دان
حالوتس، رئیس سابق ستاد ارتش رژیم صهیونیستی چندروز پیش ابعاد جدیدی از
جنگ لبنان را فاش ساخت. حالوتس صراحتا گفت که جنگ علیه لبنان از قبل
برنامهریزی شده بود و حملات هوایی به لبنان به خاطر اقدام حزبالله در
اسیر گرفتن سربازان اسرائیلی نبود و ما اهداف دیگری را دنبال
میکردیم.ا
نتظار نمیرود که رهبران لبنانی و عربی که در تجاوز به لبنان
شریک بوده و چتر حمایتی برای اسرائیل فراهم کرده بودند، اکنون در برابر
اظهارات حالوتس سخنی بگویند. با این حال سخنان حالوتس به اصل ایده جنگ
بازمیگردد و جایگاه خود را در داخل مؤسسات اسرائیلی پیدا میکند. برداشت
و نتیجهگیری کنونی حاکی از این است که تفکرات شیطانی در اسرائیل خود را
آماده سومین تجاوز به لبنان میکنند. این جنگ سناریویی سیاه و شیطانی دارد
ولی هنوز هیچکس نوع ابرهایی که بر فراز فلسطین اشغالی تشکیل میشوند را
نمیداند.
با مراجعه به ابزارهای اسرائیل در جنگ، از زمان خاتمه جنگ در 14
آگوست 2006 میتوانیم ببینیم که سرفصل جنگ جدید اسرائیل علیه لبنان از
طریق تکیه بر حجم بیسابقه آتش است تا بدین ترتیب حرکت مقاومت را فلج کرده
و مردم را در محاصره قرار داده و در کنار آن زیرساختهای دولتی را فلج
کرده و با هر چه در اختیار دارد به مبارزه با سربازان مقاومت بپردازد.
برای اینکه چنین جنگی یک جنگ کور نباشد، فعالیت امنیتی اسرائیل بهگونهای
است کهبه خوبی میبینیم دشمن از رسیدن به نقطه شروع جنگ بدون آنکه تمهیدات
آن کامل نشده باشد، نگران است.
تمامی اهدافی که برای این جنگ تعیین شده،
اهدافی اساسی در مواجهه با مقاومت فرض میشود و شامل امور زیر است: 1-
دستیابی به دایره رهبران تصمیمگیرنده در حزبالله با هدف ضربهزدن به آن
و تعطیل کردن و تبدیل این گروه رهبری به یک گروه بدون تولید، تا در نتیجه
رهبری مقاومت به شکل کامل فلج شده و قدرت کنترل را نداشته باشد. 2-
دستیابی به نیروی موشکی حزبالله که اسرائیلیها مدعی هستند از نظر کمی و
کیفی بسیار قدرتمندتر از گذشته شده است. باید توجه داشت که هر چه در
رسانههای اسرائیلی گفته میشود هنوز بر این مبناست که در نخستین روز جنگ
بیشتر زیرساختهای موشکی حزبالله از بین رفت.