کل آیتم ها 24
توماس یانگ تولد :13 ژوئن 1773 سامرست انگلیس فوت : 10 مه 1829 لندن زندگینامه او به (( یانگ اعجوبه )) معروف شد. زیرا در 2 سالگی خواندن می دانست و در هشت سالگی به تنهایی به آموختن ریاضی پرداخت و در 9 سالگی شروع به یادگیری زبان های فرانسوی - ایتالیایی - عبری - عربی و فارسی كرد به طوری كه در 14 سالگی این زبان ها را می دانست. یانگ تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشكی گذرانید و به سال 1799 دكترای پزشكی خود را گرفت و در انستیتوی سلطنتی لندن مشغول به كار شد. او مطالعات خود را بر روی ساختمان چشم و ماهیت نور متمركز كرد و اولین تئوری خود را درباره تطابق در بینایی مطرح كرد. بر طبق این تئوری برای آن كه تصویر اجسامی كه در فواصل متفاوت قرار دارند بر روی شبكیه تشكیل گردد شعاع انحنای عدسی چشم تغییر می كند. از آثار علمی او : كار عمده یانگ آزمایش هایی است كه بر روی نور انجام داده است او در سال 1803 به آزمایشی دست زد كه نتیجه آن تایید فرضیه موجی هویگنس درباره ماهیت نور بود. آزمایش یانگ مربوط به نوری است كه از دو شكاف باریك می گذرد و نوارهای تاریك و روشن را به وجود می آورد. قبول این مطلب كه چگونه جمع دو نور تاریكی را به وجود می آورد به سادگی ممكن نبود ولیكن نتیجه آزمایش یانگ صحت فرضیه موجی بودن نور و پدیده تداخل امواج نور را تایید كرد. یانگ با اندازه گیری فاصله نوارهای تاریك و روشن و نیز فاصله شكاف هایی كه نور از آن ها می گذشت طول موج نورهای مرئی را اندازه گرفت. پدیده انكسار مضاعف نیز مورد توجه یانگ قرار گرفت. در این پدیده هرگاه نور به بعضی از بلورها برخورد كند به دو پرتوی شكسته تجزیه می شود. یانگ از روی این پدیده به عرضی بودن امواج نور پی برد. از كارهای دیگر یانگ مطالعه بر نیروی كشش سطحی مایعات و نیز نیروی كشش در جامدات است و به دلیل كارهای علمی او در این مورد ضریب كشسانی موسوم به ((مدول یانگ )) را به نام او انتخاب كرده اند. یانگ در عمر پر بركت خود علاوه بر تحقیق در علوم تجربی در خط هیروگلیف هم صاحبنظر شد و از این رو مورد توجه پژوهشگران تاریخ و تمدن نیز قرار گرفت
جان دالتون 10 سال قبل از ثبت و اعلان استقلال آمریكا در سال 1766، جان دالتون در انگلستان متولد شد. خانواده او در یك كلبه كوچك گالی در روستایی زندگی میكردند. در كودكی، جان به همراه برادرش در یك مزرعه كار میكرد و در مغازه پدر در بافتن لباس او را یاری میدادند. با وجود فراهم بودن اندكی از لوازم اولیه زندگی آنها خانواده فقیری بودند، بسیاری از پسران فقیر در آن زمان از داشتن تحصیلات محروم بودند، اما جان توانست با خوششانسی در مدرسهای در همان نزدیك زادگاهش مشغول تحصیل شود. در سال 1766، تنها از هر 200 نفر، یك نفر قادر به خواندن بود. جان دانشآموزی خوب بود و به یادگیری علاقه زیادی نشان میداد. آموزگاران نیز او را به یادگیری تشویق میكردند. در 12 سالگی، او اولین مدرسه خود را در شهری نزدیك محل اقامتش باز كرد اما به خاطر كمبود پول مجبور به بستن آنجا و كاركردن در مزرعه عمهاش شد. 3 سال بعد، به همراه برادر بزرگتر و یكی از دوستانش مدرسهای را در 0كندال) Kendall انگلیس باز كرد. به تدرس انگلیسی. لانتین، یونانی، فرانسوی و 21 موضوع علمی و ریاضی پرداخت. جان به یادگیری طبیعت و هوای اطراف خود میپرداخت. او پروانهها، حلزون، و ... را جمعآوری میكرد.جان دالتون پی برد كه دچار كورنگی ست و به یادگیری آن روی آورد. در 1793، جان به عنوان معلم خصوصی به منچستر رفت و در كالج جدید مشغول به تدریس شد. و در آنجا به مشاهده رفتار گازها پرداخت. او به عناصر و اجزاء مختلف و چگونگی درست شدن آنها اندیشید. جان نظریهای داشت كه بر طبق آن، هر عنصری از اتمهای مجزا تشكیل شده و تمام عناصر با یكدیگر متفاوت هستند زیرا اتمهای سازنده هر كدام از آنها، با دیگری متفاوت است. او فكر میكرد كه هر عنصری وزن مخصوص میدارد، زیرا از اتمهای متفاوتی تشكیل شده.در سال 1808، جان دالتون كتابی با مضمون، "نظامی نوین در فلسه شیمی" منتشر كرد كه در آن وزن بسیاری از اتمهای شناخته شده را جمعآوری و لیست كرده بود. مقدار عددی وزنهایی كه او محاسبه كرده كاملاً دقیق نبودند، اما مبنایی بودند برای "جدول دورهای پیشرفته"، اگرچه بسیاری نظریه دالتون در مورد ساختار اتم را نپذیرفتند، اما وی بر تحقیقات خود برای دفاع از نظریهاش ادامه میداد. جان دالتون در سال 1844 درگذشت، او با افتخار در انگلستان به خاك سپرده شد. بیش از 000/400 نفر بدن بیجان او را هنگام قرار گرفتن در تابوت مشاهده كردند. به عنوان آخرین تجربه و آزمایش، او از كالبد شكافی استفاده كرد تا دلیل كورنگی خود را پیدا كند. او ثابت كرد كه چشمان او دلیل این او نمیباشند، بلكه اشكال از قوه درك و احساس بینایی او در قسمتی از مغز او بود كه از كار افتاده بود. حتی تا لحظات آخر زندگی. او به گسترش علم و دانش كمك كرد. امروز، دانشمندان در هر جا، نظریه دالتون درباره ساختار اتم را مورد قبول میدانند. یك پسر ساده روستایی روش جدیدی برای اندیشیدن و نگاه كردن به عالم هستی و چگونگی كاركرد آن را به مردم و اهل دانش نشان داد.
