تفسیر نمونه ج : 27ص :58
صاعقه همان صیحه عظیم آسمانى در چند لحظه كوتاه چنان زلزله و لرزهاى در سرزمین آنها ایجاد كرد كه تمام بناها روى هم خوابید و صاف شد و خانههایشان را به گورهاى آنها مبدل ساخت.
دمدم از ماده ( دمدمة ) گاه به معنى هلاك كردن آمده ، و گاه به عذاب و مجازات كامل ، و گاه به معنى كوبیدن و نرم كردن و گاه به معنى ریشه كن ساختن ، و گاه به معنى خشم و غضب نمودن و یا احاطه كردن و فراگیر شدن و همه این معانى در آیه مورد بحث صادق است ، چرا كه این عذاب گسترده از خشم الهى سرچشمه مىگرفت و همه آنها را در هم كوبید و نرم كرد و ریشه كن ساخت .
سواها از ماده تسویه ممكن است به معنى صاف كردن خانهها و زمینهاى آنها بر اثر صیحه عظیم و صاعقه و زلزله باشد ، و یا به معنى یكسره كردن كار این گروه ، و یا مساوات همه آنها در مجازات و عذاب به گونهاى كه احدى از آنان از این ماجرا سالم در نرفت.
جمع میان این معانى نیز ممكن است.
ضمیر در سواها به قبیله ثمود باز مىگردد ، و یا به شهرها و آبادیهاى آنان كه خداوند همه را با خاك یكسان نمود .
بعضى نیز گفتهاند به دمدمة بر مىگردد كه از جمله بعد استفاده مىشود ، یعنى خداوند این خشم و غضب و هلاكت را یكسان در میان آنها قرار داد به طورى كه همگى را فرا گرفت.
تفسیر اول مناسبتر به نظر مىرسد.
در ضمن از این آیه به خوبى استفاده مىشود كه مجازات آنها نتیجه گناه آنها و متناسب با آن بوده است ، و این عین عدالت و حكمت است.
در باره بسیارى از اقوام مىخوانیم كه به هنگام ظهور آثار عذاب پشیمان
تفسیر نمونه ج : 27ص :59
شده ، و راه توبه را پیش مىگرفتند ولى عجیب اینكه در بعضى از روایات آمده است كه وقتى قوم صالح نشانههاى عذاب را دیدند به جستجوى او پرداختند كه هر كجا وى را پیدا كنند نابود سازند و این دلیل بر عمق عصیان و سركشى آنها در مقابل خدا و پیامبر او است ، ولى خداوند او را نجات داد و آنها را هلاك كرد و طومار زندگانیشان را به كلى در هم پیچید .
سرانجام در آخرین آیه براى اینكه هشدار محكمى به تمام كسانى كه در همان مسیر و خط حركت مىكنند بدهد مىفرماید : و خداوند هرگز از فرجام این كار بیمى ندارد ( و لا یخاف عقباها).
بسیارند حاكمانى كه قدرت بر مجازات دارند ولى پیوسته از پى آمدهاى آن بیمناكند ، و از واكنشها و عكس العملها ترسان ، و به همین دلیل از قدرت خود استفاده نمىكنند ، و یا به تعبیر صحیحتر قدرت آنان آمیخته با ضعف و ناتوانى و علمشان آمیخته با جهل است ، چرا كه مىترسند توانائى بر مقابله با پى آمدهاى آن نداشته باشند .
ولى خداوند قادر متعال كه علمش احاطه به همه این امور و عواقب و آثار آنها دارد ، و قدرتش براى مقابله با پیامدهاى حوادث با هیچ ضعفى آمیخته نیست بیمى از عواقب این امور ندارد ، و به همین دلیل با نهایت قدرت و قاطعیت آنچه را كه اراده كرده است انجام مىدهد.
طغیانگران نیز باید حساب كار خود را برسند و از اینكه به خاطر اعمالشان مشمول خشم و غضب الهى گردند خود را بر حذر دارند.
عقبى به معنى پایان و نهایت و فرجام كار است و ضمیر در عقباها به ...