• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 1805)
سه شنبه 20/5/1388 - 16:34 -0 تشکر 141018
...امروز به مادرم گفتم

امروز با مادرم دربارش حرف زدم.

اولش نمیدونستم چیبگم .(بار اولم بود).جاتون خالی هرجوری بود دیگه کم ,کم گفتم.مادرم هم یه حدسی زد که کار من را هم آسون تر کرد.(اسمش رو گفت).

مادرم کمی خوشحال شد .چرا کمی؟چون من 20 سالم وطرف هم 20سالش و توی فامیل یکی است که از من بزرگتر و سربازی رقته و کارهم داره.اما من چی هیچی ندارم .(اون دختر از فامیله)

هالا من چه چیزهایی دارم :من خدارا دارم بعد از اون شور نشاط جوانی رو بعد امید هم دارم.برام دعا کنید .

چرا دارم ایجا این حرف هارو میزنم؟

میخوام بگم که بچه ها اگه کسی را برای زندگی مشترکشون مناسب میبینند.برند و به پدر و مادرشون بگند.

گفتم زندگی مشترک نه اگه کسی رو دوست داره بره و بگه.دوست داشتن مرحله بعدِ.

توی یه کتابی(مطلع مهر)* خوندم که نوشته بود"عاقلانه انتخاب کنید عاشقانه زندگی کنید".

من اول تمام جوانب را سنجیدم وکتاب (مطلع مهر) را هم خوندم بعد به این نتیجه رسیدم.این را هم بگم که هنوز عاشق نشدم.عشق بعد از گرفتن جواب مثبت از خانواده طرف.

دوستان میتونند.تجربه ها ویا پیشنهادهای خودشون را بیان کنند.

هدف من از ایجاد این تاپیک بحث در باره روشهای صحیح انتخاب همسر بود.

 


*نویسنده دکتر بانکی پور

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ

آيا خداوند براي بنده‏اش كفايت كننده نيست؟(زمر/36)

چهارشنبه 21/5/1388 - 18:58 - 0 تشکر 141342

و خدا هست...

سلام

1- امیدوارم از حرفام ناراحت نشید! فقط خواستم بگم !

20 ساله؟

این سن برای یک آقا یه خورده خیلییییییی کم نیست؟ اگه جزو استثنائات نباشید مسلما یه پسر 20 ساله تجربه ی آنچنانی نداره

صرفا خوندن یک کتاب باعث میشه که شما بتونید درست تصمیم بگیرید؟

مسئله دوم

ایشون هم 20 سالشونه؟

دیگه همه جا ثابت شده که اختلاف سنی امری است واجب!

فکر نمیکنید هر دو خام و کم تجربه اید؟

مسئله سوم :

خدا رو داشتن و توکل سر جاش و خوشحالم از توکلتون

ولی با نداشتن کار مخارج زندگی رو پدرتون میده؟ خدا میده؟ فکر نمیکنید باید اول از بابت کار خیالتون راحت باشه؟

سربازی نرفتن... قراره بعد از تاهل برید سربازی؟ اگه قبلش برید فکر اون دو سال رو کردید؟ تو اون دو سال همه جور اتفاقی ممکنه بیفته

نه؟

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
چهارشنبه 21/5/1388 - 22:2 - 0 تشکر 141363

بنام خدا

سلام

دوست عزیز امیدوارم كه زندگی موفقی رو شروع كنید.

اما یكی از جمله هاتون برام خیلی جالب بود

عشق بعد از گرفتن جواب مثبت از خانواده طرف.

اگه خصوصی نباشه میخواستم بدونم احساسی كه الان نسبت به اون دختر دارین، اگه عشق نیست چیه؟

چه چیزی هست كه شما رو ترغیب به ازدواج میكنه اما شما رو مبتلا به عشقی نمیكنه كه اگه جواب منفی شنیدین ناراحت نمیشید؟

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
پنج شنبه 22/5/1388 - 0:16 - 0 تشکر 141394

با سلام خدمت خانمAansherly

شما گفتید 20سال؟

من میگم پس چند سال؟بلاخره انسان در یک سنی نیاز به به ازدواج را در خودش احساس میکنه.بهتر بگم احساس تکمیل شدن با کسی دیگه.

سوال دوم؟

سن من کم نیست سن ازدواج بالا رفته.

