• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 2975)
سه شنبه 9/4/1388 - 14:26 -0 تشکر 127785
تربیت فرزندان و نقش پدر و مادر

 

تربیت فرزندان و نقش پدر و مادر

اگر می خواهید از زندگی لذت ببرید و در کنار خانواده تان با شادی زندگی کنید، با کمک یکدیگر فرزندانی سالم تربیت نمایید.

فرزند خوب مایه ی سرافرازی پدر و مادر است، والدین در این دنیا نتیجه ی تربیت صحیح یا خدای ناکرده تربیت نادرست فرزندان خود را می بینند. مرد و زن لازم است ابتدا روش تربیت کودک را یاد بگیرند و سپس صاحب فرزند شوند.

اگر پدر و مادر در تربیت فرزند با هم توافق و همکاری داشته باشند، به نتیجه خوب و دلخواه می رسند، اما اگر در این باره اختلاف نظر داشته باشند، نمی توانند فرزند خود را به خوبی تربیت کنند. توجه داشته باشید که دعواهای پدر و مادر، در روحیه ی بچه ها اثر بد می گذارد. وقتی پدر چیزی می گوید و مادر چیز دیگری، بچه سرگردان می شود و نمی داند چه کند. پدر و مادر برای کودک الگو و سرمشق هستند. برای اینکه فرزندانی با ملاک های تربیتی درست، پرورش دهیم باید خود، دارای تربیت صحیح باشیم. پدر و مادر باید کاری کنند که کودک بتواند، اخلاق و رفتار  خوب و بد را بشناسد. در خانواده ای که پدر و مادر، همفکر و هم عقیده باشند، کودک آرام و خوش حلق است، اما اگر میان پدر و مادر، جنگ و دعوا و اختلاف باشد، کودک، بداخلاق، عصبانی و بهانه گیر بار می آید.

تربیت کودک، مهم ترین و سنگین ترین وظیفه پدر و مادر است و هر دو در این باره مسئولیت دارند. کودکان را نباید به حال خود واگذار کرد. پدر و مادر وظیفه دارند نه تنها زمینه رشد جسمانی فرزند خود را فراهم کنند؛ بلکه در جهت تربیت صحیح او نیز کوشش نمایند. بلکه در جهت تربیت صحیح او نیز کوشش نمایند. کودک، هم استعداد خوشبخت شدن دارد، هم استعداد بدبخت شدن. بزرگ ترین خدمتی که پدر و مادر می توانند نسبت به فرزندان خود انجام دهند این است که آنان را خوب ، تربیت کنند و راه و روش درست زندگی کردن را به آنان بیاموزند.

از آنجا که در دنیای پر رمز و راز امروزی تربیت فرزندان امری مشکل به نظر می رسد؛ از تمامی همکاران انجمنی تقاضا دارم بهترین روشهای ممکن را در تربیت فرزندان در این تاپیک ارائه بدهند.

تهیه و تنظیم: عبد الرضا کریم زاده

 

دل دریای من بی تو مرداب است

 

سه شنبه 9/4/1388 - 20:18 - 0 تشکر 127914

سلام

تشویق و تأیید كودك
در تربیت كودك باید به اصول تربیتی، مربیان و اولیا آگاه بوده و به آن توجه كنند. آن اصول تربیتی عبارتند از:
صمیمی بودن با كودك.
جدی بودن در اجرای ضوابط.
كنترل طفل در همه امور برای صیانت و رشد او.


