هم كه در آينده در اين بحث شركت خواهند كرد پيشاپيش تشكر ميكنم و ازشون ميخوام تا در پاسخ هاشون دقت لازم داشته باشند تا خدايي ناكرده توهيني به هيچ كدوم از اديان الهي نشه

به آینده امیدوار باشیم كه همیشه روشنه...

♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

جمعه 6/6/1388 - 17:59 - 0 تشکر 147153

سلام جمیعا...
و... سلامتی برای دوست گرامی مکس2000...
مبحثه خوبیه... در تکراری بودنش کار ندارم؛ با منتظر عشق عزیز... اما بهتر نیست که به رفع برخی شبهات از دین خودمون بپردازین؟!... هنوز کسی هست (به وفور) که اسلام رو بخاطر ایراداتی که بهش به دروغ وارد کردن غیرقابل قبول میدونه... چرا اون دروغ ها رو برملا نمیکنین؟!...
مثلا اینکه درغرب گفت و شنودها بر اینه که اسلام دینی است خشن و اصول اون با جنگ به جوامع تزریق شده و اساسا بخاطر فشار و زوری که روشون بوده قبولش کردن و توی اذهانشون مونده و ما مسلمونها (بالاخص ما ایرونیها) انسانهایی خرافی هستیم، ماقبل تاریخ، نفهم و بی فکر و همینها باعث شده که بر این دین بمونیم وگرنه تاحالا دینه دیگه رو اختیار میکردیم... تکیه صحبت هاشون تاریخه؛ جنگهای اعراب با ایران و رم و دول اطراف قلمرو اسلامی و حتی جنگهای داخلی در دوره ظهور اسلام مثل غزوات پیامبرو فتح مکه ووو...
البته توی یه بحث دیگه به این سوال پرداخته شده و چیزهایی بین کاربرا رد و بدل شده (نه فقط این که بسیاری مسائل مثل این)... اما بهتر نیست که به نتیجه ای قطعی و همگانی برسیم؛ بهتر نیست شبهه از دامن خودمون پاک کنیم تا ایراد به باقی ادیان بگیریم؟!...
رسول الله عزیز... پیشاپیش عذر میخوام اگه توپم خیلی بیش از حد پره امابا مطالب شما نمی تونم خودمو کنترل کنم...
شما علنا لفظ بی اساسی به ناف دیگر ادیان بستین و بعد دعوت به مباحثه میکنین؟!... خوب معلومه که اگرم کسی اینو بخونه، راغب به جواب دادن نیست!...
دید شما، الان با ین مطالبی که ازتون اینجا خوندم، دید یک مسلمون زاده است... تاحالا شده از دید یک مسیحی، یک یهودی و یا اصلا یک کافر به اسلام نگاه بندازین؟... خوب معلومه که نه. این از مطالبتون داره میباره...
بله... منم میدونم که ایرادات و تحریفات در کتب انجیل و تورات و زبور تا بخوای پیدا میشه اما این برای پیروانش دلیلی بر ترکش میشه؟... یه ماهی که همه عمرشو توی یه حوض زندگی کرده؛ اگه از حوضش جهنم هم بسازین، بازم از اون حوض نمیخواد که بره؛ چون سراغی از دریا نداره... چرا دریا رو براش تعریف نمیکنین؟؟؟... چرا از توانمندیهای خودتون نمیگین؟!...
این خوبه که توی ادیان دیگه گشتین، کتاباشون رو خوندین و با اعتقاداتشون آشنایی پیدا کردین... خیلی خوبه...
خوب... از این تواناییتون وقتیکه نیاز به مقایسه برای اون ماهی کوچولو هست استفاده کنین... موثرتره...
خدا بگم این محمدرضا چکار نشه! کجایی پسر؟؟؟ فقط دعا کن گیرم نیای!!!... منتظر عشق گرام؛ چطور وقتی که مدافعی از مسیحیت، یهودیت ویا هردین و آئین دیگه ای ندارین، اجازه میدین اینجور محاکمه ای انجام بشه؟ اینه عدل علی؟؟؟...
