• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 1763)
سه شنبه 26/3/1388 - 3:10 -0 تشکر 122964
کاش معنی واقعی آزادی رو میفهمیدیم؟

کاش معنی واقعی آزادی رو میفهمیدیم؟

کاش معنی واقعی آزادی رو میفهمیدیم؟

و بعد وارد بحثهائی میشدیم که حداقل ما معنیش رو نمی دونیم

نمیدونیم که اگه دو دسته گی ایجاد کنیم اون طرفیها نهایت استفاده رو از موقعیت میکنند وضربه ای که خیلی وقت میخواستند

به نظام ما وارد کنند به راحتی بزنند؟

چرا فقط حرف دوستانی که شاید نارفیق باشند گوش میدیمو کلام حق رو زیر پا میزاریم    :::::((تو رو خدا به خودمون بیایم))::::

واقعآ چرا؟

چرا فقط شعار میدید که مسلمانید؟

اولین رکن اسلام اتحاده و این دو دسته گی این مطلب رو زیر سوال می بره

نکته ای که از قرآن مجید تفسیر شده بخوانید و بعد نظر بدید؟؟

گفتارى پیرامون آزادى انسان
(
آزادى تكوینى و تشریعى و بیان اینكه آزادى انسان متاءثر مى شود از: اسباب وعلل ، و حیات اجتماعى و مدنى
)
انسان به حسب خلقتش موجودى است داراى شعور و اراده تنها او است كه مى تواند براى خود هر كارى را كه مى خواهد اختیاركند،

و به عبارتى دیگر او در هر فعلى كه به آن برخورد نموده و از آن مطلع شود (هم ) مى تواند طرف انجام دادن آن فعل را انتخاب كند و (هم ) مى تواند طرف ترك آن را برگزیند، پس هر فعلى از افعال كه آوردنش براى آدمى ممكن باشد وقتى به انسان پیشنهاد شود انسان به حسب طبعش در سر یك دو راهى مى ایستد و مى اندیشد كه آیا این فعل را انجام دهم و یا ترك كنم ، و اما در اصل این اختیار مجبور و به عبارتى صحیح تر مضطر و ناچار است هر چند كه در انجام و ترك افعال مختار است و به همین جهت فعل را به او نسبت مى دهیم چون انسان به حكم فطرتش نسبت به فعل و ترك مطلق العنان است و این انتخابش نه در طرف فعل و نه در طرف ترك مقید به هیچ قیدى و معلول هیچ علتى غیر از انتخاب خودش نیست و این است معناى اینكه مى گوییم انسان تكوینا و به حسب خلقتش ‍ موجودى است آزاد.
و لازمه این آزادى تكوینى یك آزادى دیگر است و آن آزادى تشریعى (قانونى ) است كه در زندگى اجتماعیش به آن آزادى تمسك مى كند و آن این است كه از میان انواع طرقى كه براى زندگى اجتماعى هست طریق دلخواه خود را انتخاب كند و هر جور كه دلش ‍ مى خواهد عمل كند و احدى از بنى نوع او حق ندارد بر او استعلاء یافته و او را برده و بنده مطیع خود كند و اراده و عمل او را مالك گشته هواى دل خود و خواست خود را بر خلاف میل او بر او تحمیل كند براى اینكه افراد این نوع ، همه مثل هم هستند هر حق و مزیت و... كه این دارد غیر این نیز دارد از آن جمله طبیعت حرّ و آزاد است كه اگر این دارد همه نیز دارند و نباید یكى آقابالاسر دیگران باشد همچنانكه قرآن كریم (كه همه دستوراتش مطابق با فطرت است در اینجا نیز به همین حكم فطرى و طبیعى تصریح نموده ) مى فرماید: (و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون اللّه ). و نیز فرموده : (ما كان لبشر... ثم یقول للناس كونوا عبادا لى من دون اللّه
).
این وضع انسان است نسبت به مثل خود و بنى نوع خود و اما نسبت به علل و اسبابى كه این طبیعت و سایر طبیعتها را به انسان داده هیچ حریت و آزادى در قبال آن ندارد زیرا آن علل و اسباب ، مالك و محیط به انسان از جمیع جهاتند و انسانها چون موم در دست آن علل و اسبابند، این علل و اسباب همانهایند كه با انشاء و نفوذ امر خود، انسان را آنطور كه خواسته اند پدید آوردند،

