[quote=medman;497712;673399]سلام خواهرم!
وقتتون بخیر و دلتون قرص به امید خداوند.
خودتون رو بسپرید به خداوند و بس.
طبق دانسته های من از کتب پزشکی، روالی که اطبا برای مادرتون برنامه دارن اجرا کنن علمی هست و لازم.
نمی دونم چجوری بگم.
تنها روش به نظرم اینه: "اگر مادر خودم بود می سپردمش دست خدا و پزشکا و هرجوری صلاح می دونن"
سخته ولی راحت تر می تونین آرامش پیدا کنید چون سعی کردید بهترین و علمی ترین کار ممکن رو براش انجام بدین.
براشون آرزوی تندرستی و شفای عاجل و کامل دارم.
سلام مجدد
دکتر ، بعد از گذاشتن این پست برا شما سرپرستار اومد خونه .. منم باهاش صحبت کردم .. اونم راضی به این کار نیست . میگه لوله از معده هم دردسرای خودشو داره .
ببینید بهش گفتم . . من هشت سال پیش یه بار اندوسکوپی شدم ( کاشکی نشده بودم ، آخرشم دکتر گفت هیچیت نیست ! ) خیییییییلی سخته .. حتی برای من که آدم لوسی هم نبودم هیچوقت . حتی اون آندوسکپی رو جوری تحمل کردم دکتر گفت هیچوقت ندیدم کسی به سن شما اینقد تحمل کنه .. حالا .. فکر کنید مامان من بخواد اینو تحمل کنه . اندوسکوپی جوریه که دکتر همش میگه آب دهنتو قورت بده تا لوله بره پایین . اون لوله هم شدیدا سفت و دردناکه .. مامان منم قدرت بلع درست نداره .. یه آب دهنشو به سختی قورت میده اونم جدیدا قدرت بلع پیدا کرده .. بعدش این میدونید چقد هراسون میشه تا این لوله بره پایین؟ به پرستارش گفتم ببین آقای فلانی مامان من اخیرا که شرایطش رو درک میکنه گاهی به حال گریه میره . . بخدا دکتر کلی سختی کشیدم تا مامانم روحیه شو بدست اورده تازگی .. اونوقت دکترش میگه با لوله معده غذای بیشتر و غلیظ بهش میرسه . من همین الانم با هر سختی شده غذای غلیظ رو بهش میدم . حالا هرقدر هم اذیت بشم عیب نداره ولی اون تغذیه میشه . آزمایش خونش هم خوبه .. ماهیچه هاشم خیییلی بهتر شده و میشه گفت کامل برگشته .. تازه الان اگه یه ریفلاکس داشته باشه از لوله بینی غذاش میریزه بیرون راحت میشه .. ولی از معده دیگه نمیشه این کارو کرد .. اصلا خبر هم نمیشیم و نمیریزه بیرون ..
الان اگه بدونید من چقد حال عمومی افتضاحی دارم .. یه سردرد و سرگیچه دائمی دارم مخصوصا این چند روزه . مخصوصا وقتی داییام حس مالکیت بهشون دست میده و فکر میکنن حق دارن هرچور دلشون خواست نظر بدن . منم سفت و سخت وایسادم سر حرفم . اگه لوله بینی سختی داره برا من داره . منم مشکلی ندارم . تازه ، به یه چیز که شدیدا پی بردم اینه که دکتر مامان اصلا به هیچیش فکر نمیکنه غیر اینکه یه روال خاص همیشگی رو پیش ببره . این حتی نیومده یبار مامانو ببینه . ما اینقد دکترای دیگه رو اوردیم خونه برا ویزیت . دکتر اصلیش نیومده . نمیاد ببینه بابا این خوبه همینجوری . الان بیشتر از هرچیز روحیه ش مهمه ... به همه هم گفتم تا وقتی لوله ان جی مشکل جدی براش درست نکرده من نمیذارم دست بزنید به مامانم .
..
ببخشید وقتتونو گرفتم . دلم شدیدا پر بود . احتیاج داشتم حرف بزنم . مرسی بابت راهنماییتون . میدونم شمام درست میگید ولی وقتی اهم و فی الاهم کنیم میبینیم فعلا تغذیه از بینی خیلی براش بهتره . به قول شما همه چیو سپردم به خدا البته این روزا به قول بابا ، مدیریت خونه بیشتر دست راضیه س :دی .. اینو که شوخی گفتم ولی اگه تا الان گذاشته بودم همه پیشنهادات اطرافیان صورت بگیره مامان به این بهبود نمیرسید .. حتی برا رعایت بهداشت کسایی که میان کلی بدبختی کشیدم .
سرتونو حسابی درد اوردما ولی خودم بهتر شدم :)
ممنون که هستین