• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 29556)
يکشنبه 20/5/1392 - 22:28 -0 تشکر 631280
تمام دل نوشته ها و شعرهای بهروز رها

در این مبحث سعی می کنم تمامی سروده ها و نوشته هایم را در معرض نمایش بگذارم.    


                                                                          بهروز قاسمی (رها) _ یاعلی

دوشنبه 21/5/1392 - 16:59 - 0 تشکر 631648


 (عمر دقایق)
در عبـور  از كوچه‎های  بی‎‎قرار
چشمه‎ای سازد به  چشمم یاد یار

در  مسیر لحظه‎های  اضطراب
می‎‎شـود مـوج نگاهم  رهسـپار

چشـم شمع منتـظر مـاند به در
تا به سـر آید دگر شـبهای تـار

هر چه  از عمـر دقـایق  بگذرد
حس شـود در عمق جانم انتظار

بوی  بـاران‎خورده خاك رهش
آید از كنج غـروبی  پـر غبـار

فصل هجرانش به پایان می‎رسد
از افق  می آید  آن  بوی بهـار

غربت  تلخ «رها» آخر  شـود
در حضـور جلـوه ی  روی  نگار

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 16:59 - 0 تشکر 631649


(غرور شیعه)
نور ارض و آسمان، مهـدی تویی
شمس تابان جهان، مهـدی تویی

حلقه¬ی  امکان  دنیــای  وجود
لنگر  چرخ  زمان ، مهـدی تویی

بـر ســرت تاج امامت چون نشست
تیغ چشم دشمنان ،مهــدی تـویی

حجت  حق  در  زمیــنی  تا  ابد
غایب از چشم جهان، مهدی تویی

ذوالفـقار حیـدری  در  دست تو
افسـر حیـدر نشان ، مهدی تـویی

ای کـه تـو ذریـّه ی ناب بتــول
اســوه پیغمـبران ، مهـدی تویی

جان   زهرایی  عزیز   فاطـمه
صاحب کون و مکان،مهدی تویی

بر جبینت  مهـر  پاک مصـطفی
نور هر چه کهکشان،مهدی تویی

چون  تویی خون خدا را منتقم
عشق عاشورائیان ،مهدی تویی

حکم  اثبـات  غرور   شـیعه ای
افتخار  شـیعیان ، مهـدی تویی

ای  تو  نور  دیده ی مسـتضعفان
چشـم بیـدار زمان، مهـدی تویی

یـوسف  گمـگشته ای بازا  دگر
انتـظار  عاشقان ، مهدی تویی

مرهم  شــیرین  درد  هر  دلی
این(رها)راروح وجان،مهدی تویی

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:0 - 0 تشکر 631652


(غم)
من و غروب و غم، توطعم مهربان
من و دل غمین، تو و صفای جان

تو و همه سکوت ، شکفته بر لبت
من و صدای غم،به کنج شب نهان

من و غمت کنون، به غربتی اسیر
تو چون پرنده ای ، میـان آسمان

کنار شهر غم ، نشسته ام غمین
به زیر چـادر ســـیاه مـردگـان

تو و شــکفتن تـرنم  نســــیم
من و سرود غم ، ز گـوشه ی زمان

من و شکست دل، تو و همه غرور
منم چو ذرّه ای، تو دشت بیکران

تو  و مه و سحر ، من و غم و فراق
«رهـا» شوم اگر ، رسد ز تو نشان

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:1 - 0 تشکر 631653


(غم هجران)
از  غم عشـقت  نگر دیوانه ام
دور شمع عشـق تو  پروانه ام

آتش فرقت به  جان من  فتاد
زین غمت ویرانه شد کاشانه ام

من زطوفان غمت نالان شوم
ای که توهم جان وهم جانانه ام

اشک من جاری دگرازهجرتو
شدخراب ازسیل هجرت خانه ام

بی تو از هر آشنا هستم جدا
بی کس و تنها به یک ویرانه ام 

چشم من هم درفراقت شد به راه
صبرمن افزون شد از پیمانه ام

ای فدایت جان غمگین«رها »
از  غم عشـقت  نگر دیوانه ام

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:2 - 0 تشکر 631654


 (فریاد التماس)
یادت رفیق دل شـد ،در حجم بی قراری
با بوی نرگست شـد ، غمـها ز دل فراری

جان از شمیم نابت‏، در گوش  دل بخواند
تصنیف راز  بودن، با  نغـمه ای  بهـاری

دسـتم به دامنت شـد ،تا كام دل بر آید
ای چشـم  احتیاجم ، در آســمان یاری

چشمم به خون نشیند ،ازهجرت ای نگارم
بنشان ز خاك پایت ،بر چشم من غباری

فـریاد التـماسـم  ، از انتـهای غـربت
پیچد میـان شـهری،از كوچه ی نداری

ای جایگاه امنم،كی می كشی ز احسـان
با دست مهربانت، بر گرد من حصـاری

در دام انتظارت،اینك«رهـا» اسیر است
آیا تو می پذیری ، ماننـد من شـكاری؟


بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:3 - 0 تشکر 631655


(فصل تنهایی)
شمعم وسوزم ز هجران،كی رسدپروانه‎ام
تا ببـیند در دل شب ، گـریه مســتانه‎ام