كودك برای شناخت وضع موجود و رفتارش نیاز به تأیید دارد. اگر رفتار كودك كه مناسب بوده، مورد تشویق قرار گیرد، طفل خود به خود تشویق می شود كه عملش را تكرار كند.
كودك نیاز به تأیید دارد، هم برای تثبیت رفتار و هم برای اینكه نسبت به خود اعتماد و اطمینان پیدا كند. این تائید پدر و مادر باید جنبه هایی چون زیبایی، عقل، هوش، فهم و درك او را در برگیرد. تأیید پدر می تواند به صورتهای مختلفی باشد . از جمله: تحسین، تشویق، اظهار لبخند، در بغل گرفتن و بوسیدن و...
اگر تأیید كودك به روش صحیحی باشد باعث می شود تربیت و سازندگی مطلوبی در كودك بوجود آید. كودك لذت تشویق را احساس می كند و وجود آن (تأیید و تشویق) فرزند را شاداب می كند. پس والدین باید هنگامی كه طفل، كار خوبی انجام می دهد او را مورد تشویق قرار دهند.
پدر و بازی كودك
الف) قرآن و مسأله بازی كودك
از آنجا كه طفل انرژی های فراوانی دارد، باید این انرژیها آزاد شود و كودك چاره ای جز بازی كردن ندارد. بسیاری از والدین توقع دارند كه فرزندشان در یك گوشه بنشیند و با خود بازی كند، اما این توقع صحیحی نمی باشد زیرا موجب می شود كه كودك به انزوا و گوشه گیری مبتلا شود.
كودك ضمن بازی با دوستانش، استعدادهایش كشف می شود زیرا بعضی از دوستانش از او باهوش تر هستند. بزرگسالان یعنی پدر و مادر باید خود را تا سرحد بچگی پایین آورده و با او بازی كنند و با بازی كردن خود با فرزند، رضایت او را حاصل كنند. بازی كردن والدین با فرزندان، باعث می شود كه آنها، آرام آرام تجارب خود را به فرزندان منتقل كرده و دست آنها را گرفته و از نردبان ترقی و كمال بالا ببرند.
قرآن كریم درباره بازی كودكان می فرماید:
«قالوا یا ابانا مالك لاتأمنا علی یوسف و انا له لناصحون- ارسله معنا غدا یرتع و یلعب و انا له لحافظون» (یوسف/11و12)
«گفتند: پدر چرا درباره یوسف از ما ایمن نیستی؟ بااینكه ما خیرخواه او هستیم. او را فردا با ما بفرست تا بگردد و بازی كند و ما نگهبان او هستیم.»
با دقت در این آیه متوجه می شویم كه:
بزگسالان نباید مانع گردش و بازی خردسالان شوند بلكه باید از حال آنها غفلت نكرد و همواره حافظ و نگهبان آنها باشند. مقصود از بازی های هدف دار و خالی از فساد و زاینده آثار خستگی و ملال است و چنین بازیهایی برای كودكان بسیار مفید است.
ب ) بررسی سیره پیشوایان در مورد بازی كودك:
بعد از قرآن، منبع موثق فرهنگ اسلامی، روایات است. در روایات به بازی كودكان بها داده شده است و رهبران دینی در راه اهمیت دادن به بازی كودكان پیشقدم بوده و بزرگسالان را موظف كرده كه نه تنها مانع و سد راه بازی كودكان نباشند بلكه خود نیز همبازی آنها شوند. زیرا هر اندازه كودك از بازیهای سالم بهره مند شود از لحاظ جسمی و روحی از رشد بهتر و مفیدتری برخوردار خواهد شد. ائمه (علیه السلام) بازی را وسیله ای برای پرورش شخصیت می دانستند.
ج )وسایل بازی
دنیای امروز نسبت به كودكان بها داده و برای آنها وسایل سرگرمی فراهم نموده است. دستور بزرگان در مورد كودكان تا هفت سالگی این است كه بگذارید بازی كنند و مانعی در سر راه آنها ایجاد نكنید.
حال سؤال این است كه چگونه بگذاریم بازی كنند؟ به چه چیز سرگرم شوند؟ چرا بعضی از كودكان بهانه گیر می شوند؟ آیا كودك را باید با نقل و شیرینی یا توسری ساكت كرد؟ یا با هیچ كدام؟