تازه من دانشجو هستم(ترم چهارم حسابداری)و نگفتم که می خوایم فردا بریم سر سفره عقد.من فقط گفتم  که من  می خوام با یکی تکمیل بشم.حالا اگر از فامیل باشه بهتر چون شناخت خیلی خوبی نسبت به هم داریم.و اینکه من فقط ابراز تمایل کردم وفقط هم به مادرم گفتم تا با خا نواده اونها حرف بزنه.

سوال سوم؟

اون هم 20ساله است.چه ایرادی داره؟من به حدی از بلوغ فکری و اجتماعی رسیدم(90%)واین معیارها هم در اون دیدم.پس من با اون میشم ما.حرف کلیشه ای نیست حقیقتیِ هدف اصلی از ازدواج تکمنیل شدن با طرف مقابله.غیر اینه؟

سوال چهارم؟کار ندارم،سربازی نرفتم،خونم ندارم،ماشین هم ندارم،و...درسته ولی پشت کار و بنیه جونی راکه دارم.یه آینده ی همراه با فراز ونشیب هاش را هم دارم.خدا را هم دارم.

راستی یکی از دوستام که 1 یا 2 سال از من بزرگ تر به من گفت:"زندگی را با ید ساخت .نمی شه که خونه داشته باشی .ماشین داشته باشی و بقیه چیزها و بعد بری زن بگیری"

واین را هم بدونیدکه من به مادرم گفتم که فعلا طرف را برای من نشون کنند.

راستی یه پیشنهاد برادرانِ:این قدر به جون های مردم سخت نگیرید.

اگر مسلمانند.نماز هاشون رو میخونه وآدم درستیه با هاش ازدواج کنید(منظورم فققط شما نیستید)کلا همه.

جونی که به خدا اعتقاد داشته باشه اون قدر غیرت داره که بره سر یه کاری و زندگی شو از راه حلال و رزق پاک بچرخونه.اصلا خدا خودش در قرآن تضمین کرده دیگه از این بالاتر؟؟؟؟؟

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ

آيا خداوند براي بنده‏اش كفايت كننده نيست؟(زمر/36)

پنج شنبه 22/5/1388 - 0:40 - 0 تشکر 141400

سلام خدمت آقای پارسا زاهد

دوست عزیز هنوزخبری نیست که فرمودید" امیدوارم كه زندگی موفقی رو شروع كنید" .شما دوستان فقط دعا کنید اونی که صلاحِ همون بشه.

نگاه کنید من سابقه شکست عشقی خوبی را داشتم که اون هم از الطاف خداوند بود.(یه پسر بد ،از خدا بی خبر، با دیدن یه دختر نجیب و پاکدامن عاشق میشه و میاد توی خط)نمک گیر خدا میشه.

که بعد از اون ماجرا خیلی درسا  روگرفتم که اگه عشق بدون تحقیق داشته باشم به جایی نمی رسم.پس تصمیم گرفتم که اول خوب خود را بسازم.بعد تحقیق خوبی راداشته باشم.بعد عاشق بشم .چون عشق عقل آدم را میگیره.اون وقت آدم هم کر، هم کور ،هم مجنون(دیوانه).

عزیزم اگه شما به زندگی حدود 50ساله خود بعد از ازدواج فکر کنید با یک نگاه عاشق نمی شید .دلتون می لرزه اما عقل تون هنوز سر جاشه.

اینکه چه چیزی من را ترغیب به ازدواج میکنه را برای خانم Aansherly تا حدودی توضیح دادم.

اما بشین با خودت حلاجی کن که ازدواج سنت پیامبر(ص
) ودر قرآن هم به آن شفارش شده و تضمین شده .احادیث از ائمه(ع) هم که الا ما شاالله.

"قبل از ازدواج عاشق نباش،عاقل باش.بعد از ازدواج عاشق باش، عاقل نباش"

تحقیق در مورد ازدواج را فراموش نکن.و مطمئن باش به اونی که لایق یه عشق پاک باشه میرسی.توکل به خدا را هم یادت نره.

