بسم الله الرحمن الرحیم
نسیم شمال عزیز از لطفت ممنونم... موفق و پیروز باشی.
منتقدان ارجمند، اگر حق نداشته باشی برای کسی که دلت را برده شعر بگویی پس به چه کار آیدت این دُر پارسی؟عجبا! حافظا!
گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتیست که تقریر می کنند
ما مهمان امروز و فرداییم... تا جمعه را تحملمان کنید.
***
امان از وقتی که دلت بجای آنکه در پی معشوقگان بیافتد؛ دیوانۀ عاشقان زخم خوردۀ خاک آلود شود... آن وقت دیگر این شیر و پلنگ است که در دشت طبع شاعر، غزال شکار می کنند...
آقا اجازه! تقصیر ما نیست!! در سخنرانی 22 بهمن چشم در چشم ماهواره ها دوخته بود و خطاب به دشمنان غربی ایران می گفت: "شما یک مشت مستبد گروگان صهیونسیت ها هستید و از خودتان هیچ اختیاری ندارید"... بخاطر همین اینجوری از آب در آمد:
خدنگِ خندۀ تو تیر آتشین دارد
امیر سرکشم اخمت سکنجبین دارد
به لحظه های سکوت کبوتران سوگند
پس ِ نگاه تو عشقی گران کمین دارد
هزار حیلۀ باطل به کار تو بستند
ولی تو آیۀ راهی دلم یقین دارد
دروغ و تهمت و بهتان ریا و کبر و حسد
سپاهیان جهودی که از تو کین دارد
بنال!.. بیشه نماند تهی ز نعرۀ تو
هوس به دیدن رزمت دل زمین دارد
فکندی از رخ قلبت نقاب و پرده و ستر
جنون که ارث شجاعان فقط همین دارد
والعاقبة للمتقین