• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 1491)
شنبه 13/4/1388 - 15:47 -0 تشکر 129093
روز پدر مبارک- فوری؛ همه بخوانید!

 

یادتونه که چند روزه پیش یه تاپیک زدم ورود آقایان ممنوع، و سوال کردم که دوشنبه این هفته چه خبره؟ قرار بود بعد از پاسخ شما عزیزان، سوالات دیگری مطرح کنم. حالا سوالم را بیان می کنم، چرا روز ولادت مولای متقیان علی)ع( را روز پدر نام نهاده اند؟ لطفا جواب این سوال رو بدهید تا مهمترین سوال خودم را مطرح کنم.

چقدر مولایمان را می شناسیم؟

ویژگی های بارز او را در پاسخ این تاپیک برشمارید.

دوستان عزیز لطف کنید این تاپیک را به سمتی هدایت کنید که شرح کلی و جامعی از آن حضرت و زندگی ایشان جمع آوری گردد.

 

پیشاپیش ولادت حضرت علی)ع( و روز پدر را به تمامی همکاران تبیانی و انجمنی تبریک می گویم.

 

 

 

 

 

دل دریای من بی تو مرداب است

 

شنبه 13/4/1388 - 16:8 - 0 تشکر 129098

سلام

من فك میكنم هنوز هیجی از امام علی (ع)نمیدونم

ولى

شخصیت و ویژگی های حضرت علی (ع) وسیعتر و ومتنوعتر از این است که یک فرد بتواند انها رو بشناسد .برای یک فرد , حداکثری که مسیر است این است که یک یا چند معین و محدود را برای مطالعه انتخاب کند و انها بشناسد . 

بنظرم روز تولد امام علی (ع) رو روز پدر گذاشتن چون از همه نظر یک پدر کامل است .ایشان همانند پدری مهربان همیشه به فکر ما شیعیان بودند و به ما تذکرات و نصیحت هایی کرده اند شاید به این خاطره .

دشمن کیست؟ هر کس که با حاکمیت نظام مستقل مردمی دینی مخالف است، دشمن است .(امام خامنه اي 19/10/79)
             http://dokhtarenaslesevomi.persianblog.ir/
يکشنبه 14/4/1388 - 13:51 - 0 تشکر 129319

طلوع خورشید از مشرق كعبه


امیرمؤ منان از صلب پدرى چون ابوطالب دیده به جهان گشود.
ابـوطـالب بزرگ بطحاء و رئیس بنى هاشم بود. سراسر وجود او، كانونى از سماحت و بخشش ، عطوفت و مهر، جانبازى و فداكارى در راه آئین توحید بود.
مـادر وى فـاطـمه ، دختر اسد فرزند هاشم است . وى از نخستین زنانى است كه به پیامبر ایـمـان آورد و پـیـش از بـعثت از آیین ابراهیم پیروى مى كرد. او به هنگام شدت یافتن درد زایمان راه مسجدالحرام را پیش گرفت و خود را به دیوار كعبه نزدیك ساخت و چنین گفت :
خـداونـدا، بـه تـو و پـیـامـبـران و كـتـابـهـائى كـه از طـرف تـو نـازل شـده انـد و نـیـز بـه سـخـن جـدّم ابـراهـیـم سـازنـده ایـن خـانـه ایـمـان راسخ دارم . پـروردگارا، به پاس ‍ احترام كسى كه این خانه را ساخت و به حق كودكى كه در رحم من است ، تولد این كودك را بر من آسان فرما. لحـظـه اى نـگـذشـت كـه فـاطمه به صورت اعجازآمیزى وارد خانه خدا شد و در آنجا على علیه السّلام به دنیا آمد.