و انسان را بر اساس آنچه از ساختمان و آثار و خواص در او بوده درست كرده اند (او چگونه مى تواند در كار آن علل مداخله كند) بله او در كار خودش مختار هست به این معنا كه هر چه را كه دوست بدارد مى تواند قبول كند و هر چه را كه كراهت دارد مى تواند رد كند بلكه به یك معنایى دقیقتر باید گفت : هر چه را كه از او خواسته اند دوست بدارد و بپذیرد دوست مى دارد و مى پذیرد حتى اعمال اختیارش هم كه میدان و جولانگاه حریت آدمى است انسان در آن اعمال نیز آزاد آزاد نیست بلكه آزادى خود را طورى اعمال مى كند كه آن علل و اسباب از او خواسته اند، پس اینطور نیست كه انسان هر چه را كه دوست بدارد و اراده كند واقع بشود و هر چه را كه براى خود بپسندد و اختیار كند موفق به آن بشود و این بسیار روشن است (و هر كسى آن را بارها در زندگیش تجربه كرده است ).
و این علل و اسباب همانهایند كه انسان را به جهازاتى مجهز كرده اند، جهازاتى كه حوایج و نواقص وجود او را به یادش مى آورند و به كارهایى وادار مى كنند كه آن كارها سعادتش را تاءمین و نواقص وجودش را برطرف سازد، دستگاه گوارشش با غش و ضعف كردن به او اعلام مى كند كه بدنت سوخت مى خواهد، برخیز و غذایى برایش فراهم آور و یا بدنت به آب احتیاج دارد برخیز برایش آب تهیه كن ، و نه تنها به یاد او مى آورد كه بدنت سوخت و یا آب مى خواهد بلكه او را به غذایى هم كه با ساختمان بدنى او سازگار است هدایت مى كند اگر گوشت خام به این دستگاه عرضه شود پس مى زند و با زبان بى زبانى مى گوید من نان مى خواهم و یا گوشت پخته مى خواهم و او را آرام نمى گذارد تا وقتى كه سیر و سیراب شود، و همچنین دستگاه هاى دیگرى كه علل و اسباب عالیه در ساختمان بشر قرار داده هر یك انسان را به یاد نواقص و كمبودهایى كه دارد مى اندازد و راه جبران آن كمبود را نیز به او نشان مى دهد
.
این علل و اسبابى كه گفتیم آن بعثها و آن هدایتها را دارد با حكمى تشریعى و قانونى امورى را بر فرد فرد انسانها واجب كرده كه داراى مصالحى واقعى است ، مصالحى كه انسان ، نه مى تواند منكر آن شود و نه مى تواند از امتثال حكم تشریعى علل سرپیچى نموده ، بگوید: من فلان چیز را نمى خواهم ، مثلا من نمى خواهم غذا بخورم و یا آب بنوشم و یا براى خود سكنایى بگیرم و از سرما و گرما خود را حفظ كنم ، و من نمى خواهم در مقام دفاع از خود بر آمده ، هر چیزى كه وجود و منافع مرا تهدید مى كند از خود دور سازم
.
علل و اسباب مذكور علاوه بر آن هدایت و بعث تكوینى و علاوه بر آنگونه احكام تشریعى ، درك یك مساله اى را نیز در فطرت بشر نهاده و آن این است كه باید زندگى اجتماعى تشكیل دهد و خود به تنهایى نمى تواند ادامه حیات دهد، و انسان نیز این مساله را اذعان كرده