باید روح تشنه كودك را با همبازی و اسباب بازی اشباع كرد. كودكان انسان های رشید و بالغ فردا هستند و هر كدام در آینده مسئولیتهایی را عهده دار می شوند. در كودكستان ها و پاركها همه نوع وسایل بازی وجود دارد ولی در منازل تنوع اسباب بازیها كمتر است. از طرفی بهترین روش بازی همان روش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود كه خود همبازی كودكان می شدند و از این رهگذر ایده های تربیتی خود را اعمال و پیاده می نمودند.
حال علت اینكه پیامبر همبازی حسنین (علیه السلام) می شدند به خاطر این بود كه نگذارند كودكان ناباب با آنها بازی و معاشرت كنند. اسباب بازی كودكان باید متناسب با رشد عقلی آنها باشد، مثلاً كودكان بین 6-3 سال به اسباب بازی هایی كه بشود آنها را ساخت و دوباره خراب كرد مانند الگوهای خانه سازی علاقه بیشتری دارند.
د ) فواید بازی با كودك:
كودك از شش ماهگی متوجه افراد و اشیائی می شود كه در اطرافش می باشد. بازی كودك از سه ماهگی پررنگ تر شده و تا پایان جوانی و حتی سالهای بعد ممكن است ادامه داشته باشد.
بازی كودكان بین 7-3 سال به منزله شغل آنهاست و آنها را نباید از بازی كردن محروم كنیم.
فوائد بازی كودك:
این فوائد عبارتند از:
1- از لحاظ جسمانی موجب هماهنگی عضلات و اعضای بدن می شود.
2- تمایلات طفل را متعادل می كند و از پرخاشگری های او جلو گیری می كند.
3- عاملی است برای تفكر و خلاقیت.
4- بسیاری ازاصول ارزشمند اخلاقی را به هنگام بازی می آموزد.
ه ) نقش پدر در بازی با كودك:
پدران به نحو مشخصی بیشتر از مادران در بازی های بدنی نظیر بالا انداختن یا بالا بردن شركت می كنند اما مادران در بازی های تماشایی شركت می كنند. بازی محبوبی كه مادران انجام می دهند این است كه اسباب بازی ها را به او نشان داده و سپس به منظور تحریك آن را تكان می دهند.
بازی هایی كه پدران و مادران انجام می دهند تأثیر به سزایی بر رشد اجتماعی و شناختی آینده كودك دارد. بعضی از بازی ها تأثیرات كوتاه مدت دارند و هدف از این بازی ها آن است كه توجه كودك را جلب كنند و تعامل اجتماعی میان والدین و كودك را حفظ نمایند. تماشا و لمس كردن اسباب بازی ها، بالا رفتن و بالا پریدن از این نوع بازی ها هستند یعنی تأثیرات كوتاه مدت دارند. بعضی از بازی ها هم تأثیرات بلند مدت دارند مثلاً بازی های چنگ زدنی و پس گرفتنی. این بازی ها می تواند به یادگیری نوزاد كمك كند، تا وسایل بیشتر و محیط های وسیع تری را كاوش و تجربه نماید.
بازی های چهره به چهره می تواند به كودك مهارت های نوبتی را بیاموزد و درس های اولیه كنترل محیط اجتماعی را به او یاد دهد.
بچه ها از بازی با پدر و مادر چه چیزهایی یاد می گیرند؟
توانایی خواندن پیام های عاطفی، همبازی و ارسال پیام های عاطفی واضح برای تداوم موفقیت آمیز بازی ضروری است.
عواطف دیگران را رعایت می كند.
مهارت های عاطفی خود را اصلاح می كند.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:
«من كان له ولد صبا»
(هر كس كودكی دارد باید با او بازی كند.)
پدر با كودك بازی می كند، با او انس برقرار می سازد، شوخی می كند، اورا شاداب و با نشاط می سازد. كودك در ضمن بازی كردن، درون خود را كشف كرده و ناراحتی هایش از بین می رود.