پیوند دو گوهر
چـنـد سـال از هـجـرت پیغمبر مى گذشت و على هنوز كشتى زندگى را خود به تنهائى در دریـاى حـوادث ناخدائى مى كرد اما دیگر وقت آن شده بود كه این روح بزرگ و طوفانى در كـنـار انـیـسـى مـهـربان لحظاتى را بیاساید لكن كدامین روح مى توانست با وى همگام شود و كدامین دل توان آن را داشت كه این شیر خشمگین و غران روزهاى نبرد با كفار و زاهد غـمـگین و گریان شبهاى تار را در خود بگنجاند و از هم نگسلد جان و دلى على گونه مى بـایـسـت كـه هـمـچـون او از سرچشمه زلال وحى سیراب شده و به خود بالیده باشد و او كسى جز فاطمه دخت رسول خدا صلّى الله علیه و آله نبود.
فـاطـمه علیها سلام خواستگاران بسیارى از اشراف و غیر اشراف نظیر ابوبكر و عمر و عبدالرحمن بن عوف داشت اما پیامبر در جواب همه آنان فرموده بود:
در امر ازدواج فاطمه منتظر وحى الهى هستم
تـا ایـن كـه سـرانـجـام عـلى عـلیـه السـّلام درب خـانـه رسـول الله را كـوبـید پیامبر به ام سلمه فرمود بر خیز و در را بگشا كه محبوب خدا و رسول پشت در است . ام سلمه در را گشود و على علیه السّلام وارد شد و در حضور پیامبر نـشست و ساكت و آرام سر به زیر افكند پیامبر از سكوت على همه چیز را فهمید و فرمود گـویـا حـاجـتـى دارى و على علیه السّلام حاجتش را گفت . پیامبر برخاست و به نزد زهرا رفـت و فـرمـود دخترم من همواره از خدا مى خواستم كه تو را به عقد بهترین مخلوق خود در آورد و اكنون او به خواستگارى تو آمده چه پاسخ مى دهى ؟
فاطمه سكوت كرد اما سكوتش چنان پرمعنا و گویا بود كه پیامبر لب به تكبیر گشود و فرمود:
سكوت دخترم نشانه رضاى اوست و چگونه مى توانست راضى نباشد كه خدا خود به محمد صلّى الله علیه و آله فرموده :
اگر على را نمى آفریدم در روى زمین همشانى براى فاطمه نبود.
پـس از مـراسـم خـواسـتـگـارى و عـقـد، عـلى عـلیـه السـّلام زره خـود را فـروخـت و پـیـامـبر پول آنرا به عده اى از اصحاب داد تا براى زندگى فاطمه و على اثاثیه تهیه نمایند و چون اثاثیه منزل فاطمه را به حضور رسول خدا آوردند فرمود خداوندا زندگى را بر گروهى كه بیشتر ظروف آنان سفال است مبارك گردان . هـنـگـامـى كـه زفـاف فـاطـمـه فرا رسید پیامبر در حق هر دو دعا كرد و بدینسان زندگى زناشوئى على و فاطمه آغاز شد.


ثمره نخل ولایت
پـیـونـد فـاطـمـه سـلام الله عـلیـهـا و عـلى عـلیـه السـّلام نـه تـنـهـا وصال دو روح همدرد و همگام شدن دو آشناى خدا گونه با یكدیگر در طریق زندگى بود كـه جـهان آفرین نیز سرنوشت را چنین رقم زده بود كه وجود محمد صلّى الله علیه و آله در وجود این دو شاگرد ممتاز مكتب وحى استمرار یابد و كوثر پربركتش از میان آن دو تن بـجـوشـد و از آمیختن آن دو دریاى عصمت و عفت گوهرهائى برون گردند كه تا قیامت نور مـحـمـدصـلّى الله عـلیـه و آله را بـر جـهـانـیـان بـتـابـانـنـد و حاصل این پیوند مبارك چهار فرزند شد به نامهاى :
حسن علیه السّلام
حسین علیه السّلام
زینب كبرى سلام الله علیها
زینب صغرى (ام كلثوم ) سلام الله علیها
و پنجمى ... دیگر قلم را یاراى نوشتن نیست

شرح این هجران و این خون جگر            این زمان بگذار تا وقت دگر

دل دریای من بی تو مرداب است

 

