شعری از:
خانم خدیجه پنجی
جانم به لب رسیده از این انتظار,کی؟
ای ناگهان حتمی پروردگار,کی؟
بیش از هزار سال گذشت و نیامدی
کی رویت ستاره ی دنباله دار,کی؟
باران گرفته,مرد,ولی دیر کرده است
خانه در انتظار که مرد سوار کی....؟
....از راه می رسد که جهان را عوض کند
از دوردست این همه گرد و غبار ,کی؟
آرامش همیشگی از ازل رها!
روح گریز پای جهان را قرار ,کی؟
حسن ختام یازده آغاز تا ابد
حسن شروع سبزی صدها بهار,کی؟