سلام دوستای گل و نازنین خودم خوبین؟
بدون مقدمه می رم سر اصل مطلب:
تخت فولاد در گذر تاریخ
قدمت این گورستان به دوران پیش از اسلام به واسطه وجود قبر منسوب به یوشع نبی از پیامبران بنی اسرائیل در تکیه لسان الارض می رسد.وجود مقبره یوشع بن نون وصی حضرت موسی در فلسطین،احتمال وجود قبر این پیامبر الهی را در لسان الارض ضعیف می کند و شاید بتوان گفت که این مقره متعلق به یکی از بزرگان و یا صالحان بنی اسرائیل است. از دورا ن پیش از اسلام این گورستان،آثار دیگری به دست نیامده است.تا دو دهه پیش لسان الارض با دیواری کهنه محصور بود که به گفته برخی از متخصصان میراث فرهنگی ،در برخی از قسمت های آن آثار آجری سبک دیلمی به خوبی آشکار بود.از وضعیت تخت فولاد در قرون پنجم تا هفتم هجری اطلاعات زیلدی در دست نیست.لیکن کشف تعدادی سنگ قبر با خطوط کوفی و نسخ با تاریخ های 567 و686 هجری نشان از قدمت آن به این دوره تاریخی دارد.از قرن های هفتم تا دهم هجری، مزار تخت فولاد یکی از جایگاه های عبادت و ریاضت بوده و عارفان و صالحان زیادی همچون بابا رکن الدین و بابا فولاد،در آنجا برای خود عبادتگاه هایی ساخته و به راز و نیاز مشغول بودند.در قرن هفتم و هشتم هجری عده ای از عرفا و بزرگان که به بابا و یا عموشهرت داشتند،در این زمین متبرک ساکن بودند.مشهورترین آنان بابا رکن الدین عارف متوفی 769 هجری می باشد که مورد توجه و عنایت علمای بزرگی چون شیخ بهایی و مولی محمد تقی مجلسی بود.بابا رکن الدین درعبادتگاه خویش مدفون گردید و پس از دفن وی در این محل،آن را مزار بابا رکن الدین می گفتند.
پس از دفن بابا رکن الدین تا عهد صفویه،گاهی بزرگانی در این مکان دفن می شدند،اما آرامستان رسمی شهر اصفهان به شمار نمی رفته است.زیرا مردم اموات خود را در همان محل خویش دفن می کردند.برخی از بقایای قبرستان های متفرقه در محلات اصفهان را همین امروز هم می شود مشاهده کرد.اما از دوره صفویه به علت رشد بافت شهری اصفهان بقاع و تکایای بیشتری در این قسمت از شهر ایجاد گردید و به صورت بزرگترین گورستان شهر اصفهان تبدیل شد.در دوره شاه عباس دوم تغییر و تحولات فراوانی در محدوده تخت فولاد صورت گرفت.شاه عباس دوم به منظور توسعه شهر اصفهان به بخش جنوبی اصفهان توجه ویژه نمود.زرتشتیان که در جنوب پل تاریخی حسن آباد(خواجو)ساکن بودند،از این مکان به جنوب جلفا منتقل شدند و با انتقال زرتشتیان به دستور شاه، کاخ ها و باغ هایی در این قسمت شهر پدید آمد که برخی از مهمترین آنها عبارت است از عمارت های هفت دست،آیینه خانه قصرنمکدان،باغ گلستان و باغ سعادت آباد بود.
محدوده تخت فولاد در زمان شاه سلیمان وسعت پیدا کرد و بنا بر گزارش منابع و شواهد تاریخی،در این زمان400 تکیه و خانقاه در آن وجود داشت.
اما در دوره های بعدی بخصوص دوره افشار و زند،تخریب قسمت عمده تکایای عهد صفوی در زمان هجوم افغانها و روند تخریب پس از آن را شاهد هستیم.در دوره قاجار تعمیر و احیای آثار صفوی به دست افرادی چون محمد حسین خان صدر اصفهانی و فرزندش امین الدوله انجام شد،اما تخریب بسیاری از بناها به دست ظل السلطان صورت گرفت.در دوره پهلوی با گسترش شهر به سوی جنوب و احداث محله های مسکونی بر روی زمین ها و مزارع کشاورزی و بقایای باغ ها و عمارت های صفوی،چهره تخت فولاد تغییر فراوان کرد و خیابان فیض بر بقایای آن احداث شد.با احداث خیابان سعادت آباد و فرودگاه در این منطقه،تخریب و نابسامانی در محدوده تخت فولاد ایجاد شد.از طرفی تبدیل تکایا به آرامگاه
یا علی
و مقابر خصوصی،تغییر زیادی در بافت سنتی و قدیم تخت فولاد ایجاد نموده،در همین دوران در سال 1333 ه.ش تعدادی از ابنیه تاریخی محدوده تخت فولاد در فهرست آثار ملی قرار گرفت. با گسترش فضای شهری و بافت مسکونی در منطقه جنوب اصفهان ،تبدیل این بخش به یکی از محورهای فعال شهری و همچنین به منظور رعایت مسائل بهداشتی،گورستان جدیدی در حوزه شرق اصفهان مسیر جاده اصفهانیزد احداث و دفن اموات از سال 1363ه.ش در تخت فولاد ممنوع شد.ولی با توجه به جایگاه والای فرهنگی،مذهبی و تاریخی این بافت و توجه اهل علم و فرهنگ به این مجموعه در سال 1373،مرکزی جهت رسیدگی و احیا و جلوگیری از تخریب وابسته به شهرداری اصفهان تشکیل شد و در راستای حفظ و احیا و سازماندهی این منطقه شروع به فعالیت کرد.در حال حاضر حدود 50 تکیه و بنا در تخت فولاد با محدوده مشخص وجود دارد.بنابر آنچه از اقوال و نوشته ها بر می آید تعداد تکایا بسیار زیاد بوده و نام برخی از آنها که از بین رفته اند،در منابع تاریخی وجود دارد.گفتنی است سیزده تکیه به طور مشخص وجود داشته،از جمله تکیه درویش صادق ،مقبره الله وردیخان،بقعه محمد علی بیک ناظر،تکیه میرمعزصومی و............