كه آرى واجب است من نخست اجتماعى منزلى و سپس اجتماعى مدنى تشكیل دهم و جز زندگى اجتماعى و جز در مسیر تعاون و تعامل نمى توانم به سعادت برسم ، باید با سایر افراد تعاون داشته باشم آنها هر یك گوشه كارى از كارها را بگیرند من نیز گوشه كارى دیگر را و نیز باید با سایر افراد تعامل داشته باشم یعنى از آنچه تولید كرده ام هر مقدار كه مورد حاجت خودم است بردارم و مازاد آن را با مازاد تولید دیگران معامله كنم تا همه افراد همه چیز را دارا شویم اینجا است كه ناگهان متوجه مى شود كه به حكم اضطرار باید از دو جهت از موهبت حریت و آزادیش چشم بپوشد:
جهت اول اینكه : اجتماع وقتى از افراد تشكیل مى یابد كه یك فرد به سایر افرادى كه با او تعاون دارند حقوقى را بدهد كه آنها آن حقوق را به وى داده اند، و حقوق آنان را محترم بشمارد تا آنها نیز حقوق وى را محترم بشمارند و این حقوق متقابل اینطور تاءدیه مى شود كه این فرد براى مردم همان عملى را انجام دهد كه مردم براى او انجام مى دهند و همان مقدار براى مردم سودمند باشد كه از مردم سود مى برد و همان مقدار مردم را محروم از آزادى بداند كه خود را محروم مى داند، نه اینكه مردم را محروم بداند ولى خود را آزاد و افسار گسیخته بپندارد، پس یك فرد از مجتمع حق ندارد هر كارى كه دلش مى خواهد بكند و هر حكمى كه دوست دارد براند، بلكه او در موردى حر و آزاد است كه به حریت دیگران تنه نزند و مزاحم آزادى دیگران نباشد، پس در حقیقت این محرومیت از آزادى ، محرومیت از بعضى آزادیها است براى رسیدن به آزادیهایى دیگر
.
جهت دوم اینكه : مجتمع تشكیل نمى شود و دوام نمى یابد مگر وقتى كه سنن و قوانینى در آن جارى باشد، قوانینى كه مردم دور هم جمع شده ، آن را پذیرفته باشند و اگر همه آنان آن را نپذیرفته باشند حداقل اكثر مردم آن را قبول كرده و خود را تسلیم در برابر آن دانسته باشند، قوانینى كه منافع عامه مردم را به حسب آن حیاتى كه اجتماع دارد ضمانت كند، چه حیات متمدن و پیشرفته ، و چه منحط و پست و مصالح عالى اجتماع مردم را حفظ نماید
.
و پر واضح است كه احترام به این قوانین (وقتى كاربرد دارد و آن مصالح را تاءمین مى كند كه افراد به آن عمل كنند و به آن احترام بگذارند و عمل به آن قوانین خواه ناخواه ) آزادى افراد را در مورد خودش سلب مى كند، پس كسى كه قانون را جعل مى كند و یا سنت را باب مى كند حال چه اینكه سازنده قانون عامه اهل اجتماع باشد و چه برگزیدگان آنان و چه پادشاهشان و چه اینكه خداى تعالى و رسول او باشد تا ببینى سنت و قانون چه باشد، به هر حال پاره اى از آزادیهاى مردم را به منظور حفظ پاره اى دیگر سلب مى كند، خداى عزوجل در كلام مجیدش به این حقیقت اشاره نموده ، میفرماید
:
(
و ربك یخلق ما یشاء و یختار ما كان لهم الخیرة ). و نیز مى فرماید: (و ما كان لمومن و لا مومنة اذا قضى اللّه و رسوله امرا ان یكون لهم الخیرة من امرهم و من یعص اللّه و رسوله فقد ضل ضلالا مبینا
.)
پس خلاصه كلام ما این شد كه انسان در مقایسه با همنوعانش در مواردى آزاد است كه مربوط به شخص خودش باشد و اما در مواردى كه پاى مصلحت ملزمه خود او و بالاخص مصلحت ملزمه اجتماع و عامه مردم در كار باشد و علل و اسباب او را به مصالحى و به مقتضیات آن مصالح هدایت كند در آنجا دیگر به هیچ وجه آزادى اراده و عمل ندارد و در چنین مواردى اگر كسى و یا كسانى او را به سوى سنت و یا هر عملى كه قانون و یا مجرى قانون و یا فردى ناصح و متبرع آن را موافق با مصالح انسانیت تشخیص داده دعوت كند و به اصطلاح امر به معروف و نهى از منكر نماید و براى دعوت خود حجت و دلیلى روشن بیاورد نباید او را به زورگویى و سلب حریت مشروع افراد متهم نمود
.
و اما آن علل و اسبابى كه گفتیم دست در كار تجهیز انسان به جهازات مختلف و هادى و یادآور انسان به تكمیل نواقص و حوایج خویش و به زندگى اجتماعى و به تسلیم در برابر قانون و... است هر حكمى كه مى كنند از نظر تعلیم توحیدى اسلام مصادیقى هستند براى اراده خداى سبحان و یا اذن او
.
آرى بنا بر آنچه تعلیم الهى ما را به آن هدایت مى كند خداى تبارك و تعالى مالك على الاطلاق است و غیر او جز مملوكیت از هر جهت ، چیزى ندارد و انسان جز عبودیت محض ، مالك چیزى نیست و همین مالكیت على الاطلاق خداى سبحان هر گونه حریتى را كه انسان براى خود توهم مى كند سلب مى نماید همچنانكه همین مالكیت على الاطلاق خداى سبحان بود كه انسانها را از قید بردگى و بندگى انسانهاى دیگر آزاد نموده و او را نسبت به سایر همنوعانش آزادى بخشید، و ربوبیت و مولویت هر انسانى نسبت به انسانهاى دیگر را ممنوع اعلام نموده ، فرمود: (ان لا نعبد الا اللّه و لا نشرك به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من دون اللّه
).
پس خداى سبحان حاكم على الاطلاق و مطاع بدون قید و شرط است همچنانكه خودش فرمود: (ان الحكم الا لله ) و اگر رسولان اولى الامر و بعضى از افراد امت اسلامى حق امر به معروف و نهى از منكر دارند و امت ، ماءمور به اطاعت از آنان هستند این حق را خداى عزوجل به آنان داده و به همین جهت امت اسلام در قبال كلمه حقى كه از آن حضرات صادر مى شود و مردم را به سوى آن دعوت مى كند هیچگونه حریتى ندارند (نه اینكه حریت داشته اند ولى رسول و اولى الامر و مثلا فقهاء آن حریت را از مردم سلب كرده باشند) همچنانكه خداى تعالى فرموده : (و المؤ منون و المؤ منات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنكر
)

