• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1314)
سه شنبه 22/11/1392 - 22:21 -0 تشکر 684469
ماجرای منبری که خدمت امام حسین(ع) رسید

مراسم هفتگی هیئت مهدی جان(عج) با سخنرانی حجت الاسلام سید مهدی حائری زاده آغاز شد و با روضه خوانی و مداحی حاج مهدی ارضی ادامه یافت.

لازم به ذکر است پیش از سخنرانی استاد حائری زاده، کربلایی احسان ارضی نیز به شعرخوانی در رثای حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها پرداخت.

 
در ادامه نکاتی از سخنرانی حجت الاسلام حائری زاده را می خوانید:
 

*مرحوم آقای بهجت می فرمودند: ظهور خیلی نزدیک است. می فرمایند: سابق به این جوانها می گفتیم. الآن به پیرمردها می گوییم که منتظر باشید که دولت کریمه را انشاالله درک کنید.

* از حضرت علی علیه السلام پرسیدند: نزدیک چیست و نزدیکتر چیست؟ حضرت فرمودند: آن چیزی که نزدیک است، قیامت است و آن چیزی که نزدیکتر از نزدیک است مردن است، قیامت خیلی نزدیک است، از هر نزدیکی به ما نزدیکتر است.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 22/11/1392 - 22:22 - 0 تشکر 684470

* یک آقا سید عباس سادات شیرازی بود. شیراز بود و منبری قهاری هم بود. از او می پرسیدند چه شد که به اینجا رسیدی، گفت هر چه هست لطف ارباب است، خیلی اصرار می کردند. گفت سی سال روضه خوان بودم. به خاطر یک گذشت خدا لطف کرد. گفت یک شب جایی باید منبر می رفتم، دیر رسیدم. یک آقایی رفته بود بالای مثلا پله اول منبر. مداح حرفه ای هم نبود فقط بلد بود یکی دو سه تا شعر بخواند و مجلس را از سرد بودن نجات بدهد. من که وارد شدم همه مردم به او گفتند بنشین پایین بس است، چقدر حرف می زنی و می خوانی.

حوصله مان سر رفت. سید عباس می گوید که با خودم گفتم: آقا سید عباس، نگاه نکن پنج هزار جمعیت برایت آمده است، امشب خودت را بشکن، که این نوکر امام حسین علیه السلام بالا برود. تحقیر شد بین مردم. گفتم: آقایان من خسته هستم، می خواهم که ده دقیقه دیگر هم این آقا بخواند، این آقا ده دقیقه دیگر هم خواند.  سادات شیرازی می گوید شب به خانه آمدم، دیدم کربلا شده، خدمت حضرت سیدالشهدا علیه السلام رسیدم، حضرت ابالفضل علیه السلام هم آنجا هستند، عرض ادب کردم و شناختم هر دو را. فرمودند: عباس جان بنویس. اسم فلانی را بنویس در مجلس ما شرکت کرده، کفش جفت کن ما بوده، واعظ ما بوده، ذاکر ما بوده، دم سماور ایستده بوده، چراغ ها را خاموش می کرده، جارو می کرده؛ جمله این است که فرمودند: عباس جان، آقا سید عباس بعد از سی سال تازه شده نوکر ما، نوکری او را امضا کردیم. به خاطر این که خودش را شکست تا نوکر دیگر ما زمین نخورد، برود بالا.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 22/11/1392 - 22:22 - 0 تشکر 684471

* از حضرت علی علیه السلام پرسیدند: سخت چیست و سخت تر از سخت چیست؟ حضرت فرمود: قبر خیلی سخت است، سخت تر از سخت هم این است که تو دست خالی بروی، آقا سید احمد حضرت امام را در خواب دیده بودند، گفت دیدم پدرم ناراحت است، گفتم بابا چرا گرفته ای؟ گفت: خیلی حساب کتاب سخت است، ولی من رد شدم، ولی شما هم مواظب باش، خیلی سخت است، خیلی ریزه کاری های زندگی ما از نظر آنها مخفی نیست، گفتم یعنی چه؟ گفت: در عالم برزخ، از حرکت دست من در حسینیه جماران سوال کردند که چرا این دستت را تکان دادی؟ انگیزه ات چه بود؟ الحمدلله ما گفتیم و آنها هم قبول کردند و ما رد شدیم، ولی خیلی سخت است.


امامی که در نجف 15 سال رأس ساعت 9 شب هر شب زیارت جامعه کبیره را در حرم أمیرالمؤمنین علیه السلام می خواند.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 22/11/1392 - 22:23 - 0 تشکر 684472

* وقتی انقلاب داشت پیروز می شد، همان روزی که حکومت نظامی اعلام کردند، امام فرمودند: همه بریزند در خیابان، آیت الله طالقانی خدمت امام می رسند و به امام می گویند: اگر مردم به خیابان بریزند آنها حمام خون راه می اندازند. ایشان فرمودند نه، اتفاقی نمی افتد بریزند بهرخیابان. ساعت 4 همه بریزند بیرون و حکومت نظامی را بشکنند، بعد آقای طالقانی خیلی مقاومت می کند و شاید هم مکدر می شود از امام. حضرت امام به آقای طالقانی می فرمایند: اگر حضرت حجت هم بفرمایند حرفی داری؟ اگر حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف فرموده باشند مردم باید بریزند بیرون حرفی داری؟ آقای طاقانی می فرمایند: من گریه ام گرفت، گفتم: نه، اگر حرف حرف اوست سمعا و طاعتا.



* امام خمینی رحمةالله علیه به پدر بزرگ من که از دوستان ایشان بودند و هم حجره ای با امام بودند، فرموده بود: خدا می داند من نمی خواستم انقلاب کنم که رهبر شوم. اما چه کنیم که شرایط اینطور شد و من رفتم و علی رغم میل باطنی ام قبول کردم.


خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.