يکشنبه 14/4/1388 - 13:59 - 0 تشکر 129322

حماسه غدیر


سـال دهـم هـجـرت بـود و پـیـامبر از آخرین سفر حج خود باز مى گشت ، گروه انبوهى كه تعدادشان را تا صدوبیست هزار رقم زده اند او را بدرقه مى كردند تا این كه به پهنه بى آبى به نام غدیر خم رسیدند.
نـیـم روز هـیـجـدهـم ذى الحـجـه بـود كـه نـاگـهـان پـیـك وحـى بـر رسول خدا صلى الله علیه و آله نازل شد و از جانب خدا پیام آورده كه :
"اى رسـول آنـچـه از جـانـب پـروردگـارت بـر تـو نـازل شـده بـه گـوش مـردم بـرسـان و اگـر چـنین نكنى رسالت او را ابلاغ نكرده اى و خداوند تو را از گزند مردمان حفظ خواهد كرد"
پـیـامبر دستور توقف دادند و همگان در آن بیابان بى آب و در زیر آفتاب سوزان صحرا فـرود آمـدنـد. مـنـبـرى از جـهـاز شـتـران بـراى پـیـامـبـر سـاخـتـنـد و رسـول خـدا بر فراز آن رفته و روى به مردم كردند. ابتدا خداى را سپاس ‍ فرموده و از بدیهاى نفس اماره به او پناه جست و فرمود:
اى مردم بزودى من از میان شما رخت بر مى بندم من مسئولم و شما نیز. آیا درباره من چه مى انـدیـشـید جمعیت نیكو جواب دادند و محمد صلّى الله علیه و آله از آنان اقرار به یگانگى خـداونـد در رسـالت خـویـش و حـقـانـیـت روز رسـتاخیز گرفت و جمعیت اقرار نمودند. آنگاه فرمود:
مـن دو چـیـز گـرانـبـهـا در مـیـان شـمـا مـى گـذارم یـكـى ثـقـل اكـبـر كـه كـتـاب خـداسـت و دیـگـرى ثـقـل اصـغـر كـه اهل بیت منند.
مـردم ، بـر آنـان پـیشى نگیرید و از آنان عقب نمانید. آن گاه دست على علیه السّلام را در دسـت گـرفـت و آن قـدر بـالا بـرد كـه هـمـگـان او را در كـنـار رسول خدا دیدند و شناختند سپس فرمود:
خـداونـد مولاى من و من مولاى مومنان هستم و بر آنها از خودشان سزاوارترم . اى مردم هر كس كـه مـن مـولا و رهـبـر اویم این على هم مولا و رهبر اوست و این جمله را سه بار تكرار كرد و چنین ادامه داد:
پروردگارا دوستان على را دوست بدار و دشمنان او را خوار.
خدایا على را محور حق قرار ده و سپس فرمود:
لازم اسـت حـاضـران ایـن خـبـر را بـه غـایـبـان بـرسـانـنـد. هـنـوز اجـتـمـاع بـه حال خود باقى بود كه دوباره آهنگ روح بخش وحى گوش جان محمد صلّى الله علیه و آله را نواخت كه :
"امروز دینتان را برایتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما به پایان رساندم و اسلام را به عنوان دین برایتان پسندیدم"

و بدینسان على علیه السّلام از جانب خداوند براى جانشینى پیامبر صلّى الله علیه و آله برگزیده شد.

دل دریای من بی تو مرداب است

 