منبع:http://www.shamimm.ir/Shamimm_new/Tarbiat/Kudaki/naghshepedar.aspx

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

چهارشنبه 10/4/1388 - 8:45 - 0 تشکر 128017

با تشکر از vahedmeladi  که بحث رو ادامه دادند لطفا مطالب خوبتون رو در ادامه بزنید تا تاپیــک کامل و جامع بشه.

دل دریای من بی تو مرداب است

 

چهارشنبه 10/4/1388 - 11:26 - 0 تشکر 128068

بررسی علل و ریشه های حسادت در کودکان

 حسادت مخلوطی از دوست داشتن و تمایل به تصاحب شخص یا شیء مورد علاقه می باشد. عکس العمل شخص حسود به دلیل جریحه دار شدن من اوست؛ زیرا او می ترسد شخص یا شیء مورد علاقه اش را از دست بدهد.

علائم حسادت در کودکان

وقتی کودکان حسادتشان را سرکوب می کنند، حسادت تغییر شکل می دهد و به صورت نشانه ها و بدرفتاری ها بیان می شود. حسادت در بعضی کودکان به جای این که با واژه ها بیان شوند، با سرفه و جوش های پوستی نشان داده می شوند. برخی دیگر از کودکان بسترشان را خیس می کنند و بدینسان آنچه را باید به زبان بگویند، بصورت دیگری بیان می کنند، بعضی کودکان خرابکار می شوند. آنها بجای بیان نفرتشان بشقاب ها را می شکنند. برخی دیگر ناخن هایشان را می خورند یا موهایشان را می کشند تا به اینسان تمایلشان را برای گاز گرفتن و آزاردادن برادرها و خواهرهایشان پوشیده نگه دارند. تمامی این کودکان نیاز دارند احساساتشان به جای نشانه ها با واژه ها بیان کنند. والدین، نقش کلیدی دارند که کودکان با آن می توانند قفل احساساتشان را بگشایند.

ریشه های حسادت

در زندگی یک کودک کم سن و سال، ورود بچه دوم، بحران درجه یک به حساب می آید. بهترین روش در اعلام این رویداد خجسته به کودک خردسال، این است که از توضیحات طولانی و توقعات ساختگی بپرهیزیم.

یکی دیگر از مواردی که باعث حسادت کودکان شده و باید از آن دوری کرد، مساله غذا و مواد خوراکی است. اگر همیشه غذای دلخواه یکی از فرزندانتان پخته شود و نسبت به علاقه مندی فرزندان دیگر بی اعتنایی به عمل آید، در اینجا نیز شاید ناخواسته حسادت کودکان تحریک شود. اگر قرار باشد بچه ها نوع غذا را انتخاب کنند، شاید بهتر است هربار یکی از آنها غذای دلخواهش را پیشنهاد کند تا حسادتی به وجود نیاید.

علل عمده حسادت به طور خلاصه عبارتند از احساس خطر و ترس ازاین که مبادا موقعیت فرد از او سلب شود و دیگران از او جلوتر بیفتند، میل شدید به برتری طلبی، حمایت بی مورد و توجه افراطی، احساس ناامنی، تبعیض، تولد نوزاد در خانواده، مقایسه کودکان با یکدیگر، احساس حقارت، تحسین بیش از حد یکی از کودکان در حضور دیگران، ترس از مردود شدن، محرومیت واضطراب، استفاده از شیوه های نادرست تربیتی در خانه و مدرسه و داشتن نقایص جسمی.

تفاوت های فردی در حسادت

تحقیقات نشان می دهد کودک بزرگتر در خانواده بیش از کودکان دیگر حسادت را تجربه می کند؛ زیرا از سهیم شدن دیگران در عشق و محبت والدین نفرت دارد. در خانواده های کم جمعیت 2 تا 3 نفری حسادت بیشتر از خانواده های پرجمعیت یا خانواده های تک فرزند تجربه می شود.

کودکان در میزان و شدت حسادتی که تجربه می کنند، با یکدیگر متفاوتند. علاوه براین، هر کودکی روش خاص خود را در ابراز حسادت دارد، که براثر تمرین و خطا رضایت بیشتری را عاید او کرده است. روانشناسان معتقدند در حسادت تفاوت جنسی و جسمی وجود دارد. از هر سه کودک حسود، دو نفر آنان دخترند و حسادت در کودکان تقریبا از نوزده ماهگی آغاز می شود و دو نقطه اوج حسادت در کودکان یکی در سه سالگی است که خیلی شدید است و دیگری درست پیش از بلوغ یعنی حدود یازده سالگی است. حسادت در دختران بیشتر از پسران و در کودکان اول خانواده بیشتر شایع است.

ادامه دارد...