نمیدونم شاید چون نبودم انقد از ماجرا پرتم؛ شاید این عرف شده باشه و من بی خبرم؛ اما این غیرقابل قبوله...مگه مسلمون نیستیم؟ پس چرا یک طرفه به قاضی میریم؟... شما، چه اینجا، چه هرجای دیگه؛ تنها در صورتی اجازه وارد کردن خدشه به پیکره این ادیان رو دارین که یکی در رده خودتون از اون اعتقاد روبروتون باشه، ولاغیر...
برای برخی این کار شما بیشتراز راهنمایی، گمراه کنندس... این چیزیه که عین روز برام روشنه... نکنین... اینجوری تا نکنین... کباب نشین بخاطر یک ثواب...!!!
...
اومدم یه پیشنهاد برای ایجاد یه بحث جدید بدم که اینجا رو دیدم؛ سرکی کشیدم و مطلب مکس 2000رو که خوندم خوشحال شدم که قبل از من نیاز به یه همچین جایی حس شده و محلش هم ایجاد شده؛ اما جوابها رو روبراه حس نکردم... تازه الان تمام و کمال خوندمشون...
جناب مکس گرامی... ما نیازی نداریم که اثبات کنیم که برترینیم؛ چیزی که هست نیازی به اثبات نداره... فقط یه حرکت لازمه اونم اینکه شاخ و برگ اضافی رو حرص کنیم تا بهتر دیده بشیم... واصلا و اساسا نیازی به برتری نداریم چون برحقیم و این اثبات کردنش لااقل این نیست...
حاج رسول الله بزرگوار... ما نیازی به انجمنی به اسم ادیان نداریم... اساس تشکیل این انجمن از ابتدا جایی به همین منظور بود و البته هست... قبلا سر این موضوع صحبت هایی با مسئولین قرآن و عترت داشتیم که صغیرا خان در جریانن... اینجا معارفه؛ شناخت... شناختن راه ها و آئین ها و اعتقادات درست و نادرست... بنظرتون آشنایی با ادیان رو شامل نمیشه؟... سال گذشته، استارت یه کار بزرگ برای شناخت ادیان بصورت گروهی توی این انجمن زده شد و مراحل اولیه اش تا جاهایی هم پیشرفت اما بدلیل یه مشکل که پیش اومد کلا فراموش شد و کسی هم دنبالش رو نگرفت... اگه میشد، خوب جواب میداد؛ اما حیف و صد حیف که به قسمت علنی کردنش نرسید...
این انجمن با توجه به عنوانش، شیرین ترین و پیچیده ترین انجمنیه که داریم؛ قدرش رو بدونین و وقتی که توش دارین صرف میکنین رو قدر بدونین... شخصا توی این یک سالی که گم و گور شدم، هربار که توی تبیان سرک میکشیدم، جرات نمیکردم توی این انجمن چیزی رو به ثبت برسونم؛ کسایی اینجا بودن مثل خود آقای صغیرا و آقای شجاعتی ووو که اسم نمیبرم اما حرفشون سند بود و من به خودم اجازه نمیدادم که جلوی توپشون ترقه در کنم...
الانم خیلی شرمندتونم؛ من کسی نیستم که خط مشی تعیین کنم اما طاقت ندارم اینجوری با اعتقادات کار بشه... تا دلتون بخواد به اسلام خودمون شبهه هست؛ اول یه سوزن به خودت بزن، بعد اگه تونستی یه تمنه به بقیه...
اگر میتونین، سعی کنین اسلام رو از راهی غیر از خودش بشناسونین... با چیزهایی غیر از قرآن و احکام و روایاتش؛ نگین چون فلان کتاب دینی گفته اینجوری پس همینه... از راه عقل ثابتش کنین. با تاریخ، با منابع غیر اسلامی... اینجوری اسلام رو به حقانیت بشناسونین...
بازهم عذر میخوام و باید ببخشید... اگه بی ادبی یا برحرمتی ای هم شد عمدی نبود...
خوش باشید و زنده دل
یاحق
مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
جمعه 6/6/1388 - 19:21 - 0 تشکر 147179