يکشنبه 14/4/1388 - 14:5 - 0 تشکر 129325

حق گرایى


نـخـسـتـیـن افـتـخـار عـلى عـلیه السّلام پیشگام بودن وى در پذیرفتن اسلام و به عبارت صـحیحتر ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش بود. بسیارى از محدثان و تاریخ نویسان نـقـل مـى كـنـنـد كـه پـیـامـبر اكرم روز دوشنبه به رسالت مبعوث شد و على علیه السّلام فرداى آن روز ایمان آورد.
پیامبرصلّى الله علیه و آله مدت سه سال از دعوت عمومى خوددارى كرد و تنها از رهگذر مـلاقـاتـهـاى خصوصى با افراد قابل و شایسته توانست گروه معدودى را به آیین جدید الهى هدایت كند. تا اینكه سرانجام پیك وحى فرا رسید و از جانب خدا فرمان داد كه پیامبر دعـوت هـمـگانى خود را از طریق دعوت خویشاوندان و بستگان آغاز كند، پیامبر اكرم دعوت عـلنـى را بـا دعـوت خـویـشاوندان خود شروع كرد و در جلسات ضیافت على علیه السّلام تنها كسى بود كه پشتیبانى خود را از هدف مقدس پیامبر اعلام كرد. در این موقع ، پیامبر دست خود را بر دست على زد و فرمود:
هان اى خویشاوندان و بستگان من بدانید كه على برادر و وصى و خلیفه من در میان شماست .


لیلة المبیت

دیـگـر از افتخارات حضرت امیر علیه السّلام ماجراى لیله المبیت است . لیله المبیت گرچه شـب بـود و تـاریـك امـا در تـاریـخ پرافتخار زندگى على علیه السّلام از روشنترین و درخـشـانترین لحظات است و در كتاب گرانقدر عمر او مستندترین فصلى است كه حاكى از عـشـق بـى شائبه وى به محمد صلّى الله علیه و آله مى باشد و از آنجائى آغاز مى شود كـه بدنبال رحلت بزرگترین پشتیبان پیامبر، ابوطالب ، و مهربانترین انیس او خدیجه در سـال دهـم بـعـثت ، مشركین فشار و شكنجه را بر پیامبر و یارانش افزونتر مى كنند تا جائى كه در سال سیزدهم بعثت سران قریش در یك شوراى عمومى و سرّى عزم خود را بر قتل پیامبر جزم مى نمایند و از هر قبیله یك نفر انتخاب مى شود تا همگى در شبى مقرر به خانه او هجوم برده و وى را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند تا هم خیالشان از بابت او راحـت شـود و هـم خـون وى در بـیـن قـبـائل پخش گردد و بنى هاشم قادر به خونخواهى او نباشند.
فـرشته وحى پیامبر را از توطئه با خبر مى كند و او تصمیم به هجرت از مركز توطئه مـى گـیـرد امـا لازم بـود كـسـى در آن شـب در بـسـتـر پیامبر بجاى او بخوابد تا مشركین سـرگـرم شده و پیامبر از فرصت استفاده كرده هر چه بیشتر خود را از مكه دور كند. تنها كـسـى كـه ایـن افـتـخـار بـزرگ نـصـیـبـش شـد و بـى هـیـچ تـعـلل بار سنگین این مسئولیت بزرگ را بر دوش خود كشید على علیه السّلام بود و این فـداكـارى بـى نـظـیـر چـنـان مـقـبـول آفـریدگار جهان واقع مى شود كه با زیباترین و رسـاتـریـن عـبـارت آنـرا در كـتاب جاودانش ثبت مى نماید كه تا جهان باقى است جهانیان بخوانند و در بیابان ضلالت حیران نمانند.
(( در مـیـان مـردم كـسـانـى هستند كه متاع جان را به نقد خشنودى جانان مى فروشند و جان آفرین را بر بندگان بسى مهربانى است ))


جمع آورى كتاب الهى و احدیث پیامبر خدا

در تـمـام دوران حـیات پیامبر صلّى الله علیه و آله كتابت وحى و تنظیم بسیارى از اسناد تـاریـخـى و سـیاسى و نوشتن نامه هاى تبلیغى یكى از كارهاى حساس على علیه السّلام بـود و اسـاسـا آن حـضـرت نـخـسـتـیـن دبیر اسلام به شمار مى رود، ایشان همچنین سخنان رسـول خـدا صـلّى الله عـلیـه و آله را دربـاره احكام و فرائض و آداب و سنن و اخبار غیبى هـمـگى ضبط كرده و به صورت شش كتاب از خود به یادگار گذاشت كه پس از شهادت او در نزد فرزندان آن حضرت نگهدارى مى شد.