www.p30n.ir/forums.html


 


 

 

بزرگترین کوچکها و کوچکترین آرزوهای بزرگ را برای شما در سال 90 آرزو میکنیم.

دوستیابی به روش فن آوری اطلاعات

سه شنبه 26/3/1388 - 3:14 - 0 تشکر 122966

یک لحظه فکر کردن مطابق است با هفتاد سال عبادت 

حضرت علی (ع)

چند نفر از این افرادی که این جنجال رو به پا کردند با فکر خودشون جلو رفتند؟ و متاسفانه به این میگن روشن فکری

 

بزرگترین کوچکها و کوچکترین آرزوهای بزرگ را برای شما در سال 90 آرزو میکنیم.

دوستیابی به روش فن آوری اطلاعات

سه شنبه 26/3/1388 - 3:39 - 0 تشکر 122967

با سلام

دوست عزیز واقعا شرمنده شدم وقتی این متن رو خوندم هم از روی خودم و هم از روی دیگران!واقعا اسلام واقعیه چیه؟این همه نفاق بین ما برای چیه؟هر کی حقش رو میخواد بهش بدید مشکلمون چیه؟امروز اگه کسی دایه اینو داره در حقش ظلم شده میره پیش قاضی نه اینکه شورش راه بندازه ! واقعا اشتباه کردم و کردیم که بی تدبیرانه و از روی احساسات تصمیم گرفتیم!