سلام

دوست عزیز mjtrhz تشكر میكنم از حضور شما در این بحث. وقتی این بحث رو میزدم مطمئن بودم بحث تكراریه ولی چون هدف خاصی داشتم روی تصمیمم پایبند بودم و حتی از منتظر عشق عزیز هم خواستم تا فعلا بحث رو بذاره باشه و سر فرصت بحث رو ادغام كنه و یا حتی هر بلای كه دوست داشت سرش بیاره.(اون دیگه به خودش مربوطه.)

ابتدا باید عرض كنم كه ما اینجا نمیخوایم یك طرفه قضاوت كنیم و بیشتر سعی میكنیم اسلام رو با دیگر ادیان و قرآن رو با دیگر كتب اسمانی مقایسه كنیم. در این راه خیلی از دوستان باید ما رو همراهی كنن و حتی منتظر دوستانی هم كه از این ادیان پیروی میكنند هم هستیم. به هیچ وجه قصد توهین و خار شمردن این ادیان رو هم نداریم چون میدونم در بین ما به قول شما مسلمان زاده ها و حتی شاید بچه های خوب تبیان كسانی هم هستند كه (بنظر من)چون پی به حقانیت اسلام نبردن راه خودشون رو تغییر دادند و الان از بقیه ادیان اسمانی دارن پیروی میكنن.

دوست عزیز صحبت من با مسیحی یا یهودی زاده ها و ... نیست چون قانع كردن اونها رو در حد خودم نمیدونم ولی وقتی میبینم كه خیلی از مسلمانا به اصطلاح خودشون سعی در پیدا كردن راه اصلی دارن و به دیگر ادیان پناه میبرن وظیفه خودم میدونم تا در حد خودم به این برادران دینمون كمك كنم

به آینده امیدوار باشیم كه همیشه روشنه...

♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

شنبه 7/6/1388 - 1:15 - 0 تشکر 147269

سلام max2000عزیز

تفاوت اسلام با دیگر ادیان این است که اسلام دین کاملی است و دیگر ادیان ناقص.

التماس دعا

شنبه 7/6/1388 - 2:27 - 0 تشکر 147275

سلام و سلامتی
مکس عزیز، اول از همه اینکه من اصلا ایرادی بر تکراری بودنه تاپیک نگرفتم؛ اتفاقا من کاملا با این حرکت شما موافقم و اساسا این تکراره که توی ذهن یه ردپایی از خودش میذاره و اصلا عقل تکرار رو می پسنده...
مشکل من با راهی بود که پیش گرفتین... البته بیشتر روی صحبت من با جناب رسول الله بود اما به شما هم دارم میگم؛ اگه شما نمیخواین غیر مسلمین رو هدایت کنین و دارین مسلمونهای خودمون رو هدایت می کنین، پس چرا بقیه ادیان رو خراب میکنین و تصویر خودتون رو بعنوان یک مسلمون توی اذهان پیروانشون (هرچند غلط) خدشه دار میکنین؟؟؟ من موندم چرا از راهه مستقیم نمیرین و اسلام رو روشن کنین، و بجاش لقمه رو دور سرتون میگردونین و داخل دهانتون میذارین و ابتدا ادیان دیگه رو (رد هم نه) خراب و منفور میکنین؟؟؟...
چیزی که معلومه اینه که اقلیت های ما، دین خودشون رو علنی نمی کنن؛ حتی یه برادر سنی هم که داشتیم اعلام کرد که ما بی منطقیم و کلی صحبتای دیگه و از اون موقع هم ازش دیگه خبر ندارم؛ بعد توقع دارین یه اقلیت، یه مدافع غیر اسلام، بیاد و با شما توی جاییکه چنین حرفایی از آئین و اعتقادش دارین میزنین، به مباحثه بپردازه؟!؟!؟!....
پیشنهاد اکید میکنم چون تجربه اش رو دارم؛ به روشن گری بپردازین ونه مقایسه... همشهریمی، و ای کاش میشد که ببینمت و بگم که منم این راه رو رفتم، اما چیزایی رو که تجربه کردم با راه تو در منافاته و ته راهت بن بست...
... ببخشید اگه تند رفتم... اینکه از ضمیر "تو" هم استفاده کردم رو نمیدونم درست بود یا نه، چون سنتون رو نمی دونم... راستی! اصلا میشه خودتون رو زیارت کنم؟! اگه خواستین میتونین با جی میلم با من تماس داشته باشین؛ همین شناسه کاربریمه...
موفق باشید
یاحق
مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
شنبه 7/6/1388 - 14:0 - 0 تشکر 147350

سلام

دوست عزیز mjtrhz ازتون تشكر میكنم. شاید حق با شما باشه ولی همینطور كه گفتم ما هم نمیخوایم به دیگر ادیان توهینی بشه . من خودم توهینی نكردم ولی اگر هم كرده باشم هیچ قصد و غرضی نداشتم و نمیخواستم دیگر ادیان رو هیچ تلقی كنم چرا كه این ادیان هم مثل دین ما اسمانی هستن و برای ما قابل احترام.

امیدوارم بتونیم از این تجربیات شما در این راه استفاده لازم رو ببریم.

به آینده امیدوار باشیم كه همیشه روشنه...

♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

شنبه 7/6/1388 - 20:40 - 0 تشکر 147452

بسم الله الرحمن الرحیم


قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.