یا ز طوفانی ، پریشان گردد آخر شـعله‎ام
یا كه سـیلی بر كند ، بنیاد این كاشـانه‎ام

ترسم آخر سینه فریادی كـشد از هجـر او
گرچه خامـوشی گزیدم ،در میـان خانه‎ام

از مسیری خفته در  پیچ و خم  یك حادثه
می‎نشـیند  دست  یاری آشـنا  بر شـانه‎ام

شوق جاری گشتن اشـكم مهیا می‎شـود
تا  كه آیـد  از ســفر ، آن دلـبر دردانه‎ام

شد روان از گوشه ی چشـمم،حضور اشتیاق
ذره ذره  می‎شـود خالی همـه پیــمانه‎ام

فصل تنهایی به سرآید«رهـا» ،غم طی شود
همدمی آید  به سـوی كلبه ی  ویرانه‎ام

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:4 - 0 تشکر 631656


(کعبه ی جان)
عاشقت در قعر تنـهایی به زندانست بیا
دردهجرت می کشدعمرش به پایانست بیا

زردی رویش بود  از غصه ی هجران تو
واله و شیدای تو بهرت هراسـانست بیا

یادتو همواره دارد بر دل مسکین خویش
سـینه مالامال درد و دیده گریانست بیا

زین غم هجرت شبی آخر گریبان بر درد
تر  ز آب دیده اش از پا به دامانست بیـا

تنـدر عشقت  زند بر آسـمان قلب  او
تاقزح  سازی درآن اشـکش چوبارانست بیا

یک نگاه گرم تو جانی دگر بخشد به او
از فروغ چشـم تو رنجش به پایانست بیا

نقش نامت لوح دل راکعبه ی جان کرده است
ره  ز پائیز دلش سوی زمسـتانست بیـا

مردم  چشمش  شده  آغشته با خون  دلش
مست عشقت شد«رها»ازغم پریشانست بیا

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:5 - 0 تشکر 631657


(کوی نگار)
کشته ی عشـق توأم مونس تنـهایی من
غنچه ی سـرخ لبت شـد هدف غائی من

لحظه ای  تاب  ندارم  دگرم  بی رخ  تـو
یاد  دیدار  شبت ، چاره ی  بی تابی  من

در تماشـاگه بسـتان نگه ام مست و رها
بنـد زنجیر رخت دیده ی هـرجـائی مـن

می روم تا که رسم من به سر کوی نگار
چه شود تا که نمـایی دمی همراهی من

همچو مهـری به سر کوه جدایی بفشان
نور شـادی به دل تاریک و ظلـمانی من

می سراید «رها»  در طلبت  شـعر فراق
گوشه ی چشم توخواهداشک پنهانی من

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:6 - 0 تشکر 631658


(گریه ی عاشق)
تا که چشمم از غم هجر نگارم خون گریست
ابر عشقم تیره گشت و برهمه هامون گریست

دل ز داغ حســرت  یار  پریچـهره شکست
دیده شد لبریز ماتم از تعب محزون گریست

غصه ام در کوی و برزن ، یادگاری کهنه شد
وین دل از افسـانه ی دلدادگی،افزون گریست

بر مشامم کی رسد ، بوی سمـین و نرگسش
ازغمش صحرا وکوه وصخره و هامون گریست

تا سحاب غم بـه دشت تشـنه ی دل خیمه زد
دیده گریان شد بسان کرخه و کارون گریست

سـینه را طاقت  نبـاشـد  درد هجـر او کـشد
در رثاء وصل او،هم چرخ و هم گردون گریست

می رسـد بر آسـمان ، فریاد غمناک «رها»
ناله از بیداد غم کرد وچنان مجنون گریست

بهروز رها

دوشنبه 21/5/1392 - 17:8 - 0 تشکر 631659


(گل حسرت)
ز داغی این دلم امشب شكسته
غمی سنگین به جانم ریشه بسته

دل تنــگم به زیر بارش غم
كنار چشمه ی یادت  نشسته

ز  هجـرت ای نگار  نازنینم
هوای اشتـیاقم گشته خسته

میـان بستر خاموش هجرت
نشینم منتظر با چشـم بسته

ز  باغ  انتظارت  با  نگاهم
گل حسرت بچینم دسته دسته

هجـوم هق هق تلخ  نیازم
سكوت خانه ی دل راشكسته

‹‹رها›› باشوق دیدار توامشب
ز هربیگانه ای عهدش گسسته

بهروز رها

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.