دل دریای من بی تو مرداب است

 

چهارشنبه 10/4/1388 - 11:29 - 0 تشکر 128070

نقش پدر و مادر ها

اگر پدر و مادر با همه فرزندانشان رفتار کاملاً عادلانه ای داشته باشند و هیچکدام را بر دیگران ترجیح ندهند، در لباس و خوراک و ارجاع کارهای منزل و پول جیبی و نوازش و اظهار محبت و در کلیه معاشرت ها و برخوردها عدالت و مساوات را رعایت کنند و بین کوچک و بزرگ، پسر و دختر، زشت و زیبا، خوش استعداد و بی استعداد آنها فرق نگذارند، حسادت کودکان تحریک نمی شود و رشد و نمود نمی کند و ممکن است تدریجاً به نابودی گراید.

چه باید کرد؟

- خودمان آدم حسودی نباشیم؛ زیرا والدین حسود، بچه های حسودی دارند.

- زمینه حسادت را از بین ببریم تا آنان تشویق به حسادت نشوند.

- زمانی که کودک ما به خواهر یا برادر خود حسادت می کند، با محبت به آنان توضیح دهیم که آنان را نیز دوست داریم و مورد توجه و محبت هستند.

- هیچ وقت بین کودکان خود فرق نگذاریم تا زمینه حسادت در کودکان به وجود آید.

- زمانی که کودک ما به خواهر یا برادر کوچک خود حسادت می ورزد، با سپردن مراقبت و نگهداری آن به کودک حسود، احساس مسئولیت و اعتماد به نفس بیشتری در آنها بیافرینیم.

- با کودک حسود خود درباره ضررهای حسادت صحبت و آنها را از ضررهای حسادت آگاه کنیم.

- هیچ وقت کودک حسود خود را تنبیه نکنیم؛ زیرا تنبیه ما ،آتش حسادت را در وجود او شعله ورتر می کند، بلکه زمانی که کودکان ما حسادت می کنند، به مساله حسادت بی توجه باشیم و با توجه و محبت به آنها، فکرشان را از موضوع منحرف کنیم.

- اعتماد به نفس کودکان خود را افزایش دهیم و با گذاشتن بعضی از مسئولیت ها که از عهده آنان می توانند برآیند، زمینه حسادت را از میان ببریم.

- احیاناً تولد فرزند جدید با آماده سازی ذهنی فرزند (فرزندان) قبلی همراه و جریان عاطفی والدین به گونه ای در خانواده بروز کند که با ورود فرزند نوزاد به خانواده، دیگر فرزندان در معرض فراموشی یا محرومیت عاطفی قرار نگیرند.

- به مجرد احساس بی عدالتی و رنجش ناشی از آن، همه تلاش خود را در رفع و حل آن به کار گیریم.

برگرفته از روزنامه جام جم (صابر محمدی)

دل دریای من بی تو مرداب است

 