من شرمنده ام از روی کسایی که با افکار غلط من نتونستند راه درست رو انتخاب کنند!من شرمنده کسایی هستم که باعث شدم موج منفی بر علیهشون صادر بشه!من شرمنده کسایی هستم که به مجادله باهاشون برخواستم!من شرمنده ملت ایران هستم!من شرمنده خانواده ام هستم!من شرمنده دوستان تبیانی هستم گرچه زود قضاوت کردم ولی شرمنده روی همه دوستان هستم دوستان خودتون شاهدید که جز رفاقت و صمیمیت چیزی پایدار نیست میخوام ازتون کینه ها رو کنار بزارید جناب آنلاکر باشمام شما که با مدیر سیستم مشکل دارید بله منظورم خودمه اختلافات رو کنار بگذارید من شرمنده روی مدیریت انجمن ها و کاربران انجمنی هستم اینجا اگه کسی رو آزردم کسی از دستم ناراحت شد و یا با کارم باعث شدم که نظرش در مورد یکی از بنده های خدا تغییر کنه معذرت میخوام دوستان از همه شما هم میخوام با هم آشتی کنید جناب ممل 92 سعیدان حس غریب حامد عشقی عاشق ترین مرد زمین مهدی 313 و شاه شوریده سران که الان اینجا نیستی یغما و .... افرادی که اگه اسم ببرم کل تاپیک پر میشه من از همه شما تقاضا دارم با هم صادق باشید و معذرت خواهی کنید از هم من شرمنده همه شما هستم اگه بدی کردم امروز اون احساس بین ما به وجود اومده امروز اون خطر احساس میشه لطفا همه با هم متحد بشید نه اینکه با هم به مجادله بپردازید جناب سروش من از شما معذرت میخوام اگه بد رفتاری کردم جناب بهروز رج ادیت و ریسرچر گرامی امشب از همتون معذرت خواهی میکنم به خاطر کارایی که کردم و ازهمتون میخوام که شما هم اختلافاتتون رو کنار بزارید و ای ملت ایران خطاب به شما که جز همبستگی و یک دلی چیز دیگری پایدار نیست الان دشمن در حال تفرقه میون اقشار مختلف جامعه هست الان تو هزاران چت روم و سایت در حال فرستادن امواج منفی هستند نگذارید که موج مخالفت ها باعث این بشه که یک عمر پشیمونی به بار بیاد!

از همه معذرت میخوام اگه تندی کردم!!!

با تشکر آنلاکر

گر مرد رهی ، غم مخور از دوری و دیری / دانی که رسیدن هنر گام زمانست
سه شنبه 26/3/1388 - 12:24 - 0 تشکر 123040

به نام هستی بخش عالم

سلام

ایکاش .....ایکاش ....ایکاش.....ایکاش .......

یک ضرب المثل میگه : گاشکی رو کاشتند سبز نشد ......منبع نمیدونم کجاست (ببخشد دیگه )

 

 وبلاگ من ....وبلاگ پيامبران رحمت

 

امام صادق(ع) فرمود:به دنبال مونسى بودم كه در پناه آن, آرامش پيدا كنم, آن را در قرائت قرآن يافتم.

سه شنبه 26/3/1388 - 16:35 - 0 تشکر 123146

باید ببینیم دنبال چی هستیم

آیا آزادی یعنی اینکه به دیگران ایمیل گروهی بفرستیم و بگیم تضاهراته؟

این دقیقآ همون چیزیه که اون طرفیها میخوان

اینقدر ضعف نشون ندید

ما الگوهای بزرگی داریم

یکیش

حضرت امام خمینی (ره)

ولی متاسانه انگار اینم یادمون رفته.....

 

بزرگترین کوچکها و کوچکترین آرزوهای بزرگ را برای شما در سال 90 آرزو میکنیم.

دوستیابی به روش فن آوری اطلاعات

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.