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ

آيا خداوند براي بنده‏اش كفايت كننده نيست؟(زمر/36)

پنج شنبه 22/5/1388 - 1:40 - 0 تشکر 141408

سلام

این سوال جناب زاهد برای من هم پیش اومد :

چه چیزی هست كه شما رو ترغیب به ازدواج میكنه؟

اگه دوست داشتن نیست پس این همه عجله برای چیه ؟

بیست سالگی سن مناسبی نیست !

اگه دوست داشتنه پس منظور از این جمله چیه :

این را هم بگم که هنوز عاشق نشدم

اگر كه میخواین عاقلانه وبه دور از احساسات تصمیم به ازدواج بگیرین باید این مورد رو در نظر داشته باشین كه موقعیت مناسبی برای ازدواج كردن ندارین.....

ببخشید كه ناامیدتون میكنم ولی واقعیات زندگی رو نمیشه نادیده گرفت.....

اون مسئله اختلاف سنی رو كه خانم مدیر فرمودن شدیداً باهاش موافقم....مرد بایدحداقل یك سالی از همسرش بزرگتر باشه!

به عنوان یه برادر بزرگتر به شما توصیه میكنم كه ازفكرش بیاین بیرون.....من قبلاً این راه رو رفتم .....با وجوداینكه از شما بزرگتر بودم ... خونه و كار و ماشین هم داشتم ولی به بن بست خوردم...ظلمات است بترس از خطر گمراهی!

ولی اگه خیلی اصرار دارين  باید عجله كنین چون یه موقع مثل من به چشم خویشتن میبینید كه جانتون میره....

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

پنج شنبه 22/5/1388 - 4:22 - 0 تشکر 141440

به نام خدا

سلام

ببخشید اگر حرفام شبیه دوستان دیگه ست و به نوعی تکراریه، اما خوب اینا واقعیت هستن دیگه.

اختلاف سنی بیش از اونی که فکرش رو بکنید مهمه، چه از لحاظ روحی و چه حتی از لحاظ ظاهری! این مورد دوم البته در آینده ممکنه مشکل ساز بشه.

البته استثنائاتی هم وجود داره که زن و شوهر هم سن هستن و مشکلی هم ندارن، یه نمونه ش دوست خودم که کمتر از یک سال (حدود 9 ماه) از همسرش کوچک تره، اما خدارو شکرررررر خیلی خوشبخت هستن، و البته شاید به این خاطره که همسر دوستم بزرگ تر و پخته تر از سنش ه.

ولی همیشه باید حالت کلی رو در نظر گرفت.

و اون مسئله ای که دوستان درباره ی حس الآنتون پرسیدن، این سؤال منم هست. این که شما اگر عاشق این دختر خانوم نیستید، پس با این شرایطتون که چندان مناسب زندگی مشترک نیست، خب چی باعث می شه این وسط که قدم پیش بذارید؟ آخه اگه عشق نیست، پول هم نیست، پس چی؟..

دوست عزیز، درسته که شما خدا رو دارید و نشاط جوانی و امید، و صد البته که این ها استارت خوبی هستن برای شروع یک زندگی مشترک. اما آیا به نظرتون این ها کافی هستن؟ به نظرتون بهتر نیست اول با استفاده از این سرمایه های ارزشمند معنوی، سرمایه ی مادی ای هم جور کنید و سر و سامونی به زندگی تون بدید و بعددددد به فکر زندگی مشترک باشید؟ هوم؟

برادر خوبم، عذر می خوام اگر حرفام ناراحتتون کرد، و ببخشید که این رو می گم، اما توی صحبت هاتون یه جور بی تجربگی و خام بودن رو حس می کنم. فکر نمی کنید بهتره اول کمی هم از لحاظ سنی و هم از لحاظ روحی بزرگ تر و پخته تر بشید و بعد قدم در مسیر مقدس ازدواج بذارید؟

موفقث و خوشبخت باشید الهی...

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

پنج شنبه 22/5/1388 - 14:47 - 0 تشکر 141520

سلام

خوبین ؟

خداروشکر ...

من یه جورایی برعکس دیدگاههای بچه ها با جناب گمگشته موافقم .

حالا چرا ...

 قبلنم یه جایی گفته بودم به نظرم مهمترین شرط واسه ازدواج آمادگیه طرفینه .

حالا آمادگی ینی چی ...

من آمادگیو اول از همه همون احساس نیازه میدونم .