چهارشنبه 10/4/1388 - 19:57 - 0 تشکر 128246

سلام

پرخاشگری در کودکان و نحوه مدیریت آن

در پرخاشگری با آسیب به خود و دیگران و انجام رفتارهای خطرناک باید از روش محروم سازی جهت تنبیه استفاده شود . جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد .
- از جمله شکایات والدین در زمینه رفتاری کودکان ، موضوع پرخاشگری است . هر چند ابراز خشم جزء هیجانات هنجار انسان محسوب می گردد ، ولی نحوه ابراز خشم و چگونگی تظاهر آن مورد تامل می باشد . پرخاشگری طبق تعریف رفتار زورمندانه معطوف به هدف است که به صورت کلامی یا غیر کلامی ابراز می شود . پرخاشگری را در زمینه های مختلف رفتاری کودکان می توان ملاحظه نمود . در روابط بین فردی و چگونگی تعامل آن با والدین و دیگران ، در بازی ها در ارتباط با همسالان و... . از دیدگاه رفتار شناسی پرخاشگری عمدتا نوعی رفتار اجتماعی آموخته شده است ؛ یعنی رفتاری که مثل سایر فعالیت ها فرا گرفته شده و حفظ می شود . کودک پرخاشگری را شبیه سایر انواع رفتارهای اجتماعی از طریق تجربیات گذشته خود یا مشاهده دیگران فرا می گیرد . در ضمن به تجربه کودکان یاد می گیرند که در برابر چه اشخاصی یا چه رفتار ها و موقعیت هایی باید دست به پرخاشگری بزنند ( پرخاشگری در قبال مادر و رفتار هنجار در قبال پدر ) . از دیدگاه یاد گیری اجتماعی برای پرخاشگری ریشه های متعددی در نظر گرفته می شود که شامل تجربه گذشته فرد پرخاشگر ، یادگیری و طیف وسیعی از عوامل مربوط به محیط است . هرچند ناکامی و رنجش مستقیم فرد از عوامل مهم ایجاد پرخاشگری در تجارب فردی است ، ولی یادگیری و الگوبرداری و همانند سازی با محیط نقش بسزایی در رفتار پرخاشگرانه کودکان دارند .
والدین مهمترین الگوی یادگیری رفتارهای کودکان می باشند . بیشتر پیام هایی که کودکان از والدین خود دریافت می کنند از طریق ارتباط غیر کلامی است . آنان از طریق الگو برداری از والدین خود چگونگی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران از جمله نحوه دستور دادن ، درخواست کردن ، مدیریت و نحوه ابراز خشم و سایر رفتارها را می آموزند . وقتی الگوی رفتاری والدین به صورت پرخاشگری کلامی همچون با صدای بلند و داد وفریاد صحبت کردن و دستور دادن و پرخاشگری غیر کلامی همچون تنبیه بدنی ، پرت کردن وسایل و مشت کوبیدن باشد ؛ کودکان نیز چنین الگوی رفتاری را برای ابراز درخواست های خود و تعامل با دیگران می آموزند .
ازجمله عوامل مهم دیگر الگو برداری رفتار کودکان به ویژه در بازی ها و ارتباط با همسالان تلویزیون می باشد . این رسانه اثر تحریک کننده کوتاه مدتی بر رفتارهای پرخاشگرانه در تمام سنین داشته ، جهانی را خصمانه تر از آنچه که هست به تصویر می کشد ، خشونت را توجیه می کند و اندیشه های پرخاشگرانه را در کودکان پرورش می دهد . مکانیسم های متعددی در بروز اثرات خشونت در رسانه ها دخیل می باشد . یادگیری مشاهده ای که در آن کودک شیوه های جدیدی برای صدمه زدن به دیگران فرا می گیرند که قبلا در آموخته های رفتاریشان نبوده است . مهارگسستگی رفتاری که زشتی انجام عمل پرخاشگرانه و امتناع از آن پس از مشاهده انجام این رفتار توسط دیگران کم رنگ می شود به ویژه انجام اعمال خشونت آمیز توسط قهرمانان و شخصیت های مورد علاقه کودکان باعث از بین رفتن بدی این رفتار می گردد . از طریق حساسیت زایی ، پاسخ دهی هیجانی تماشاگران به اعمال پرخاشگرانه و عواقب آن کم می شود و در نتیجه افراد هیچ گونه برانگیختگی هیجانی در برابر محرک ها پیدا نمی کنند . همچنین برانگیختن احساسات پرخاشگرانه و تشویق کودکان به خطر پذیری در کارتون ها و فیلم های کودکانه در رفتار آنان تاثیر می گذارد . قوی بودن تخیل کودکان و عدم وجود تفکر انتزاعی در کودکان موجب عدم پردازش صحیح اطلاعات دریافتی و قضاوت نادرست در مورد اعمال پرخاشگرانه می شود . کودکان مسایل را آن گونه که می بینند درک کرده و قادر به تعمیم آنها نیستند . شخصیت کارتونی که بعد از برخورد جسم سنگینی به سرش همچنان می دود ، شخصیتی که از ارتفاع سقوط کرده و به سلامت روی پاهای خود به زمین می رسد ، شخصیت هایی که آزار و اذیت دیگران مایه سرگرمی آنان می شود ، توسط کودکان همان گونه که مشاهده می گردند ، استنباط می شوند .