گاوس کارل فردریک گاوس (1855-1777) ، دانشمند آلمانی که معاصرانش او را « سلطان ریاضیدانان» می نامیدند . استعداد ریاضی گاوس از دوران کودکی ظاهر شد . خود او ، وقتی دوران کودکیش را به یاد می آورد ، به شوخی می گفت : « من شمردن را پیش از حرف زدن یاد گرفتم ». گاوس ، در برانشویک ، در خانواده ی یک استاد لوله کش به دنیا آمد . آموزش های اولیه را در مدرسه ی محل تولد خود ، به مدت 7 سال ادامه داد . در آنجا به خاطر استعداد درخشان ریاضی خود ، همیشه موجب شگفتی معلم و دوستان خود می شد . او آموزش عالی خود را در دانشگاه گوتینگن گذراند . بعدها (1807) ، تقریبا به مدت 50 سال ، کرسی استادی ریاضیات و اخترشناسی همین دانشگاه را به عهده داشت . در 19 سالگی ، وقتی که هنوز روی نیمکت دانشجوئی نشسته بود ، کشفی مهم ارائه کرد : به طور کامل روشن کرد که در چه حالت هایی می توان n ضلعی منتظم را ، به کمک پرگار و خط کش ، رسم کرد . به ویژه ، با حل معادله ی x17-1= 0 توانست هفده ضلعی منتظم را ، به کمک پرگار و خط کش ، کند . به اعتراف خود گاوس ، کارهای بغرنج و طولانی محاسبه ای (که به اخترشناسی مربوط می شد) ، نه تنها او را خسته نمی کرد ، بلکه موجب شادی و رضایت او هم می شد . گاوس ، به کمک محاسبه ، توانست با چنان دقتی جای سیارک پیرس را پیدا کند که اخترشناسان موفق شدند ، آن را در همان جایی که او معین کرده بود بود ، پیدا کنند . گاوس ضمن کار در ضمینه ی ریاضیات ، توانست نظریه ی رشته ها و نظریه ی معادله های دیفرانسیلی را پیش ببرد و تکامل ببخشد . قضیه ی اصلی جبر متعلق به او است که بنا بر آن ، هر معادله ی درجه ی n ام ، دست کم دارای یک ریشه است ، که می تواند ریشه ای موهومی باشد . در رساله ی « بررسی هایی درباره ی حساب » خود پایه های « نظریه ی عددها » را ، به صورت امروزی آن طرح ریخت . کارهای اساسی زیادی در زمینه ی نظریه ی دیفرانسیلی عددها انجام داد . در زمینه ی فیزیک ، روی نظریه ی مغناطیس و بعضی از مساله های اپتیک کار کرد . در سال 1818 ، در نامه هایی که به بعضی از دوستانش نوشته بود ، درباره ی امکان وجود هندسه ی نااقلیدسی در کنار هندسه ی اقلیدسی ، صحبت کرد . ولی ، با کمال تاسف ، هرگز هیچ مقاله یا رساله ای در این باره منتشر نکرد . گاوس در سال 1855 درگذشت .
خیام تقویم هجری خورشیدی که مورد استفاده ما ایرانیان است، 6 مارس 1079 میلادی (پانزدهم اسفندماه و روزی چون امروز) توسط حکیم عمر خیام نیشابوری تکمیل شد که به تقویم جلالی معروف گردیده است، زیرا که در زمان حکومت جلال الدین ملکشاه سلجوقی تنظیم شده بود. این تقویم دقیق تر از تقویم (خورشیدی) میلادی است، زیرا که عدم دقت آن هر 3770 سال، یک روز است و تقویم میلادی هر3330 سال. حجهالحق حکیم عمر خیام که در سال 1044 میلادی در نیشاپور به دنیا آمد و در سال 1124 در گذشت نه تنها ریاضی دان و آگاه از علم هیات ( فضا - ستارگان) بود بلکه در فلسفه، پزشکی و شعر نیز شهرت جهانی دارد و رباعیات او که در سال 1839 به انگلیسی ترجمه شده هنوز هر سال تجدید چاپ می شود. آثار دیگر او از جمله «نوروز نامه» و «رساله در وجود» معروفند. عمر خیام با همه علاقه ای که به زادگاهش نیشابور داشت؛ در طول حیات خود چند سفر تحقیقاتی به اصفهان، سمرقند، بخارا و ری کرده بود. وی با این که به کار دولتی علاقه نداشت، دعوت شاه وقت را برای ساختن رصدخانه ری پذیرفت