فرضا شما خونه داری ، ماشین داری ، سنتم مناسبه ازدواجه از همه مهمتر یه کار درست حسابیم داری امـــــــــــــا ...

اما اصلا نیازی به یه همدم ، یه همراه نمی بینی .

نمونه بارزش همین داداش خودم وای خدا صدای کل فامیلو آشناها دراومده .

به قول شماها اجباری رفته ، سنش از مرز ترشیدگیم داره می گذره 27 سالشه ، خونه ام بابام بیچاره حرفی نداره میگه یه طبقه مال تو ، می مونه کار که شده بلای جون جوونا ، آقاجون نیس ، ینی به ما که اینجوری گفتن .

 اصلا کار چیه بابام به یکی یه دونش گفته خودم ماهیانه بت حقوق میدم ، خب اینم از این خدایی شما بگین دیگه چی لازمه ؟

من که میگم داداشم هنوز احساس نیاز نکرده .

خب اینکه دوطرف همسنن شاید تو کلیت مشکل پیش بیاره اما شاید این برادر ما زود به بلوغ فکری رسیده که جای تعجبم نداره چون این مدلیشم زیاد دیدم .

حالا دیگه نمیدونم ...

خداوندا تو میدانی که انسان بودنو ماندن در این دنیا چه دشوار است .

چه زجری می کشد آن کس که انسان استو از احساس سرشار است ...

پنج شنبه 22/5/1388 - 16:49 - 0 تشکر 141564

سلام خدمت آقای vahedmeladi

چه چیزی هست كه شما رو ترغیب به ازدواج میكنه؟

چیزی زیاد وحشت ناکی هم نیست.احساس نیاز به تکمیل شدن وانگیزه برای زندگی زیبا داشتن همراه با یک عشق پاک انشا الله.

اگه دوست داشتن نیست پس این همه عجله برای چیه ؟

عجله ای در کار نیست.من مثل هر انسان دیگه ای به مادرم گفتم و اونها خودشئن حلش میکنند.گرفتن جواب مثبت دلیل بر همسر بودن نیست .تازه طرف مقابل هم دانشجو است.و شرایط من را هم می دانند.

شما گفتید"خونه و كار و ماشین هم داشتم ولی به بن بست خوردم".

خب ان راهی که شما رفتید ظلمات بوده !!!!انسان ازدواج میکنه که زندگی را بسازه.نه زندگی را بسازه تا ازدواج کنه.طرف مقابل شما اگر در سختی های شما برای داشتن خونه وماشین و قیره با شما بود و این سختی ها را تحمل می کرد اون وقت زندگی برا یایشون هم بسیار زیبا بود .برای شما هم همین طور

یا علی

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ

آيا خداوند براي بنده‏اش كفايت كننده نيست؟(زمر/36)

شنبه 24/5/1388 - 12:5 - 0 تشکر 141913

سلام

راستی یکی از دوستام که 1 یا 2 سال از من بزرگ تر به من گفت:"زندگی را با ید ساخت .نمی شه که خونه داشته باشی .ماشین داشته باشی و بقیه چیزها و بعد بری زن بگیری"

دوست عزیز شما واقعاً به این جمله اعتقاد دارین یا ازش خوشتون میاد ؟

نگید آره كه خیلی عصبانی میشمااااااا:D

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

شنبه 24/5/1388 - 22:51 - 0 تشکر 142146

با سلام خدمت دوست عزیزvahedmeladi

بنده در جواب شما که فرمودید من همه چیز داشتم امااااا عرض کردم"انسان ازدواج میکنه که زندگی را بسازه.نه زندگی را بسازه تا ازدواج کنه".و به آن اعتقاد دارم.چون چیزی غیر از این نیست.

برای نمونه:پدرم می خواهدان شا الله یک خانه بسازد و اسرار دارد که یک طبقه کامل برای بنده هم بسازند.من هم که از وضعیت مالی آنها مطلع هستم .نمی خواهم و از طرفی هم می خواهم خودم بسیازم..چون می خواهم زندگی کنم.نه برای اینکه فکر کنید که منت پدرم با لا سرم باشه! نه!.می خواهم مستقل با تمام کمبود هاش این کار را ان شا الله انجام بدم.

دعا کنید آنچه که خیر است همان شود.

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ

آيا خداوند براي بنده‏اش كفايت كننده نيست؟(زمر/36)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.