بازی های رایانه ای که بر اساس دید تجاری تهیه شده و اساس سرگرمی آنها را خشونت ، تصادف ، سرعت مرگ بار ، کشتار و اسلحه تشکیل می دهد ، پیامی جز آموزش پرخاشگری برای کودکان به همراه ندارد .
آنچه که قابل ذکر و تامل است ، چگونگی آشنایی کودکان با این گونه برنامه هاست . بدیهی است که بیشترین استفاده از این برنامه ها در محیط منزل و در حضور والدین است . والدین نقش مهمی در آشنایی و استفاده کودکان از این برنامه ها داشته ، حتی خود تهیه کننده این ابزارها هستند . میزان توجه کودکان به این وسایل و کاربرد آنها بسته به سبک فرزند پروری والدین و میزان قانون مندی آنها و آشنایی با اصول تربیتی کودکان دارد . هر چند به جهت تغییر سبک زندگی ، مانند آپارتمان نشینی ، تک فرزندی ، اشتغال مادران ، ارتباطات محدود خانوادگی و تعامل کم کودکان با همسالان ، مهمترین وسیله سرگرمی کودکان را تلویزیون و بازی های رایانه ای به خود اختصاص می دهند و والدین جهت مشغولیت بیشتر کودکان و صرف وقت کمتر با آنان کاربرد این وسایل توسط فرزندان خود را ترجیح می دهند و هیچگونه کنترلی در ساعات استفاده و نوع برنامه های آن اعمال نمی کنند .
بعد از آشنایی با رفتارهای پرخاشگرانه توصیه هایی چند در مورد چگونگی تعامل با این رفتار و پیشگیری از آن ذکر می شود :
1 – والدین خود باید الگوی رفتاری مناسبی جهت کودکان بوده و در روابط خود در محیط خانوادگی از پرخاشگری امتناع کنند .
2 – بین رفتار و گفتار والدین هماهنگی وجود داشته باشد .
3 – تعامل با کودکان بر اساس الگوهای صحیح تربیتی بوده و به دور از پرخاشگری کلامی و غیر کلامی باشد .
4 – در صورت بروز پرخاشگری در کودکان ، والدین رفتارهای خود را مورد بازبینی قرار دهند .
5 – به رفتار های پرخاشگرانه در صورتی که موجب آسیب خود و دیگران نشود ، هیچ گونه توجهی صورت نگیرد ( از تکنیک رفتاری بی اعتنایی استفاده گردد ) .
6 – در موارد عدم پرخاشگری ، رفتارهای مثبت کودک مورد تشویق و توجه قرار گیرد .
7 – آنچه که مورد توجه و تنبیه قرار گیرد رفتارهای کودک است . خود کودک همیشه مورد علاقه و دوست داشتنی است .
8 – در پرخاشگری با آسیب به خود و دیگران و انجام رفتارهای خطرناک باید از روش محروم سازی جهت تنبیه استفاده شود .
9 – جهت تقویت رفتارهای مثبت می توان از جدول رفتاری و امتیاز دادن بهره برد .
10 – ایجاد محیطی قانونمند و با ثبات در خانه در کنترل رفتارهای پرخاشگرانه حائز اهمیت است .
11 – برنامه های تلویزیونی و بازی های رایانه ای باید تحت کنترل و نظارت والدین بوده و از تهیه فیلم ها و بازی های پرخاشگرانه خودداری شود .
12 – استفاده از تلویزیون و رایانه باید از نظر زمانی محدود و قانونمند بوده و در صورت اتمام زمان مورد توافق با اعلام قبلی ، قاطعانه از ادامه آن جلوگیری شود .
13 – با علل و زمینه های بدرفتاری و پرخاشگری کودکان آشنا شده و سعی در رفع آنان داشته باشیم .
14 – تفریحات و بازی های جایگزین و مورد علاقه کودکان را به جای تلویزیون و بازی های رایانه ای در نظر بگیریم .
15 – ساعاتی از روز را با توجه به برنامه زندگی ، پدر و مادر به صرف اوقات خوش ( بازی و سرگرمی ) با فرزندان خود اختصاص دهند.

منبع: وبلاگ دنیای كودك

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.