رشادت ها

پرشورترین بخش از زندگى على علیه السّلام جنگهاى قهرمانانه اوست ، هیچ انسان با انصافى نمى تواند تاثیر شگرف بازوى تواناى على را در برچیده شدن بساط شرك از جـزیـرة العـرب انـكـار نماید. پیامبر صلّى الله علیه و آله در طى زندگى خویش 80 غزوه داشته اند كه على در همه آنها شركتى چشمگیر داشت تنها در غزوه تبوك به دستور پـیـامـبـر و بـراى جـلوگـیـرى از شـورش احتمالى منافقان در مركز اسلام ، در مدینه اقامت گزید و در همین ماجراست كه حمله تاریخى پیامبر در مورد او صادر مى شود ـ نسبت تو با مـن هـمـچـون نـسبت هارون با موسى است جز اینكه پس از من پیامبرى نمى باشد ـ در بیشتر سریه ها نیز حضور داشت و حتى در برخى از آنها رهبرى جنگ بر عهده او بود.
و اینك برخى از دلاورى هاى او:
در غـزوه بـدر آن حضرت با وجود سن كم در میان سایر قهرمانان همچون بدر بود در میان سـتـارگـان ، اگـر مى خواهى دلاورى او را در بدر بدانى نگاه كن به سخن او در نامه اى كـه در دوران حكومتش به معاویه علیه الهاویه نوشته ـ اى معاویه شمشیرى كه با آن جد و دائى و بـرادر تـو را بـه خـاك و خـون و خـون كـشـیـدم هـنـوز بـا مـن اسـت ـ (( العاقل یكفیه الاشاره ))
در غـزوه اُحـد احـدى هـمـچـون او مقاومت نكرد در ابتداى نبرد نه تن از دلاور مردان قریش كه یـكـى پس از دیگرى برخاستند و علم را برافراشتند به دست تواناى على علیه السّلام بـر خـاك نـشستند و پرچم را از دست بگذاشتند و همین موجب انهزام لشكر قریش در ابتدا و انتهاى جنگ شد.
در خـیـبـر یدالله از آستین اسدالله برون آمد و دژ تسخیرناپذیر قموص را درهم شكست و ((مـوجـب )) پـهـلوان پـرتوان یهود در زیر ضربات شمشیر شهاب گونه او به خاك و خون نشست و براى همیشه على علیه السّلام فاتح خیبر نامیده شد.
در شبى كه فردایش آن حضرت خیبر را فتح نمود پیامبر فرمود:
فـردا پـرچـم را به دست كسى مى دهم كه هرگز پشت به دشمن نمى كند او كسى است كه خدا و رسول او را دوست مى دارند و خداوند این دژ را به دست او مى گشاید.
در خـنـدق عـلى عـلیـه السـّلام بـه مـصـاف قـهـرمـان بـى بـدیـل عـرب ، عـمـروبـن عـبـدود كـه بـا نعره هاى هَل مِنْ مُبارزش رعشه بر اندام مسلمانان افكنده بود، رفت و پیامبر فرمود:
امروز تمام ایمان در مقابل تمام شرك قرار گرفته و در حق على چنین دعا فرمود:
خـداونـدا عـلى را از بـدى حـفـظ فـرمـا خـدایـا در بـدر عبیده و در احد شیر خدا حمزه را از من گرفتى خداوندا على را از آسیب حفظ فرما و آنگاه این آیه را تلاوت كرد:
(( رب لا تذرنى فردا و انت خیر الوارثین ))
و هـنـگـامـى كـه قـهـرمـان عـرب در زیـر شـمـشـیـر قـهـار عـلى بـه خـاك افـتـاد پـیـامـبـر عمل آن حضرت را چنین ارزیابى كرد:
(( ضربه اى كه على در خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جهانیان برتر است ))

منبع: پایگاه اطلاع رسانی غدیر

دل دریای من بی تو مرداب است

 

جمعه 19/4/1388 - 11:17 - 0 تشکر 130954

سلام سلام سلام

منم این روزا با تاخیر به پدران تبیانی از جمله حاج کلیف و جناب برزخ تبریک عرض می کنم

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.